مجاهدت

فرمان محسن رضایی به فرماندهان سپاه کشور + عکس

به گزارش مشرق، تصویر سند تلفنگرام فرمانده وقت سپاه برای عملیات «آزادسازی خرمشهر» برای اولین بار توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شد.

این تصویر، سند تلفنگرام برادر محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روز اول عملیات الی بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) به تمامی فرماندهان سپاه سراسر کشور است که در بخشی از آن آمده: هم اکنون خرمشهر این سرزمین حماسه و خون در انتظار ورود فرزندان دلیر اسلام است؛ دلهای ملت برای آزادی خونین شهر می تپد.

در این تلفنگرام که روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ ارسال شده، فرمانده کل سپاه به همه فرماندهان مناطق ده‌گانه سپاه در سراسر کشور دستور داده تا تمام توان خود را به جبهه‌های جنوب برای فتح خرمشهر گسیل کنند.

منبع خبر

فرمان محسن رضایی به فرماندهان سپاه کشور + عکس بیشتر بخوانید »

زمان تشییع پیکر شهدای سپاه

به گزارش مشرق، بعد از ظهر امروز در پی درگیری نیروهای جان برکف سپاه بیت‌المقدس استان کردستان با گروهک ضدانقلاب در منطقه عمومی دیواندره، سرباز ولایت سرهنگ پاسدار شکیبا سلیمی از فرماندهان شجاع و دلیر سپاه استان به همراه دو نفر دیگر از نیروهایش به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.

پیکر مطهر این شهیدان فردا با حضور مسوولان استانی و شهرستانی، خانواده‌های معظم شاهد و مردم ولایت‌مدار و شهیدپرور استان تشییع خواهد شد.

مراسم تشییع این شهدا فردا چهارشنبه ساعت ۹ صبح در شهرهای قروه، بیجار و دیواندره برگزار خواهد شد.

منبع: فارسمنبع خبر

زمان تشییع پیکر شهدای سپاه بیشتر بخوانید »

شهادت سه نیروی سپاه کردستان در درگیری با ضد انقلاب

به گزارش مشرق به نقل از قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)، امروز در پی درگیری نیروهای جان بر کف سپاه بیت المقدس استان کردستان با گروهک ضد انقلاب در منطقه عمومی دیواندره، سرباز ولایت سرهنگ پاسدار شکیبا سلیمی از فرماندهان شجاع و دلیر سپاه بیت المقدس به همراه دو نفر دیگر از نیروهایش به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.

بیشتر بخوانید:

عوامل شهادت فرمانده بسیج دارخوین دستگیر شدند

پشت‌پرده شایعه شهادت فرماندهان ایرانی چیست؟

قرارگاه حمزه سید الشهدا(ع) در پیامی آورده است: به استحضار مردم شریف و شهید پرور ایران اسلامی می رساند امروز سه شنبه ۱۶ آذر ۹۹ در پی درگیری نیروهای جان بر کف سپاه بیت المقدس استان کردستان با گروهک ضد انقلاب در منطقه عمومی دیواندره، سرباز ولایت سرهنگ پاسدار شکیبا سلیمی از فرماندهان شجاع و دلیر سپاه بیت المقدس و معاون عملیات قرارگاه استانی شهید شهرامفر کردستان پس از عمری مجاهدت و فداکاری در راه امنیت پایدار استان کردستان به درج رفیع شهادت نایل آمد.

سرهنگ شکیبا در یازدهمین روز از ماه مبارک رمضان به همراه دو نفر دیگر از رزمندگان غیور اسلام, جعفر نظامپور و محمد شکری پس از درگیری و به درک واصل نمودن تعدادی از عناصر ضد انقلاب شهد شیرین شهادت را با زبان روزه نوشیدند.

این فرمانده فداکار در این اواخر در راه مبارزه با ویروس منحوس کرونا از هیچ تلاشی دریغ نورزید و در کنار مردم, همراه با سایر تلاشگران عرصه ی سلامت، بعنوان یک مجاهد فی سبیل الله تلاش مؤمنانه و مجاهدانه نمود.

قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و سپاه بیت المقدس کردستان ضمن عرض تبریک و تسلیت شهادت این مجاهدان عالیقدر به محضر مقدس حضرت ولیعصر (عج) و رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی و ملت شهید پرور و قدرشناس استان کردستان و آحاد رزمندگان منطقه شمالغرب و خانواده معظم شهدا و بالاخص به خانواده آن شهیدان والامقام، بر ادامه راه این شهیدان تاکید می نماید.

منبع خبر

شهادت سه نیروی سپاه کردستان در درگیری با ضد انقلاب بیشتر بخوانید »

یاد یاران افطاری‌های صمیمی بخیر

به گزارش مشرق، سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر۲۵کربلا در دوران دفاع مقدس سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر۲۵کربلا در دوران دفاع مقدس در یادداشتی از دوران دفاع مقدس و همرزمی با سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس نوشت.

ببینید:

عکسی از شهید سلیمانی در مهمانی افطار آخرین رمضان

عکس/ رفتار جالب حاج قاسم با راننده و محافظ‌های خود در هنگام افطار

متن یادداشت فرمانده لشکر۲۵کربلا در دوران دفاع مقدس به این شرح است:

رمضان امسال متفاوت از رمضان های قبلی است. این زمزمه وجود دارد که حتی مراسم احیای شب قدر را هرکس در منزل خود و محدود به اعضای خانواده برگزار کند. امسال افطارهای ساده و صمیمی که بهانه دید و بازدید اقوام یا دوستان قدیمی و خبر گرفتن از بستگان و همسایگان و صله رحم بود هم برگزار نمی‌شود.

