مجاهدت

اکرم الکعبی: آمریکا از حماقت خود پشیمان می‌شود

دبیرکل جنبش نجباء با تاکید براینکه آمریکا از حماقت خود در ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس پشیمان خواهد شد، گفت: درد و حسرت ما از این واقعه به شور و خشم علیه دشمنان تبدیل می‌شود.

به گزارش «تابناک»، شیخ اکرم الکعبی دبیرکل مقاومت نجباء عراق در بیانیه‌ای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس نایب رییس الحشد الشعبی عراق را تسلیت گفت.

 			 				 					اکرم الکعبی: آمریکا از حماقت خود پشیمان می‌شود

در ادامه متن این بیانیه را می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی. صدق الله العلی العظیم.
إنا لله وإنا الیه راجعون.

ای فرماندهان دلاور! ای صاحبان وعده صادق! (حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس) ما از گذشته تا کنون شما را مشتاق شهادت می‌دیدیم به گونه‌ای که طی سال‌های گذشته در خط مقدم هرگاه آتش جنگ برافروخته می‌شد شما آنجا حضور داشتید. با این وجود شهادت در گریز بود تا اینکه امروز مشتاقانه به شما رو کرد.

حاج قاسم سلیمانی عزیز و محبوب دل ما! آسوده بخواب. همانگونه که در نبرد با داعش در موصل و تکریت و سامرا هنگام شهادت یکی از مجاهدان می‌فرمودی: “ضروری است که برای دستیابی به اهداف مقدسی که برای آن گردهم جمع آمدیم ثابت قدم باشیم و در سخت ترین وضعیت هم در هم نشکنیم زیرا اگر این اتفاق رخ دهد شکست خواهیم خورد.” از این رو برادرانت در هم نخواهند شکست و راه را گم نمی‌کنند تا در نبرد پیروز شوند. ما بر عهد خود خواهیم ماند تا در در دل هرکداممان یک سلیمانی جوانه بزند.
خون شما انقلاب و سیلابی خواهد بود که غرور و نخوت آنها و مزدورانشان را از میان برمی‌دارد؛ به گونه ای که عراقِ مقدسات و پایتخت عدل الهی را از لوث آنها پاکسازی می‌کند.

آمریکای شرور بداند مرتکب حماقتی شد که بابت آن پشیمان می‌شود. قلب ما مملو از درد و حسرت از دست دادن این شهید صادق و همراهان او است و این حسرت به شور و خشم و انقلاب تبدیل خواهد شد که در میدان نمود پیدا می‌کند. آینده گواه این ادعاست.

شیخ اکرم الکعبی
دبیرکل جنبش نجباء عراق

اکرم الکعبی: آمریکا از حماقت خود پشیمان می‌شود بیشتر بخوانید »

انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون شهید سلیمانی و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت عزیز ایران!

سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبه‌ی شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند.

سالها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم، و سالها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقی‌ترین آحاد بشر بر زمین ریخت.

این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیه‌الله‌ارواحنافداه و به روح مطهر خود او تبریک و به ملت ایران تسلیت عرض میکنم. او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود،

او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوه‌ی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند.

شهید سلیمانی چهره‌ی بین‌المللی مقاومت است و همه‌ی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همه‌ی دوستان -‌ و نیز همه‌ی دشمنان – بدانند خط جهاد مقاومت با انگیزه‌ی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است، فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد.

ملت ایران یاد و نام شهید عالیمقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت می‌گویم.

سیدعلی خامنه‌ای
۱۳دیماه ۱۳۹۸

انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون شهید سلیمانی و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند بیشتر بخوانید »

چرا صهیونیست‌ها از تیزر مستند فاطمیون وحشت کرده‌اند +عکس و فیلم

واکنش‌های عجولانه و برداشت سطحی رسانه‌های صهیونیستی و کارشناسان اسرائیلی نشان از میزان ترس آنان از نیروهای مقاومت علی‌الخصوص رزمندگان افغانستانی لشکر فاطمیون دارد.

