تشکری: «غرب زدگی» جلال، گفتمانِ ادبی ایران است
یک منتقد آثار ادبی از تأثیرات کتاب «غرب زدگی» سخن گفت و با اشاره به مصادیقِ ادبی این جریان بر نویسندگان ایرانی تاکید کرد که بعدها «غرب زدگی» به یک گفتمان تبدیل شد.
به گزارش مجاهدت به نقل ازخبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سعید تشکری در گفتوگو با برنامه تقاطع فرهنگ، رادیو گفتوگو با نگاهی به کتاب «غرب زدگی» جلال آلاحمد و تأثیر درونی آن بر حوزه نشر کشور و نویسندگان دهه ۴۰ به بعد، اظهار داشت: امروز اگر این کتاب به صورت نشر گفتمانی در میان علاقهمندان بسط و گسترش داده شود، همان تأثیراتِ دهه ۴۰ را برجای خواهد گذاشت.
* انسان غربزده به واقع غربی نیست و جلال بر این مسئله به شدت پافشاری دارد
وی با بیان این مقدمه به رخدادهایی که پس از «رفرم نفتی» کشور اتفاق افتاد اشاره کرد و گفت: آن دهه به استبداد مشهور بود و جلال در آن مقطع سفرهایی انجام داد و از روسیه تا آمریکا، آثاری متنوع را ترجمه کرد. در این میان «غرب زدگی» بیش از رهاوردهای تئوریک، جایگاهی ادبی دارد. انسان غرب زده به واقع غربی نیست و جلال بر این مسئله به شدت پافشاری دارد.
تشکری افزود: پس از جلال، افرادی نظیر ساعدی تحت تأثیر غرب زدگی، کارهای متنوعی نگاشتند تا جایی که «غرب زدگی» به یک گفتمان تبدیل شد.
وی همچنین به تأثیرات «چوب به دستهای ورزیل» از غرب زدگیِ «جلال» اشارهای داشت و این نکته را یادآور شد که آل احمد، نوشته مذکور را کتابی اصیل نمیداند و آن را به نوعی اثری «غرب زده» معرفی میکند.
* ادبیات ما حادثه محور است
تشکری در بخشی دیگر «غرب زدگی» جلال را دارای تاریخ مصرف ندانست و در این باره گفت: ما در این راستا روس زده هستیم. بدین معنا که ادبیات ما حادثه محور و مردم دارای نمایندگانی هستند و این روند، کلیاتِ ادبیات روسیه را در قرن ۱۹ نمایان میسازد.
این منتقد ادبی مدعی شد، که سه کتاب مطرح از داستان نویسانِ روسیه، در اصطلاح کتبِ زیربغلیِ احمدمحمود، ساعدی یا دولت آبادی بوده و در این بین، محمود گلابدرهای به عنوان قطبِ ادبیِ زمان خود، سر کلاسهای درس، جلال را با عنوان «حضرت» خطاب قرار میدهد.
* جلال آقای ادبیات ماست
تشکری ادامه داد: جلال آقای ادبیات ماست؛ آن سالها بسیاری ادبیاتِ پاورقی مینوشتند و ادبیاتِ قطور نیز بیشتر بافت پا ورقی داشت.
وی با اشاره به اینکه در آن سالها سناریو و سیناپس در ادبیات مرسوم نبوده است، گفت: نویسندگان ادعا میکردند که به آنها الهام میشود و جلال با همین مسئله دچار مشکل بود و میگفت چیزی الهام نمیشود؛ بلکه وزن پیدا میکند.
انتهای پیام/
منبع