به گزارش جهان نیوز، نیروهای الحشد الشعبی روز یکشنبه یکی از مهمترین پایگاههای راهبردی عناصر تروریستی داعش در استان دیالی واقع در شرق عراق را منهدم کردند.
به گزارش شبکه ماهوارهای الغدیر، نیروهای الحشد موفق شدند پایگاه «عائشه» در دیالی را که بر آموزش تروریستهای داعش در سه استان عراق نظارت دارد، منهدم کنند.
الحشد الشعبی دیروز (شنبه) نیز ۹ پایگاه داعش را در کوهستان «حمرین» واقع در شمال شرق دیاله کشف کرده بودند که در نتیجه آن، تلاش تروریستها برای هدف قرار دادن یگانهای امنیتی عراق خنثی شد.
این عملیاتهای ضد تروریسم الحشد الشعبی در استان دیالی در چارچوب مرحله هفتم عملیات «اراده پیروزی» صورت گرفته است.
دفتر فرماندهی عملیات مشترک عراق دیروز از آغاز مرحله هفتم از عملیات اراده پیروزی خبر داده بود و گفت که این عملیات در استانهای دیالی و صلاح الدین انجام میشود.
هدف از انجام این عملیاتها پاکسازی مناطق و روستاها و بازداشت افراد تحت تعقیب و نابودی تروریسم در این دو استان اعلام شده است.
به گزارش جهان نیوز، سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس در نامهای به «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، آن چه را که «توسعه موشکهای بالستیک با توان حمل کلاهک هستهای ایران» خواندند، بر خلاف قطعنامه شورای امنیت عنوان میکنند.
سه کشور اروپایی در نامه خود که در میان اعضای شورای امنیت منتشر شده، از دبیرکل سازمان ملل خواستهاند تا در گزارش بعدی خود، شورای امنیت را از این موضوع مطلع کند که فعالیتهای موشک بالستیک ایران ناسازگار با قطعنامهای است که در سال 2015 توافق هستهای ایران را تائید کرد.
«برایان هوک» رئیس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا نیز در واکنش به اقدام اخیر سه کشور اروپایی در ارسال یک نامه ضد ایرانی به دبیرکل سازمان ملل گفت: ما میخواهیم جلوی توسعه برنامه موشکی ایران را بگیریم.
«اسرائیل کاتز» وزیرخارجه رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به این نامه مدعی شده است که ایران در حال ساخت موشکهای قادر به حمل کلاهک اتمی است که این اقدام نقض توافق هستهای است.
وزیرخارجه این رژیم با حیاتی عنوان کردن زمان فعلی، مدعی شده است: لازم است تا گام بعدی برای مهار ستیزهجویی ایران که یک تهدید نظامی موثر است از سوی یک ائتلاف عربی -غربی به رهبری آمریکا برداشته شود.
در گفتگو با «پیتر جنکینز» به بررسی این نامه و ابعاد حقوقی برنامه موشکی ایران و نسبت آن با قطعنامه 2231 شورای امنیت پرداخته ایم. جنکینز سفیر سابق انگلیس در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سازمان ملل است. وی دانش آموخته دانشگاههای کمبریج و هاروارد است و 2 بار در وین حضور داشته و مأموریتهای دیپلماتیک در آمریکا، فرانسه، برزیل و اتریش را بر عهده داشته است.
سه کشور اروپایی عضو برجام با ارسال نامهای به «آنتونیو گوترش»، مدعی شدند که برخی از مدلهای موشکهای بالستیک ایران با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که توافق هستهای با ایران را تأیید کرده، «ناهمخوان» است. ادعای عدم همخوانی موشکهای ایران با قطعنامه در حالی مطرح میشود که در قطعنامه ۲۲۳۱ از ایران «خواسته» شده که روی موشکهایی که «برای داشتن توانمندی حمل کلاهک اتمی طراحی شدهاند»، کار نکند. ارزیابی شما از این نامه چیست؟ و آیا در نشست شورای امنیت در این خصوص ممکن است رأیی علیه ایران صادر شود؟ این ادعای اروپاییها مبنی بر اینکه ابعادی از برنامه موشکی ایران با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل ناسازگار است، موضوع تازهای نیست و درگذشته بیش از یک بار در مورد آن شنیدهایم. این ادعا با اتکا به پاراگراف 3 از پیوست B قطعنامه مذکور مطرح میشود.