به گزارش مشرق، چندی پیش تیزر یک مستند ساخته شده در مورد فاطمیون منتشر شد. در تیزر مستند «وقت بودن» لحظاتی از حضور سردار شهید ابوحامد فرمانده فاطمیون به همراه نیروهایش در فاصله چند کیلومتری ارتفاعات جولان(مرز سوریه و فلسطین اشغالی) نشان داده می‌شود که مربوط به دوران فرماندهی شهید ابوحامد است. «وقت بودن»، مستندی با موضوع هدف حضور فاطمیون در سوریه، به کارگردانی عباس وهاج و تهیه‌کنندگی ساسان فلاح فر تولید شده است.

بیشتر بخوانید:

شهید ابوزینب که بود؟ +عکس

«حکیم فاطمیون» بر پرده سینما حقیقت

بعد از انتشار این تیزر کارشناس شبکه خبری i24 متعلق به رژیم صهیونیستی، آن را در توئیتر خود منتشر کرد. او با کلیپی از تصاویر رزمندگان فاطمیون که به نزدیکی مرز فلسطین اشغالی رسیده‌اند را در توئیتر خود منتشر کرد و نوشت:«لشکر فاطمیون ویدئویی را تهیه کرده است که نیروهای خود را در فاصله کوتاهی از ارتفاعات جولان نشان می‌دهد.»

این توئیت که بازدید زیادی به خصوص در میان رسانه‌های صهیونیستی داشته است، واکنش برخی از آنان را برانگیخته است.

«سث فرنتزمن» ستون نویس جروزالم پست ( The Jerusalem Post)، روزنامه اسرائیلی اورشلیم پست، نیز در واکنش به این موضوع، تصویری از تمرینات نیروهای فاطمیون در سوریه را بازنشر کرد و نوشت:«عکسی از نیروهای فاطمیون که گفته می‌شود در نزدیکی البوکمال تمرین می‌کنند؛ چالش جغرافیایی»

او در بخشی از گزارش خود در سایت روزنامه آورده است:«حساب کاربری توئیتر فاطمیون روز سه‌شنبه ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای فاطمیون در نزدیکی ارتفاعات جولان هستند و ادعا می‌کنند که برای جنگ با “صهیونیست‌ها” آماده‌اند. آن‌ها در برخی نبردها در نزدیکی پالمیرا نقش اساسی داشته‌اند و اکنون به آموزش در سوریه ادامه می‌دهند.»

نویسنده جروزالم پست در واقع با اشاره به انتشار عکس تمرین نظامی رزمندگان فاطمیون در البوکمال، می‌خواهد حضور آن‌ها در ارتفاعات جولان را زیر سوال ببرد.

سیموس ملک فضلی، تحلیلگر سایت اینترنشنال ریویو یکی دیگر از کارشناسان رسانه‌ای صهیونیستی بود که نسبت به این موضوع واکنش داد و نوشت:یک شبه نظامی فاطمیون در سوریه، پیامی را از استان قنیطره با ارتفاعات جولان تحت اشغال اسرائیل در زیر دید ارسال می‌کند و می‌گوید که به شدت علاقه دارند با “ترسوها” بجنگند و اسرائیل شاهد “۲۵ سال آینده” نخواهد بود.

واکنش‌های عجولانه و برداشت سطحی رسانه‌های صهیونیستی و کارشناسان اسرائیلی نشان از میزان ترس آنان از نیروهای مقاومت علی‌الخصوص رزمندگان افغانستانی فاطمیون دارد که به محض دیدن تصاویر نزدیکی آنان به مرزهای فلسطین اشغالی اینگونه برآشفتند و دست به قلم بردند تا تحرکات اخیر فاطمیون را تحلیل کنند. آنقدر این کار بدون تدبیر و با عجله از سوی آنان صورت گرفته که متوجه نشده‌اند، تصاویر منتشر شده در این کلیپ متعلق به چند سال قبل است و برای بررسی بیشتر در یک مستند آورده شده و کلیپی که مشاهده کرده‌اند صرفا تیزر یک مستند از ده ها مستند ساخته شده درباره عملیات‌های فاطمیون است.

