اخبار

چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ – ۱۶:۲۸ واکنش استاد دانشگاه تربیت مدرس به اظهارات مصطفی ملکیان

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس نوشت: دنیای عجیبی شده؛ حاج قاسم‌ها به آموزش شریعت و اخلاق می‌پردازند و سلبریتی‌ها، فیلسوفان اخلاق و ملکیان‌ها برای جنگ‌های کور خیابانی فلسفه خشونت تدریس می‌کنند؟!

به گزارش خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، مجتبی زارعی عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس به اظهارات اخیر مصطفی ملکیان واکنش نشان داد.

زارعی در این باره نوشت:

قبلا در بارۀ اقدامات تروریستی و کشتار گروهای عصابات الجوکر در عراق به طرح مواردی از پیوند هالیوود، پنتاگون، هنر و سیاست پرداختم؛ صدور الگوی شورشی با صورتک جوکر؛ فیلم پرفروش هالیود در ۲۰۱۹ به کشورهای آسیایی از جمله آسیای غربی، راهبرد اجتماعی و جنبش سازی های خیابانی پساداعشی است.

اکنون مصاحبۀ مصطفی ملکیان با شهروند را پروژه ای برای ایجاد پشتوانۀ فلسفی درگیری ها و جنگ‌های خیابانی در تهران و ایران می دانم چه از روی عمد یا سهوا به تولید آن مبادرت شده باشد؛ مصطفی ملکیان در سال های اخیر اظهار می کرد؛ از سنت و تجدد گذار کرده و به جهان عقل و معنویت (البته معنای بی شریعت) رسیده است؛ اما قرائت مصاحبۀ اخیر ایشان انسان را شگفت زده می کند؛ در یک لحظه فکر کردم او نویسنده و کارگردان فیلم جوکر است!

ملکیان بدون قبول مسؤلیت اش در ترویج خشونت های خیابانی منجر به از دست رفتن جانهای پاک هم میهنان در فتنۀ اتهام تقلب به جمهوری اسلامی و نیز بدون ذکر مشارکت خویش در تبلیغات بی حد و حصر خود و دوستانش برای سر برآوردن دولت ناکارآمد و تکنوکرات کنونی و نیز بدون ذکر حتی یک کلمه از ظلم های وارده به ایرانیان از دشمنی آمریکا و یا ترورها و تحریم ها و همچنین با فراموشی مدعیات فیلسوفانۀ خود در جهان خیالی عقل و معنا! در اینجا اما می گوید: «وقتی انسانی که در خیابان است متحمل فشار شده باشد آتش زدن و غلبۀ احساسات بر وی قابل توحیه است مثال می زند و می گوید وقتی ضربه ای به زانو می خورد پاه ناخودآگاه بالا می رود ووقتی سوزنی در دست فرو می رود جیغ می کشیم و….»

من امّا هرگز گمان نمی کردم روزی برسد که فیلسوفان مدعی اخلاق برای درگیری و کشتار خیابانی و آتش زنندگان کارگر پمپ بنزین، ایدئولوژی و فلسفه بتراشند.

ترویج خشونت و تمیز نشان دادن صورتک‌های قرمز و سفید در ایران و عراق به تبعیت از اتحاد راهبردی هنر، سینما و جنگ در آمریکایی که آموزگار جهانی صدور جنگ و کشتار به کشورهای تحت سلطه اند خیلی عجیب و صد البته رنج آلود است.

ملکیانی که سالها برای خود جهت راوی رنج و رهایی بشر اسم و رسم درست کرده بود خواسته یا ناخواسته کنار پنتاگون برای خیابان های ایران فلسفه خشونت تراشیده و به تدریس آن در صنعت ژورنالیسم مبادرت می کند.

بعد از مُحق نشان دادن جنگ های خیابانی جوکری، خبرنگار می پرسد پس باید چکار کرد و او فیلسوفانه تر! و با ابهام و «پنهان نگاری فلسفی»! می گوید : باید «باورهای کاذب » !؟ را دور ریخت تا به «تحول فرهنگی» برسیم!

