مجاهدت

تقدیم «شکار هیولا» به شهیدی که آسمان فلسطین را باز کرد!

به گزارش مشرق، مراسم رونمایی از کتاب «شکار هیولا» به قلم محمد سرشار، با حضور وجیهه سامانی، داوود امیریان و وحید یامین‌پور و خانواده شهید مهدی لطفی نیاسر و همچنین جمعی از اهالی فرهنگ و ادبدر کتابفروشی نوک مدادی برگزار شد.

برادرم به شدت اهل مطالعه بود

حجت‌الاسلام لطفی نیاسر، برادر شهید مهدی لطفی نیاسر و مدیرکل صدا و سیمای استان قم، در ابتدای این مراسم گفت: ما در دوران پدر آقای سرشار هستیم که با صدای پدر ایشان، روزگار را سپری کردیم، و خوشحالیم که آقای سرشار به این موضوع پرداخته است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به برادر شهیدش که کتاب به او تقدیم شده اشاره کرد و گفت: برادر شهیدم متولد دهه ۶۰ و از همان هفت نفر شهدای T۴ است که پس از شهادت اخوی وقتی خدمت سردار حاجی‌زاده رسیدیم از ایشان پرسیدم چه زمانی می‌توانیم راجع به آر کیو ۱۷۰ بنویسم، او پاسخ داد ۱۶ سال دیگر اما دعا کنید اسرائیل زودتر از بین برود. از همان روز دغدغه‌ای برایم به وجود آمد تا افتخاراتی که به دست دهه شصتی‌ها اتفاق افتاده، بیان شود؛ چرا که اگر این مسائل بازگو نشود، چه چیز باید بگویم؟ هرچند می‌دانیم اطلاعات محرمانه‌ای هم وجود دارد.

به گفته وی، وقتی کتاب محمد سرشار به دستم رسید به سلیقه او آفرین گفتم و از هر کسی که این مسیر را باز کرده تک به تک تشکر می‌کنم. امروز دغدغه‌ای که داشتم از بین رفت. متوجه شدم با ادبیاتی می‌توانیم مسائل محرمانه را نیز بیان کنیم و در عین حال موجب سرافرازی جوانان خود باشیم.

حجت‌الاسلام لطفی‌نیاسر با بیان اینکه ارتباطات بسیار نزدیکی با برادر شهیدم داشتم و اگر اتفاقی او را به وجد می‌آورد، زنگ می‌زد و توضیح می‌داد، گفت: روزی به من زنگ زد و گفت: چند لحظه دیگر تلویزیون را روشن کن و اخبار را نگاه کن. از او پرسیدم چه خبر شده گفت: باید شبکه خبر را ببینی. بلافاصله روشن کردم و دیدم زیرنویس شبکه خبر از نشاندن پهپاد آرکیو ۱۷۰ از سوی هوافضا خبر می‌دهد که بسیار خوشحال‌کننده بود. این خوشحالی در صدای برادرم مشهود بود.

وی در بخش دیگر گفت: پیشنهادی دارم و آن اینکه برخی از قواعد نظامی پهپاد RQ 170 در چاپ‌های آتی ارائه شود تا متوجه شویم که سپاه چه کار بزرگی انجام داده؛ زیرا این پهپاد رادارگریز و غیرقابل شناسایی است و چنانچه در عملیاتی موفق نباشد در هر موقعیتی می‌تواند به پایگاه برگردد و چنانچه مشکلی برایش ایجاد شود، منهدم می‌شود. هرگونه کاری انجام دادند تا به دست غیر نیفتد. حتی از برادرم پرسیدم با چنین شرایطی از تصرف پهپاد بیم ندارید. او در پاسخ گفت: امکان دسترسی آمریکایی‌ها به RQ 170 اصلاً‌وجود ندارد و این نکته را باید بگویم که برادر شهید من جزو شهدای هوافضای سپاه در حوزه پهپادی و شناسایی است.

حجت‌الاسلام لطفی‌نیاسر درباره برادر شهیدش گفت: ایشان به شدت اهل مطالعه بود. حتی اگر نمی‌رسید به نمایشگاه کتاب برود، لیست کتاب‌ها را به اخوی دیگر ما می‌داد تا برایش تهیه کند. البته بودن با کتاب و عجین شدن آن با زندگی‌ما در خانواده عرف بود. اما نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم اینکه برنامه‌نویسی و داشتن برنامه در زندگی جزو اولویت‌های زندگی شهید بود. او همواره می‌گفت من می‌خواهم به جایی برسم و کسی بشوم. همه برنامه‌ریزی‌ها اعم از خودسازی، مطالعه، درس و کارهایی که باید برای شهدا انجام دهد در برنامه‌ریزی‌اش مشهود بود.

برادر شهید لطفی نیاسر گفت: من مطمئن هستم نسل دهه ۶۰ ما حتماً در عرصه، سیاست، اجتماع و فرهنگ فعالیت‌های شگرفی خواهند داشت، شهادت برادرم هم در فروردین ۹۷ بود که هم خودش و هم‌رزمانش می‌دانستند که شهید خواهد شد، باید بدانیم که شهدا همه با علم به شهادت رسیدند.

