به گزارش مجاهدت از خبرنگار سیاسی دفاعپرس، زندگی و سیره سیاسی و سراسر مبارزه حضرت امام خمینی (ره) یک اتفاق ساده تاریخی از جنس رهبران و سلاطینی نیست که خوانش و تکرار آن ملال آور باشد. با هر بار مواجه شدن با شخصیت امام راحل میتوان به شناخت کاملتری از ایشان رسید.
«تقویم روحالله» مجموعهای هست که در هر روز وقایع زندگی امام خمینی (ره) را بازخوانی میکند. اتفاقات تلخ و شیرینی که در زندگی امام راحل میافتد علاوه بر خوانش دوباره تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرصتی هست مغتنم برای نزدیک شدن به مردی که بعد از ۱۴ قرن مسیر تاریخ را به سوی نور تغییر داد. حضرت امام خمینی (ره) خود به تنهایی یک ملت، یک امت، یک جریان پویا و یک تاریخ منحصربفرد هست که مانند الماسی درخشان ابعاد مختلف و ناشناخته دارد.
در ادامه بیانات امام راحل در این روز را میخوانید.
تبیین انگیزهها و اهداف قیام
کسی بگوید که ما قانون اساسی را میخواهیم، ما انتخابات آزاد میخواهیم، ما حکومت مردم بر مردم میخواهیم، هر کس این [حرف] را بزند، غیر از این مطلبی هست که ما میگوییم. آن یک مسئله یا ابهام دار هست یا خیر، مقصود این هست که باید این سلسله باشند؛ قانون اساسی باید باشد. قانون اساسی معنایش این هست که این سلسله باید باشند؛ و انتخابات آزاد هم معنایش این هست که امر انتخابات با شاه هست که او امر به اجرای انتخابات بکند و این برخلاف آن چیزی هست که ما میگوییم. ما میگوییم ما اینها را نمیخواهیم. هیچ ابهامی ندارد.
آنکه میگوید که ما قانون اساسی را میخواهیم، آن لابد میگوید که ما اینها را میخواهیم. پس مابین این دو تا قول هیچ سازشی نیست که کسی بگوید این دو تا قول یک مطلب را میگوید؛ نه، این دو تا مطلب هست. مطلب ملت ایران هم، ما از مردم باید بفهمیم که ملت چه میگویند، و همه دیدید که ملت در این تظاهراتی که کردند در شهرها، الآن هم تظاهراتی که میکنند در همۀ شهرها، آنکه فریاد می زنند همین فریاد هست که ما این سلسله را نمیخواهیم. گاهی هم [میگویند] ما شاه را نمیخواهیم؛ بنابراین ابهام در این اصل هیچ نیست.
سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج ـ بیست و نهم ۱۳۵۷ ـ نوفل لوشاتو
بقای تشیع
این دید مستکبرین هست که سایر قشرهای بزرگ ملتها را، آنهایی که دریایی هستند که کارتر و امثالش قطره هست در مقابل آن دریاها، آنها را اینها نمیبینند. یعنی این بیماری اسباب این شده هست که آنها را نبینند. از این جهت وقتی که در اریکۀ ریاست جمهور نشسته و با آن دید بیمارگونه نگاه میکند و میبیند که چند تا وزیر در فلان جا و چند تا مثلاً اشخاصی که راجع به مجالس خودشان هست و اینها، یا در جاهای دیگر، عددی از این وابستهها ممکن هست که اینها خشمشان [افزوده] بشود.
ایشان اینها را جهان حساب میکند و میگوید که چنانچه این دیپلماتها را. اینها را دیپلمات حساب میکند اینهایی که جاسوسیشان به حسب شواهد ثابت شده هست، اینها را دیپلمات حساب میکند و جهان را هم عبارت از همان که خودش میبیند حساب میکند. این بیماری تا یک اندازهای هم در محمدرضا بود و همین بیماری اسباب این شد که از بین رفت او. این بیماری که [شخص] خودش را ببیند و چند تا از این تملق گوهایی که اطرافش هستند؛ و این دلقکهایی که دور و برش هستند. همینها را ببیند و ملت را اصلاً به حساب نیاورد [و] نفهمد که هر مملکتی ملتش اساس هستند. دولتها اقلیتی هستند که باید برای خدمت این ملت باشند؛ و اینها نمیفهمند که دولت خدمتگزار ملت باید باشد، نه حاکم بر ملت.
سخنرانی در جمع گروهی از خطبا و و عاظ ـ بیست و نهم ۱۳۵۸ ـ قم
تبیین ظلم و جنایات قدرتها
ما در هر قضیهای که فکر میکنیم که در سابق، در این رژیم سابق بوده هست دست روی هر کدام که میگذاریم، میگوییم این بدتر از دیگران بوده. وقتی میرویم سراغ آن یکی، آنجا میگوییم این بدتر از دیگران بوده و هکذا. وقتی قوّۀ دادگستریش را و قوۀ قضاییهاش را شما نگاه کنید، میبینید که آن چیزی که در آن نبوده هست اسلام بوده و عدالت اسلامی؛ و وقتی که به مجلسش نگاه میکردیم، میبینیم آنکه نبوده هست ارتباطش با مردم. وقتی به ارتش اش نگاه میکردیم، میبینیم که آنکه نبوده هست فعالیت در راه کشور خودشان.
