مجاهدت

«حاج حسین» یـاور «حاج قـاسم» + ‌عکس

به گزارش مشرق، سردار حاج حسین اسداللهی فرمانده سابق لشکر عملیاتی ۲۷ محمد رسول‌الله سپاه تهران در دوم فروردین ۱۳۹۹ پس از عمری مجاهدت و ایثار و خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام بر اثر عوارض شیمیایی دوران دفاع مقدس به یاران شهیدش پیوست.

شهید اسدالهی از رزمندگان فعال در دوران جنگ تحمیلی بود که پس از جنگ، سال‌ها در سپاه حضرت محمد رسول‌الله‌(ص) تهران بزرگ مشغول به خدمت بوده و فرماندهی سابق لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول‌الله‌(ص) در کارنامه مدیریتی ایشان است.

سردار اسدالهی مدتی طولانی به عنوان فرمانده در سوریه به افتخار مدافع حرم بودن نائل گردید و مبارزه با تکفیری‌ها همراه و همقدمی مؤثر برای شهید قاسم سلیمانی بود.
سردار اسدالهی در اسفند ۱۳۹۳، با موافقت فرماندهی معظم کل قوا به درجه سرتیپ دومی ارتقاء یافت.

شهید اسدالهی در صحنه خدمت‌رسانی به ملت قهرمان و شهیدپرور ایران اسلامی در عرصه امدادرسانی به زلزله‌زدگان در غرب کشور و سیل‌زدگان در شمال و غرب کشور دوشادوش بسیجیان و گروه‌های جهادی حضوری شبانه‌روزی داشت.

بسیجی مخلص و سرباز سرافراز ولایت
پس از پر کشیدن این سردار عاشورایی به عالم ملکوت، پیام‌ها و اظهارنظرهای متعددی در تجلیل از شخصیت و عملکرد انقلابیِ شهید اسدالهی منتشر گردید.

برخی توصیفات و تعابیری که در پیام‌های تسلیت، نوشته‌ها و اظهارنظرهای مختلف در مورد عظمت شخصیت شهید حسین اسدالهی در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر گردید عبارت است از:
– بسیجی مخلص و سرباز سرافراز ولایت و امت اسلامی و سردار دلاور
– سردار سرافراز، یادگار هشت سال دفاع مقدس
– فرمانده شجاع و دلیر
– شهید زنده، مرد روزهای سخت
– مظلوم، کم‌حرف، از خودگذشته، مورد احترام همه
– جهادگر واقعی، زحمتکش، بی‌ریا
– فرماندهی کردن بر دلها
– نمونه بارز و واقعیِ یک بسیجی
– گمنامی، اخلاص، خوشرویی و بی‌ادعا بودن
– در راه دفاع از انقلاب اسلامی و خدمت به مردم از هیچ کوششی دریغ نکرد

یادآور خاطرات همت‌ها و سلیمانی‌ها
– فرمانده دلاوری که ایثار و شهامت و عشق به شهادتش، یادآور خاطرات همت‌ها، کریمی‌ها، مهتدی‌ها، سلیمانی‌ها، همدانی‌ها و فرزانه‌ها می‌باشد
– پاسداران جوان، او را مصداق «و منهم من ینتظر» می‌دانستند و ما بازمانده‌های دفاع مقدس «و ما بدّلوا تبدیلا» را در رفتار او مشق می‌کردیم
– مصداق بارز سرباز ولایت و یک بسیجی خاکی به تمام معنا بود که در طول زندگی خود همواره در حال مجاهدت و تلاش و جهاد برای سربلندی کشور و سرافرازی انقلاب و رفع محرومیت مناطق محروم کشور بوده است

یار و یاور و گوش به فرمان حاج قاسم
یکی از همرزمان شهید اسدالهی، وی را این‌گونه توصیف کرده است:
«با تعدادی از همرزمان و دوستان این شهید عزیز تماس گرفتیم تا برایمان از حاج حسین بگویند. اما بغض در گلو اجازه نمی‌داد درد فراق را روایت کنند. حاج حسین به قول یکی از سربازانش بر دل‌ها فرماندهی کرده بود. حالا تصور اینکه رفته و باید در موردش از افعال گذشته استفاده کنند آن قدر برایشان ناباور است که توان صحبت را می‌گیرد.

