دختر شهید سپهبد سلیمانی در مراسم بزرگداشت پدرش در بیروت گفت: مجاهدان جنوب لبنان جرأت ما را بیشتر کردند.
به گزارش مشرق به نقل از العهد، دختر شهید سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده سابق سپاه قدس در مراسمی که به مناسبت بزرگداشت شهید سلیمانی در بیروت برگزار شد گفت: مجاهدان جنوب لبنان جرأت ما را بیشتر کردند.
بیشتر بخوانید:
«مکتب سلیمانی» راهحل مشکلات کشور
ناگفته «شهید» حاج قاسم سلیمانی از «شهید» حاج احمد متوسلیان
وی افزود: به نام قاسم سلیمانی، ندای حق و دین و ندای "فزت و رب الکعبه" به سوی شما آمده ام. مجاهدان جنوب لبنان جرأت ما را بیشتر می کنند و دشمنانمان می خواهند که جوانانمان بدون جرأت باشند در حالی که شما مانع تحقق اهداف شوم دشمنان میشوید.
دختر شهید سلیمانی خطاب به دشمنان گفت: ما را بکشید، ما را بکشید، ما را بکشید تا بازوان ما برای یاری اسلام به ذوالفقار بُرنده تبدیل شوند.
وی اظهار داشت: شهدای شما و شهدای ما، شهدای اسلام هستند کسانی که از اسلام و ارزشها محافظت کردند. شما سربازان اسلام و مدافعان آن هستید. شما سربازان امام خمینی (رض) هستید. شما انقلاب هستید و دل های خانواده های شهدا با شما زنده می شود.
فرمانده سپاه گلستان گفت: بارها گفتم طی سالها رفاقت با حاج قاسم هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود. آنهم نه نماز شبی عادی، نماز شبهای او همیشه با ناله و اشک و اندون به درگاه خدا بود…
به گزارش مشرق، سردار حسین معروفی شامگاه سهشنبه در مراسم گرامیداشت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای سانحه هوایی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان با بیان اینکه مجلس شهدا، مجلس پیروزیهای انقلاب اسلامی است، اظهارداشت: عزت، مردانگی، شرف و بزرگی میتواند انسانها را به سعادت برساند که در محافل و مجالس شهدا به آن پرداخته میشود.
وی با بیان اینکه دانشگاهیان فرماندهان و افسران جنگ نرم به شمار میروند، خطاب به استادان و دانشجویان گفت: شما باید در جبهه جنگ نرم و در دفاع از انقلاب و ارزشهای آن بیش از گذشته فعال باشید.
فرمانده سپاه نینوای استان با گرامیداشت یاد و خاطره سردار رشید اسلام، شهید حاج قاسم سلیمانی خاطرنشان کرد: شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و مجاهد شهید ابومهدی المهندس را نباید یک فرد دید بلکه آنها شهدای بزرگوار یک مکتب هستند.
وی با تأکید بر ولایتمداری شهید سلیمانی ادامه داد: شهید سلیمانی سربازی خوب برای اسلام و بندهای ناب برای خداوند متعال بود که به حقش یعنی شهادت رسید. او در راه دفاع از اسلام انقلاب به درستی پیش رفت، از امام جامعه جلو نزد و عقب نیفتاد که همین مصداق بازر ولایتمداری بود.
سردار معروفی با اشاره به اخلاص شهید سلیمانی افزود: بارها گفتم طی سالها رفاقت با حاج قاسم هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود. آنهم نه نماز شبی عادی، نماز شبهای او همیشه با ناله و اشک و اندون به درگاه خدا بود. من با شهید سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزلشان خوابیدم، اتاق مهمانان با اتاق حاج قاسم فاصله داشت اما من با اشکها و صدای نالههای او برای نماز بیدار میشدم.
وی بیان داشت: در کجای دنیا سراغ دارید یک سرلشکر نظامی یک عارف حقیقی باشد؟ او در مکاتبات خود به نیروهایش با رفاقت و صمیمیت قلم میزد.
فرمانده سپاه نینوای استان با بیان اینکه مبتکر برگزاری کنگرههای شهدا در سراسر کشور شهید سلیمانی بود، گفت: سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تمام سخنان خود را در یادواره شهدا عنوان میکرد، به دشمنان در یادوارههای شهدا میتاخت، به دوستان در یادواره شهدا تذکر میداد.
