روز پنجم مرداد سال ۶۷ صبح زود عباس و بقیه بچهها منتظر دشمن بودند که با تانکهایش بیاید. هرکس هرجوری بلد بود میخواست تلفات از دشمن بگیرد و همه سعی داشتند ستون زرهی دشمن را در دشت پخش کنند تا بتوانند ضربههای کاری بزنند.
هنوز آفتاب بالا نیامده بود که بچهها درگیر شدند. صدها تانک و نفربر در مقابل و از زمین و هوا هم آتش دشمن میجوشید.
هوا به شدت گرم بود و عطش به همراهش داشت. آخر اینکه عباس و چند نفر دیگر از بچههای تخریب در نبردی جانانه در محاصره تانکها قرار گرفتند و در دود و انفجار محو شدند. ۱۰ روزی بود که خبری از آنها نبود. احتمال اسارتشون زیاد بود. بچهها دعا میکردند که خدا عیدیشان را در روز عید غدیر، خبر سلامتی همسنگراشان قرار دهد، اما خبری نشد.
خبر دادند پیکر شهید «عباسیان» و «خانی فرسنگی» پیدا شده، اما از عباس خبری نبود. پیکر شهید «عباس بیات» بیش از دو ماه روی خاک گرم شلمچه جا خوش کرد تا اربعین امام حسین (ع) فرا رسید و پیکر مطهر شهید عباس بیات رخ نشان داد. بالاخره عباس دقیقه ۹۰ جنگ به سعادت شهادت رسید.
در ادامه مصاحبه یکی از خبرنگاران جاضر در جبهه با شهید بیات را میخوانید.
خبرنگار: همینک مصاحبهای داریم با یکی از رزمندگان پر توان اسلام که آماده عملیات سرنوشت ساز است. ضمن تشکر از این برادر میخواهیم خود را معرفی کند و از اینکه آماده این ضربه نهایی هستند احساس خود را بیان کند.
بیات: بنده حقیر عباس بیات از لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع) هستم.
خبرنگار: از اینکه آماده زدن ضربه نهایی به دشمن صهیونیستی هستید، چه احساسی دارید؟
بیات: این حمله انشاءالله حمله سرنوشتسازی است. با توجه به سخنان امام خمینی و مسوولان کشور که از روایات استنباط میشود، کار جنگ دارد به آخر میرسد و با توکلی که رزمندگان اسلام در این عملیات به دست آوردند انشاالله ضربه نهایی را خواهیم زد و روزی با امام به کربلا و بعد به قدس سفر میکنیم.
خبرنگار: نظرتان درباره آینده جنگ چیست؟
بیات: ما در این مسیر بنا به فرموده امام حرکت میکنیم. نمیتوان آینده جنگ را پیش بینی کرد، اما گوش به فرمان امام امت هستیم و پشت ایشان میایستیم. نکته دیگری که هست اینکه حق همیشه پیروز بوده و ما هم، چون یقین داریم در مسیر حق هستیم، میتوانیم پیش بینی کنیم صد در صد پیروزیم و سرانجام کفر، با شهادت ما هم نه، با شهادت آیندگان نابود میشود.
خبرنگار: پیام، صحبت و تذکری دارید بگویید.
بیات: وقتی انسان به این مرحله میرسد که میگویند پیام دهید باید ببیند به چه کسانی پیام میدهد. واقعا من حقیرتر از آنم که چیزی بگویم، اما چیزی هست که دوست دارم بر زبان آورم و آن اینکه گاهی صدای شهدا را میشنویم و ما هم دلمان پر میزند که روزی بارمان را ببندیم و به آنها بپیوندیم، البته که لیاقت نداریم مگر اینکه خدا لطفی کند و دستمان را بگیرد، اگر دستمان را گرفت و برد امیدوارم شهادتمان طوری نباشد که به یک وصیتنامه خواندن و گوش دادن نوار صحبتهایمان ختم شود.
خبرنگار: اگر پیامی به امت شهیدپرور و خانواده دارید بگویید.
بیات: امت این مسیر را پشت سر گذاشتند و ما خجالت زده هستیم. انقلاب زمانی که به سوی حق میرود آسایشی برای نسل اول انقلاب ندارد، نسل اولیهای انقلاب باید همه چیز خود را فدا کنند و از داشتههای خود بگذرند تا انقلابی که با ثمره خون شهدا به دست آمده از دست نرود و الان میبینیم که امت این مسیر را طی کردند و از همه چیز خود گذشتند و از کمکهای مخلصانه دریغ نکردند، میبینیم و میفهمیم در این سختی و فشارهای اقتصادی از امکانات رفاهی و مادی میگذرند و به ما کمک میکنند و این ما را دلگرم میکند. اگر کمکها در حد یک کمپوت به جبههها باشد ارزشمند است و نشان میدهد در جبهه داخلی به پیروزی کامل رسیدهایم و این دلگرمکننده است. انشالله تمام کفر را با یاری امام زمان (عج) از بین میبریم.
انتهای پیام/ ۱۴۱
منبع خبر