یکی از همرزمانش علی‌رغم ناراحتی و ناتوانی برای صحبت کردن لحظاتی را از شهید اسدالهی اینگونه گفت: حاج حسین رزمنده‌ای بود که برایش فرقی نمی‌کرد فرماندهاش چه پستی به او بدهد. در سخت‌ترین شرایط هر کاری به او سپرده می‌شد به بهترین شکل انجامش می‌داد.

درست است ایشان فرمانده لشکر بود اما با شناختی که من از او پیدا کرده بودم خدا شاهد است اگر می‌گفتند حالا دژبان باش با جان و دل قبول می‌کرد و همان کار را به درستی انجام می‌داد.
در جنگ سوریه من کنارش بودم. حاج قاسم سلیمانی وقتی با شرایط سختی مواجه می‌شد حاج حسین را صدا می‌زد او هم بدون هیچ حرفی می‌رفت کار را انجام می‌داد و می‌گفت این تکلیف است.
یکی از فرماندهان دفاع مقدس برای ما تعریف می‌کرد وقتی در عملیات مرصاد به گرهی خوردیم حاج حسین را صدا کردم و گفتم باید با گروهانت به فلان نقطه بروی اما بدان اگر قبول کنی ممکن است برگشتی در کار نباشد. شهید اسدالهی می‌گوید: ما نیامده‌ایم که برگردیم. می‌رود و کار را به سرانجام می‌رساند.

در جنگ سوریه چون من توفیق داشتم روزهای زیادی کنار حاجی باشم یادم هست کاری نبود که حاج قاسم از سردار اسدالهی بخواهد و او نه بیاورد. هر چه بود اطاعت میکرد و برای انجام آن اگر توانش کم بود توان خود را تقویت می‌کرد.»

اثرگذاری شگفت‌انگیز بر مردم سوریه
در ادامه خاطرات این همرزم، درباره شهید اسدالهی می‌خوانیم: «حاجی به منطقه‌ای مأمور شده بود که اغلب به گروه‌های تکفیری پیوسته بودند. سردار اسدالهی چنان رفتاری با مردم آنجا کرده بود که به قلب‌هایشان نفوذ پیدا کرده بود آنقدر که هم از پیوستن‌شان به گروه‌های تروریستی کاسته شد و هم وقتی فرزندانشان به دنیا می‌آمد نامش را به یاد او حسین می‌گذاشتند. روحیه مردم آنجا را تغییر داده بود.»

کمک شبانه‌روزی به سیل‌زدگان و زلزله‌زدگان
وی همچنین گفته است:
«وقتی در سر پل ذهاب زلزله آمد و نیز در سیلاق قلا سردار حتی گاهی بدون هماهنگی به این منطقه سفر می‌کرد و شب و روز برای کمک به مردم آسیب‌دیده تلاش می‌کرد. با اینکه این حق را داشت تا برای سفرهایش از هواپیما استفاده کند اما حاج حسین با اتوبوس رفت و آمد می‌کرد مبادا بی‌خود از پول بیت‌المال خرج شود.»

در اردیبهشت ۱۳۹۷، زمانی که سردار اسدالهی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله بود، در مراسمی خدمات درخشان و بی‌نظیر این لشکر در سرپل ذهاب را تشریح نمود.

سردار در مراسم تحویل‌دهی ۲۷ باب منزل مسکونی به زلزله‌زدگان سرپل‌ذهاب گفت: همزمان با وقوع زلزله در غرب کشور سپاه تهران در منطقه سر پل‌ذهاب که بیشترین خسارت را دیده بود حضور پیدا کرده و مقری به نام حاج احمد متوسلیان برای امدادرسانی برای این مردم احداث کرد. سپاه تهران تنها مجموعه‌ای است که توانسته منزل مسکونی بسازد و به مردم این منطقه تحویل دهد. ما تاکنون ۲۳ واحد مسکونی تحویل مردم این منطقه داده‌ایم و بنا داریم امروز هم ۲۷ واحد دیگر تحویل آنها بدهیم که هر خانه به نام یک شهید مدافع حرم مزین شده است. ۲۲ روستای زلزله‌زده به سپاه تهران تحویل شده است که می‌بایست در نهایت ۱۹۲ واحد مسکونی در آنها ساخته شود. ما تاکنون ۱۰۰ سرویس بهداشتی و حمام در این منطقه ساخته‌ایم و ۲۰۰ سرویس دیگر هم در حال ساخت داریم. در فصل سرما ۶۰۰ آبگرمکن تهیه و به مردم این منطقه اهداء شد و ۹۵۰ کانکس نیز بین مردم منطقه توزیع شد.