وی در بخش دیگر سخنانش به جهاد در راه خدا در جبهه جنگ نرم اشاره کرد و افزود: جهاد فقط جنگیدن در عرصههای نظامی با اشرار و دشمنان نیست و امروز زمان جهادی دیگر یعنی مقابله با دشمن در فضای مجازی است که در پی دور کردن فرهنگ ایثار و شهادت از ماست.
همسر شهید تهرانی مقدم، ولایت مداری را مهم ترین ویژگی شهید تهرانی مقدم برشمرد و گفت: این شهید والامقام خود را سرباز کوچک ولایت می دانست و با روح بزرگ ولایت پیوند خورده بود.
به گزارش مشرق، الهام حیدری، همسر شهید سردار حاج حسن طهرانی مقدم در مراسم قرار سه شنبه ها که به همت انتشارات شهید کاظمی با محوریت کتاب خط مقدم در مجتمع ناشران قم برگزار شد، اظهار داشت: همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند حرکت در مسیر زندگی شهید طهرانی مقدم می تواند هدایت نسل جوان را تضمین کند.
وی با اشاره به ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی شهید طهرانی مقدم افزود: بزرگانی نظیر حاج حسن همواره بر تبعیت از ولایت فقیه تاکید داشتند.
حیدری، ولایت مداری را مهم ترین ویژگی شهید طهرانی مقدم برشمرد و ادامه داد: این شهید والامقام خود را سرباز کوچک ولایت می دانست و با روح بزرگ ولایت پیوند خورده بود و با ولایت انرژی می گرفت و زندگی کرد.
همسر شهید طهرانی مقدم عنوان کرد: اخلاص در عمل یکی از خصوصیات شهید طهرانی مقدم بود، سالیان سال با شهید سپهبد سلیمانی و شهید حاج احمد کاظمی سه دوستی بودند که لحظات و نفس آنها با یکدیگر بود، حاج احمد کاظمی و سردار بزرگ سلیمانی شب ها موقع استراحت به منزل ما می آمدند و درباره موضوعات مختلف به بحث و تبادل نظر می پرداختند.
حیدری با اشاره به ویژگی های اخلاقی شهید طهرانی مقدم ادامه داد: از این نظر که سعادت این را داشتم که حدود ۳۰ سال خدمتگذار مرد بزرگی بودم بسیار خوشحال هستم، در زمانی که اضطراب همه وجود ما را گرفته بود با یک قدرت نمایی و آینده نگری زیبا توسط این شهید عزیز موشک های پیشرفته ای در کشورمان ساخته شد.
همسر شهید طهرانی مقدم تصریح کرد: موضوعی که مقام معظم رهبری تاکید کردند که باید همواره تقوا را پیشه کنیم، امام زمان(عج) به انسان هایی نیاز دارد که از ریشه خود را ساخته باشند و حاج حسن با تبعیت از ولایت خود را ساخته بود.
وی خاطرنشان کرد: حاج قاسم همواره تاکید می کرد که ابتدا باید نفس خود را بسازیم و سپس برای خود شهادت را آرزو کنیم، همه ما باید در مسیری که رضای الهی را به همراه دارد گام برداشته تا به موفقیت برسیم.
"نیت و عمل خالص" مهم ترین ویژگی شهید طهرانی مقدم است
فائضه غفار حدادی نویسنده کتاب خط مقدم نیز در انی مراسم گفت: پس از اینکه به زیارت حضرت معصومه(س) آمدم تصمیم گرفتم که زندگی نامه شهید طهرانی مقدم را بنویسم.
وی با اشاره به اهمیت حرکت در مسیر شهدا افزود: همیشه در کتاب های خود تلاش می کنم چگونه شهید زیستن را تبیین کنم، باید بخوانیم و فرابگیریم و زندگی مان همانند شهدا باشد.
نویسنده کتاب خط مقدم تصریح کرد: تصمیم بر این شد که دو سال از زندگی شهید طهرانی مقدم نوشته شود و این ۲ سال با همه وقایع باشد و با توجه به اینکه منابع را چندین بار مطالعه کرده بودم خدا توفیق داد و کتاب مردی با آرزوهای دور را نوشتم.