مفاهیمی چون عزت و افتخار در کتاب «شکار هیولا» موج می‌زند

مسعود پیرمرادیان، مدیر نشر معارف نیز در این مراسم گفت: خوشحالیم در شرایطی که ویروس کرونا عرصه را بر همه و مجموعه ناشران و کتابفروشان سخت و محدود کرده توانستیم امروز با پروتکل‌های بهداشتی دور هم جمع شویم و از این کتاب رونمایی داشته باشیم.

وی افزود: «شکار هیولا» یک کتاب داستان و روایتی علمی تخیلی برای نسل نو به ویژه نوجوانان است. از یک افتخار و شگفتی‌آفرینی که سپاه آن را رقم زد که به نظرم در نوع خود اهمیت کتاب را افزون می‌کند.

به گفته این ناشر، ممکن است سؤالی به ذهن مخاطب متبادر شود و آن اینکه چرا داستان شکار آر کیو ۱۷۰ باید برای نوجوانان دهه ۸۰ نوشته شود. در پاسخ باید به این نکته اشاره کنم که به نظرم محمد سرشار دغدغه آن را داشته که این عظمت و افتخار را باید برای نسل آینده کشور روایت کند. همانگونه که افتخارات انقلاب را نسل ۳۰ و ۴۰ با ادبیات روایت، داستان و رمان برای دهه ۶۰ و ۷۰ روایت کرد. این ضرورت وجود دارد که افتخارات کنونی نیز یا افتخارات آتی هم برای نوجوانان و نسل‌های آینده روایت شود. این افتخار از آنِ یک جوان دهه شصتی به نام محمد سرشار رقم خورد که روایتی شیرین و جذاب از شکار پهپاد RQ ۱۷۰ را بنویسد.

وی در پایان گفت:‌ مفاهیمی چون عزت و افتخار در این کتاب هست که مخصوص نوجوانان نیست و حتی برای بزرگسالان نیز ارزشمند است؛ لذا کتاب محدود به گروه سنی نوجوانان نیست و حتی برای آنها که در جنگ و انقلاب نقش‌آفرینی کرده‌اند جذاب است و شاید تداعی عظمت‌های دفاع مقدس باشد.

کسی که آسمان فلسطین را باز کرد

محمد سرشار نویسنده کتاب شکار هیولا، گفت: اول این کتاب درباره شهید لطفی نیاسر نوشته‎ام «کسی که آسمان فلسطین را باز کرد»، بدون شک، مدافعان حرم وظیفه‌ای در سوریه داشتند و چشم به آینده داشتند، که یکی از مجموعه‌های بسیار مهم به فرماندهی ایشان بود و حتی شهادت هم برای ایشان کم بود امیدواریم که زودتر اسرائیل از صفحه روزگار حذف شود تا بتوانیم راه این بزرگواران شهید را بشناسیم.

سرشارِ پسر زیر سایه پدر نماند/ پس از خواندن کتاب حالم خوب شد

داود امیریان از نویسندگان و منتقدان کشورمان در بخش دیگری از این مراسم با بیان اینکه من سرشار پدر (رضا رهگذر) را خیلی دوست دارم، گفت: اوایل جوانی در حوزه هنری با او آشنا شدم، اما برای محمد، داشتن چنین پدری ترسناک است؛ چرا که باید از زیر سایه او خارج شود و او اینگونه موفق عمل کرد.

وی افزود: محمدرضا سرشار اوایل انقلاب چهره‌ تأثیرگذاری در ادبیات کودک و نوجوان بود، اما به مرور متأسفانه وارد امور اجرایی شد و از نویسندگی فاصله گرفت و نوشت. اما محمد فرزند او بسیار خوب عمل کرد. کتاب «رستاخیز عاشقی»‌ او نیز جای افتخار بسیار دارد.

امیریان با برشمردن مصادیق از پدران و پسرانی که در عرصه‌های مختلف فعالیت داشته و موفق بوده یا نبودند، گفت: فعالیت محمد سرشار در کنار پدر مثل این می‌ماند که در فوتبالیست‌ها پسر علی پروین نتوانست مثل پدر باشد، اما مالدینی از پدرش محبوب‌تر شد. شمس آل‌احمد هیچ وقت نتوانست مانند جلال شود و پسران شهید بهشتی و مطهری هم نتوانستند چرا که خیلی سخت است مثل پدر باشیم و از او جلو بزنیم، اما به نظرم محمد سرشار توانسته و موفق هم بوده است.

