مجاهدت

تاریخ‌نگاری شفاهی چگونه به یاری انقلاب و دفاع مقدس آمد؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «سعید فخرزاده» در نشریه «سرو» نوشت: تاریخ مهمترین روش برای انتقال گذشته به حال و آینده است. بدیهی است اگر ارتباط با گذشته قطع و یا تحریف شود تجربیات بشری از دست خواهد رفت. در فرهنگ دینی ما مسلمانان به تاریخ توجه شده است. در قرآن که کلام وحی است از طریق ذکر حوادث تاریخی عبرت‌آموزی می‌شود.

اساسا دین از طریق ذکر حوادث گذشته به دست ما رسیده است، همین واقعه عاشورا که اهمیت زیادی در ترویج فرهنگ دینی دارد از طریق روایت تاریخی انتقال پیدا کرده است، اگر روایت نمی‌شد قطعا به این معرفت نمی‌رسیدیم، به قول معروف «کربلا در کربلا می‌ماند اگر حضرت زینب (س) نبود». انقلاب اسلامی هم که ادامه نهضت عاشوراست اگر ثبت نشود از یاد‌ها خواهد رفت.

سوالی که باید به آن پرداخت این است که چرا در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بیشترین رویکرد ما تاریخ شفاهی است و اینکه در این حوزه چه اقداماتی در این ۴۰ ساله صورت گرفته است. اینکه چرا به سمت تاریخ نگاری شفاهی رفته‌ایم به نظر چند دلیل دارد:

اول اینکه اسناد رژیم پهلوی در اختیار پژوهشگران قرار نداشت، هنوز هم نیست.
ثانیا این اسناد اشراف کامل بر حوادث مرتبط با فعالیت‌ها و اقدامات انقلابیون نداشت.
ثالثا اکثر اطلاعات دوران مبارزه در ذهن و حافظه افراد مبارزین قرار داشت ومکتوب نشده بود.

اساسا در دوران مبارزه، خیلی از مبارزین عمد داشتند تا جایی که ممکن است چیزی را مکتوب نکنند، چون اگر مکتوب می‌شد و به دست عوامل رژیم می‌افتاد، می‌توانستند از طریق آن‌ها دیگرانی را دستگیر کنند وتحت فشار قرار دهند و اطلاعاتی را بگیرند، بنابراین نه تنها این‌ها را ثبت و ضبط و مکتوب نمی‌کردند، بلکه سعی می‌کردند اسامی را هم به حافظه‌شان نسپارند و اسم‌های مستعار برای هم گذاشته بودند. از این‌رو می‌گفتند ما حتی تلاش می‌کردیم که یادمان برود، تا اگر زیر شدیدترین شکنجه‌هایی که صورت می‌گرفت، قرار گرفتیم، مجبور نشویم لب به آن‌ها بگشاییم و حرف بزنیم. این‌ها دلایلی بود که جریان تاریخ‌نگاری را به سمت روش تاریخ شفاهی سوق می‌داد؛ در واقع پژوهشگران ناچار بودند برای دسترسی به فعالیت‌های انقلابیون به سمت جمع‌آوری خاطرات بروند.

ایجاد «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»؛ اولین گام تاریخ‌نگاری در انقلاب اسلامی

اما سوال بعدی اینکه چه اقداماتی طی این ۴۰ سال انجام شده؟ می‌توان گفت اولین اقداماتی که پس از پیروزی انقلاب در رابطه با تاریخ‌نگاری انقلاب شروع شد، کاری بود که حجت‌الاسلام «سید حمید روحانی زیارتی» انجام داد. وی در دوران تبعید امام (ره) در نجف اشرف جزو یاران و طلاب همراه مرحوم امام (ره) بود و از همان‌جا تلاشش بر این بود که اطلاعات پیرامون امام (ره) را جمع‌آوری کند. اگر سندی، مدرکی، چیزی گیرش می‌آمد، جمع می‌کرد. وی گفته است: «من شب‌ها سطل زباله منزل امام (ره) را خالی می‌کردم، چون امام (ره) زباله‌ها را تفکیک می‌کرد، زباله‌تر و زباله کاغذی را از هم جدا می‌کرد. من آن قسمتی از زباله‌ها که کاغذی بود را برمی‌داشتم، خالی می‌کردم، باز می‌کردم، آن‌هایی که مربوط به امام (ره) یا حوادث انقلاب بود را صاف‌شان می‌کردم و در جایی نگه‌شان می‌داشتم» و این کار آقای سید حمید روحانی کم کم بین اطرافیان امام (ره) هم شناخته شد و هر کسی سندی چیزی پیدا می‌کرد، می‌گفت به سید حمید بدهید که کار اسناد می‌کند. بعد که انقلاب اسلامی پیروز شد و حضرت امام (ره) و دوستان‌شان مثل حمید روحانی تشریف آوردند ایران، وقتی بعضی از مراکز و سازمان‌هایی را که نیرو‌های انقلابی می‌رفتند و می‌گرفتند و آن‌جا می‌دیدند یک سری اسناد مربوط به دوران پهلوی وجود دارد، می‌گفتند این‌ها را کجا بدهیم؟ آن‌هایی که شناختی نسبت به حمید روحانی شناخت داشتند، می‌گفتند به آقای روحانی بدهید که آن‌ها را جمع‌آوری می‌کند و کم کم این اسناد و مدارک بسیار انبوه شد و بعد در سال‌های بعد هم حضرت امام (ره) حکمی را به آقای روحانی دادند و به این صورت مرکز اسناد انقلاب اسلامی شکل گرفت.