بخشی از این تفسیرهای توأم با ترس و وحشت این رسانه‌ها به حضور فعال رزمندگان فاطمیون در آماده باش نظامی آنان در مناطق مختلف سوریه مربوط می‌شود. هرچند پایان حکومت داعش در سوریه اعلام شده است اما رزمندگان فاطمیون همچنان برای امنیت حریم اهل بیت(ع) در این کشور آماده رزم هستند و در راه‌ پاکسازی شهرهای مختلف از لوث وجود تروریست‌ها حضور دارند. این رزمندگان در سوریه به ورزیدگی، تمرین‌های نظامی و گذراندن دوره‌های تخصصی رزمی مشغولند.

پرس تی وی نیز این موضوع پیش داوری رسانه‌های صهیونیستی را بازتاب داد و در گزارشی نوشت: «روزنامه اسرائیلی هاآرتص می‌گوید اسرائیل باید برای خنثی کردن تهدیدات ایران آماده شود. گفته می‌شود تلاش‌های ایران برای پاسخ به حملات اسرائیل به سوریه رهبران تل آویو را ترغیب کرده است که استراتژی را تغییر دهند و منجر به تشدید تنش‌ها در هفته‌های اخیر شود. اما واکنش مقاومت چه می‌تواند باشد؟ از تاریخ ۱۲ مه ۲۰۱۳ که لشکر فاطمیون تشکیل شد، این مبارزان افغان حضور چشمگیری در خطوط مقدم محور مقاومت ثبت کرده‌اند. در این فرایند ، یک متخصص اسرائیلی در حساب توییتر خود نوشت: “لشکر فاطمیون ویدئویی منتشر کرده است که نشان دهنده حضور مبارزان خود در نزدیکی ارتفاعات جولان است.»

شبکه المنار هم گزارش پرس تی وی در این زمینه را بازنشر داد.

بلندی‌های جولان کجاست؟

بلندی‌های جولان فلات و منطقه‌ای کوهستانی است که در جنوب باختری‌ترین بخش خاک سوریه واقع است.این بلندی‌ها در اشغال رژیم صهیونستی قرار دارد. آمارهای اسرائیل نشان می‌دهد که ۳۳ منطقه صهیونیست نشین در بلندی‌های جولان احداث شده که ۱۸ هزار صهیونیست در آن‌ها ساکن هستند. اطلاعات رسمی صهیونیست‌ها نشان می‌دهد که دست کم ۲۰ هزار سوری در سال ۲۰۱۴ در بلندی های اشغالی جولان سکونت دارند، آنها در ۵ روستای سوری در این منطقه زندگی می‌کنند که مسعده و بقعاتا و عین قنیه و مجدل شمس و غجر نام دارد. ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بالغ بر ۹۰ هزار نفر را از بلندی های جولان اخراج کرد، ۹ هزار نفر از این عده فلسطینی بودند.

عملیات فاطمیون در ۱۵ کیلومتری اسرائیل چگونه انجام گرفت؟

عملیاتی که در آن نیروهای فاطمیون نزدیک‌ترین فاصله را با بلندی‌های جولان داشتند، عملیات تل قرین بود. تل قرین به لحاظ هم جواری و اشراف به بلندی‌های جولان در مرز اسرائیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. تل قرین منطقه‌ای در سوریه است که موقعیت استراتژیک و حساسی دارد و این حساسیت به خاطر نزدیکی ۱۵ کیلومتری به مناطق اشغالی فلسطین است. این نزدیکی باعث شده بود که تروریست‌های مورد حمایت رژیم صهیونیستی این نقطه را به عنوان مرکز ثقل دیده‌بانی و برای اشراف بر سایر مناطق انتخاب کنند. همه این‌ها دلایلی بود که توجه و تمرکز بر تل قرین بیش از سایر مناطق قرار بگیرد.