برای نخستین بار مراسم افطاری ساده و صمیمی فرماندهان جنگ که هر ساله در منزل سردار محسن رضایی برقرار بود، به علت شیوع ویروس کرونا، برگزار نمی شود و امسال از این اجتماع استثنایی و منحصربفرد رفقای قدیمی در این ماه مهمانی خدا، اقامه نماز جماعت به امامت آیت الله موحدی کرمانی، شنیدن سخنان و خاطره گویی فرماندهان و پخش فیلم‌های واقعی قدیمی از جنگ و حال و هوای معنوی جبهه ها و تجدید میثاق با شهدا محرومیم.

افطاری پارسال در کنار شهید قاسم سلیمانی و دیگر بچه های جنگ که همه با لباس شخصی و همراه فرزندان و خانواده شان در منزل آقامحسن حضور داشتند و نه روی صندلی که روی فرش و موکت کنار همدیگر نشسته بودند، چقدر صفا کردیم، چقدر بغض کردیم و خندیدیم از دیدار دوستان و اشک حسرت ریختیم به یاد یاران سفرکرده.

انگار همین دیروز بود که من و قاسم، برای عملیات کربلای ۵، در فاصله شش کیلومتری بصره از پنج کیلومتر آبگرفتگی پنج ضلعی شرق بصره عبور کردیم و آمدیم روی پل عراقی‌ها. من و قاسم آنجا دست به دست هم دادیم، قاسم سمت راست پل و من سمت چپ رفتیم. ایستادیم تا یک پیروزی بزرگ به دست آمد.

دشمن غافلگیر شد. من با قاسم سلیمانی و بعد هم آقای محمد کوثری، فرمانده لشکر ۲۷ دقیقا ۲۲ روز آب و غذای درست و حسابی نخوردیم، لباسمان پر از خون، پشت سرمان کانال ماهیگیری بود و آن قدر گلوله و توپ می آمد که جای راه رفتن هم نبود. دشمن حتی سنگرهای ما را تکه تکه و منهدم کرده بود؛ اما ۲۲ روز آنجا ماندیم و قطعنامه ۵۹۸ زمانی که ما ۶ کیلومتری بصره بودیم، بسته شد؛ یعنی زمانی که من و قاسم و کوثری و دیگر بچه ها دستان ارتش عراق را بستیم. به همین دلیل هشت بند از یازده بند قطعنامه به نفع ایران شد.

یاد همه یاران سفر کرده بخیر که سالهای قبل در این افطاری ساده و صمیمی همدیگر را می دیدیم و در آغوش می گرفتیم و حالا از دیدارشان – برای تا نمی دانم‌ کی – محرومیم؛ شهید شوشتری، شهید همدانی، شهید کاظمی، شهید قاسم سلیمانی. امیدوارم به زودی دیدار تازه شود و سرنوشت ما در مسیر ولایت و همراه با شهادت رقم بخورد که سربلند و خندان به دیدار یاران سفرکرده بشتابیم.

منبع خبر

یاد یاران افطاری‌های صمیمی بخیر بیشتر بخوانید »

هر چه درباره شهادت برای خودم رشته بودم، پنبه شد!

به گزارش مشرق، «چشــم روشنی» روایت داستانی زندگی طلبه جانباز سیدجواد کمال است که به قلم کوثر شریف‌نسب در ۱۶۹صفحه بازنویسی شده و توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.

چشم روشنی روایت پر فراز و نشیب زندگی طلبه جانباز به روایت همسرش، فاطمه طالبی است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

همینطور که آویز آیینه جلوی ماشین داشت جلوی صورتم تاب‌تاب می‌خورد، حواسم را جمع گنبد آبی پرنقش و نگار روبه‌رویم کردم و دست از شمردن نخل‌هایی که تندتند از کنار نگاهم رد می‌شدند، برداشتم. دست کشیدم روی جلد کتاب توی کیفم و دوباره زل زدم به همان آبی آسمانی که حس می‌کردم دارد به من نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. حس عبور از یک شاهراه را داشتم. انگار از کهکشانی به کهکشانی دیگر وصل می‌شدم. بلوار حرم تا حرم قم، غیر از این اگر باشد عجیب است. نیت کردم کتاب را جایی تمام کنم که دل صاحب چشم روشنی آنجا آرام می‌گرفت. زل زدم به جلد گُل‌گُلی کتاب که خط سرخی در وسطش به نظرم یک شاهراه بازکرده بود. حالا که دارم روی سنگ‌های سفید صحن مسجد قدم می‌زنم، حالا که نفس عمیق می‌کشم، فهمیدم چه بلای شیرینی سرم آمده، خیلی از فکرهایی که برای خودم از زندگی ساخته بودم، با یک اشاره این کتاب نخ‌نما شد، درست شبیه آن شکافی که پشت طرح جلد افتاده؛ و اتفاقاً آمدم تا رفو شده تحویل بگیرم.

من از شهدا، زندگی‌هایی شنیده بودم که توی آن سالم و سرحال به کارهای مهم مردم و عالم می‌رسیدند و بعد هم وقت پروازشان که می‌رسید، مردانه پر می‌کشیدند و می‌رفتند سر سفره بی‌انتهای خدا. ولی این آسیدجواد کمال همه چیز را توی ذهنم بهم ریخت، هر چه درباره شهادت و مدل رفتن از این دنیا برای خودم قشنگ رشته بودم، پنبه کرد.

«چشم‌روشنی» را می‌توانید به قیمت ۱۵هزار تومان از نشر شهید کاظمی تهیه کنید.

منبع: روزنامه جوان

منبع خبر

هر چه درباره شهادت برای خودم رشته بودم، پنبه شد! بیشتر بخوانید »