نماد سایت مجاهدت

این‌که شهید بابک نوری را فقط به خوش‌تیپ بودن بشناسند، ناراحت‌کننده است

این‌که شهید بابک نوری را فقط به خوش‌تیپ بودن بشناسند، ناراحت‌کننده است


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، فاطمه رهبر، متولد ۱۳۶۲ بندر انزلی است. از کودکی عاشق خواندن بوده و برای داستان‌هایش از جهان اطراف خود به خوبی بهره‌ گرفته است. از سال ۸۵ فعالیتش را در ادبیات داستانی شروع کرده و یک مجموعه داستان کوتاه به نام «مردها با سلیقه خودشان روفرشی نمی‌خرند» منتشر کرد.

آخرین اثر او با عنوان «بیست‌ و هفت روز و یک لبخند» روایتی از زندگی شهید مدافع حرم، «بابک نوری هریس» با استقبال بسیاری از سوی خوانندگان مواجه شده و با وجود گذشت زمان اندکی از انتشار به چاپ دهم رسیده است.

متن زیر حاصل گفت‌و‌گو با این نویسنده است:

* چه شد که موضوع زندگینامه یک شهید مدافع حرم را برای نوشتن انتخاب کردید؟

آقای مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات مقاومت و پایداری حوزه هنری، شهریورماه ۹۷ با من تماس گرفتند و گفتند در سفر به رشت با خانواده شهیدی ملاقات داشته‌اند و پدر شهید اصرار داشته‌اند که زندگینامه پسرشان نوشته شود و از آقای سرهنگی خواسته بودند زندگینامه به قلم شخص ایشان باشد. آقای سرهنگی مدتی است از این کار فاصله گرفته‌اند و به دلیل مشغله کاری برایشان مقدور نبود این کار را انجام دهند. به همین دلیل بنده را به این خانواده معرفی کرده بودند.

آقای سرهنگی به من گفت: «پدر شهید فردی سختگیر است و چند نفری را که برای این کار معرفی شده‌اند، نپذیرفته است».

من در انزلی ساکن هستم و شهید، زاده و ساکن رشت. قبل از این فقط اسم شهید را شنیده و عکسش را دیده بودم و می‌دانستم مدافع حرم بوده و به شهادت رسیده است. وقتی به ملاقات پدر ایشان رفتم، کمی با هم صحبت کردیم و به سؤالات ایشان جواب دادم. یک هفته بعد با من تماس گرفتند و موافقت خود را اعلام کردند و این‌طور شد که من زندگینامه شهید را نوشتم.

 * در نگارش این کتاب با چه سختی‌ها و مشکلاتی‌ روبرو شدید و برای حل آن چه کردید؟

ابتدا فکر می‌کردم این کار در نهایت ۶ ماهه به پایان می‌رسد. فکر می‌کردم لیستی از خانواده و لیستی از هم‌رزمانش دارم که می‌توانم با آن‌ها تماس بگیرم، صحبت می‌کنیم، مکتوب می‌کنم و کار را به‌سرعت تحویل می‌دهم، اما وقتی وارد ماجرا شدم با خانواده‌ای بسیار کم‌حرف روبرو شدم. مادر شهید زنی بسیار ساکت و تودار است و اگر ساعت‌ها کنار ایشان بنشینید، حرفی نمی‌زند و سؤالات را با کوتاه‌ترین جمله پاسخ می‌دهد. این مشکل بزرگی بود، چون من باید از کودکی بابک می‌دانستم و این خواسته من از جانب مادر برآورده نمی‌شد. نخستین مشکل من کمبود اطلاعات بود.

شماره زیادی هم از هم‌رزمان شهید داشتم، ولی وقتی به سراغ آن‌ها رفتم، متوجه شدم مصاحبه شونده فقط یکی دو ساعت شهید را دیده است. مثلاً در اتوبوس با او هم‌سفر بوده و جز اینکه بگویند بابک پسر خوب و مؤدبی بود، خاطره دیگری نداشتند. در حالی‌ که من به خاطرات و وقایعی نیاز داشتم که مخاطب بعد از خواندن آن‌ها متوجه خوب بودن بابک بشود.

* چرا قالب کتاب با دیگر کتاب‌های زندگینامه شهدای مدافع حرم قدری متفاوت است؟

وقتی صحبت‌های پدر و مادر بابک را پیاده کردم، متوجه شدم فقط ۱۲ صفحه داستان دارم. در حالی که از من خواسته‌ شده بود این کتاب در قالب اکثر آثار مشابه و در سه بخش زندگینامه خانوادگی، هم‌رزمان و بعد شهادت نوشته شود. اما این مسأله مقدور نبود. تصمیم بر این شد که من این روایت را به شکل داستانی عنوان کنم و از حالت مستند دربیاورم و خودم راوی داستان باشم. به همین دلیل حضور خودم وارد داستان شد. در بخش دوم کتاب کار را کاملاً داستانی کردم و هر آنچه را که از حدود ۱۰۰ نفر شنیده بودم روایت کردم تا به کاری یکدست برسم و از تکرار اسامی و جمله‌های یکی دوخطی پرهیز کنم.