از تخیل و جهان داستانی نویسنده خوشم آمد

وی با بیان اینکه وقتی شروع به خواندن کردم، شرط گذاشتم که اگر از کتاب خوشم آمد به این نشست رونمایی بیایم، گفت: با این شرط کتاب را خواندم، اما یاد پینوکیو یا فیلم ماشین‌ها افتادم و از شروع این داستان خوشم نیامد. با اینکه یادداشت‌هایش جذاب بود اما تازه پس از گذشت ۳۰ صفحه موتور محرکه داستان به راه می‌افتد و از این پس بود که سطرهای داستان نفسم را بند می‌آورد و اینگونه از تخیل و جهان داستانی نویسنده خوشم آمد. اکشنی جذاب و تصویری از کتاب ارائه شده که بسیار عالی است. اما از پایان کتاب خوشم نیامد؛ زیرا بسیار شعاری بود.

امیریان خطاب به نویسنده کتاب گفت: جهانی خلق کرده‌اید که انسان در آن نیست. هواپیما نقش دارد. پس حق ندارید انسان‌هایی چون شیخ زکزاکی را وارد داستان‌تان کنید. هواپیماها جان‌دار هستند، اما چرا یک دفعه آدم‌ها وارد ماجرا می‌شوند. این مسئله کمی نچسب است.

وی در پایان از ارائه کتاب به دختر ۱۲ ساله‌اش فاطیما خبر داد و گفت: با اینکه امتحان داشت اما شروع به خواندن کتاب کرد و دستخطی نوشت. او نوشته این داستان بسیار زیبا است و شخصیت‌های عالی دارد، اما باید از اسامی ایرانی در آن استفاده می‌شد. کتاب مناسب یکسری‌ها هست اما برای همه گروه‌های سنی مناسب نیست، اسم کتاب هم زیبا است. به هر حال باید به آقای سرشار تبریک بگویم؛ چرا که نوشتن همین اثر جسارت می‌خواهد. هرچند پانویس‌ها آزاردهنده بود اما من به عنوان نویسنده نمی‌دانستم بچه‌های ما چنین قدرت‌نمایی و شجاعت‌هایی کرده‌اند، ولی پس از خواندن کتاب حالم خوب شد.

انتقال حس غرور ملی به نوجوانان با خوانش کتاب شکار هیولا

وجیهه سامانی در ادامه درباره ادبیات کودکان و نوجوانان اظهار کرد: یکی از مهم‌ترین اهداف ادبیات انتقال کننده ارزش‌های جامعه است. کودکان و نوجوانان در تجربیات کتاب موضوعات را وارد روحیه‌اش می‌کند و از خودش عبور می‌دهد به همین دلیل می‌گویند کتاب خوراک روح است زیرا تأثیرات فراوانی را بر روی مخاطب می‌گذارد. بعد از انقلاب هم با وجود ادبیات متعهد کتاب‌های تألیفی خوبی برای رده سنی کودکان و نوجوانان منتشر شد که تأثیرات خوبی بر روی آنان داشت البته این مرتبط به دهه ۶۰ و ۷۰ است که در دهه ۸۰ آثار ترجمه‌ای بازار را اشباع کرد و این اصلاً خوب نبود. ما باید کاری کنیم که ادبیات متعهد در ادبیات کودکان و نوجوانان جای باز کند.

او ادامه داد: ما داستان‌ها و رمان‌های خوبی نداریم که جایگزین رمان‌های خارجی کنیم، اما چند سال است که نویسنده‌ها حرکتی خوب را شروع کردند و امیدواریم در حوزه کودکان و نوجوانان تحولات ریسکی خوبی را شاهد باشیم که جای ارباب حلقه‌ها، هری‌پاتر و… را بگیرد. ما اسطوره‌ها و شخصیت‌های خوبی داریم که در رویدادهای مهم شرکت کردند و حماسه آفریدند باید به عنوان قهرمان ملی به کودکان و نوجوانانمان بشناسانیم. ما نباید از حماسه‌های خودمان به راحتی بگذریم بلکه باید آن‌ها را ماندگار کنیم. خلق هر اثری برای نوجوانان ما قابل تقدیر است و باید به آقای سرشار بابت کتاب شکار هیولا تبریک بگویم.

خواندن این کتاب من را سرشار از غرور کرد

سامانی گفت: من از خواندن کتاب لذت بردم و من را سرشار از غرور می‌کرد. دقیقاً تمام حوادث را به شکل بهتری منتقل کرد و به جوانان حس غرور می‌داد که ما می‌توانیم بهترین کارها را انجام دهیم و پیروز شویم و این حس پیروزی و غرور ملی برای جوانان ما خیلی خوب است. و حس مشترک غرور را در میان جوانان ما بیدار می‌کند. البته کاش از این دست کتاب‌ها و چاپ آن بیشتر شود.

او ادامه داد: این اثر از صنعت تشخص و جان‌بخشی استفاده شده است که این بخش مختص کودکان است کاش در کتاب نوجوانان چنین چیزی نمی‌آمد و پهباد بیشتر به عنوان راوی در کتاب می‌آمد. البته شاید نوجوانی بخواند خوشش بیاید اما نظر من این است که کاش از چنین صنعتی استفاده نمی‌کردیم. البته نقص کتاب هم جلد آن است که به عنوان کتاب مستندی طراحی شده و نه داستانی! کاش طرحی داستانی داشت.