وقتی تل قرین طی عملیاتی توسط رزمندگان فاطمیون آزاد شد، دشمن آشفته شد و تحمل این شکست برایش خیلی سنگین بود تا جایی که برای به دست آوردنش دست به عملیات‌های مختلفی زد. برخی فرماندهان مقاومت نقل کردند که وقتی تل قرین به تصرف رزمندگان مقاومت درآمد، شاهد بودیم که چگونه موشک‌ها یکی پس از دیگری از سوی مناطق اشغالی فلسطین به تل قرین شلیک می‌شود و این یعنی اسرائیل مستقیما وارد جنگ شده بود. هرچند حدود ۱۷ شهید از رزمندگان فاطمیون برای حفظ این موقعیت منحصر به فرد جبهه مقاومت، جان خود را فدا کردند، اما اجازه ندادند دوباره این منطقه به چنگ تروریست‌ها بیفتد. ابوحامد نخستین فرمانده فاطمیون و فاتح جانشین او در حال و هوای ایام فاطمیه سال ۹۳، در تل قرین؛ ۱۵ کیلومتری حائل مرز اسرائیل به شهادت رسیدند. ابوحامد می‌گفت: «آرزوی ما فاطمیون مقابله رودر رو با رژیم غاصب اسرائیل است…. فاطمیون در سوریه در حال تمرین است و قطعاً بعد از تمرین در سوریه ، نه تنها در افغانستان و هرکجای این کره خاکی بلکه سراغ اسرائیل هم خواهیم رفت… و آن وعده الهی حضرت روح الله را محقق خواهیم کرد. اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.»

منبع: تسنیم

چرا صهیونیست‌ها از تیزر مستند فاطمیون وحشت کرده‌اند +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

روایت سخت‌ترین روزهای جانبازان و شهدای فتنه ۸۸

مادر شهید امیر حسام ذوالعلی می‌گوید: شش‌ماه بعد از شهادتش که جواب پزشک قانونی آمد، باورتان نمی‌شود من جزء به جزء جواب پزشک قانونی را برای خود می‌خواندم و معنی می‌کردم.

به گزارش مشرق، خیلی‌ها طی روزهای سال ۸۸ و بعد از آن بارها و بارها فیلم کشته شدن ندا آقاسلطان را (که او هم به‌طرز مشکوکی به قتل رسید) مرور و ماجرای زندگی‌اش را نقل محافل کردند، اما هیچ‌گاه اسمی از هادی خیاط‌زاده، رامین رسولی و امیرحسام ذوالعلی و … نبردند. کسانی که در این کارزار و معرکه همه جان یا بخشی از جانشان را از دست دادند. این‌ها جورکش هوای شهوت و قدرت کسانی شدند که می‌خواستند کاستی‌ در صندوق‌های رأی را در خیابان جبران کنند؛ همه را به خیابان فراخواند و ماه‌ها با مردمی که به او رأی نداده بودند رسماً جنگیدند. ۱۰ سال پیش بود که آشوبگران به خیابان ریختند و به بهانه اعتراض خود را لابلای معترضین گم کرده و حوادث فتنه ۸۸ را آفریدند.

پدر شهید امیر حسام ذوالعلی می‌گوید: روز ۹ دی سال۸۸ بعد از راهپیمایی امیرحسام که کفن پوش شده بود، به همراه یکی از دوستانش به بالای میدان تسلیحات می‌رود و در انباری که وسایل صوت و تصویر و پرچم است، می‌روند تا وسایل را آنجا بگذارند. موقع بازگشتن از انبار به آن‌ها تیراندازی می‌کنند اما تیری اصابت نمی‌کند. افراد مسلح هم در ماشین در حال حرکت بوده و قابل شناسایی نبودند. فردای آن روز، یعنی ۱۰ دی ماه۸۸ امیرحسام را جلوی در دانشگاه وقتی راهی کلاس درس بود، به شهادت رساندند و آن دوستش یعنی آقای مرادی را در نارمک ۱۸ ضربه چاقو زده بودند

او ادامه می‌دهد: ضرب و شتم او در خیابان شیخ فضل الله نوری، یادگار امام(ره) اتفاق افتاد. در ضربات اول که او را می‌زنند و پایش را شکستند، باز هم بلند شد و از خود دفاع کرد؛ زیرا ورزشکار و خیلی قوی بود. اما ضربات بعدی و وخامت اوضاع جسمی او را از پای در می‌آورد. خانمی هم که شاهد جریان بود، می‌گفت ضاربین سوار یک پژو ۲۰۶ و دو پراید بودند. اما نتوانست چهره‌شان را تشخیص دهد. در دادگاه هم حاضر شد و شهادت داد. همان خانم با اورژانس تماس گرفت و امیرحسام را به بیمارستان رساندند.