از شیرینی‌های نوشتن این کتاب بگویید.

هر چیزی را که در این کتاب آوردم برایم خاطره‌ای خوب و شیرین بود. من حتی گوشه خانه‌ام را که آنجا می‌نشستم و این کتاب را می‌نوشتم در داستان آورده‌ام. همه این‌ها برای من شیرین بود و دوست داشتم در کتاب باشند.

برخی معترض هستند و می‌گویند چرا باید نقش نویسنده تا به این حد در کتاب برجسته باشد! این نقد خوبی است. شاید واقعاً نیاز نبود من این‌ همه در کتاب باشم. این کار به مخاطب کمک می‌کند، درک درستی از روند تولید یک کتاب داشته باشد، چون برخی فکر می‌کنند انتشار این آثار یعنی مصاحبه و پیاده کردن آن و تمام. می‌خواستم بگویم که این‌طور نیست و چطور نوشتن یک کتاب می‌تواند تمام زندگی آدم را درگیر کند و اگر حس خوب یا بدی وجود دارد تماماً در کنار آن خانواده حس می‌شود و خواستم مخاطب را در آن حس‌ها شریک کنم. 

* راز موفقیت این کتاب چیست؟ چرا در مدت کمی این کتاب به چاپ دهم رسیده است؟

اصلی‌ترین موضوع، جذابیت بابک است. بابک را به عنوان شهیدی خوش‌تیپ و لاکچری می‌شناسند، ولی این موضوع برای من ناراحت‌کننده است، چون بابک ویژگی‌های انسانی دیگری داشت که می‌توانست با آن‌ها شناخته شود. بابک بسیار مسئولیت‌پذیر و بسیار مهربان بود. در زمانی که برادرش برای نامزدی در شورای شهر ستاد زده بود و چند خانم آنجا فعالیت می‌کردند، بابک اجازه نمی‌داد آن‌ها شب تنها به خانه برگردند، شب‌ها تک‌تک آن‌ها را به خانه‌هایشان می‌رساند و می‌گفت آن‌ها در ستاد ما کار می‌کنند و خانواده آن‌ها می‌دانند که آن‌ها کنار ما هستند و اگر آن‌ها را تنها راهی کنیم و اتفاقی برایشان بیفتد مسئولیت آن‌ها با ماست.

یا وقتی متوجه می‌شد دوستی مشکل دارد تا مشکل او را حل نمی‌کرد، آرام نمی‌گرفت. این ویژگی بابک در خاطراتی که از او آمده، دیده می‌شود. بابک زندگی لاکچری نداشت، با وجود این‌که پدرش کارمند بود، خودش کار می‌کرد و بسیاری از هزینه‌ها بر عهده خودش بود، چون عقیده داشت پدر من چند بچه دیگر دارد و من خودم باید کار کنم.

خوش‌تیپ و آراسته بودن او دلیل بر این نمی‌شود که لاکچری باشد و بگوییم او زندگی مرفهی داشته است. او می‌توانست به آلمان برود و ادامه تحصیل بدهد و زندگی راحتی داشته باشد، اما از همه این‌ها گذشت و به سوریه رفت و این می‌تواند جذابیتی برای جوانان باشد.

* مهم‌ترین ویژگی این کتاب چیست؟

به نظر من صداقت داشتن کتاب یکی از ویژگی‌های مهم اثر است. من در ابتدای کار به پدر شهید گفتم که بارها به من کارهایی پیشنهاد شده است، ولی چون از من خواسته‌ شده شهید را آن‌طور که آن‌ها می‌خواهند جلوه بدهم کار را قبول نکرده‌ام. شما هم‌ اگر چنین تصور و فکری دارید و دلتان می‌خواهد بابک را آن‌طور که خودتان می‌خواهید نه آن‌طور که بود به مردم بشناسانید، من از عهده چنین کاری برنمی‌آیم. ولی پدر شهید به من گفتند که اصلی‌ترین هدفشان معرفی خود بابک است، چون بابک آن‌قدر کامل بود که نیازی ندارد تا چیزی به آن اضافه کنیم یا او را بیش از این برجسته کنیم به نظر من از ابتدا تا انتها در کتاب صداقتی وجود دارد و جاری است که مخاطب را به سمت خود می‌کشاند.

* در حوزه ادبیات مقاومت کار دیگری دارید؟

نه، این نخستین کار من در این حوزه بود. در خوانش من ادبیات جنگ که مقوله بسیار بزرگی است، زیاد دیده شده و بیش‌تر کتاب‌های من در این حوزه است. هر چیزی که می‌خواهیم در تاریخ ارزش آن را نگه داریم باید مکتوب شود و به کلمه تبدیل شوند تا ارزشمند بودن آن‌ها مشخص شود هدف ادبیات مقاومت همین است.

انتهای پیام/





منبع خبر
خروج از نسخه موبایل