«شکار هیولا» به لحاظ سوژه فوق‌العاده است

وحید یامین‌پور دیگر سخنران این مراسم با بیان اینکه در جلسه رونمایی نباید اوقات تلخی کرد زیرا باید این مراسم به شیرینی سپری شود، گفت: من نقد را برای وقت دیگری می‌گذارم و می‌گویم اگر از کتاب هم خوشم نمی‌آمد باز هم به این جلسه می‌آمدم. ما با محمد سرشار هم دوره، هم رشته و هم خوابگاهی بودیم و از جریان نوشتن ایشان از ابتدا حضور داشتم. حتی از نویسندگی و اولین اثرش مطلع بودم. حتی او یکی از خاطره‌های مرا نیز در یک کتاب منتشر کرد. اما خاطره‌های با صدای خاص، جادویی و جذاب محمدرضا سرشار (رهگذر) در ذهنم شکل گرفته و نوجوانی‌ام با کتاب آقای امیریان سپری شد. یکی از آن آثار بود که در ذهن من تأثیرگذار بود و آن کتاب «مرد» بود. در ژانر زندگینامه داستانی که به سرگذشت حاج احمد متوسلیان می‌پرداخت سال ۷۶ این کتاب را خواندم و یک متوسلیان در درون من متولد شد. علی‌رغم اینکه صدها کتاب پس از آن خواندم اما چون در دوران نوجوانی مطالعه کرده بودم شیرینی قهرمانش در من زنده است.

وی افزود:‌ عرصه ادبیات نوجوان عرصه‌ای است که انقلاب بیش و پیش از همه روی آن سرمایه‌گذاری کرد. هرچند آثاری تولید شده اما سازماندهی شده و موضوعی دیده نمی‌شود و باید بگویم بیش از ۹۰ درصد آثار برای نوجوان وارداتی و ترجمه است و از این سو هم تولیدی صورت نمی‌گیرد. زمانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جاهای خالی را پر می‌کرد و مردم از تازه‌ترین محصولاتش سؤال می‌کردند. از انتشار کیهان بچه‌ها، سروش و … اما در حال حاضر در نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌های کتاب مشکل جدی ما خانواده‌ها پیدا کردن کتاب مناسب برای فرزندان‌مان است. هر اثری را که در این روزگار بدون نقض سلامت منتشر می‌شود، باید روی چشم گذاشت. امیدوارم روزی با بازار ادبیات وارداتی برای حوزه کودک و نوجوان رقابت کنیم. حتی گاهی باید آثاری چون کتاب‌های آقای امیریان که در دهه‌های گذشته منتشر شده حالا برای کودکان‌مان بخریم.

خوشحالم که آقای سرشار نوشتن در عرصه نوجوان را کسر شأن نمی‌داند

یامین‌پور ادامه داد: من چقدر خوشحالم که امثال آقای سرشار که می‌توانند رمان عاشقانه بنویسند، این بار وارد عرصه نوجوان شده و نوشتن در این عرصه را کسر شأن نمی‌داند. به او تبریک می‌گویم به خودم هم تبریک می‌گویم که می‌توانم کتاب دیگری برای دخترم تهیه کنم.

وی گفت:‌ کتاب به لحاظ سوژه فوق‌العاده است؛ چرا که یک پدیده سخت نه به معنای دشوار مطرح می‌کند و گره دراماتیک برای آن درست می‌کند. حتی روایتی که از ماجرای طبس در کتاب روایت شده خیلی دوستم داشتم و جزو بحث‌هایی بود که نمی‌دانستیم چگونه باید با بچه‌های‌مان با آن به این شیرینی صحبت کنم.

در پایان این مراسم نویسنده کتاب درباره برخی نقطه‌ نظرها توضیحاتی ارائه کرد و کتاب شکار هیولا را برای حاضران امضا کرد.

منبع خبر

تقدیم «شکار هیولا» به شهیدی که آسمان فلسطین را باز کرد! بیشتر بخوانید »

از «دانشگاه علم و صنعت» تا پرواز در دشت «فکه»

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «نورالله سوری» به تاریخ هشتم دی ۱۳۳۷ شمسی در شهرستان «نهاوند» متولد شد. وی با سمت فرمانده تیم اطلاعات عملیات «لشکر ۱۰ سیدالشهدا(صلوات الله علیه)» در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ طی «عملیات سیدالشهدا» در منطقه عملیاتی « فکه» بال در بال ملائک گشود.