مادر شهید جزء به جزء گواهی پزشکی قانونی‌اش را از حفظ است. او می‌گوید: شش‌ماه بعد از شهادتش که جواب پزشک قانونی آمد. باورتان نمی‌شود من جزء به جزء جواب پزشک قانونی را برای خود می‌خواندم و معنی می‌کردم که چه شده و چه نشده. آن موقع بود که فهمیدم چه بلایی سر فرزند من آمد که هیج جای بدنش سالم نمانده بود.

علت مرگ شهید امیرحسام ذوالعلی در گواهی پزشکی قانونی «صدمات متعدد بر اثر اصابت جسم سخت» عنوان شده است. در بخشی از این گزارش آمده است:

جسد متعلق به آقای ۲۳ ساله قوی جثه و بلند قامت می‌باشد…در ناحیه سر و صورت پارگی وسیع پوستی به طوری که از لابه‌لای پارگی مذکور استخوان پس سری سمت راست نمایان است. در اندام‌هام فوقانی آثار شکستگی در مفصل شانه راست ملموس بود… ساییدگی وسیع پشت ران چپ و راست و در ناحیه تحتانی داخلی ران چپ و زانوی چپ مشهود است. شکستگی استخوان ران راست ملموس است. پارگی وسیع عضلانی خلف ساق راست مشهود است. شکستگی مفصل لگن در سمت راست ملموس است… شکستگی و در رفتگی مفصل جناغی ترقوه‌ای سمت راست ملموس است. تجمع حدود دو لیتر خون در فضای جنب سمت راست مشهود است. خون‌مردگی و له‌شدگی و پارگی سطح خلفی و ناف ریه راست مشهود است. شکستگی دنده‌های اول تا ششم سمت راست از دو ناحیه در سطح جانبی و خلفی نزدیک ستون فقرات ملموس و مشهود است… له شدگی و خونمردگی وسیع عضله چهار سر ران راست و شکستگی خرد شده استخوان ران راست از دو ناحیه مشهود است… .

هادی خیاط‌زاده، جانباز قطع نخاعی ۷۰ درصد مقابله با فتنه ۸۸ است. او درباره آشوب‌ها می‌گوید: عمده تجمعات در راسته خیابان انقلاب تا آزادی بود. اعتراض از همان خیابان و میدان آزادی شروع شد که متأسفانه افراد سوءاستفاده‌گری که بین مردم اجیر شده بودند، شروع کردند به اتفاقاتی که انتظارش را نداشتیم. به چشم خودمان دیدیم که عده‌ای به اسم اعتراض واقعاً سر و دست می‌شکستند و چاقو می‌زدند. اجیر و تحریک شده بودند. اتفاقاتی افتاد که هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد. اگر رهبری مقام معظم رهبری نبود، فکر نمی‌کنم که ماجرا هشت ماهه ختم می‌شد.

او ادامه می‌دهد: هیچ ارگانی در آن منطقه حق تیر نداشت، مردمی حضور داشتند که معلوم بود عموماً هیجانی شدند و فریب‌خورده هستند. می‌دانستیم معاند بینشان هست اما تفکیک کردنشان سخت بود؛ برای همین دستور داشتیم فقط دفاع کنیم. یکی از دلایلی که ما اسلحه حمل نمی‌کردیم هم همین بود که یک دفعه اگر در جمعی قرار می‌گرفتیم امکان خلع سلاح وجود داشت و مشکل‌ساز می‌شد برای رسانه‌های بیگانه می‌شد یک سوژه که ببینید فشنگی که با آن مردم را می‌زنند متعلق به اسلحه‌های یگان خاصی است.