در این پاراگراف از ایران خواسته میشود هیچ فعالیتی در ارتباط با موشکهای بالستیکی که قادر به حمل کلاهک هستهای هستند؛ نداشته باشد. میگویم «ابعادی از» چرا که این گونه برآورد میکنم که – البته نمیدانم- از دید اروپاییها فقط برخی از موشکهای ساخته شده یا در دست ساخت ایران قادر به حمل کلاهک هستهای خواهند بود.
اما آیا میتوان گفت که مو لای درز این ادعا نمیرود؟ خیر، این ادعا به دلیل وجود کلمه «طراحی شده» جای بحث دارد. چنین کلمهای نمایندگان ایران را قادر به طرح این موضوع میکند که هیچ یک از موشکهای ساخته شده یا در دست ساخت این کشور با هدف نقل و انتقال هستهای طراحی نشدهاند و اثبات این مسئله باری را روی دوش اروپاییها میگذارد که احتمالاً قادر به تحمل آن نیستند.
این اقدام اروپا در حالی است که پیش از این نیز در واکنش به کاهش تعهدات برجامی، ایران را تهدید به بررسی مکانیسم ماشه کرده بود. چرا در کنار تهدید به بررسی مکانیسم ماشه، بحث موشکی ایران را هم مطرح کرده اند؟ اما درباره اینکه چرا اروپاییها مجدداً در این مقطع چنین ادعایی را با نامه نگاری به دبیرکل سازمان ملل پیش کشیدند، ارزیابی من این است که رابطهای میان این اقدام و سیاست ایران مبنی بر عمل نکردن تدریجی به توافق هستهای 2015 تحت عنوان برجام وجود دارد. طبق برآورد من اروپاییها به دنبال اعمال فشار دیپلماتیک بر ایران در مواجهه با فشار دیپلماتیک متقابلی هستند که ایران با تهدید علیه بقای برجام بر آنها اعمال میکند.
اما اگر این تاکتیک آنها است، آیا موثر خواهد بود؟ افسوس، به نظر میآید که ترجیح ایران بی اساس خواندن ادعای اروپاییها و رد آن و همچنین تداوم مسیر تدریجی است که به سمت کشتن برجام پیش میرود. میگویم «افسوس» چرا که همانگونه که در گذشته نیز گفتهام، بر این باورم که سیاست کاهش تدریجی تعهدات هم مناسب نیست: این منحصر به تنبیه اروپا در حدی غیرسازنده از بابت بیعدالتیهایی میشود که آمریکا مرتکب و ایران مانع از کمک اروپاییها برای کاهش آنها شده است.
این دو اقدام اروپا در حالی است که به تعهدات خود در قبال ایران ذیل برجام عمل نکرد و کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران هم واکنشی به انفعال کشورهای اروپایی بوده است. طرح موضوع موشکی چه آثاری بر برجام خواهد گذاشت؟ گمان نمیکنم دلایل عینی برای متهم کردن اروپا به پیش گرفتن سیاست منفعلانه طی 22 ماه گذشته- از زمانی که ترامپ برای نخستین بار علیه برجام اعلام جنگ کرد- وجود داشته باشد.
اروپاییها بارها سعی کردهاند ترامپ را قانع کنند که برجام جزء ارزشمندی از رژیم جهانی منع اشاعه است. آنها به طور مداوم با سیاست ترامپ مبنی بر اعمال فشار حداکثری علیه ایران که از دید آنها هم ناعادلانه و هم ناسازگار با مشارکت در تامین صلح و ثبات جهانی است، مخالفت کردهاند.
اروپاییها مکانیسم تسهیل تجارت موسوم به اینستکس را راهاندازی کردهاند. امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه به دنبال ایجاد مبنایی برای ازسرگیری خرید نفت ایران از سوی اروپاییها بوده است حال آنکه رئیس جمهور روحانی از همکاری در این زمینه امتناع کرد.