روحمان با یادش شاد

هدیه به روح بلند پروازش صلوات

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم

شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری
شهید نورالله سوری

منبع خبر

از «دانشگاه علم و صنعت» تا پرواز در دشت «فکه» بیشتر بخوانید »

چگونه دو برادر عراقی همزمان به شهادت رسیدند؟

به گزارش مشرق، فرماندهان شهید «زین العابدین حسین الخزعلی» و «مناف حسین الخزعلی» دو برادر عضو گردان ۱۹ انصارالله الاوفیاء بودند که هر دو در سوم دسامبر سال ۲۰۱۴ میلادی در منطقه الاسحاقی در حومه سامرا به صورت همزمان به شهادت رسیده اند. شهید مناف حسین الخزعلی در سال ۱۹۸۴ میلادی و شهید زین العابدین حسین الخزعلی در سال ۱۹۹۰ میلادی در شهر میسان چشم به جهان گشودند.

بیشتر بخوانید:

ناگفته‌های سرداری که همپای حاج قاسم با داعش جنگید

برادران شهید الخزعلی هرچند با هم شش سال تفاوت سنی داشتند اما این دو نفر در تولد حقیقی دوقلو هستند؛ زیرا با هم به شهادت رسیده و به سرای آخرت پر کشیده‌اند اما محل تولد آنها در این دنیا در جنوب عراق و در استان میسان بوده است، آن هم در خانواده‌ای فداکار و رزمنده و پیرو اهل بیت علیهم السلام. این دو شهید دلاوری را از امام حسین علیه السلام الهام گرفته و عشق به مجاهدت را از پدرشان به ارث بردند. زیرا پدر آن‌ها نیز با رژیم بعث مبارزه می‌کرد و مخالف ظلم بود. به همین دلیل نیز توسط رژیم جنایتکار بعث در سال ۱۹۹۳ میلادی به دلیل فعالیت‌های جهادی و مشارکت در انتفاضه شعبان اعدام شده و به شهادت رسید.

پدر این دو شهید مدافع حرم قبل از شهادت، بیش از یک سال در اداره امنیت العماره زندانی بود و پیکر او بدون اطلاع یا خبر به خانواده تحویل داده شد. نظامیان بعثی به خانواده او دستور داده بودند بدون مشاهده پیکر، آن را مستقیما دفن کنند. اسامه برادر این دو شهید می‌گوید: «تا همین الان نیز شک داریم آن پیکری که تحویل گرفتیم، متعلق به پدرمان بود یا فرد دیگری!» در واقع شهادت ارثیه ای از جانب پدر برای فرزندانش بود.

پس از آن نیز خانواده این شهدا توسط دستگاه‌های رژیم بعث در فشار و تنگنا قرار گرفت که بر روی زندگی آن‌ها تاثیر گذاشت؛ همین نیز موجب شد که نتوانند درس خود را تکمیل کنند و شغلی داشته باشند. زیرا به عنوان فرزندان یک عامل خرابکار نامگذاری شده بودند.

شهید مناف تحت تاثیر تفکر شهید محمدباقر الصدر و جنبش اصلاح گرایانه او بود. نسبت به حضور در نماز جمعه با وجود تمام سختی‌ها، فشارها و خطرات آن، مراقبت داشت. سخنان و راه و سیره پدر و قهرمانان پیش از او در ذهنش مانده بود و جنبش شهید صدر نیز با افکار و روحیه انقلابی او منسجم بود. پس از سرنگونی رژیم بعث، در فعالیت‌ها علیه نظامیان اشغالگر مشارکت و حضور داشت. اسامه برادر این دو شهید می‌گوید: «مناف همیشه در دعاهای خود از خداوند شهادت را طلب می‌کرد و به خداوند متوسل می‌شد تا با شهید شدن، بزرگ شود.»

شهید مناف در سوریه نیز برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها حضور یافت. او به مادر دومش (مادر زین العابدین) وصیت کرده بود که برایش گریه نکند. زیرا این مادر به مناف وابسته بود و او را مورد تشویق خود قرار می داد. مادر به زین العابدین نیز توصیه کرده بود که به برادرت مناف فکر کن و او را رها نکن. زین‌العابدین قهرمان منطقه جنوبی در رشته بوکس بود. اما با وجود قدرت بدنی، مادر نگران او بود و به برادر بزرگترش سفارش کرده بود تا مراقب زین العابدین در میدان جهاد باشد.

یکی از رزمندگان به شهادت رسید و زین العابدین برای نجاتش به سوی او دوید اما خودش نیز هدف حملات دشمن قرار گرفت. مناف نیز که در مکان دیگری سنگر گرفته بود، از طریق بیسیم شنید که زین‌العابدین به شهادت رسیده است. پس یاد توصیه مادر افتاد و بی‌اختیار به سوی او دوید تا پس از در آغوش گرفتن برادر، او را به عقب بیاورد اما ظاهرا زین العابدین قصد نداشت تنها این دنیا را وداع گوید و برادرش را هم با خود به بهشت برد. مناف نیز همراه زین‌العابدین به شهادت رسید تا هر دو داستان فداکاری جدیدی از سلسله داستان‌های شهدا با عنوان شهادت همزمان ثبت کنند.