در ابتدا نگاه و روش مرکز اسناد یک نگاه اسنادی و مکتوب بود و نگاه تاریخ شفاهی نبود، مگر در جا‌هایی که احساس می‌کرد نیاز است، می‌رفتند گفت‌وگو می‌گرفتند و از آدم‌ها سوال می‌کردند، ولی بعد‌ها به دلیل خلاء‌هایی که در اطلاعات تاریخی وجود داشت روش تاریخ شفاهی مورد توجه قرار گرفت، به گونه‌ای که در حال حاضر ۲۱ هزار ساعت گفت‌وگوی شفاهی با افراد مختلف در این مرکز انجام شده است. این اولین کاری بود که در حوزه تاریخ‌نگاری انقلاب انجام شد.

ضرورت تشکیل بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی

دومین اقدام که بعد از پیروزی انجام شد تشکیل «بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی» بود که این بنیاد با همت آیت‌الله خامنه‌ای، مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و حجه الاسلام معادیخواه به عنوان دبیر تاسیس شد. در این بنیاد با انجام مصاحبه با مبارزین و انقلابیون در جهت ثبت و ضبط حوادث انقلاب تلاش می‌شد. نشریه تاریخی «یاد» اولین خروجی این مجموعه بود، در این مرکز هم حدود یک هزار و ۲۰۰ ساعت مصاحبه با مبارزین انجام گرفت.

با شروع جنگ تحمیلی و اهمیت ثبت حوادث و وقایع آن دوران، عملا تاریخ‌نگاری انقلاب به نوعی به حاشیه رانده شد و تاریخ‌نگاری دفاع مقدس مورد توجه قرار گرفت. در تاریخ‌نگاری دفاع مقدس آنچه که اطلاع داریم سه گروه کلاً در طول جنگ شروع به تاریخ‌نگاری کردند که دو گروه آن در سپاه بودند. یکی از آن‌ها «مرکز تحقیقات جنگ سپاه» بود که بنا بر تصمیم فرماندهی سپاه مقرر شده بود تمام جلسات مربوط به جنگ را ثبت کند که برای این کار راویانی تربیت کردند و با ضبط‌های خبرنگاری کوچکی که در اختیارشان قرار دادند همپای فرماندهان می‌رفتند و تمام گفت‌وگو‌ها و جلسات و صحبت‌ها و فرمان‌ها را ضبط می‌کردند.

ما قصه‌هایی هم داشتیم از این که این فرماندهان می‌خواستند از دست این‌ها فرار کنند، می‌گفتند ما یک دقیقه می‌خواهیم راحت باشیم، شما ضبط نکنید، این‌ها را اصطلاحا قال می‌گذاشتند، من یادم است به شوخی می‌گفتند ما حتی دستشویی هم می‌خواهیم برویم این‌ها دنبال ما می‌آیند. روایان خیلی بچه‌های سمج، معتقد و فعالی بودند. به‌خاطر این‌که در صحنه‌های مختلف جنگ حضور داشتند، شهیدانی هم در این رابطه دادند. تا پایان جنگ چیزی حدود ۳۵ هزار ساعت گفت‌وگو را ضبط و بایگانی بسیار ارزشمندی جمع‌آوری کردند. انصافاً هم فرماندهی آن زمان سپاه، امکانات فراوانی را در اختیارشان قرار می‌داد. یاد کنیم از سردار «محمدزاده» که در دفتر سیاسی بود و سردار «محسن رشید» که جزو بچه‌هایی بودند که از مسئولین این مجموعه بودند و کار را هدایت می‌کردند.