در قطعنامه ۲۲۳۱ از عبارت «call on» معادل «خواستار» استفاده شده است که دارای الزام حقوقی نیست. بر این اساس در حالی که طبق ادعای مطرح شده توسط اروپا، ایران دارای مدلهایی از موشک است که قابلیت حمل کلاهک هسته ای دارد اما هیچ نهاد حقوقی برای بررسی «حقوقی» برنامه موشکی کشورها وجود ندارد. یعنی اینکه توان موشکی یک کشور دارای ابعاد دفاعی است یا تهاجمی و یا قابلیت حمل کلاهک هسته ای، معیار حقوقی مشخصی در نظام بین الملل وجود ندارد. ارزیابی شما چیست؟ از این بابت حق با شما است که قطعنامه 2231 شورای امنیت تعهدی که به لحاظ قانونی خودداری از توسعه نوع خاصی از موشک را الزامآور کند؛ بر ایران تحمیل نمیکند. همچنین از این بابت نیز حق با شما است که ایران با توسعه و برخورداری از طیفی از انواع موشکها، هیچ توافق بینالمللی را نقض نمیکند.
این دلیلی است برای اینکه چرا اروپا به طرح این ادعا کفایت میکند که برنامه موشکی ایران با قطعنامه 2231 «ناسازگار» است و در عوض، اظهارات قابل بحثی را درباره انگیزه پنهان پشت ویژگیهای برخی از موشکهای ایرانی مطرح میکند.
ایران موشک قاره پیما ندارد و بُرد موشکهایش نیز نهایتاً ۲ هزار کیلومتر است. با وجود این رژیم صهیونیستی هم بمب اتمی دارد و هم موشکهایی دارد که بُرد آنها به مراتب بیشتر از موشکهای ایران است و عربستان نیز برنامه موشکی پیشرفته ای دارد که اخیرا ابعاد جدیدی از آن رسانه ای شده است. با این حساب، طبق چه استدلالی ایران حق موازنه قوای موشکی را ندارد و اگر از ایران خواسته میشود برنامه موشکی خود را محدود کند همین خواسته باید از کشورهای اطراف ایران نیز صورت گیرد. ارزیابی شما چیست؟ باز هم حق با شما است: اسرائیل برنامه موشکی قابل تأملی دارد حال آنکه عربستان سعودی نیز از جانب فروشندگان خارجی تسلیحات مقدار قابل توجهی موشک دریافت کرده و گزارش شده که برنامهای بومی را نیز در این زمینه در پیش گرفته است. هر دو آنها بر خلاف ایران موشکهایی در اختیار دارند که بُردشان از 2 هزار کیلومتر فراتر میرود (هرچند ایران پرتابگر ماهوارهای را در دست ساخت دارد که قابلیت تغییر کاربری برای پرتاب موشک به فاصلهای بیش از 2 هزار کیلومتر را دارد).
این حقایق می بایست به عنوان موضوعی مهم در هرگونه مباحثه پیرامون برنامه موشکی ایران تلقی شود. به نظر من، این مباحث به دستکم 2 نتیجهگیری منجر میشود: برای ایران تلاش در راستای دفع توسل دیگران به موشک از راه کسب توانایی مقابله به مثل امری معقول است و دیگر اینکه فقط یک رویکرد منطقهای در زمینه کنترل اشاعه موشکی شانس جلب رضایت ایران را دارد.
شما به این موضوع اشاره کردید که اسرائیل تسلیحات هستهای دارد. این هم یک واقعیت است. اما این برخورداری ایران از تسلیحات هستهای را توجیه نمیکند چرا که «تکرار یک اشتباه به عادی شدن آن منجر نمیشود». اما این برخورداری ایران از توان بازدارندگی موثر علیه اسرائیل در قالب موشک را توجیه میکند.