شهید زین‌العابدین در آخرین تماس خود به برادرش اسامه توصیه کرد مراقب مادرش باشد و گفت: «ما شهادت را درخواست کرده‌ایم و برای این راه انتخاب شده‌ایم.» مناف نیز در آخرین تماس خود به اسامه گفته بود: «دعا کن پیروز بشویم. زیرا به زودی نبرد را آغاز خواهیم کرد.» پس هر دو از این دنیا رحلت کردند و قلب‌های زیادی در فراق این دو برادر شهید، غمگین و ناراحت شد.

منبع: تسنیم منبع خبر

چگونه دو برادر عراقی همزمان به شهادت رسیدند؟ بیشتر بخوانید »

«رسم جهاد» چاپ چهارمی شد

به گزارش مشرق، چاپ چهارم کتاب «رسم جهاد»؛ تجربه‌های کار جمعی در جهاد سازندگی به روایت حسینعلی عظیمی با تحقیق و تدوین علی مشایخی، محمدرضا حسینی و محسن جعفری و به همت انتشارات «راه یار» راهی بازار نشر شد.

کتاب «رسمِ جهاد» که نثری روان دارد و خواندش به کسانی که به دنبال کار جهادی هستند توصیه می‌شود، ۱۱ فصل دارد که مهم‌ترین آن‌ها «تشکیل ساختار»، «رابطه با مردم»، «دولتی شدن جهاد»، «کمیته فرهنگی» و «جهادسازندگی در جنگ» است. «ساختار منطقه‌ای جهاد سازندگی»، «جهاد در استان‌ها»، «ساختار شورایی جهاد»، «رابطه جهاد با بقیه سازمان‌ها» و «اعتماد» از دیگر سرفصل‌های این کتاب هستند.

در بخشی از پیش‌گفتار این کتاب به قلم محسن جعفری می‌خوانیم: «خودمان هم هنوز دقیق نمی‌دانیم، جهاد چگونه شکل گرفت، چگونه استمرار پیدا کرد و چگونه منحل شد، جهاد چه بود و چرا ما دیگر نمی‌توانیم نهادی کارآمد، مردمی و فراگیر نظیر آن را در کشور ایجاد کنیم. در عین حال متأسفانه تاکنون برای دانشگاه و حوزه مطالعه این نهاد یا دیگر نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی، مهم نشده است. این کتاب با اتکا به روش تجربه‌نگار و رجوع به خود جهادگران، مانند دیگر تلاش‌های معدودی که در باب مطالعه جهادسازندگی انجام شده، به دنبال آن است که این نهاد انقلابی را بازشناسد.»

برای این منظور مجموعه مصاحبه‌هایی با حسینعلی عظیمی انجام شد. بررسی دیدگاه‌ها و اظهاراتشان در باب مدیریت جهادی نشان می‌داد که ایشان آرا و افکار بدیعی درباره فرآیندها و ساختارهای حاکم بر نهاد جهادسازندگی دارند و سال‌ها در باره چیستی ابعاد ساختاری سازمانی و نهادی جهاد تأمل کرده‌اند.

مصاحبه‌کنندگان در این کتاب تلاش کردند با کمترین دخالت و ایجاد سوگیری، اندوخته دانشی مهندس عظیمی را ثبت و آن را در قالب مقولاتی برآمده از خود مصاحبه فهرست‌بندی و تدوین کنند. بنابراین بسیاری از مقولات و مفاهیم و بخش‌های کتاب، حاصل تأملات مهندس عظیمی است و اساساً هدف محققان نیز این نبوده که با قرار دادن محتوای مصاحبه‌ها در قالب دانش مدیریت موجود همان را بازتولید کنند.

گفتنی است مهندس حسینعلی عظیمی از پیشکسوتان جهاد سازندگی که مدتی پیش به یاران شهیدش پیوست، در سال ۶۳ وارد قرارگاه کربلا شد و کمیته آب را در آن قرارگاه تشکیل داد. وی به عنوان فرمانده طراحی عملیات آبی و خاکی عمل می‌کرد و تا معاونت فرماندهی قرارگاه مهندسی کربلا پیش رفت. او از جمله جهادگرانی است که از نزدیک در جریان سازماندهی و طراحی و ساخت بسیاری از دستاوردهای چشمگیر مهندسی جنگ، مانند پل بعثت، قرار داشته و تجربیات زیادی را کسب کرده بود.

وی پس از جنگ، برای بازسازی منطقه زلزله‌زده منجیل و رودبار، عازم این منطقه شد تا الگوی مدیریت جهادی را بعد از جنگ، در خدمت سازندگی به کار گیرد. وی از اولین کسانی بود که در سال ۱۳۵۹ برای رسیدگی به وضعیت محرومان طی دو روز پیاده‌روی وارد منطقه بشاگرد شد.