خیاط‌زاده می‌افزاید: مجروحیت من ظهر عاشورا اتفاق افتاد. در خیابان آذربایجان روز عاشورا مقابل مسجد ایستاده بودیم. بعد از آتش زدن مسجد لولاگر به خاطر اینکه به مسجد دیگری دوباره اهانت نشود، در همان منطقه مستقر شده بودیم. درگیری بالا گرفت. ما آنجا ایستاده بودیم و فقط مراقب بودیم کسی به مسجد حمله نکند. در میانه ازدحام و شلوغی احساس کردم چیزی به من اصابت کرد. از سمت چپ من را با گلوله زده بودند. گلوله از پشت بازوی سمت چپ ورود کرد و از پشت قلب به نخاع اصابت کرد و بعد ریه را مجروح کرد و بعد در بازوی سمت راستم گیر کرد. واقعا یک معجزه بود که گلوله در بازو گیر کند.

او ادامه می‌دهد: گلوله که خوردم، احساس کردم از قفسه سینه به پایین بدنم قطع شد. خوردم زمین تا چند لحظه‌ای احساس می‌کردم یک خورشید توی صورتم می‌تابد؛ یعنی فقط سفیدی می‌دیدم و هیچ چیز دیگری نمی‌دیدم. بیمارستان شهریار نزدیکترین بیمارستانی بود که به آن محل نزدیک است، بچه ها سریع من را به آن بیمارستان رساندند و اگر این اتفاق نمی‌افتاد من زنده نمی‌ماندم. چون تیر بالن ریه را به شدت مجروح کرده بود و ریه من پر خون شده بود. دو لیتر و نیم خون داخل ریه جمع شده بود. وقتی به هوش آمدم، دکتر گفت من در شما معجزه‌ای دیدم که باور نکردنی است. زنده ماندن من به گفته تمام دکترهای بیمارستان، معجزه بود.

خیاط‌زاده باقی ماجرا را چنین روایت می‌کند: گلوله به پزشکی قانونی انتقال پیدا کرد و بررسی شد و متوجه شدیم که گلوله برای کلت با کالیبری بود که غیرمجاز بود و اسلحه سازمانی نبود. اتفاقی که روز عاشورا در آن منطقه افتاد، از همان پاترولی شروع شد که بعدها معروف شد که متعلق به نیروهای نظامی است و از روی مردم دارد رد می‌شود، اما بعدها مشخص شد که چنین چیزی نبوده ولی حقیقت ماجرا به اندازه این دروغ برجسته نشد و به چشم نیامد. پاترول دزدی بود. راننده را در فرمانداری با اسلحه زده و از ماشین بیرون انداخته بودند. خوشبختانه موفق نشدند کارشان را تکمیل کنند. پاترولی که در خیابان آزادی آتش گرفت و برای منافقین بود هم همین بود. خیلی از مردم عادی با همان ماشین زیر گرفته شدند و یک نفر از داخل همان پاترول به من شلیک کرد؛ چون شیشه‌های پاترول دودی بود ضارب را ندیدیم.

رامین رسولی مهربانی یکی دیگر از جانبازان ۷۰ درصد این معرکه بود. او که بینایی‌اش را توسط آشوب‌گران از دست داده است، می‌گوید: انتخابات که رخ داد و نتایج که بیرون آمد، اوضاع شروع کرد به ملتهب شدن. تا روز ۲۵ خرداد که روز راهپیمایی اصلی بود و همان روز هم برای من این حادثه رخ داد. مابین صادقیه و آزادی، جایی که من حضور داشتم قبل از اینکه بخواهد شلوغی‌ها آغاز شود و همان ابتدای امر که سر و صدا می‌خواست بالا بگیرد و شلوغی آغاز شود، ضربه محکمی به صورت من خورد. سر ظهر بود که این حادثه پیش آمد و من هیچ چیز نفهمیدم تا شب که در بیمارستان به هوش آمدم.

او ادامه می‌دهد: بعد از انفجار همه ترسیدند و رفتند. دوستانم من را از داخل جوی آب در داخل خیابان پیدا کردند. این حادثه ظهر اتفاق افتاد، اما من را شب به بیمارستان بردند. بعد که پیگیری کردم، گفتند ایشان داخل جوی افتاده بوده که او را پیدا کردیم. سر و صورت و یک طرف بدنم مثل موتور سوارهایی که روی زمین سُر می‌خورند، انقدر روی زمین کشیده شده بود که بعد از حادثه تمام بدنم عفونت گرفت. یعنی روی زمین کشیده شده بودم و بعد گوشه خیابان داخل جوی افتاده بودم.