سردار سرلشکر پاسدار «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه در گفتوگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاعپرس، درباره شش توصیه اخیر فرمانده معظم کل قوا به بسیجیان، اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با بسیجیان شش توصیه حضور در همه محلهها، آماده به کار بودن در میادین دفاع سخت، نیمهسخت و نرم، جلوتر بودن از دشمن در جنگ نرم، تقویت ارتباط با مساجد، همافزایی و همکاری با مجموعههای همسو با بسیج و چابک بودن را به بسیجیان داشتند؛ به همین علت باید این شش توصیه رهبری به بسیج را به طرحهای اجرایی تبدیل و پیادهسازی کنیم.
سرلشکر سلامی افزود: البته این مسیر را شروع کردهایم، چون معتقدیم این توصیهها افقهای جدیدی بود که در امتداد حرکات گذشته به روی بسیج گشوده شد؛ لذا همه آنها را در دستور کار سپاه و بسیج قرار دادیم و امیدواریم بتوانیم همه این توصیهها را عملیاتی کنیم.
در جریان بازدید سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح از نمایشگاه دستاوردها و توانمندیهای سازمان صنایع دفاع(ساصد)، نسل جدیدی از گلولههای ساخته شده توسط این سازمان که در دنیا با نام گلولههای RIP با ویژگیهای خاص شناخته میشوند به نمایش درآمده است.
گلوله های RIP (Radically Invasive Projectile) از مرمیهای چند تکه تشکیل شده اند که پس از برخورد با هدف درون آن پخش میشوند و آسیب جدی به هدف وارد میکنند.
این گلولهها پس از شلیک، در هنگام اصابت به هدف به قطعات کوچکتری تبدیل میشوند به طوری که بدنه اصلی گلوله در مرکز و قطعات جدا شده نیز به اطراف آن اصابت خواهند کرد. از سوی دیگر از آنجایی که ترکشهای کوچک به سرعت انرژی خود را پس از جدایش از بدنه اصلی از دست میدهند، در صورت عدم اصابت به هدف، خطر کمتری محیط اطراف را تهدید میکند.
آزمایش یک گلوله RIP و پخش تکههای آن در ژله
از این رو گلولههای RIP یکی از گزینههای بسیار مطلوب برای استفاده توسط گارد امنیت پرواز در هواپیما محسوب میشود، چراکه در صورت استفاده از آن در محیط هواپیما از آنجایی که تکههای این گلوله به اجسام سخت تر از بدن آسیبی نخواهد رساند، دغدغه آسیب رسیدن به بدنه هواپیما و احتمال سوراخ شدن آن از بین خواهد رفت.
این گلولهها با برخورداری از استانداردهای مناسب، نوآوری جدیدی در زمینه مهمات تسلیحات انفرادی و افزایش قدرت کشندگی آنها محسوب میشوند.
ویژگی بارز گلولههای RIP این است که بدون ایجاد خطر برای محیط اطراف و افراد بیگناه، برای فرد هدف کشندهتر از گلولههای معمولی خواهد بود.
هفته نامه «خط حزبالله» در دویست و سیزدهمین شماره خود، برای اولین بار، اطلاعات جدیدی از اقدامات رهبر انقلاب در مواجهه با آشوبهای اخیر را منتشر کرد و با اشاره به محورهای زیر نوشت:
– نظر رهبر انقلاب درباره طرح سهمیهبندی بنزین
– پیام محرمانه رهبر انقلاب به نمایندگان مجلس
– پاسخ رهبر انقلاب به دلسوزانی که ایشان را از موضعگیری نهی کرده بودند
– مهمترین دلیلی که رهبر انقلاب، بلافاصله وارد میدان شدند
آذرماه سال گذشته، رهبر انقلاب با اطلاع از نقشهی آشوبی که برای ایران طراحی شده، چنین فرموده بودند: «اینکه اینها گفتند در سال ۹۷ ما چنین میکنیم، چنان میکنیم، و نقشههایی را برای جمهوری اسلامی ابراز کردند – یعنی در واقع نقشهشان لو رفت- این ممکن است فریب باشد؛ ممکن است جنجال را برای سال ۹۷ بکنند، نقشه را برای سال ۹۸ بکشند.» پیشبینی رهبر انقلاب درست از آب درآمد و اینبار به بهانهی اعتراض به سهمیهبندی بنزین، بار دیگر پروژهی آشوب در کشور کلید خورد.