عظیمی، جهادگر و جانبازی که تا مرز شهادت پیش رفته و به دنیا برگشته بود، مهم‌ترین دغدغه‌اش انتقال تجربه عظیم و بی‌نظیر جهاد سازندگی به نسل جوان بود. او معتقد بود الگوی انقلاب در عرصه مدیریت و سازندگی، الگوی مدیریت جهادی است که باید عمیقاً مورد مطالعه قرار گیرد و برای به کارگیری مجدد و متناسب با مقتضیات روز، تبیین شود.

بنابرین گزارش چاپ چهارم کتاب «رسم جهاد» با شمارگان ۱۵۰۰نسخه توسط انتشارات «راه یار» عرضه شده و علاقمندان علاوه بر کتابفروشی‌ها، می‌توانند از طریق مراجعه به سایت Ammaryar.ir و یا صفحه مجازی این نشر به نشانی raheyarpub در اینستاگرام، اقدام به تهیه این کتاب کنند.

منبع خبر

«رسم جهاد» چاپ چهارمی شد بیشتر بخوانید »

ناگفته‌هایی ‌از پاکسازی بوکمال سوریه توسط گردان فاتحین

به گزارش مشرق، مدافعان حرم همان پرچم داران عاشــقی هستند که به راحتــی نمی تــوان برمبنای محاسبات عقل معاش، قضاوت شان کرد؛ ثروت آن ها عشقی است که قابل تحریف نیست.

عقــل می گویــد بمان و عشــق می گویــد برو… و ایــن هر دو، عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انســان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود جوانانی که امروز در قامت مدافعان حرم از مال، زن زندگی، خانواده خود میگذرندد تا در خاک کشور دیگر نگذارند اجنبی ها دستشان هب خاک کشورمان رسد، با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست.

مکتب همه شهدای ما نیز یک چیز است و آن، جهاد، مقاومت و ایستادگی! آن شهید که دشمن را از خاک کشور بیرون می‌کند عزیز است و آن شهید که دشمن را بیرون از خاک خانه نگه می‌دارد و می‌جنگد و در همان غربت خونش ریخته می‌شود و می‌ماند هم عزیز است.

بیشتر بخوانید:

رونمایی از «دخترها بابایی‌اند» در هیئت + عکس

فیلم/ مصاحبه حاج قاسم سلیمانی در آخرین عید فطر

فیلم/ مداحی پسر شهید مدافع حرم جواد الله‌کرم

یک روز اهواز، یک روز در کردستان، یک روز در سیستان و روز دیگر در سوریه، نقطعه و مکان فرقی ندارد مهم عزم و دفاع از کشور است که در سرش غوغا دارد، سن و سال زیادی نداشت که جنگ آغاز شد شاید هم سن وسالانش پشت نیمکت های مدرسه در حال تحصیل بودند و برخی هم به دنبال کار، اما او در سر هوایی دیگری داشت، عزم خود را جزم کرده بود تا در جبه‌های حق علیه باطل حضور یابد.

با آنکه فاصله بیرجند تا خرمشهر زیاد بود وشاید جنگ تحمیلی شهر ما را تهدیدی نمی‌کرد ، اما دوست داشت در کنار دیگر رزمندگان در جبه‌ها حضور یابد وبعد از جزیان عملیات آزاد سازی خرمشهر وارد جبهه ها می‌شود، نامش غلامعلی است او از سرزمین کویری خراسان جنوبی توانسته بود در کنار دیگر رزمندگان در جبهه‌ها باشد اما این همه ماجرا نبود، چرا که بعد از پایان جنگ هم همه ذهنش به سمت امنیت کشور بود.

در قائله‌های مختلف کردستان، درگیری با اشرار در سیستان وجنوب شرق کشور حضور داشت، دیگر 20 سال از عمرش را برای حفظ امنیت کشور سپری کرده بود تا اینکه ناامنی های سوریه به گوش رسید او باز هم هوای جنگ وشهادت در سر داشت نام مدافعان حرم که میآید، گویی دلش در سوریه ودر کنار رزمندگان اسلام است رزمندگانی که کمتر کسی در این زمان حاضر است از ناموس، خود بگذرد، اما در خاک سوریه از حرمین ائمه دفاع کند.

حال او فرمانده قرارگاه عملیاتی شهید ناصری در خراسان جنوبی است او که امروز محاسنش سفید است اما از او می‌خواهم از خاطرات حضورش در سوریه در قالب گردان فاتحین برایم بگوید:

سردار غلامعلی تناکی با بیان بخشی از خاطرات حضورش در سوریه گفت: یکی از بزرگترین نمعت‌هایی که خداوند به ما عطا کرده وهمیشه شاکر او هستم، این است که در برهه ای خداوند مرا را آفریده که توفیق داشتیم از نوجوانی هشت سال دفاع مقدس را درک کنیم وبا حضور در کنار دیگر رزمندگان اسلام طعم جنگ، دفاع از کشور و امنیت را بچشیم.