من چون محقق فلسفه سیاسی هستم و از سویی عمیقا به وطن عشق می ورزم در اینجا امّا تحفظ نمی کنم و می گویم من این مصاحبه را فلسفی کردن شورش و قتل های خیابانی در تهران و ایران می دانم ؛ فلسفه ای برای آتش زدن و کشتن بی گناهان در نقاب فیلم، هنر و تمیز نشان دادن دستور شلیک از سوی گردان های جنگ های پست مدرن خیابانی!

و البته چیزی دیگر به این یافتۀ خود اضافه می کنم که در صورتی که جناب ملکیان بخواهد اثبات می کنم فلسفه و ایدئولوژی تمیز کردن جنگ‌های خیابانی برخاسته از فلسفۀ پُست مدرنیستی او هیج الگویی برای حکمرانی، آسایش، آرامش، نظم، رفاه و عدالت در ایران به دست نمی دهد؛ پس ای دانشجویان، محققان و فضلای فلسفه و سیاست! از موضع یک دوستدار فلسفۀ سیاسی اسلام متواضعانه می خواهم تلاش شود تا از تدریس فلسفۀ خشونت های تمیز در بین جوانان و مردم پرهیز گردد؛ بیاییم از قیام عمومی ۱۶ دی تهران و رستاخیز انسان ها در تحولات منجر به حملۀ تروریستی اخیر حکومت بالذات تروریست آمریکا درس بگیریم و راه دیگری مقابل راه متن ملت بزرگ و کهن ایران نگشاییم.

البته ایرانی ها خصوصا محققان فلسفه و سیاست به این دگردیسی های فلسفی و سیاسی عادت کردند؛ آن روزها که دکتر بشیریه با جهت ساخت شهروندی و مدرنیّت در حلقه های فکری _ تشکیلاتی تهران برای جامعه مدنی به جای جامعه اسلامی به نظریه پردازی برای جوانان و کارگزاران دولت در مراکز تحقیقاتی وزارت کشور و سازمان ریاست جمهوری کارگاههای آموزشی می گذاشت و اینک پشیمان از سی سال نظریه پردازی خود می گوید درد ایرانی با رجوع به حکمت درمان می شود و از جامعه شناسی به حکمت سیاسی نقل مکان کرده است ، اینک اما مصطفی ملکیان که از فلسفۀ عقل ابزاری و معنویت مدرن ، به جامعه شناسی نقل مکان کرده و فلسفۀ فلسفه ی شورش آموزش می دهد.

….. آری ! دنیای عجیبی شده است ؛ سپهبد حاج قاسم‌ها، به آموزش شریعت و اخلاق می‌پردازند و سلبریتی‌ها، فیلسوفان اخلاق! و ملکیان‌ها! برای جنگ‌های کور خیابانی فلسفه خشونت تدریس می‌کنند؟!

انتهای پیام/

اخبار مرتبط پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار

اخبار کسب و کار منبع خبر

چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ – ۱۶:۲۸ نان اصلاح‌طلبان در دمیدن به اختلاف میان جناح رقیب است

سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: نان اصلاح‌طلبان در دمیدن به اختلاف میان جناح رقیب است، در حالی که آنان در میان خود، اختلافاتی جدی دارند.

حوزه احزاب خبرگزاری فارس: تمایز رقابت با تخریب هنوز نزد نیروهای اصلاح‌طلب به روشنی مشخص نیست و آنان در ایام پیش از انتخابات مجلس می‌کوشند تا با هر حربه‌ای چهره رقیب را مخدوش کنند. بازی روی مواضعی تکراری و بدون سند و چسباندن برچسب‌ علیه شخصیت‌های موثر و کارآمد جریان انقلاب، ظاهرا به تاکتیک و حتی راهبرد اصلی جریان اصلاحات تبدیل شده و از چند ماه‌ گذشته تقریبا روزی نیست که تعدادی از این شخصیت‌ها به نوعی مورد هجمه جریان اصلاحات واقع نشوند.

هرچند بازی روانی و رسانه‌ای به عنوان بخشی از فرآیند تبلیغاتی نامزدهای هر انتخاباتی به امری پذیرفته‌شده تبدیل شده است، ولی آغشته شدن آن با ترفندهای ناجوانمردانه که گاه مشمول ظرفیت‌های لازم برای پیگرد قانونی نیز می‌شود، امری است که اصلاح‌طلبان تقریبا هر دوره انتخابات برای پیروزی به آن تمسک می‌جویند. «املاک نجومی» اسم رمز حمله به محمدباقر قالیباف است که بیش از ۱۰سال سکان شهرداری تهران را در دست داشته و این دوره نیز برای ورود به مجلس کاندیدا شده است.

کمال سجادی سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری با بیان اینکه تخریب‌ها بر ضد قالیباف برای شکست آرای او و جایگاه احتمالی وی در مجلس آینده است، تاکید می‌کند که مردم عملکرد مثبت شهردار اسبق تهران را جلوی چشم خود می‌بینند و اگر بنا به تخریب باشد، با دقت در سوابق و زندگی وزرای کابینه و نامزدهای اصلاح‌طلب می‌توان اشکالات زیادی را برای تخریب آنها پیدا کرد. برای بررسی علت تخریب‌هایی که از سوی جبهه اصلاحات رخ می‌دهد دقایقی با سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری به گفت‌وگو نشستیم.

*رسیدن به فهرست واحد دشواری‌های خاص خود را دارد

فارس: جناب سجادی، به نظر شما ضرورت ائتلاف میان نیروی جناح اصولگرا یا گروه‌هایی که اکنون نیروهای انقلاب خوانده می‌شوند، چیست؟ و چرا باید برای رسیدن به یک فهرست واحد تلاش شود؟

سجادی: چون در برخی از شهرها مانند تهران مردم نمی‌توانند، از میان ۷۰۰، ۸۰۰ و حتی شمار بیشتری از نامزدها کاندیدای مورد نظر خود را به سادگی انتخاب کنند. اما مردم معمولا بسته به نوع تفکر و عقایدی که دارند به فهرست‌های انتخاباتی اعتنای خاصی پیدا می‌کنند. در مورد اصولگرایان نیز لازم است که داوطلبان یا فعالان سیاسی این جناح و به هر حال هرکسی که مربوط به اردوگاه اصولگرایی می‌شود، فهرست‌های متعدد نداشته باشند و یا در جمعی که فهرستی ارائه نمی‌دهد قرار نگیرند.

در واقع باید یک فهرست ۳۰ نفره باشد و تبلیغات مناسبی نیز پیرامون آن انجام شود، تا مردم بتوانند اعتماد کنند و به آن فهرست رای بدهند. این ضرورت از آن روست که فهرست واحد هم جمع و جور و شسته و رفته است و هم افرادی که درآن حضور دارند، با شاخص‌های گوناگونی مورد سنجش قرار گرفته‌اند و دارای صلاحیت کافی هستند، بنابراین هم مردم می‌توانند به خواسته خود برسند و هم جامعه اصولگرایی می‌تواند به اهدافی که برای خود تعیین کرده است دست یابد. البته رسیدن به فهرست واحد نیز دشواری‌های خاص خود را دارد، اما با تلاش‌های بسیاری که صورت گرفته و سازوکاری که از سوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، جبهه پیروان خط امام و رهبری و همکاری و کمک جامعه روحانیت مبارز و سایر اصولگرایان، سعی شده است که این اسامی به گونه‌ای انتخاب شوند که بهترین نتیجه به دست آید.

مثلا به احزاب گفته شده که ۶۰ نام را از میان دواطلبان برگزینند و پس از گرفتن این نام‌ها و بررسی شاخص‌ها و انجام نظرسنجی‌ها می‌توان به فهرستی ۳۰ نفره دست یافت. از سوی دیگر احزاب و گروهای اصولگرا هر یک مواضع و نظراتی دارند، که اگر نزدیک کردن این آرا و نظرات امکان‌پذیر شود و همه رضایت دهند که بر سر یک فهرست واحد توافق کنند، این یک دستاورد ایده‌آل خواهد بود که البته دشواری‌هایی در راه آن وجود دارد، اما در حال هم اکنون تلاش برای رسیدن به یک فهرست واحد ادامه دارد.