پیام رهبر انقلاب به نمایندگان مجلس
عصر روز شنبه، با گسترش آشوبها در شهرهای مختلف، جلسهی فوقالعادهی شورای عالی امنیت ملی مبتنی بر وظائفی که در اصل 176 قانون اساسی برای آن در نظر گرفته شده است، جهت تصمیمگیری دربارهی این موضوع برگزار شد. در جلسهی شورا، همهی اعضا متفقالقول بر این نظر بودند حالا که این طرح کلید خورده، باید اجرا شود، وگرنه عقبنشینی از این موضع، شدیدتر شدن آشوبها و ناامنیها را به دنبال خواهد داشت. اما اقناع نمایندگان مجلس در این شرایط، فراتر از توان رئیس مجلس بود، برای همین، نظر اعضای شورای عالی امنیت ملی این بود که باید برای حل این موضوع، باید از رهبر انقلاب کمک گرفته شود.
صبح روز یکشنبه، جلسهی غیرعلنی مجلس برای تصمیمگیری دربارهی طرح سهمیهبندی بنزین برگزار شد. آقای لاریجانی، رئیس مجلس، در حالی به سمتِ بهارستان رفت که پیغامی کوتاه، از رهبر انقلاب برای نمایندگان دارد: «پیرو اظهارنظر برخی از نمایندگان محترم در باب مصوبهی اخیر سران قوا، لازم است به حضرات محترم نمایندگان گفته شود مقتضی است که هرگونه اقدامی درخصوص این مصوبه در مجلس در چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی باشد و از آن تخطی نشود و شرایط حساس کشور مورد توجه قرار گیرد. توفیقات آنان را از خداوند متعال خواستارم.» وقتی پیام رهبر انقلاب در مجلس خوانده شد، مجلس آرام شد.
نظر رهبر انقلاب دربارهی طرح سهمیهبندی بنزین صبح همان روز اما رهبر انقلاب بنا به رسم همیشگی، درس خارج فقه خود را در ساعت 6:45 دقیقهی صبح برگزار کرده و دربارهی اتفاقات اخیر فرمودند: «بنده در این قضیّه سررشته ندارم، یعنی تخصّص این کار را ندارم، به آقایان هم گفتم -چون نظرات کارشناسها هم در این قضیّهی بنزین مختلف است، بعضیها آن را لازم و واجب میدانند، بعضیها مضر میدانند؛ بنابراین من هم که صاحبنظر نیستم… لکن اگر سران سه قوّه تصمیم بگیرند من حمایت میکنم… سران قوایند، نشستهاند با پشتوانهی کارشناسی یک تصمیمی برای کشور گرفتهاند، باید عمل بشود به آن تصمیم.»
پیش از این البته رهبر انقلاب به صورت مکتوب نیز نظر خود دربارهی این موضوع را به سران سه قوه گفته بودند. در بخشی از جلسهی چهلم شورای عالی هماهنگی سه قوه به تاریخ 30/6/98، بدون مشخص شدن زمان اجرای این طرح، بحث بر سر اصلاح قیمت حاملهای انرژی شد و در بندهای «الف و ب» صورتجلسهی این تاریخ، مصوب شد که بنزین در کشور به دو صورت سهمیهبندی و آزاد عرضه شود. قیمت بنزین سهمیهای از قرار لیتری 1500 تومان، و قیمت بنزین آزاد از قرار لیتری 3000 تومان خواهد بود. در بخشی دیگر نیز دربارهی منابع حاصله از افزایش قیمت بنزین بحث شد و نهایتا در بند «ج» به تصویب رسید که این منابع، به مصرف پرداخت به خانوارهای کمدرآمد و دارای حقوق ثابت تعلق بگیرد.
نظر کلی رهبر انقلاب دربارهی مدیریت مصرف سوخت، از قبل مشخص بود. اصلاح الگوی مصرف حاملهای انرژی، از جمله بنزین، با توجه به مصرف زیاد و بیرویهی آن، یک ضرورت برای کشور است و رهبر انقلاب نیز بارها بر آن تأکید کرده بودند. اما گزارش مکتوب جلسهی فوق که تقدیم رهبر انقلاب شد، ایشان تصمیمگیری دربارهی قیمت آن، یا چگونگی اجرای آن را برعهدهی کار کارشناسی مسئولان و متخصصان، و اجماع سران قوا نهادند.