ارتش آن طور بود، دولت آن بود. شما بسیارتان، خوب، این اواخر دیگر یادتان هست. فرمانداران و فرماندهان و استانداران و اینها آن بوده هست که ملاحظه کردید. عرض کردم وقتی سراغ دانشگاه میرویم میبینیم که بدتر از همه جا دانشگاه بوده هست. وقتی سراغ قضات میرویم میبینیم بدتر از همه این بود، و زحمت دارد که اینها اصلاح بشود. خداوند تأیید کرده هست این جمهوری اسلامی را که در ظرف این مدت کم در صورتی که انقلاب بوده، در صورتی که همۀ کشورهای بزرگ مخالف بودند با ایران به همه معنا و فشارهایشان را بر این کشور به همه طرف وارد کردند، تبلیغات سرتاسری آن طور کرده هست، مع ذلک در این مدت کم در همه جا یک پیشرفتهای چشمگیر شده هست.
کشور امروز مال خود شماست و خود شما باید اداره کنید. قوۀ قضاییه امروز قوۀ قضاییۀ اسلامی هست و رو به اسلام دارد میرود و باید خود علمای اسلام این را تقویت کنند و افراد را بفرستند. علمایی که در بلاد هستند یا خودشان یا کسانی که مربوط به آنهاست و میتوانند قضاوت کنند، پیشنهاد کنند که وارد بشوند در این قوۀ قضاییه تا ان شاءالله رفع نقیصه به همه معنا بشود.
نباید ما حالا بنشینیم امید این پیدا کنیم که خیر خودش میشود. نه، هیچ امری خودش نمیشود، با کوشش، امرها تحقق پیدا میکند و در واقع قضا هم از باب اینکه یک واجب شرعی هست بر همه مگر اینکه به مقدار کفایت داشته باشیم، از این جهت، این عمل به یک وظیفۀ شرعی و اسلامی هست و عذری نیست از برای ما امروز که بگوییم ما نتوانستیم، یا ما داخل کار نبودیم. نخیر، همۀ شما، هر یک از آقایان در هر جا هستند اینها پیشنهاد کنند و وارد بشوند قوۀ قضاییه را تقویت بکنند.
کسانی که در حوزهها هستند و آنهایی که درس خوانده هستند و در حوزهها دیگر سمت مدرسی و اینطور چیزها را ندارند، آنها هم تشریف بیاورند و این قوّۀ قضاییه را تقویت بکنند تا ان شاءالله درست بشود این قوه. اگر این قوۀ قضاییه درست بشود، بسیاری از مشکلات کشور درست میشود. مردم سروکار دارند با این قوه، با دادگستری سروکار دارند و به شما آقایان قضات هم عرض میکنم که خدا را در نظر داشته باشید در باب قضا. قوّۀ قضاییه سروکارش با جان مردم هست، با مال مردم هست، با نوامیس مردم هست و باید همیشه خدا را ناظر و حاضر ببینید که خدای نخواسته مبادا یک اشتباهی در کار بشود، یک وقت خطایی بشود.
خطای شماها بزرگ هست و ممکن هست یک خطا موجب قتل یک کسی بشود، یک خطا موجب به باد رفتن آبروی کسی بشود. اینها را باید بسیار نظر بکنید و بسیار دقت بکنید که این شغل در عین حالی که واجب هست و لازم هست ـ همه ما ـ در صورتی که به مقدار کفایت نباشد همه شرکت بکنند و بسیار شریف هست، در عین حال، خوب، مسئولیتش هم بسیار زیاد هست؛ و باید ان شاءالله همۀ آقایان جدیت بکنند که این قوّۀ قضاییه به آن طوری که شارع مقدس میخواهد، به آن طور عمل بشود و البته از باب اینکه حوزهها مهیا نبودند و دست شان از قضا کوتاه بوده و مهیا برای این کار نبودند، حالا که مهیا شدند.
حالا مادر کشور خودمان که استقلال داده هست اسلام به قوّۀ قضاییه و قاضی و قوّۀ قضاییه مستقل هست و هیچ کس نباید در آن دخالت بکند. قضات نباید گوش به هیچ کس بدهند جز آنکه برای خدا کار خودشان را انجام بدهند، حق را ملاحظه بکنند. اگر فرض کنید که یک جایی را دیدند حق هست، اگر تمام کشورایران به آنها چیز بکنند که به آن طرف حکم بدهید، نکنند. خدا اینطور مقرر فرموده هست، باید شما به حق برسید. کار به اینکه این رفیق فلان هست، این دوست فلان هست، این پسر فلان هست، این خود فلان هست، خیر، کاری به این کارها نداشته باشید. باید شما به همان طوری که شرع مقدس امر فرموده هست قضاوت کنید و مستقل در قضاوت باشید و محتاط در قضاوت.
احتیاط در قضاوت کنید، توجه بکنید که نبادا یک مظلومی حقش ضایع بشود یا یک نفری زاید بر آن مقداری که باید جریمه بشود یا ـ برای ـ تعزیر بشود، یا ـ به ـ چه بشود، زاید بر او نباشد. گرفتاری دارد این مسائل، باید این را خیلی توجه بکنید؛ و من امیدوارم که آقایان علمائی که الآن مشغول هستند و بعدها هم ان شاءالله میآیند و مشغول میشوند، توجه بکنند که مستقل هستند و کسی حق اینکه هیچ نقشه ای، هیچ دخالتی در کار آنها بکند ندارد؛ و البته روی موازین شرعی اگر اشتباه ثابت شد، آن وقت روی همان موازین شرعی عمل می شود؛ و خداوند همۀ شما را موفق بدارد و من دعاگوی همۀ شما هستم.
سخنرانی در جمع مسئولان دستگاه قضایی کشور ـ بیست و نهم آبان ۱۳۶۲ ـ جماران
انتهای پیام/ 161
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست