به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار تعلیم و تربیت خبرگزاری فارس، سیصد و بیستمین نشست تخصصی کارشناسی اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات ژرفا و جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی با موضوع «بازماندگان از تحصیل در کرونا و ابعاد بحران آموزشی ناشی از کرونا» با حضور صادق ذوفن عضو هیأت اندیشهورز مرکز مطالعات راهبردی ژرفا برگزار شد.
ذوفن اظهار کرد: بازمانده از تحصیل کسی است که دانشآموز مقطع تحصیلی متناسب با سن خود نباشد؛ مطابق قوانین جاری کشور، هر ایرانی باید بین سنین 6 تا 11 سال در مقطع ابتدایی و 12 تا 17 سالگی در مقاطع متوسطه اول و دوم تحصیل کند.
وی افزود: بنابراین اگر فرد در این سنین دانشآموز مقطع مربوطه نباشد، عنوان بازمانده از تحصیل به وی اطلاق میشود؛ همینطور دانشآموزی که پایۀ اول و دوم ابتدایی گذرانده باشد اما در سال چهارم ثبت نام نکند در سیستم آموزشی به عنوان، «ترک تحصیل کرده» شناخته خواهد شد.
آمار قابل تأملی که در دوران کرونا از تحصیل بازماندند
عضو هیأت اندیشهورز مرکز مطالعات راهبردی ژرفا افزود: امسال آمار بازماندگان از تحصیل در دوران ابتدایی حدود 2 میلیون نفر است؛ البته این رقم، آمار رسمی نیست که توسط آموزش و پرورش اعلام شده باشد.
وی اضافه کرد: مبادی غیررسمی معتقدند این رقم در مقایسه با سال گذشته دو برابر شده است؛ مؤلفهای که برای ما در ارائه آمار بازماندگان از تحصیل ارجحیت دارد، دانشآموزانی هستند که جهت آموزش به فضای مجازی دسترسی ندارند.
ذوفن افزود: برآوردهای اولیه حاکی از این است که در حال حضور حدود 5 میلیون نفر از دانشآموزان ایرانی برای ادامه تحصیل به فضای مجازی دسترسی ندارند اما معاون وزیر آموزش و پرورش اخیراً آماری در حدود 3 میلیون دانشآموز را اعلام کرده است؛ به نظر میرسد علت تناقض آمار مبادی رسمی و غیررسمی به دلیل اختلاف ارقام در احراز هویت دانشآموزانی است که در «سامانۀ شاد» فعالیت ندارند.
عدم عضویت در سامانۀ شاد الزاماً به معنای بازماندن از تحصیل نیست
عضو هیأت اندیشهورز مرکز مطالعات راهبردی ژرفا تصریح کرد: حدود 3.5 میلیون نفر از جمعیت 15 میلیون نفری دانشآموزان ایران در حال حاضر در سامانه شاد عضویت نیستند اما این عدم عضویت لزوماً به معنای بازماندن از تحصیل نیست؛ چرا که برخی از مدارس غیر انتفاعی به دلیل زیرساختهای خود، احتیاجی به استفاده از این سامانه ندارند یا برخی مدارس در مناطق دور افتاده به دلیل عدم دسترسی به شبکه اینترنت همچنان از آموزش حضوری استفاده میکنند.
زمینههای اصلی عدم مشارکت همه دانشآموزان در شبکه شاد
این پژوهشگر مرکز ژرفا در ادامه گفت: اصلیترین دلایلی که سبب عدم حضور گروهی از دانشآموزان در شبکه شاد میشود را باید در 3 گذاره جستجو کرد که شامل « عدم دسترسی به وسایل ارتباطی مانند رایانه یا تلفن همراه»، « عدم دسترسی مناسب به شبکه اینترنت» و « امکان پذیرش فرهنگی آموزش مجازی را نداشتن» است.
مزایای آموزش حضوری
ذوفن اظهار کرد: آموزش حضوری دارای محاسنی است که در آموزش مجازی امکان استفاده از آنها وجود ندارد، برخی از این مؤلفهها شامل تحرک است؛ آموزش مجازی تحرک ندارد به همین دلیل سطح یادگیری و تمرکز دانشآموزان کاهش مییابد؛ متاسفانه این مسأله در سلامتی روانی دانشآموزان هم تأثیرگذار بوده است به نحوی که اکنون حدود 25 درصد از دانش آموزان ایرانی دارای افزایش وزن و 6 درصد آنها دچار کمبود وزن هستند.
وی به مؤلفه دیگر با عنوان ارتباط اشاره کرد و گفت: دانشآموزان در آموزش مجازی، امکان برقراری ارتباط مناسب با همکلاسیها و معلمان خود را ندارند که میتواند منجر به عدم رشد مهارتهای اجتماعی در آنها شود.
عضو هیأت اندیشهورز مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، مؤلفه دیگر را مباحث تربیتی عنوان کرد و افزود: نظام آموزشی کشور در آموزش مجازی از نقش «تربیتی» خود غافل شده است؛ عدم حضور دانشآموزان در محیط حقیقی، سبب تمرکز صرف سیستم تعلیم و تربیت کشور در آموزش و بیتوجهی آنها به «پرورش» دانشآموزان بوده است یا دست کم میتوان ادعا کرد که مباحث تربیتی در مقایسه با آموزش بسیار کمرنگ هستند.