*نان اصلاح‌طلبان در دمیدن به اختلاف میان جناج رقیب است

فارس: به نظر شما در این شرایط چرا تمرکز جناح رقیب که اصلاح‌طلبان هستند، روی هدف قرار دادن وحدت اصولگرایان واقع شده و بیشتر تلاش آنان معطوف به ایجاد شکاف در میان این ائتلاف است؟

سجادی: البته تاکید بر روی اختلاف و وجود شکاف در میان اصولگرایان همواره از کلیدواژه‌های ادبیات سیاسی اصلاح‌طلبان بوده است. در واقع به قول معروف نان این گروه در دمیدن به اختلاف میان جناح رقیب است و این در حالی است که خود اصلاح‌طلبان درون اردوگاه خود دست به تشکیل شوراها و مجامعی زده‌اند تا در میان نیروهایشان انسجام ایجاد کنند و بسیار هم در این زمینه جدی هستند.

در مقابل دست گذاشتن روی نقاط اختلاف اصولگرایان و مبالغه درباره آن و تبلیغات درباره این اختلافات از راهبردهای انتخاباتی اصلی آنان است اما در واقعیت چنین نیست و اختلافاتی که آنها رویش تاکید دارند، به آن شدت در میان اصولگرایان وجود ندارد.همچنین اصلاح‌طلبان در میان خود اختلافاتی جدی دارند و البته این طبیعی است ولی آنها روی آن تبلیغات می‌کنند. در اردوگاه اصولگرایان تلاش شده است تا با تعریف سازوکار و ایجاد همگرایی در نهایت وحدت ایجاد شود و این امیدواری به وجود آمده است، که این سازوکار از تفاوت دیدگاه‌ها گذر کرده و به فهرست واحد برسد.

*اصلاح‌طلبان با تخریب قالیباف سعی در دفع مقدّر دارند

فارس: یکی از مصادیق دامن زدن به اختلاف تخریب چهره‌هاست، هم اکنون شاهدیم که به صورت مستقیم و غیرمستقیم از سوی اصلاح‌طلبان به شهردار اسبق تهران حمله می‌شود. حتی در گفتگوهای مختلف دیده می‌شود که با وجود اینکه موضوع گفتگو و پرسش مطرح شده هیچ ربطی به آقای قالیباف ندارد، اشخاص عمدا باز هم مساله به سوی ایشان کشانده و به او حمله می‌کنند و البته به نظر نمی‌رسد که بدون هماهنگی باشد، به نظر شما علت تمرکز این هجمه علیه شهردار اسبق تهران در چیست؟

سجادی: همان‌‌گونه که گفتم یکی از کلیدواژه‌های اصلی اصلاح‌طلبان اختلاف افکنی میان جناح رقیب است، اما مطلب دیگری که به همین رفتار مربوط است، اینکه آنها احتمالا گمان می‌کنند که آقای قالیباف رای بالایی خواهد داشت و به نظرشان می‌رسد که ایشان احتمالا در فهرست اصولگرایان نیز در جایگاه مناسبی قرار خواهد گرفت و به این دلیل با تخریب آقای قالیباف تلاش می‌کنند تا به نوعی دفع مقدّر کرده باشند، که مثلا ایشان رای نیاورد یا رایش کم باشد و یا پس از انتخابات در مجلس مشکلاتی برایش ایجاد شود و نتواند به خوبی عمل کند و ضعیف باشد. این کار در مورد چهره‌های بارز همواره انجام می‌شود و در واقع به نوعی ترور شخصیت به شمار می‌رود، تا وجهه افرادی که ممکن است رای بالایی داشته باشند تخریب شود.

*کارهایی که قالیباف در تهران انجام داد هنوز جلوی چشم مردم است

فارس: موضوعات مورد تمرکز آنها برای تخریب را چگونه می‌بینید؟ به صورت مشخص مسایلی مانند پرونده‌ای که به املاک نجومی معروف شود یا ادعاهایی که درباره بدهی‌های شهرداری مطرح می‌شود و یا تاکید بر پرونده عیسی شریفی که معاون آقای قالیباف بود، تا چه اندازه می‌توانند محل نقد به شهردار اسبق تهران قرار بگیرند و اساسا چه اندازه صحت و یا حقیقت دارند؟

سجادی: متاسفانه در فعالیت‌های سیاسی برخی از افراد و گروه‌ها شاگردان خوش حافظه ماکیاولی هستند که یکی از شعارهای وی این بود که هدف وسیله را توجیه می‌کند. آنها به هر وسیله‌ای می‌خواهند که افراد خوش چهره و دارای آرای مناسب در جامعه را تخریب کنند. اگر همین وزرای کابینه آقای روحانی را در نظر بگیریم و کسی بخواهد آنها را زیر ذره بین بگذارد ممکن است مشکلات بسیاری داشته باشند. یا همین نامزدهای اصلاح‌‌طلب! اگر بنا بر تخریب باشد، بسیاری از آنها در سوابق مدیریتی خود، زندگی شخصی‌ خود و یا فرزندانشان می‌شود کارهای تخریبی فراوانی انجام داد، درحالی که چنین کاری نه اسلامی است و نه اخلاقی است.