ارادت عمیق به معصومین، انقلاب، ولایت و شهدا
صحبت‌های سردار در یادواره‌های شهدا به خوبی نمایانگر عشق و ارادت عمیقِ شهید اسدالهی به معصومین(ع)، حضرت زینب(س)، انقلاب اسلامی، ولایت‌فقیه و شهدا دارد. گزیده‌ای از آنها را نقل می‌نماییم:

دفاع عاشورایی
هر گوشه از تاریخ دفاع مقدس را بنگریم، یک واقعه از عاشورا در آن رخ داده است. دفاع مقدس برگرفته از فرهنگ عاشورا است. ملت ایران هر آنچه داشتند از جان و مال به میدان نبرد آوردند. به همین جهت ما توانستیم با دست خالی اما توسل به خدا و از خودگذشتگی ملت، پیروز جنگ تحمیلی شویم.

عظمت جایگاه شهدا
شهدای مدافعان حرم سال‌ها در روضه حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) «یا لیتنا کنا معک» گفتند و زمانیکه تنها بُرشی از صحنه‌های سال ۶۱ هجری قمری در سوریه و عراق تداعی شد، مخلصانه در میدان جهاد حاضر شدند. شهدای مدافع حرم ثابت کردند «یا لیتنا کنا معک» شعار نیست. این شهدا برای صحنه‌ای که ندیدند و فقط در تاریخ شنیده‌اند امروز منصب علمدار کربلا را عاریه گرفتند و ثابت کردند که مثل ابوالفضل‌العباس(ع) مدافع حریم آل‌الله هستند…. شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم ‌اشتراکاتی با هم دارند که هیئتی بودن، ولایت‌مدار بودن و محبت به اهل‌بیت‌(ع) از اصلی‌ترین این ‌اشتراکات است؛ هر چقدر تاریخ ورق بخورد تا زمانیکه ولایت‌مداری برقرار است، فرهنگ شهادت نیز پابرجا خواهد بود.

تربیت‌یافتگان مکتب ولایت
هر زمانی که سخن از دفاع مقدس به میان می‌آید دیدگاه عده‌ای بر این است که آنها یک نسل طلایی غیرقابل تکرار و دست‌نیافتنی هستند اما با گذشت سه دهه بار دیگر جامعه اسلامی تحولاتی را شاهد شدند و با رهبری مقام معظم رهبری بار دیگر نسلی جدید از نسل جوانان دفاع مقدس رونمایی شد و بعد از این رونمایی همه متوجه شدند که هر کسی در مکتب ولایت بنشیند تربیت پیدا می‌کند و مایه عزت و افتخار جامعه اسلامی می‌شود.

حاج قاسم برای امت اسلامی پدری کرد
شهادت حاج «قاسم سلیمانی» موجب شد تا همه احساس کنند که پدرشان را از دست داده‌اند؛ چرا که حاج «قاسم سلیمانی» برای امت اسلامی پدری کرد.

ثمره خون شهدا
نعمت امنیت یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است و امنیتی را که امروز کشور ایران دارد را مدیون شهدای بزرگوار انقلاب اسلامی و شهدای مدافع حرم هستیم.

شهدای مدافع حرم هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشته و در غربت و مظلومیت به شهادت رسیدند و ما نیز در قبال این جانفشانی آنها دارای وظایفی هستیم و باید ادامه‌دهنده راه آنها باشیم. کدخداها به بهانه آب به ما سراب نشان دادند اما آب واقعی در قمقمه شهداست و ته مانده آب قمقمه شهدا این نسل و نسل آینده را سیراب می‌کند. امروز به اعتبار شهدای مدافع حرم روی ملت ایران جور دیگری حساب می‌کنند.