رسولی می‌افزاید: چون اوضاع من خیلی حاد بود، اورژانس من را به نزدیک‌ترین بیمارستان محل حادثه یعنی بیمارستان پیامبران برد. آنجا گفته بودند که احتمال از بین رفتن من خیلی زیاد است اما من را پذیرش نکرده بودند. فکم شکسته بود. از سوی دیگر، در ناحیه گوش، سر و صورت و جمجمه‌ام نیز شکستگی وجود داشت. من همان زمان چشم چپم را از دست داده بودم. چشم راستم ترکش خورده بود و به خاطر حرکت زیاد و تکان‌های آمبولانس از جایش حرکت کرد و باعث شد تقریباً ۹۵ درصد از بینایی آن چشم نیز از دست برود.

من را به بیمارستان لبافی‌نژاد بردند و آنجا پذیرش شدم. وقتی من را برای عمل بردند، گفتند دیر شده و کار از کار گذشته است. اگر همان بیمارستان پیامبران او راعمل می‌کردند، سلامتی شبکه چشم راست را می‌توانستیم به او برگردانیم. بعد از آن ابتدا در یک جراحی، چشم چپم را تخلیه کردند و بعد یک جراحی زیبایی روی جمجمه‌ام انجام شد. چون کاسه چشمم شکسته و ظاهر بدی پیدا کرده بود. کار اصلی تازه بعد از ۱۰ روز انجام شد که جراحی شبکیه چشم بود. این عمل هم تا حدی جواب داد. به اندازه اینکه یک تشخیص نور توسط چشم راست برایم باقی بماند. زمان حادثه هم فکم شکست و هم داخل فک و صورتم ترکش رفت. یکی از ترکش‌ها روی یکی از عصب‌های صورتم هست که اگر بخواهند آن را دربیاورند، عصب آسیب می‌بیند و بخشی از صورت آویزان می‌شود. ترکشی هم درون گوشم هست و می‌گویند روی عصب است و نمی‌توانیم نه از داخل و نه از روی پوست دربیاوریم. سال‌هاست که صدای سوتی هم همیشه در گوشم هست.

در بیمارستان نتوانستند بگویند سرب و ترکشی که بر روی صورت من است، بر اثر چیست. فقط توانستند بگویند بر اثر انفجار است و احتمالاً چیزی در صورتم منفجر شده و ترکش‌های آن به جا مانده است.

منبع: تسنیم

روایت سخت‌ترین روزهای جانبازان و شهدای فتنه ۸۸ بیشتر بخوانید »

الحشد الشعبی پایگاه مهم داعش را منهدم کرد

به گزارش جهان نیوز، نیروهای الحشد الشعبی روز یکشنبه یکی از مهمترین پایگاه‌های راهبردی عناصر تروریستی داعش در استان دیالی واقع در شرق عراق را منهدم کردند.

به گزارش شبکه ماهواره‌ای الغدیر، نیروهای الحشد موفق شدند پایگاه «عائشه» در دیالی را که بر آموزش تروریست‌های داعش در سه استان عراق نظارت دارد، منهدم کنند.

الحشد الشعبی دیروز (شنبه) نیز ۹ پایگاه داعش را در کوهستان «حمرین» واقع در شمال شرق دیاله کشف کرده بودند که در نتیجه آن، تلاش تروریست‌ها برای هدف قرار دادن یگان‌های امنیتی عراق خنثی شد.

این عملیات‌های ضد تروریسم الحشد الشعبی در استان دیالی در چارچوب مرحله هفتم عملیات «اراده پیروزی» صورت گرفته است.

دفتر فرماندهی عملیات مشترک عراق دیروز از آغاز مرحله هفتم از عملیات اراده پیروزی خبر داده بود و گفت که این عملیات در استان‌های دیالی و صلاح الدین انجام می‌شود.

هدف از انجام این عملیات‌ها پاکسازی مناطق و روستاها و بازداشت افراد تحت تعقیب و نابودی تروریسم در این دو استان اعلام شده است.

الحشد الشعبی پایگاه مهم داعش را منهدم کرد بیشتر بخوانید »