در یک انتخابات با ویژگی‌های یاد شده که جوانمردانه نیز باشد، باید بر روی نقاط قوت یک نامزد تاکید شود و تخریب در واقع یکی از شیوه‌های انتخاباتی غربی و به ویژه آمریکایی‌هاست. برخی از افراد در کشور ما نیز ماکیاولیستی برخورد کرده و با همین روش‌ها در انتخابات رقابت می‌کنند، وگرنه هر سیاست‌مداری دارای نقاط قوت و ضعف به صورت همزمان است. همین نمونه آقای قالیباف را در نظر بگیرید، کارهای که ایشان از فعالیت‌های عمرانی و فرهنگی و … در کشور و تهران انجام داده است، واقعا جای تقدیر دارد.

کارهایی که آقای قالیباف در تهران انجام داد هنوز جلوی چشم مردم است. اما یک عده می‌خواهند تخریب انجام دهند و به همین دلیل برخی چیزهایی که به زعم خودشان نقاط ضعف آقای قالیباف می‌دانند را پیش کشیده و روی آن تاکید می‌کنند. اما چنین کاری نه اخلاقی است نه اسلامی نه جوانمردانه.

فارس: این مسایل همه در قوه قضاییه در حال پیگیری است و یک مرجع مشخص برای رسیدگی با آن وجود دارد، اما بازهم هیاهوی رسانه‌ای را در این زمینه‌ها شاهد هستیم. این نکته هم جای توجه دارد که هنوز تکلیف این موارد نهایی نشده و تخلفی به اثبات نرسیده است.

سجادی: بله! این قوه قضاییه است که باید درباره این مسایل اعلام نظر کند نه کس دیگری. اگر قرار باشد پیش از اینکه حکمی صادر شود کسی را مجازات کنند و یا در رسانه‌ها با تاکید روی آن موارد کسی را تخریب کنند، کاری سراسر نادرست است. اما به هر حال برخی از سیاسیون این کار را انجام می‌دهند.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار

اخبار کسب و کار منبع خبر

چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ – ۱۵:۵۶ شاهد فروریختن هیمنه آمریکا در حمله موشکی ایران بودیم/ مانور قدرت در تشییع شهید سلیمانی

نماینده ادوار مجلس گفت: حمله موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد، ابرقدرتی آمریکا را بعد از بیش از نیم‌قرن فروریخت.

محمدکریم عابدی نماینده دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به حمله موشکی سپاه به پایگاه عین‌الاسد گفت: حمله موشکی سپاه به پایگاه عین‌الاسد هیمنه آمریکا را بعد از بیش از نیم‌قرن فروریخت.

وی افزود: پس از جنگ جهانی دوم تاکنون شرایط به گونه‌ای بود که هیچ کشوری جسارت شلیک کردن حتی یک تیر را به سمت پایگاه‌های آمریکایی نداشت، اما این حمله موشکی سپاه این هیمنه را فروریخت و این اقدام سپاه نقطه پایانی بر این قدرت پوشالی آمریکا بود.

نماینده دوره هشتم مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به دلیل درگیر نبودن در جنگ قدرت اقتصادی را دراختیار داشت و همین قدرت اقتصادی پشتوانه‌ای برای قدرت نظامی این کشور و توسعه تکنولوژیکی آن شده بود، تا حدی که حتی کشورهای اروپایی هم توانایی عرض اندام در مقابل این کشور را نداشتند.

عابدی خاطرنشان کرد: علاوه بر قدرت نظامی، اقتصادی و تکنولوژیکی در فضای فعلی هم در عرصه رسانه‌ای، آمریکا سعی دارد سلطه خود را بر جهان حفظ کند و در سایه همین فضاسازی رسانه‌ای است که ضعف‌ها و ناتوانایی‌های خود را پوشانده و می‌توان گفت قدرت خود را که به دلیل ضعف‌های زیاد به یک قدرت پوشالی تبدیل شده، حفظ کرده است.