حاصل خون شهدای مدافع حرم این است که امروز در «حلب» در حالی که اکثریت مردم اهل سنت هستند، موقعی که صدای اذان بلند می‌شود، در آن «اشهد أن علی ولی‌الله» گفته می‌شود و در ایام محرم، علمای اهل سنت برای مردم از حضرت سیدالشهداء(ع) می‌گویند.

خط سرخ شهادت، آرزوی همه ما
دشمنان ما می‌گویند گزینه‌های مختلفی روی میز دارند، آنها هر ترفندی که می‌خواهند و هر گزینه‌ای که دوست دارند رو کنند همچنان‌که سال‌هاست برعلیه نظام ما توطئه می‌کنند اما بدانند ما با نثار خون خودمان همه این گزینه‌ها را باطل می‌کنیم، خط سرخ شهادت و رسیدن به این وصال آرزوی همه ماست و هرگز نخواهیم گذاشت به حریم ولایت جسارتی بکنند.

ایستادگی شاگردان معصومین در برابر همه ابرقدرت‌ها
سردار اسدالهی همچنین درباره بمباران پایگاه آمریکایی «عین‌الاسد»، گفته بود: این اقدام در تاریخ ۴۰ ساله انقلاب اسلامی ایران بی‌سابقه است؛ چراکه تاکنون اتفاق نیفتاده بود که این‌گونه در صحنه نظامی ما به آمریکا پاسخ بدهیم. انتقام اخیر ما این پیام را دارد که جوانانی که در مکتب حضرت سیدالشهداء‌(ع) و حضرت زهرا(س) تربیت شده‌اند، مقابل همه ابرقدرت‌های جهان خواهند ایستاد.

منبع: کیهانمنبع خبر

«حاج حسین» یـاور «حاج قـاسم» + ‌عکس بیشتر بخوانید »

راز علاقه‌ شهید آوینی به فیلم‌های هیچکاک

به گزارش مشرق، حسین معززی‌نیا، منتقد و مدرس سینما به‌تازگی در گفت‌وگویی با تسنیم، از مراحل نگارش مقاله مشهور شهید سیدمرتضی آوینی با عنوان «عالم هیچکاک» گفته است.

در این گفت‌وگو آمده است: «توجه به هیچکاک در ابتدا با شهید آوینی آغاز نشد. در آن ایام، ماهنامه‌ فرهنگی «سوره» در هر فصل، یک ویژه‌نامه‌ سینمایی منتشر می‌کرد به‎نام «سوره‌ سینما». ویژه‌نامه‌ تئاتر، ادبیات داستانی و موضوعات دیگر هم منتشر می‌شد. اما انتشار «سوره‌ سینما» منظم‌تر از آنها بود.

شماره‌ اول تا سوم «سوره‌ سینما» به موضوعات متنوعی ‌پرداخته بود، اما برای چهارمین شماره، مسعود فراستی پیشنهاد داد ویژه‌نامه‌ مختص یک موضوع واحد منتشر شود: «آلفرد هیچکاک». یعنی کل یک شماره درباره‌ آثار هیچکاک باشد.

آوینی پذیرفت؛ ابتدا با کمی تردید. فیلم‌های هیچکاک را قبل از انقلاب در سینما دیده بود، اما سال‌ها دیگر تماشایشان نکرده بود.

به فراستی گفت، کار را شروع کند، اما خودش انتظار داشت بعد از تماشای دوباره، یادداشتی بنویسد درباره‌ اینکه هیچکاک صرفا از نظر تکنیکی فیلمساز ماهری است و می‌شود او را استاد «فن» دانست. اما در طول هفته‌هایی که به‌تدریج فیلم‌ها را دوباره می‌دید، بسیار شگفت‌زده شده بود از اینکه هیچکاک برایش جلوه‌ تازه‌ای پیدا کرده است.

می‌گفت مضامین فیلم‌های هیچکاک و نوع نگاه او به دنیا را دوست دارد و خودش هم حیرت‌زده بود چرا میان تلقی هیچکاک از مفهوم خیر و شر یا گناه و عقوبت با دیدگاه‌های دینی خودش تعارض جدی نمی‌بیند.