نویسنده و پژوهشگر حوزه فرهنگ مقاومت و پایداری با اشاره به کتاب مردی با آرزوهای بزرگ ادامه داد: روزی که کتاب را تحویل دادم ناراحت بودم و با خود گفتم که هزار قصه ناگفته وجود داشت و ننوشتم، این کتاب را سالگرد شهید چاپ کردم و یک سال پس از آن کتاب روایت خط مقدم را نوشتم.
غفار حدادی ادامه داد: پسرم دوم من ۸ ماه بود و کار نوشتن کتاب را پذیرفتم و به آنها تاکید کردم که دچار محدودیت هستم و همکاران این موضوع را پذیرفتند که اگر هر بخش از کار دچار مشکل بود کمک کنند.
وی بیان کرد: اسنادی که به دست من رسیده بود اکثرا خاطرات بودند و اسناد دیگر نیز روزنامه های دوران گذشته بودند، در بخشی از کتاب خط مقدم در زمینه پرتاب موشکی که اتفاق افتاد هر قسمت را یک نفر تعریف کرد و مصاحبه شنونده ها به صورت کامل موضوع پرتاب موشک را بیان نکردند.
نویسنده کتاب خط مقدم تصریح کرد: هر چیزی را که خواندم و هر موضوعی که در مصاحبه ها بود را در کنار یکدیگر آوردم و همانند رگه های طلایی که در بیابان ریخته شده کنار یکدیگر جمع کردم و به تندیس طلا تبدیل کردم.
نویسنده و پژوهشگر حوزه فرهنگ مقاومت و پایداری گفت: نویسندگی من به دعوت شهدا بود، در کلاس تصویرگری شرکت می کردم و در کنار آن در کلاس داستان نویسی نیز حضور پیدا کردم، انتشاراتی در آن مکان وجود داشت و برخی نویسندگان کار را نپذیرفته بودند و این انتشارات به تربیت نویسنده روی آورد.
غفار حدادی با اشاره به ویژگی های اخلاقی شهید طهرانی مقدم افزود: این شهید والا مقام نظری بسیار بالا و نیت های بسیار عظیمی داشت و به کم قانع نبود، در موشکی نیز به بورد کم راضی نبود و همواره به دنبال پیشرفت بیشتر بود و در عمل اخلاص داشت.
نویسنده کتاب یک محسن عزیز خاطرنشان کرد: در کتاب خط مقدم برای من قسمتی که برای نخستین بار قرار است موشک پرتاب شود و زیارت عاشورا پای موشک خوانده می شود را بسیار دوست دارم چون مشخص نیست که موشک پرتاب می شود و یا خیر و به هدف می خورد و چه موضوعی پیش می آید.
گفتنی است مراسم تقدیر از همسر شهید طهرانی مقدم هم زمان با مراسم قرار سه شنبه ها در مجتمع ناشران انجام شد.
حجت الاسلام بهداروند همرزم شهید حاج احمد کاظمی، وحید میرزایی معاون اداره کل کتابخانههای عمومی استان قم، حمید خلیلی رییس انتشارات شهید کاظمی، خانم حجازی همسر شهید ظریفیان، همسر شهید نوید صفری از شهدای مدافع حرم، ابوالقاسم مقیمی مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قم، طلاب روحانیون، فعالان فرهنگی و عرصه کتاب و اقشار مختلف مردم در این مراسم حضور داشتند.
در این مراسم گروه سرود انصار الحجه به اجرای برنامه پرداخت، در پایان این مراسم از الهام حیدری، همسر شهید طهرانی مقدم تقدیر شد.
سردار سرلشکر پاسدار شهید حسن طهرانی مقدم از بنیانگذاران اصلی صنایع موشکی جمهوری اسلامی ایران و بنیانگذار توپخانه و موشکی سپاه در دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس و مسئول سازمان خودکفایی و تحقیقات صنعتی سپاه پاسداران، بود. این شهید گرانقدر تقریبا ۲۵ سال از عمر خود را در ایجاد و توسعه این بخش از توان دفاعی قرار داده بود و به عنوان پدر موشکی ایران لقب گرفت.