وی با بیان اینکه بعد از جنگ هشت ساله در گام بعدی موضوعات امنیتی از جمله شرق کشور، ناامنی‌ها در کردستان را هم هر طور که بود حضور یافتم تا دین خود را به کشور و امنیت ادا کنم افزود: اگر بخواهم از حضور در جبهه‌های جنگ تحمیلی و حفاظت امنیت در کشور محاسبه کنم، شاید 20 سال است که در بحث های امنیتی اشرار در شرق و جنوب شرق و سیستان توفیق داشتیم .

خداوند توفیق داده اسم ما در لیست مدافعان حرم باشد

فرمانده عملیاتی شهید ناصری در خراسان جنوبی یکی از بزرگترین افتخارات خود را حضور در سوریه می‌داند و افزود:خداوند توفیق داده اسم ما در لیست مدافعان حرم باشد و یک گردان از خراسان جنوبی برای حضور در سوریه اعزام کردیم.

تناکی با بیان اینکه گردان ما فاتحین نام داشت و قرار بود آخرین پاکسازی بوکمال را داشته باشیم افزود: با اینکه تاکید بود افراد مسن و متاهل را برای حضور در سوریه نبریم. اما عشق به ائمه اطهار(ع) سن وسال، مجرد و متاهل نمی‌شناخت، چرا که هم زمان ما برای رفتن باید رضایت از همسران و خانواده خود اخذ می‌کردند و یک روز پدر یکی از جوانانی که بسیار دوست داشت همراه ما به سوریه بیاید، نزد ما آمد وگفت اگر فرزندم را با خود به سوریه نبرید، معلوم نیست چه بلایی بر سر خود در آورد واینها نشان از عشق علاقه زیاد جوانان،وسایر اقشار جامعه به حفاظت از حرم ائمه ودفاع از کشور است.

وی با بیان اینکه در پاکسازی بوکمال گاهی با صحنه هایی مواجه می شدیم که بیشتر قدر امنیت کشور را می دانیم، خانه کاشانه مردم توسط داعشی ها از هم پاشیده ودر کوچه وخیابان ریخته بود بیان داشت: چند نفر از کاروان ما،هم سن وسال من یا یکی دو سال کوچک تر بودند وقتی به سوریه رسیدیم، یکی از افراد کاروان از همان ابتدا تلاش شبانه روزی زیادی داشـت، به گونه ای که سعی می‌کرد نگهبانی دهد، هر کار سختی که کسی انجام نمی‌داد او با جان ودل می‌پذیرفت و در شبانه روز شاید دو ساعت یا کمتر استراحت داشت.

مردم ایران باید قدر امنیت خود را بدانند

تناکی با بیان اینکه در بوکمال در حال پاکسازی بودیم که این رزمنده هم کاروانی که در این مدت همه تلاشش خدمت بود، خطاب به من گفت: در این مدتی که در سوریه حضور داشتم این مطلب را دریافتم که مردم ایران باید قدر امنیت خود را بدانند، چرا که در کوچه وخیابانهای سوریه وقتی راه می رود، نقاطی که مردم روزی در خانه زندگی می‌کردند اما داعشی ها مردم را آواره و حتی وسایل زندگی، لباسهای دختران وزنان مردم توسط داعشی ها در کوچه وخیابانهای شهر ریخته بود.

وی ادامه داد: این رزمنده به ما تاکیدداشت: باید قدر امنیت کشورمان را بدانیم،که خدای نکرده به وضعیت مردم سوریه گرفتار نشویم. چرا که دشمن منتظر است تا با کوچکترین تفرقه واختلافی سوریه دومی را در ایران به راه اندازد اما کور خوانده است چرا که آمریکا دیگر آن آمریکای 100سال پیش نیست، از او تنها هیکل بی شاخ دمی باقی مانده که پوکی استخوان گرفته و کارایی ندارد .

شهید سلیمانی خطرناک تر از سردار سلیمانی است

سردار تناکی با بیان اینکه شکار پهباد پیشرفته آمریکا وحضور نفت کشهای ایرانی در ونزوئلا اینها تنها بخشی از عواملی است که نشان می دهد آنها چند مرده حلاج اند افزود: کشور سوریه مشکلات زیادی نداشت اما با اندک تفرقه ای جرقه برای نابودی کشورش فراهم شد، اما مردم ایران آنقدر فهمی اند که با وجود مشکلات زیاد اقتصادی، گاهی سیاسی، اما نمی گذارند دشمن تفرقه و وحدت آنها را از بین ببرد.

وی با بیان اینکه شهید سلیمانی خطرناک تر از سردار سلیمانی است گفت: بعد از ترور سردار دلها، بسیاری از سیاستمداران آمریکا بر اشتباه خود پی بردند که نباید حاج قاسم را ترور می کردند و امروز ما بر این باوریم که شهید سپهبدسلیمانی از سردار سلیمانی خطرناک تر است وروح بلند این شهید سرافراز همیشه در کنار رزمندگان اسلام است و تقاص خونش گرفته می‌شود.

منبع: تسنیم منبع خبر

ناگفته‌هایی ‌از پاکسازی بوکمال سوریه توسط گردان فاتحین بیشتر بخوانید »