چندهفته‌ پرهیجان و همراه با نوعی کشف و شهود را گذراند تا درنهایت مقاله‌ خود را نوشت.

من از نزدیک شاهد مراحل شکل‌گیری این مقاله بودم و در طول چندهفته‌ای که ایشان فیلم‌ها را می‌دید و روی مقاله کار می‌کرد، درباره‌اش با آوینی صحبت می‌کردم.

در سال‌های پس از شهادت می‌دیدم عده‌ای چون تیتر «عالم هیچکاک» روی این مقاله است، می‌گویند خب ما که فیلم‌های هیچکاک را ندیده‌ایم یا دیده‌ایم و دوست نداریم یا اصلا این مقاله که محدود به نقد فیلم‌های یک فیلمساز است، پس ترجیح می‌دهیم مقالات دیگری را از آوینی بخوانیم که «جامع‌»تر و «مهم»‌تر است!

در نشست‌های دانشگاهی و جلسات بحث حضوری، همیشه درباره‌ این مقاله تاکید می‌کردم که چنین اشتباهی نکنید و فارغ از علاقه یا عدم‌علاقه به هیچکاک، این مقاله را با دقت بخوانید، چون این در فهم دیدگاه آوینی به سینما و اصلا کل مقوله‌ هنر یک متن کارشده و منسجم و بسیار اساسی است.»

منبع خبر

راز علاقه‌ شهید آوینی به فیلم‌های هیچکاک بیشتر بخوانید »

شهید:‌ دست پدر و مادرم را در قیامت می‌گیرم

به گزارش مشرق، بهانه آشنای‌مان با شهید قربانعلی نقیان شهید محمد طاها اقدامی خردسالترین شهید جنایت تروریستی ۳۱ شهریورماه۱۳۹۷ رژه نیروهای مسلح شهر اهواز بود.مرور تصاویر شهدای روستای ازان و بخش میمه ازتوابع شهرستان شاهین شهر و میمه استان اصفهان که شهید محمد طاها اقدامی اهل همانجا بود ما را با شهید نقیان یکی از شهدای دیگر شهر وزوان از بخش میمه آشنا کرد .

شهیدی که به‌رغم هوش و استعداد بالایش در تحصیل، عشق به خدمت در شرایط جنگ تحمیلی او را از میز علم و دانش به پشت سنگر و خاکریز کشاند و شهادت مزد بی‌بدیل حماسه‌آفرینی‌هایش در جنگ شد. شهید قربانعلی نقیان در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۶۱ در روند اجرای مرحله سوم عملیات الی بیت‌المقدس به شهادت رسید. برای آشنایی با زندگی و سیره عملی این شهید بزرگوار با برادرش محمد نقیان به گفتگو نشستیم که از منظرتان می‌گذرد.

شاهین‌شهر شهدای متعددی دارد! گویا وجود خانواده‌های مذهبی در این شهر یکی از علت‌های این امر است.
بله همین طور است. البته ما اهل شهر وزوان از شهرستان شاهین‌شهر و میمه اصفهان هستیم. اغلب مردم این روستا مذهبی هستند. ما چهار خواهر و دو برادر بودیم. قربانعلی متولد ۱۳۴۱ بود و فرزند چهارم خانواده. قربانعلی شش سال از من کوچک‌تر بود. خانواده ما یک خانواده مذهبی با ریشه‌های انقلابی بود. پدرم نام قربانعلی را برای ایشان انتخاب کرد تا فدایی راه و مکتب علوی شود. قربانعلی دوران ابتدایی و راهنمایی را با بالاترین نمرات به پایان رساند به گونه‌ای که در هر یک از مقاطع جزو افراد ممتاز و برتر بود.