ثبت سیره فرهنگی رزمندگان دفاع مقدس

یک گروهی هم در تبلیغات سپاه شکل گرفت به نام «ثبت خاطرات جنگ» که این‌ها بیشتر نگاه فرهنگی به جنگ داشتند. می‌گفتند این جنگی که با این ابعاد نظامی دارد اتفاق می‌افتد، می‌خواهیم ببینیم در کنار حوادث نظامی، رزمندگان چه کار می‌کنند، زندگی و فرهنگ و طرز رفتار رزمندگان با همدیگر چگونه است، چه اتفاقاتی بین‌شان می‌افتد، با چه انگیزه‌ای آمدند و با چه انگیزه‌ای ادامه می‌دهند، مشکلات و مسائل‌شان چیست، و با نگاه فرهنگی هنری در واقع کار می‌کردند.

ابتدا یک کتابچه‌هایی تهیه شده بود که خیلی شکیل بودند، در آنها سوالاتی مطرح شده بود و طوری رزمنده‌ای که آگاه نبود را هدایت کرده بود که ما این چیز‌ها را از تو می‌خواهیم و یک نقشه‌هایی از مناطق اشغال شده با فلش‌هایی که پیش‌بینی کرده بودند. اینگونه دشمن از خاک ایران رانده می‌شود و مطالبی راجع به اهمیت این کار از بزرگانی همچون آیت‌الله خامنه‌ای و آقای هاشمی. آن طور که من سراغ دارم چیزی حدود یک میلیون جلد از این کتابچه‌ها چاپ شد و در زمان‌های مختلف این‌ها را بین رزمندگان توزیع کردند.

باز آن طور که من شاهد بودم شاید به تعداد محدود دفترچه را تحویل دادند کسی این‌ها را برنمی‌گرداند، در این دفترچه مطالبی می‌نوشتند، ولی پیش خود نگه می‌داشتند. بعد‌ها که ما یک کاری راجع به خانواده‌های شهدا انجام دادیم، دفترچه‌ای برای خانواده‌های شهدا تعبیه و توزیع شد، بعضی خانواده‌های شهدا کپی‌ای از آن کتابچه‌ها که رزمندگان خاطرات‌شان را نوشته بودند و نزد خودشان نگه داشته بودند و بعد از شهادت به خانواده‌های‌شان داده بودند را برای ما می‌فرستادند.

بعد‌ها وقتی دیدند از طریق نوشتن نمی‌توانند خاطرات را جمع‌آوری کنند روش مصاحبه حضوری را در پیش گرفتند. این کار تا پایان جنگ ادامه داشت که من هم در سال ۱۳۶۳ به آن‌ها پیوستم و مسئولیت بخش مصاحبه به من سپرده شد. از دوستانی که در این گروه فعال بودند می‌توان به آقایان موسوی، فراهانی، رحیمی، فروغی، شاه‌رضایی و زین‌العابدینی اشاره کرد. این مجموعه تا پایان جنگ حدود ۲۰ هزار ساعت مصاحبه با رزمندگان انجام داد.

نقش شهید «صیاد شیرازی» در جمع‌آوری تاریخ شفاهی دفاع مقدس

اواسط جنگ بچه‌های جهاد سازندگی هم پا به عرصه کار گذاشتند و دفتری در میدان انقلاب زدند، آن‌ها کتابچه‌ای مخصوص خودشان درست کردند و بعد هم گفت‌وگو‌ها را آغاز کردند و مصاحبه‌ها را آقای فاتحی زحمت می‌کشیدند. پس از پایان جنگ مرکز دیگری به جمع تاریخ‌نگاری جنگ پیوست که نامش «دفتر ادبیات و هنر مقاومت» بود که در حوزه هنری شکل گرفت و آقایان سرهنگی و بهبودی و کمره‌ای این مجموعه را هدایت می‌کردند. البته این مجموعه نگاه ادبی به خاطرات داشتند نه نگاه تاریخی، لذا با اینکه کتاب‌های زیادی در حوزه دفاع مقدس منتشر کردند، ولی چون نگاه تاریخی نداشتند آرشیوی هم شکل نگرفت، هرچند در آن نگاه ادبی، در نگارش مطالب دقت لازم را به خرج می‌دادند و اهل فن بودند و تولیداتشان مورد استقبال عموم قرار گرفت.

