نماد سایت مجاهدت

دانشجویان ایرانی خارج کشور: پرچمی که سردار سیلمانی نگذاشت پائین بیاید را بالاتر می‌بریم

جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ – ۱۵:۰۴ دانشجویان ایرانی خارج کشور: پرچمی که سردار سیلمانی نگذاشت پائین بیاید را بالاتر می‌بریم

انجمن‌های اسلامی دانشجویان منطقه آلمان درپی شهادت حاج قاسم سلیمانی تاکید کردند: ما دانشجویان ایرانی خارج کشور عهد می کنیم برگردیم و پرچمی را که سردار سیلمانی نگذاشت پایین بیاید را بالاتر ببریم و لحظه‌ای آن رها نکنیم.

به گزارش حوزه تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، انجمن‌های اسلامی دانشجویان منطقه آلمان در پی شهادت حاج قاسم سلیمانی و همرزمان باوفایش، بیانیه‌ای را صادر کردند.

در بیانیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان منطقه آلمان آمده است:‌

" آنها که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که مانده‌اند باید کاری زینبی کنند." این جمله از معلم شهید انقلاب، دکتر علی شریعتی است، اما شریعتی که آموزه هایش بر تارک انقلاب اسلامی نقش بسته است برای جامعه ایران میراثی باقی گذاشته از حماسه خوانی آنان که در کوچه و پس کوچه های تاریخ درس رشادت دادند نه ورق های تاریخ معاصر.

ما دانشجویانی که سنین جوانی مان را در سال ۱۳۹۸ خورشیدی می گذارنیم خود شاهد تاریخ بودیم. مایی که اگر چه در دفاع مقدس نبودیم مایی اگر چه گردی از معرکه سوریه به پیشانی مان ننشسته اما شاهد زنده رشادت های کسی بودیم که کاری حسینی کرد، پس برماست که لاقل کاری زینبی کنیم تا یزیدی نباشیم.

صحبت از حاج قاسم سلیمانی ست. از تصویر راست قامت او میان سبز پوشان پاسدار اسلام بگوییم؟ از ترکش های سالهای دفاع مقدس؟ یا از سینه ای که کم کم داشت راز گازهای شیمیایی را این اواخر بازگو می‌کرد؟ یا از قنوت نمازش که یک دستش رو به سوی خدا بود و دست دیگرش شاخه گلی از فرزند شهیدی می‌گرفت؟

حاج قاسم تو با ما به راستی چه کردی؟ انگار تو از آسمان ها پایین آمده بودی تا به ما بگویی آنچه مذهب به ما آموخت قصه نبود راه بود. کدام درب خیبر مانده بود که از جایش نکنده باشی؟ کدام کودک یتیم بود که دامانش را از عاطفه پر نکرده باشی؟

تو را شهید کردند و ما گریستیم، گریستیم و گریستیم. اما این اشک ها برای ما چیزی به جز ایمان نیافرید. در روزگاری که دینداری را به روشنفکر نبودن، دگرخواهی را به دور افتادن از مسابقه موفقیت و گمنامی را به انزواجویی تعبیر میکنند تو آن شهاب ثاقبی بودی که آمدی تا بگویی مکتب زنده است، نهضت زنده است و خون میجهد از رگان غیرت قوم.

ابرمرد ایرانی یا سردار اسلام، قاصم جباران یا فاتح دلها، هرچه بودی کلید دار دل آزادیخواهان شدی.
شریعتی به دنبال قهرمان می دوید و سعی می کرد حتی اگر پیدا نکند قهرمانی خلق کند، به راستی شریعتی اگر حاج قاسم را دیده بود چه می نوشت؟

حاج قاسم برای هموطنان عزیران ما در داخل کشور یلی بود که او را تا خاک تشییع کردند. او برای آنان حافظ امنیت بود اما برای ما دانشجویان ایرانی خارج از کشور چه؟ آیا او برای ما هم پیامی داشت؟ برای مایی که انگیزه های تحصیلی و میل به پیشرفت ما را ساکن شهرهایی کرده است که در آن به سختی میتوانیم ریشه بدوانیم چون ریشه های اصلی مان در خاکی دیگر است.

حاج قاسم برای ما پیام های بسیاری دارد. او برای ما علمی ست ایستاده. تصویر او حین قنوت، سکینه اش و اخلاصش پرچمی ست افراشته که مدام به ما نهیب میزند که برگرد. برگرد که اینجا جای تو نیست، برگرد که وطنت به تو احتیاج دارد. ما بعد از شهادتت حاج قاسم عزیز، به تاریخ بلیط برگشت مان فکر میکنیم. تو انگار چنان مهری به ایران داشتی و آن را فریاد کردی که دوری از ایران دیگر برای ما بس است. داغ تو کم نیست، غربت آن را تلخ تر، تلخ تر و تلخ تر می کند.

حاج قاسم پرچم را نگذاشتی پایین بیاید، پرچم را بالا بردی، می خواهیم به تو قولی دهیم که ما دانشجویان ایرانی مسلمان خارج از کشور عهد می کنیم برگردیم و پرچم را سانتی متر به سانتی متر بالاتر ببریم. علم دار ایرانی، پهلوان، رستم دستان، علمت را دست به دست می کنیم اما لحظه ای رها نمی کنیم.

حاج قاسم شهید شد اما برای ما ایرانیان تصاویرش اسطوره ای دیگر را خلق کرد که هر بار به آن نگاه کنیم به خود خیره شویم و بپرسیم ما چرا مثل او نشویم؟ صلابت حاج قاسم، خلوص مهدی باکری و چشم های حاج همت، چه کلکسیونی داریم از مردان مرد، ایران اسلامی. حاج قاسم عزیز از تو متشکریم که خاطره جمعی نسل ما را هم عطرآگین کردی. روحت شاد، یادت گرامی.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط پر بازدید ها پر بحث ترین ها بیشترین اشتراک بازار

اخبار کسب و کار منبع خبر

خروج از نسخه موبایل