چرا رهبر انقلاب ورود کردند؟ با این حال، نظر نداشتن یا موکول کردن رهبر انقلاب به نظر سران قوا، موجب نشد که رهبر انقلاب، نسبت به ناامنیهایی که ایران را به بهانهی فوق مورد تهدید قرارداده بود واکنشی نشان ندهند. به همین علت، رهبر انقلاب با جدا کردن مردم از صف آشوبگران، عواقب خطرناک آشوب را به همه گوشزد کردند: «در یک چنین حوادثی معمولاً اشرار، کینهورزان، انسانهای ناباب وارد میدان میشوند، گاهی بعضی از جوانها هم از روی هیجان با اینها همراهی میکنند و این جور مفاسد را به بار میآوردند؛ این مفاسد هیچ مشکلی را درست نمیکند جز اینکه علاوهی بر هر مشکلی که هست، ناامنی را هم اضافه میکند. ناامنی بزرگترین مصیبت برای هر کشوری است، برای هر جامعهای است… عرض من این است که هیچ کس به این اشرار کمک نکند… این کارها، کار مردم معمولی نیست.»
همهی حرف همین است. دومینوی خطرناکی در حال کلید خوردن بود، از یک طرف امکان اختلاف و چندگانگی میان مسئولان وجود داشت و از طرف دیگر پیادهنظام دشمن در خیابانها، جان و مال مردم را مورد هجوم وحشیانهی خود قرار داده بودند.
جالب است در این بین، برخی از دلسوزان که متوجه دقیق ابعاد حوادث اخیر نشده بودند، به رهبر انقلاب پیشنهاد دادند برای تصمیمی که دولت بر اساس اختیارات قانونی گرفته، خود را هزینه نکنند. اما نظر رهبر انقلاب کاملا متفاوت بود. رهبر انقلاب معتقدند «اصلا رهبری وجودش برای همین مواقع است و اعتبار رهبری هم برای استفادهی در همین زمانها است»، یعنی زمانهایی که کشور در شرایط خاص قرار دارد و جز با ورود رهبری، مسأله حل نخواهد شد. بنابراین در این مواقع، اساسا رهبری «تکلیف شرعی» دارند فارغ از آنکه نتیجهی آن به نفع شخص رهبری باشد یا به ضرر او، وارد میدان شده و انقلاب را از خطر اصلی نجات دهند. یعنی درست به مانند سیرهی امام خمینی(ره). ایشان بارها فرموده بودند: «من تکلیفم را تشخیص دادهام و هر کجا باشم انجام وظیفه خواهم کرد، هرچه پیش آمد، برای من اهمیت ندارد.» یا در جایی دیگر میفرمایند: «من کاری به هیاهو و درود گفتنها ندارم، بلکه شخصاً به تکلیف شرعیام میپردازم.»
واضح است که در اینجا، دفاع از تصمیم درست یا نادرست دولت موضوعیت ندارد. اصل، نقشه و توطئهی خطرناکی است که دشمن و آشوبگران در حال پیاده کردن آن هستند. اصل، جلوگیری از «ناامنی» کشور و مردم است. ناامنی بدترین بلایی است که میتواند آیندهی یک ملت را به مخاطره بیاندازد. بدون امنیت، هیچ آرمانی، از جمله «عدالت» و «آزادی» هم قابل دستیابی نیست. امنیت اگر نباشد، زندگی روزمرهی تکتک مردم هم نامعلوم خواهد بود. برای همین وقتی رهبر انقلاب دیدند که دشمن برای ضربه زدن به امنیت کشور کمربندهایشان را محکم بستهاند، فارغ از آنکه تصمیم دولت در این مقطع زمانی، درست بوده یا نه، به عنوان رهبر جامعه، «حجت و تکلیف شرعی» دارند که وارد میدان شوند، و شدند.