در کنار این دفتر، دفتر ادبیات انقلاب هم شکل گرفت که جمع آوری خاطرات انقلاب به شیوه تاریخ شفاهی محور کارشان بود، ماحصل تلاش این مجموعه حدود ۹ هزار ساعت مصاحبه و ده‌ها جلد کتاب شد. از افرادی که در این مجموعه فعال بودند می‌توان به آقایان قزوینی، کاظمی و محمدی اشاره کرد. خود من هم با این عزیزان کار می‌کردم.

از دیگر مراکزی که در این دوران شکل گرفت هیئت معارف جنگ ارتش جمهوری اسلامی بود که به همت شهید سپهبد «صیاد شیرازی» و دوستانش از جمله امیر «سید حسام هاشمی»، امیر «ریاحی»، امیر «شکیبا»، شهید «واعظی» و… که من هم با این عزیزان همکاری می‌کردم، این هیئت تا کنون نزدیک به یک هزار ساعت مصاحبه با فرماندهان ارتش در دوران دفاع مقدس انجام داده است و دفاتر هیات در کلیه سطوح نیرو‌های ارتش راه‌اندازی و نسبت به جمع‌آوری خاطرات نیرو‌های خود اقدام کرده که اطلاع دقیقی از آمار کارکرد آن‌ها در اختیار ندارم، پس از شهادت صیاد شیرازی، امیر «آراسته» مسئولیت مجموعه را به‌عهده گرفت.

تاریخچه تشکیل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس

از دیگر مراکزی که پس از پایان جنگ راه‌اندازی شد و به مسئله تاریخ شفاهی دفاع مقدس توجه کرد بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس بود که در واقع جایگزین ستاد تبلیغات جنگ شد. آقای چمران هم به عنوان اولین رییس بنیاد انتخاب شد. من هم مدتی به عنوان ستاد جمع‌آوری آثار دفاع مقدس با مجموعه همکاری می‌کردم. در طی این ۳۰ سال با راه‌اندازی دفاتر استانی و فعال کردن سازمان‌های دولتی و آموزش آن‌ها، تلاش خوبی برای ساماندهی اسناد و مدارک دفاع مقدس صورت داده‌اند، از جمله انجام مصاحبه‌های شفاهی با روش تاریخی با افراد موثر و فعال در دوران دفاع مقدس که آماری از فعالیت‌های آنان در دست ندارم، ولی می‌دانم قابل توجه است.

مرکز دیگری که به موضوع تاریخ شفاهی پرداخت «سازمان اسناد ملی» بود که خانم دکتر نیک‌نفس و دکتر عزیزی مصاحبه‌های خوبی با چهره‌های تاریخی انجام دادند. بر اساس آخرین اطلاعات دو هزار و ۷۰۰ ساعت مصاحبه با ۷۵۰ شخصیت انجام داده اند. «مرکز اسناد آستان قدس رضوی» هم با موضوع خراسان مصاحبه‌هایی انجام داده که دکتر حسن‌آبادی مسئولیت آن را به‌عهده داشتند. بعد‌ها آقای دکتر ططری تاریخ شفاهی مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی را راه اندازی کرد. بعضی مراکز دولتی و غیر دولتی هم به این روش توسل جسته‌اند که قابل توجه است.

علت ایجاد «انجمن تاریخ شفاهی»

در کنار این فعالیت‌ها به نظر می‌رسید باید اقداماتی در جهت روشمند کردن فعالیت و آموزش نیرو‌ها صورت گیرد که براین اساس فعالان حوزه تاریخ شفاهی، «انجمن تاریخ شفاهی» را راه‌اندازی کردند که این انجمن در طی یک دهه فعالیت ۱۱ همایش ملی و ده‌ها نشست تخصصی و برگزاری ده‌ها کارگاه آموزشی را در کارنامه خود ثبت کرده است.

در کنار فعالیت‌هایی که در داخل ایران انجام می‌شد کار‌هایی هم در خارج از کشور با موضوع انقلاب اسلامی انجام شده است که می‌توان به کار «شبکه بی‌.بی‌.سی» و «دانشگاه هاروارد» اشاره کرد. البته پرداختن به فعالیت خارج کشور یک بحث مستقلی را می‌طلبد، به نظر من اهداف آن‌ها در این کار، شناخت پدیده انقلاب اسلامی ایران است و نه خدمت به تاریخ ایران.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر
خروج از نسخه موبایل