این مراسم به همت سازمان فرهنگی هنری شهرداری قم، انتتشارات شهید کاظمی، نهاد کتابخانه های عمومی قم، مجتمع ناشران و موسسه وارثون برگزار شد.
یکی از جالبترین بخشهای کتاب مربوط به خاطرات محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق از دوران حضور عبدالله باقری به عنوان یکی از محافظان او است.
به گزارش مشرق، هر تصوری در ارتباط با بادیگاردها دارید، کنار بگذارید؛ حداقل در ارتباط با شخصیت شهید عبدالله باقری این تعاریف را کنار بگذارید. عبدالله به معنی واقعی کلمه عبد خدا بود و یک انسان به تمام معنا؛ جدی، محکم، باایمان، آرام و البته مهربان؛ مردی که به وقت انجام وظیفه از سختترین سنگها محکمتر بود و در مواجهه با همسر و فرزند و خانوادهاش همچون حریری نرم و دوستداشتنی. «بادیگارد» روایتی از خاطرات مادر، همسر، برادر و شماری از دوستان عبدالله باقری از او است؛ شهیدی والامقام که سالها به عنوان عضوی از سپاه انصارالمهدی وظیفه محافظت از شخصیتهای مهم را برعهده داشت و بخش عمدهای از سالهای ماموریتش در قالب یکی از محافظان اصلی رئیسجمهور سابق یعنی محمود احمدینژاد گذشت و با آغاز قدرت گرفتن داعش در سوریه و عراق برای دفاع از حریم آلالله یک بار دیگر احساس مسؤولیت کرد و به عنوان رزمندهای مدافع حرم راهی میدان نبرد شد تا در نهایت در شب تاسوعای سال ۹۴ به فیض عظیم شهادت رسید.
«بادیگارد» با روایت مادر شهید عبدالله باقری آغاز میشود و خاطرات جالب توجهی از دوره کودکی او و شیطنتهایش برای مخاطب روایت میشود. در ادامه روایتهای کتاب به همسر شهید میرسد که او از آشنایی خود با همسرش میگوید. روایتهایی که اتفاقا مخاطبان «بادیگارد» را با زوایایی جالب و کمتر گفته شده از شخصیت شهید آشنا میکند. عبدالله باقری دقیقا الگویی است که میتوان به نسل امروز معرفی کرد؛ باانرژی، شوخ، اهل خانواده و البته ورزش؛ او به وقتش شوخی میکرد و اهل شیطنت بود و به وقتش مسؤولیتپذیرترین آدم در میان اطرافیان بود.
اما یکی از جالبترین بخشهای کتاب مربوط به خاطرات محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق از دوران حضور عبدالله باقری به عنوان یکی از محافظان او است. محافظی فداکار که در کنار جانفشانی در مسیر مسؤولیتی که به او سپرده شده، بیش از هر چیز دغدغه مردم و مشکلات آنها را داشت. او سر نترسی داشت که در سختترین لحظات آمادهترین فرد برای فدا کردن جان خود در راه مسؤولیتی بود که موظف به انجام آن بود تا آنجا که به قول احمدینژاد «از اول هم معلوم بود که او شهید میشود».
در بخشی از کتاب در ارتباط با خاطرات دوران کودکی این شهید از قول برادرش که او هم در زمره رزمندگان مدافع حرم بود، میخوانیم: «از همان اول ماه رمضان خداخدا میکردیم زودتر شب قدر برسد. از غروب میرفتیم مسجد تا سحر. آنقدر آتش میسوزاندیم که خادم مسجد دور حوض حیاط با جارو میافتاد دنبالمان. همه شیطنتها زیر سر عبدالله بود. میشد سردسته بچهها و دستور میداد. تا وقتی کوچک بودیم مادر دستمان را میگرفت و میبرد. بزرگتر که شدیم خودمان میرفتیم، پنج تایی. بسیج را دست گرفته بودیم. کلاسهای رزمی میگذاشتیم برای بچهها. عبدالله که رفت سپاه هر چیز یاد میگرفت میآمد توی بسیج به بچهها یاد میداد. خیلی اصرارش کردند که فرمانده بسیج منطقه بشود. قبول نکرد. گفت: «نمیرسم، میترسم مدیون بشم» با همه مشغلهاش هر چقدر وقتش اجازه میداد کمک میکرد».