شهید نقیان فعالیت‌های انقلابی هم داشت؟
بله با توجه به سن و سالی که داشت الحمدلله با درایت و آگاهی در این مسیر قرار گرفت. آشنایی خانواده ما با انقلاب و آرمان‌های امام خمینی (ره) از طریق اعلامیه‌هایی بوده که روحانیون به روستا می‌آوردند. زمانی که انقلاب شدت گرفت قربانعلی با دوستانش تصمیم گرفتند مدرسه را ترک کنند و به خیابان‌ها بیایند و علیه رژیم شعار بدهند. برادرم فعالیت‌های زیادی را در این زمینه همراه با دوستان و هم‌کلاسی‌های خود انجام داد. ایشان اولین راهپیمایی محل را همراه با هم‌کلاسی‌هایش برگزار کرد که سروصدای زیادی به پا کرد. همه می‌گفتند بچه‌های دبیرستان مدرس راهپیمایی عظیمی را به راه انداختند. بسیاری از بچه‌هایی که هم‌سن و سال برادرم یا بزرگ‌تر و کوچک‌تر بودند در راهپیمایی شرکت کرده بودند. اسامی همه آن‌ها به پاسگاه داده شده و بیشتر بچه‌ها به خاطر شرکت در راهپیمایی بازداشت شدند.

چطور شد سر از جبهه‌های جنگ درآورد؟
قربانعلی سال ۱۳۶۰ دیپلمش را در رشته تجربی گرفت. ما هر دو برای ورود به دانشکده تربیت معلم ثبت نام کردیم و امتحان دادیم. من موفق شدم، اما قربانعلی برای اینکه بتواند به جهاد در راه خدا برسد و از قافله عاشقان سالار شهیدان عقب نماند، برای انجام خدمت سربازی ثبت نام کرده و به پادگان صفر ۵ کرمان رفت. پس از طی دوران آموزشی در کرمان به جبهۀ خوزستان رفت و در لشکر ۹۲ زرهی اهواز مشغول شد. در آنجا از نیروها خواسته بودند هر کس در هر زمینه‌ای استعداد و توانایی دارد اعلام کند که قربانعلی گفته بود من در بنایی و پست مهندسی مسلط هستم. بعد ایشان را برای ادامه خدمت به پست مهندسی منتقل کرده بودند، اما وقتی می‌بیند همه رفقایش وارد واحد رزمی شده‌اند انصراف داده و به دوستان همرزمش ملحق می‌شود.

به عنوان برادر شهید کمی از شاخصه‌های اخلاقی ایشان برایمان بگویید.
قربانعلی شخصیت مدبری داشت تا آنجا که محور خانواده محسوب می‌شد. مثل این می‌ماند که مثلاً خودرو شما بدون چرخ نمی‌تواند حرکت کند. پدرم در بسیاری از مباحث و مسائل خانواده با ایشان مشورت می‌کرد. برادرم فکر باز و روشنی داشت و با همه رفاقت می‌کرد. با کوچک و بزرگ هم رفیق بود. آن‌قدر اخلاق نیک و پسندیده‌ای داشت که همیشه با خودم می‌گفتم مثل او دیگر نداریم. به لحاظ علمی و تحصیل رتبه اول داشت. به لحاظ کاری هم هر زمان کار و مسئولیتی به ایشان سپرده می‌شد به نحو احسن از عهده آن کار برمی‌آمد. با همه این ویژگی‌ها هرگز ادعایی نداشت. در همه امور سرآمد بود.

نحوه شهادت ایشان به چه صورت بود؟ در چه عملیاتی به شهادت رسید؟
قربانعلی در صبح روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۱ در روند مرحله سوم عملیات الی بیت‌المقدس در نزدیکی‌های خرمشهر به شهادت رسید. آرپی‌جی‌زن بود. من نتوانستم پیکر برادرم را ببینم، اما پدرم می‌گفت ترکش مستقیم به گونه‌اش خورده است. گویا قربانعلی قبل از شهادت نامه‌ای برای عمویم نوشته بود که: «عموجان من که از علی‌اکبر امام حسین (ع) بیشتر نیستم، من هم می‌روم شهید می‌شوم. فقط به پدر و مادرم بگویید نگران من نباشند. من دست آن‌ها را خواهم گرفت.» پیکر پاک و مطهرش ۵ روز بعد از شهادت در روز جمعه بر دستان مردم غیور شهر وزوان تشییع و در کنار دوستان شهیدش به خاک سپرده شد. بعد از شهادت ایشان، چون تک پسر خانواده شدم اجازه ندادند به جبهه بروم.

