انقلاب اسلامی ایران مانند سایر انقلابهایی که در طول تاریخ رخ داده، با حضور و پشتوانه مردم توانست رژیمی را که مانع پیشرفت و اعتلای کشور شان بود، از سر راه بردارد و نظامی را حاکم کند که بستر و زمینه نیل به اهداف عالیه ملی و مذهبی ایرانیان را داراست.
انقلاب اسلامی با همه سختیها و مرارتهایش پس از کم و بیش، ۱۵ سال تلاش و مبارزه، توانست راه خود را باز کند و افق دید ملت ایران را تا ثریا بگشاید. شاهد این ادعا نیز پیشرفتهایی است که در طول این ۴۲ سال استقرار نظام اسلامی برآمده از انقلاب اسلامی است. پیشرفتهایی که در بخشهای انقلابی علیرغم تحریمها، کارشکنیها و سنگاندازیهای داخلی و خارجی به دست آمده و در عمل به اثبات رسانده که ملت ایران و به تبع آنها، دولتهای برآمده از خواست جمعی مردم، هر کجا به آرمانها و اهداف انقلاب وفادار بودند، پیشرفت کردهاند و هر کجا پا را کج نهادند، آسیب دیدهاند.
اما آنچه که در روند پیروزی انقلاب اسلامی ثابت شد، تاثیر حضور مردم در تصمیمات کشور و تعیین جهت مدیریت و زفت و رفت امور در سطح کلان است. در دوره پهلوی از آنجا که برای حضور و اثرگذاری تصمیمات مردم به عنوان، ولی نعمتان هر حکومتی، روندی تعبیه نشده بود و اجازه ظهور و بروز به تصمیمات و خواستههای ملت داده نمیشد؛ ملت ایران ناگزیر از قیام علیه رژیم پهلوی شد. در جمهوری اسلامی، اما به طور میانگین سالی یکبار ملت ایران برای اعلام نظر و اعمال قدرت خود پای صندوقهای رای رفتهاند و این ظرفیت ذیقیمتی است که به راحتی دست نمیدهد.
از نظر نگارنده مشکلات کشور را میتوان از زاویهای به دو بخش تقسیم کرد، بخش دولتی یا حکومتی و بخش مردمی یا عمومی؛ که در این نوشته بخش مردمی مشکلات کشور مورد نظر است. اگر با دقت نظر به نوع حضور مردم در انتخاباتها و انتخاب مسئولان ارشد کشور بنگریم، میتوانیم یک خط فکری و جریان سیاسی را ببینیم که فارغ از نامگذاریهایشان، در یک ویژگی مشترکند و آن هم عدم تمایل به پیادهسازی اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی. عدم تمایلی که خود را در همه عرصهها نشان داده، اما باعث نشده تا مردم در انتخابهایشان دقت کرده و نامزدهای انتخاباتی را با اصول اولیه انقلاب اسلامی بسنجند لذا در بررسی نامزدها مولفههایی را مد نظر قرار دادهاند که در نهایت به انزوای آرمانهای انقلاب منجر شده و در سه حوزه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آسیبهای جبرانناپذیری را به ملت وارد کرده است.
انتخابهای احساسی مردم و البته بیراهه رفتن در برخی انتخابها ناشی از عواملی است که بررسی برخی از آنها خالی از لطف نیست:
الف ـ انتخاب افراد صرفا بر اساس پیشینهشان و نه وضعیت فعلی آنها.
ب ـ انتخاب افراد بر مبنای شایعات و سخنپراکنیهایی که توسط رسانهها صورت میگیرد که اغلب در تخریب رقیب و تطهیر جریان خود میکوشند.
ج ـ توجه و اعتماد به رسانههای بیگانه که ذهنیتی مسموم درباره آرمانهای انقلابی مردم ساخته و با وارونهنمایی علت مشکلات موجود، افکار عمومی را منحرف میکنند.
قبل از هر انتخاباتی، ترجیعبند فرمایشات امامین انقلاب اسلامی همواره بر حضور پر شور و انتخاب آگاهانه مردم بوده است. حضوری که دشمنشکن بوده و انتخابی که میتواند به عمران و آبادانی کشور منجر شود.
اینبار نیز تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر حضور پر شور مردم برای انتخابات پیش رو بر همان سیاق پای میفشرد که نهایتا حضور قاطع مردم باعث افزایش قدرت بازدارندگی در برابر دشمنان خارجی است و تنها انتخاب آگاهانه آنهاست که میتواند انقلاب اسلامی را به آرمانها و اهدافش برساند. قطعا منطقی نیست که با انتخاب کسانی که آرمانهای انقلاب اسلامی را از مد افتاده، قدیمی، ناکارآمد و مطرود میدانند بخواهیم تا سادهزیستی، توزیع عادلانه ثروت، توجه به ظرفیتهای داخلی، استکبارستیزی و امثالهم را سرلوحه کار خویش قرار دهند.
از اینرو در مدت باقیمانده تا انتخاب رئیس جمهور، فرصتی است تا یکبار دیگر با مشورت عقلایی که میشناسیم، مطالعه پیشینه جریانات و احزاب و افرادی که احتمال حضور دارند، به انتخاب اصلح نزدیک شویم تا مجبور نباشیم دولتةای برآمده را تحمل کنیم و در عوض با همراهی آنها گامةای موثری برای تقویت کشور برداریم.
انتهای پیام/ 112
منبع خبر