وی افزود: حمله ایران به پایگاه عین‌الاسد پوشالی بودن این قدرت را به همگان ثابت کرد و نشان داد اینکه که توفق رسانه‌ای غرب سعی در القای قدرت آمریکا دارد، تنها تلاش برای پوشاندن نقاط ضعف و ناتوانی‌های آمریکاست و دیگر از آن قدرت و توفق اقتصادی و نظامی قبل خبری نیست.

وی با اشاره به ترور حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکا اظهار داشت: به دلیل ترس و وحشت آمریکا از اقدامات و توفیقات سردار شهید قاسم سلیمانی و ناتوانی آمریکایی‌ها برای مقابله با وی در میدان نبرد دست به ترور وی زدند، اما در مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی و همرزمانش دیدیم که ملت ایران وحدت و یکپارچگی خود در این مراسم بار دیگر حمایت قاطع خود از نظام و آرمان‌های آن اعلام کردند.

عابدی خاطرنشان کرد: می‌توان گفت که حضور مردم در مراسم تشییع سردار شهید سلیمانی یک مانور قدرت بود، به آمریکا ثابت کرد که با وجود مشکلات اقتصادی و … مردم پای آرمان‌های اسلام و انقلاب ایستاده‌اند و تلاش‌های نفوذی‌های دشمن برای ایجاد رخنه و اختلاف بی‌اثر است.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار

اخبار کسب و کار منبع خبر

چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ – ۱۵:۵۵ کدخدایی: پیشگامیِ رئیس‌جمهور در پروژه جنجال برای تأیید فاقد صلاحیت‌ها تأسف‌بار است

سخنگوی شورای نگهبان تصریح کرد جنجال برای تأیید افراد فاقد صلاحیت تازگی ندارد، اما پیشگامی رئیس‌جمهور در این پروژه ضدملی تأسف‌بار است.

به گزارش حوزه پارلمانی خبرگزاری فارس، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در صفحه شخصی خود در توئیتر به موضوع جنجال و اصرار ردصلاحیت‌شدگان برای تایید اشاره کرد که متن آن به شرح زیر است:

جنجال برای تأیید افراد فاقدصلاحیت تازگی ندارد، اما پیشگامی رئیس جمهور در این پروژه ضدملی تأسف بار است. البته نمی‌دانستیم عدم تایید بستگان به معنی حذف جناح‌های دیگر است.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار

اخبار کسب و کار منبع خبر

چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ – ۱۵:۵۶ حواس‌مان باشد روحیۀ سرداران و سربازان وطن را نفرساییم

حواسمان باشد در شرایط جنگی، روحیۀ سرداران و سربازان وطن را که در نبرد با دشمن، همواره تن خسته و ذهن نگران دارند، نفرساییم و جرأت و جسارت را از آن ها نستانیم که ضرر مضاعف آن به خود ملت بر می گردد.

به گزارش خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، عباس قربانی عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی و استاد بسیجی دانشگاه تهران طی یادداشتی نوشت:‌ حادثۀ دلخراش سقوط هواپیما حقیقتاً موجب آلام ملت شریف ایران شد و پیروزی شیرین بر دشمنی که به طول چهل سال عمر انقلاب، خباثت ورزید را به کام همه تلخ کرد.

برای جانباختگان این حادثه، پاداش شهیدان و برای بازماندگان محترم، از درگاه رب جلیل صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت دارم و به نوبۀ خود بر پیگیری حقوق آنها تأکید می کنم. اما در عین حال لازم است توجه داشته باشیم که تلخی این مصیبت، چشم خرَد ما را تیره و به موضوعی که دشمن می خواهد خیره نگرداند. یعنی بصیرتمان را از ما نستاند و مصیبت دوچندان به بار نیاورد. لذا نکات کانونی ذیل شایان امعان نظر است.