چطور متوجه شهادت ایشان شدید؟
کمی بعد از گذراندن دوران خدمتش من و یکی از رفقایم تصمیم گرفتیم برای دیدار و ملاقات با قربانعلی به جبهه‌های جنوب برویم. همین که وارد منطقه شدیم، به ما اجازه ورود ندادند، کلی خواهش و تمنا کردیم. بعد از پیدا کردن یک آشنا قرار شد ما را با ماشین حمل غذا به جبهه بفرستند، اما متأسفانه این هم عملی نشد. برای اینکه بتوانم هر طور هست برادرم را ببینم شروع به نوشتن نامه کردم.

در نامه این‌گونه نوشتم که: «من اهواز هستم اگر می‌توانی بیا تو را ببینم»، کمی بعد در جواب نامه‌ام نامه‌ای از قول همرزمان برادرم که همسایه ما بودند به دستم رسید که من و برادرت زنده هستیم و حال ما خوب است انشاءالله هفته بعد می‌آییم. هفته بعد دقیقاً پنج‌شنبه بود و من آماده می‌شدم که بروم و امتحان جهان‌بینی بدهم که یکی از دوستان به من خبر داد و گفت روح اخوی‌ات شاد، شهید شده است. پیکرشهدا را به سپاه میمه آورده بودند و از آنجا خانواده‌ها را مطلع می‌کردند. مادر و خواهرهایم برای زیارت امامزاده سیدصالح خاتون خواهر امام رضا (ع) به وزوان رفته بودند. آن زمان وقتی کسی شهید می‌شد یا پیکر شهیدی را می‌آوردند در امامزاده اعلام می‌کردند. مادر و خواهرهایم در امامزاده خبر شهادت برادرم را شنیده بودند.

اگر می‌شود خاطره‌ای از ایشان بگویید.

همه زندگی من و قربانعلی سراسر خاطره بود. قربانعلی سخت‌ترین کارها را به بهترین وجه انجام می‌داد. آخرین باری که به مرخصی آمد را خوب به یاد دارم، قبل از اعزام برای خداحافظی با همه دوستان و بستگان و فامیل به خانه‌هایشان رفت. از آن‌ها خداحافظی و طلب حلالیت کرده بود. به خیلی از آن‌ها گفته بود که این خداحافظی آخر من است، دیگر باز نخواهم گشت.

در بخش‌هایی از وصیتنامه شهید می‌خوانیم: «ای عزیز! ایمان به خدا بیاور تا از نفاق و دورویی در امان باشی. محبّت را به اهل بیت (علیهم‌السلام) افزون دار تا از نار برهی و دوستت را حسین قرار بده تا به دوستی حسین برسی.‌ای دوست! بدان که پیشرفت انسان از راه نافله باشد اگر خواهان ترقی می‌باشی نوافل را به جای آر. در رأس تمام آن‌ها نماز شب و بعد زیارت ائمه معصومین (علیهم‌السلام) و در مقام بعد زیارت عاشورا بخوان تا حق را آن‌گونه که هست ببینی…».

منبع: روزنامه جوان

منبع خبر

شهید:‌ دست پدر و مادرم را در قیامت می‌گیرم بیشتر بخوانید »

ایده یک انتشارات برای شهدای خان‌طومان

به گزارش مشرق، انتشارات شهید کاظمی اعلام کرده است؛ همزمان با ایام سالروز شهادت شهدای مظلوم خان طومان مجموعه کتب منتشر شده از این شهدای عزیز با شرایط ویژه عرضه می گردد.

اولین باری که نام خان طومان به گوشمان رسید اردیبهشت سال ۹۵ بود. شنیدیم تعدادی از رزمندگان مدافعان حرم که اغلب از نیروهای لشکر ۲۵ کربلای استان مازندران بودند در این منطقه به شهادت رسیدند و پیکر پاکشان در شرایطی نبود که بتوان به عقب برگردند و در همان خاک آسمانی پیکرش باقی ماند.

این منطقه سوریه از ابتدای آغاز جنگ در اوایل دهه ۹۰، همیشه مورد توجه مجاهدان مدافع حرم و تکفیری ها بوده است. هرگاه هر طرف موفق می شد بر منطقه مسلط شود نیروی مقابل تمام سعی خود را می کرد تا این نقطه از مناطق تحت تصرف خودش باشد.

