به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از تبریز، از جمله تجربههای مشترک آزادگان عزیز کشورمان در سالهای سخت اسارت که در خاطرات آنان به وفور انعکاس یافته است، انس با قرآن کریم و کلام الهی برای کسب آرامش و رهایی از تألمات روحی و جسمی است.
«محمد اکبرپور غازانی» از رزمندگان آذربایجان شرقی که مدت 78 ماه در اردوگاههای مخوف رژیم بعثی زندانی بود، در کتاب «بچههای لشکر عاشورا» اثر «رضا قلیزاده علیار» خاطره جالبی از تلاوت قرآن در روزهای دشوار اسارت بیان کرده که آن را در ادامه میخوانید:
نخستین روزهای اسارت با تلخی و سختیهایی همراه بود که تا آن موقع تجربه نکرده بودیم. باید هر روز ساعتها به سؤالات بازجوهای بداخلاق و خشن و بیرحم ارتش صدام پاسخ میدادیم؛ «مال کدام لشکری؟ فرماندهتان کی بود؟ قرار بود از کجا حمله کنید؟ پاسداری یا بسیجی؟ و …»
به قدری این سؤالات را پرسیده بودند که از تکرارشان حالم به هم میخورد. دو هفتهای از اسارتمان میگذشت و غیر از سر دواندن و شکنجه و بازجوییهای پی در پی چیزی ندیده بودیم. پس از سرگردانی و آوارگی در استخبارات بصره و بغداد بالاخره ما را به اردوگاه موصل منتقل و در آسایشگاههای مختلف تقسیم کردند. همگی خسته بودیم و احتیاج داشتیم استراحت کنیم اما عراقیها از هیچ آزار و اذیتی کوتاهی نمیکردند. آن روز هم پس از کتککاری مفصل هر کس گوشهای از اتاق خزیده بود و نای حرف زدن نداشتیم. با چهرهای غم گرفته همدیگر را نگاه میکردیم و سکوت عجیبی بر آسایشگاه حاکم بود.
– «کسی از حفظ قرآن میداند؟»
این تنها صدایی بود که سکوت کُشندهی آسایشگاه را شکست. کسی حرفی نزد و صدا دوباره در آسایشگاه پیچید: «یکی چند آیه قرآن بخونه تا از این رخوت و سستی خلاص شویم.» اتفاقات روزهای اخیر همه چیز را از یادم برده بود. برگشتم سمت صدایی که دنبال قاری قرآن میگشت از گوشهی آسایشگاه.
گفتم: «من میتونم بخونم!» همهمهی عجیبی در آسایشگاه پیچید و انگار تسکین دردهایمان خواندن آیاتی از قرآن بود. بچهها با نگاههای خسته و بیرمق نگاهم میکردند و منتظر که خواندن را شروع بکنم.
صدایم که در فضای آسایشگاه پیچید بیشتر بچهها گریه کردند. در آن لحظات سخت و دلگیر جز نوای قرآن چیز دیگری نمیتوانست مرهم زخمهایمان باشد. دو آیه آخر از سورهی فجر را با لحن و سبک «عبدالباسط» از حفظ خواندم.
با گذشت روزها دریافتیم که مرهم دردهایمان معنویت و توسل نمودن به دامن اهل بیت (ع) است و بس وگرنه زیر شکنجه و آزار و اذیت روحی و جسمی دشمن دوام نمیآوریم هرچند بعثیها در این باره هم سخت میگرفتند.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است