این حادثۀ دلخراش، حادثه‌ای بود که در حال جنگ با بزرگ ترین و بی‌رحم ترین ارتش دنیا رخ داده است. یعنی در شرایط عادی و طبیعی اتفاق نیفتاده است که مستوجب ملامت سخت باشد. بویژه اینکه قبل از روشن شدن همۀ زوایای پیدا و پنهان این واقعه، شاهد عذرخواهی مسئولان نظامی کشور هم بودیم. اما هجمه‌ای در این وسعت علیه مسئولان امر را در حوادثی مانند تصادف قطار نداشتیم، که این واقعیت حکایت از غیر عادی بودن نوع برخورد دارد. مضافاً اینکه علاوه بر حمایت دولت جنایتکار آمریکا از برخی اعتراضات در این خصوص، شاهد حضور سفیر انگلستان که دستش به خون حداقل ۹ میلیون ایرانی در قحطی جنگ جهانی آلوده است، در یک تجمع اعتراضی هستیم که بر غیرعادی بودن موضوع می افزاید.

مهمتر اینکه قرارگاه سازندگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با احداث راه، بزرگراه و حذف نقاط حادثه خیز جاده‌ها خدمت بزرگی در کاهش تصادفات جاده‌ای داشته است که این امر موجب حفظ جان بسیاری از هم وطنان ما شده است، آیا حق نیست که یک اتفاق ناخواسته و آن هم در شرایط جنگی، در قبال کاهش تلفات جاده‌ای بخشیده شود؟ البته که ملت رشید ایران، بلند نظر است و قدر خادمان خود را می داند.

یادمان باشد که حاج قاسم و حاج قاسم‌ها از همین نهاد مقدس‌اند که فرسنگ‌ها آن طرف تر از مرزهای مان، به استقبال خطر رفتند و جان خود را فدا کردند تا آحاد ملت در آرامش و آسایش باشند. راستی قطع نظر از شهدای دفاع هشت ساله، به اندازۀ جمعیت چند بوئینگ ۷۳۷ از این نهاد مقدس در جنگ با داعش جانفدای ملت شدند؟ آیا به این مهم توجه داریم؟ و اگر آن ها این چنین مردانه ایستادگی نمی کردند، به تعداد ظرفیت چند بوئینگ دیگر، در داخل کشور به دست داعشی که تا مجلس ما رسوخ کرده بود، کشته می دادیم؟

حواسمان باشد در شرایط جنگی، روحیۀ سرداران و سربازان وطن را که در نبرد با دشمن، همواره تن خسته و ذهن نگران دارند، نفرساییم و جرأت و جسارت را از آن ها نستانیم که ضرر مضاعف آن به خود ملت بر می گردد و یادمان نرود که آنها فرزندان خود ما هستند نه سربازان آمریکایی و هرگز از یاد نبریم که مسبب اصلی این قضیه دولت تروریست آمریکاست که باید پاسخ دهد که در این منطقه چه غلطی دارد می کند؟

ما از سپاه متشکریم که از انقلاب ما حراست کرد و می‌کند.

ما از سپاه متشکریم که با سامان دادن بسیج در دفاع مقدس خوش درخشید.

ما از سپاه متشکریم که کودتاهای براندازی را در نطفه خفه کرد.

ما از سپاه متشکریم که جلوی طرح آمریکائی تجزیۀ کشور را در تفرق قومی و مذهبی گرفت.

ما از سپاه متشکریم که طرح های عظیم سازندگی کشور را اجراء کرد.

ما از سپاه متشکریم که ما را در تولید بنزین خودکفا کرد.

ما از سپاه متشکریم که ما را در حوادث سیل و زلزله تنها نگذاشت.

ما از سپاه متشکریم که شر داعش را از سر ملت کوتاه کرد.

ما از سپاه متشکریم که شاخ شیطان بزرگ را شکست و ما را در نگاه ملت ها عزیز کرد.

و فراتر، از خدای سپاه بر این نعمت عظمی سپاسگزاریم که «اگر سپاه نبود کشور هم نبود».

با سوز دل برای جانباختگان عزیزمان از درگاه الهی رحمت واسعه و علوّ درجات مسئلت داریم و تمام فریادمان را بر سر شیطان بزرگ و ام الفساد قرن می کشیم و همواره می گوئیم: «مرگ برآمریکا».

انتهای پیام/

اخبار مرتبط پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار

اخبار کسب و کار منبع خبر