سال ۹۵ در حالی که این منطقه به دست نیروهای ایرانی مدافع حرم افتاده بود آتش بسی کوتاه بین دو طرف داده می شود. در همین حین بود که تکفیری ها از فرصت پیش آمده سوء استفاده کردند و منطقه را پس از بمباران و به شهادت رساندن جوانان مازندرانی تصرف کردند.

پس از آن همچنان درگیری ها ادامه پیدا کرد تا اینکه تنها چند روز پس از به شهادت رسیدن سردار حاج قاسم سلیمانی مجاهدان اسلام توانستند برای همیشه خاک این منطقه را از لوث وجود تکفیرهای وهابی پاک کنند و این قطعه از خاک سوریه در تاریخ گواه خون های پاکی باشد که رویش به زمین ریخت.

نشر شهید کاظمی در راستای زنده نگه داشتن یاد و خاطرات شهدای مدافع حرم مخصوصا شهدای مظلوم خان طومان بیش از ۵۰ عنوان کتاب در این زمینه منتشر نموده که بیش از ۱۰ عنوانش مربوط به شهدای خان طومان است. این انتشارات با توجه به سالروز شهدای خان طومان اقدام به توزیع بسته های کتب تحت عنوان "از خان طومان تا بهشت" نموده است که در این بسته علاوه برکتب، اقلام فرهنگی دیگر چون دفترچه یادداشت، نشانه کتاب(چوب الف)، عکس شهدا و… به صورت هدیه ارسال می نماید. همچنین علاوه بر اقلام فرهنگی کلیه کتب شهدای خان طومان با ۲۵ درصد عرضه می گردد.

علاقمندان می‌توانند جهت تهیه و سفارش این کتب میتوانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی به نشانی nashreshahidkazemi.ir و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ اقدام نمایند.

منبع خبر

ایده یک انتشارات برای شهدای خان‌طومان بیشتر بخوانید »

«بابانظر» و «جنگ پابرهنه» ترکی می‌شوند

به گزارش مشرق، ۲ کتاب «بابانظر» اثر مصطفی رحیمی و سیدحسین بیضایی و «جنگ پابرهنه» نوشته رحیم مخدومی که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده‌اند در دست ترجمه به زبان ترکی قرار گرفتند.

کتاب بابانظر روایتی است از زندگی شهید محمدحسن نظرنژاد از دوران مبارزه در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال‌های حضور در جبهه‌های دفاع‌مقدس. این کتاب حاصل گفت‌وگوی ۳۶ ساعته سیدحسین بیضایی با محمدحسن نظرنژاد در سال ۱۳۷۴ و اوایل ۱۳۷۵ است که به شکل ویدئویی ضبط شد و برای آن از قلم مصطفی رحیمی استفاده شده و همه پانوشت‌های کتاب هم از متن خاطرات و گفته‌های خود شهید نظرنژاد است.

کتاب جنگ پابرهنه نیز شامل خاطرات رحیم مخدومی از مقاطع مختلف جنگ و از جمله عملیات‌های والفجر ۸ و کربلای ۵ است. تمرکز این کتاب بر شخصیت‌های حاضر در جبهه بوده است، ضمن آنکه نگاهی هم به حوادث و رویدادهای جنگ دارد.

از ابتکارات کتاب آن است که هر خاطره با آیه‌ای از قرآن آغاز می‌شود؛ آیه‌ای به عنوان مقدمه که با خاطره همبستگی معنایی داشته و به نوعی ریشه‌های جنگ پابرهنه را مشخص می‌کند. این کتاب شامل ۲۴ خاطره با نثری روان و دلنشین است که سعی می‌کند تنها به دود و آتش و بوی باروت بسنده نکرده و نقبی به لایه‌های زیرین جنگ و شخصیت رزمندگان نیز بزند. این ترجمه‌ها با حمایت آژانس ادبی «پل» توسط خدیجه جوادی در شهر آنکارا در دست انجام است و انتشارات «ینی‌انسان» در ترکیه آن را سال جاری منتشر می‌کند.

منبع خبر

«بابانظر» و «جنگ پابرهنه» ترکی می‌شوند بیشتر بخوانید »