وی ادامه داد: نحوۀ حضور دانشآموزان در فضای مجازی برای آموزش نیز مهم است؛ متاسفانه اگر پنجشنبه، جمعه و روز های تعطیل را محاسبه نکنیم، میانگین حضور و استفادۀ دانش آموزان از سامانه شاد در مقایسه با سایر محصولات فضای مجازی فاصلۀ معنا داری دارد که نیازمند توجه بیشتر مسؤولین است.
امکان پرورش دانشآموزان در فضای مجازی وجود دارد
ذوفن بیان کرد: تربیت مجازی با پرورش حضوری تفاوت مبنایی دارد که باید اذعان کرد ما آمادگی کافی برای مواجهه با این تفاوتها را نداشتیم؛ همانطور که برای آموزش مجازی نیز آمادگی کافی نداشتیم اما نباید فراموش کرد که آموزش فقط ساحتی از تربیت است که مراحل آسانتری در مقایسه با آموزش مجازی دارد.
وی افزود: حقیقت این است که نظام آموزش و پرورش کشور حتی در دوران آموزش حضوری نیز با معضلات اساسی متعددی در بحث تربیت دانشآموزان مواجه بود. وزارت آموزش و پرورش با انتصاب معاون پرورشی در واحدهای آموزشی تلاش کرد تا حدودی این خلأ را پوشش دهد.
عضو هیأت اندیشهورز مرکز مطالعات راهبردی ژرفا ادامه داد: هنگامی که آموزش حضوری در مدارس برقرار بود، شاید حدود 95 درصد از توان نظام آموزشی به مباحث تعلیم دانشآموزان اختصاص پیدا میکرد، در حالی که فقط 5 درصد از این زیرساختها صرف پرورش دانشآموزان میشد؛ آماری که دربارۀ فضای مجازی هم صادق است.
وی اضافه کرد: یکی از مصادیق اجرای فعالیتهای پرورشی در بستر پیامرسان شاد، راهاندازی کانال پویشهای دانشآموزی است. استفاده از سامانۀ شاد محاسنی نیز برای دانشآموزان دارد، برای مثال، فردی که در روستا زندگی میکند و پایۀ علمی ضعیفتری در مقایسه با مناطق برخوردار شهری دارد، میتواند از طریق این سامانه به خدمات آموزشی و معلمان مطلوب تری دست پیدا کند.
آموزش مجازی کودکان را وارد یک دنیای ناشناخته کرده است
ذوفن گفت: سابق بر این دانشآموزان حدود 5 تا 7 ساعت از زمان روزانۀ خود را در مدرسه سپری میکردند و در منزل هم مشغول انجام تکالیف روز بعد بودند؛ خستگی ناشی از این فعالیتها سبب میشدکه آنها برای استفاده از بخشهای دیگر فضای مجازی مانند پیامرسانها و شبکههای اجتماعی رغبت کمتری داشته باشند، برای مثال شاید یک دانشآموز در طول شبانه روز فقط 2 ساعت در شبکۀ اجتماعی مانند اینستاگرام حضور پیدا میکرد اما در شرایط کنونی گاهی دانشآموزان طی شبانه روز تا 10ساعت از اینستاگرام استفاده میکنند!
وزارت آموزش و پرورش به تنهایی امکان رفع مشکلات آموزش مجازی را ندارد
عضو هیأت اندیشهورز مرکز مطالعات راهبردی ژرفا افزود: نمیتوانیم ادعا کنیم که وزارت آموزش و پرورش با بدنه گستردۀ خود، شامل حدود یک میلیون کارمند و 15 میلیون مخاطب دانش آموز، امکان ایجاد تغییرات سریع و جدی در مواجهه با مشکلات آموزش فضای مجازی را دارد. علیرغم اینکه وزارت آموزش و پرورش از این امر جلوگیری میکند اما آنها به یاری بخش خصوصی برای رفع معضلات عرصۀ آموزش مجازی احتیاج دارند.
وی ادامه داد: علت این مسأله را میتوان در ترس آنها از هویدا شدن نقاط ضعف سیستم جستوجو کرد، ریشۀ این باور غلط فرهنگی است. دلیلی دیگری که نظام آموزشی برای عدم استفاده از ظرفیت بخش خصوص رغبت نشان نمیدهد، احتیاط آنها برای حفظ اطلاعات دانش آموزان است تا به دست افراد فاقد صلاحیت نیفتد؛ چرا که انتشار اطلاعات خصوصی آنها تبعات جدی در پی خواهد داشت.
مردم باید از نظام آموزش و پرورش ارتقای کمی و کیفی سیستم را مطالبه کنند
عضو هیأت اندیشهورز مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، نقش مردم برای بهبود شرایط کنونی را مطالبه گری عنوان کرد و گفت: به این معنا که مردم از وزارت آموزش و پرورش بخواهند که مجاری قانونی برای کمک رسانی مردمی به سیستم باز کند؛ برای تحقق این مسأله، وزارت آموزش و پرورش باید ساختار خود را سازماندهی کند تا مجموعه های مختلف این وزارتخانه به صورت موازی عمل نکنند. نظام آموزش و پرورش باید مشخص کند که کدام منطق کم برخوردار هستند تا توان گروههای مردمی در غالب گروههای جهادی، بسیج فرهنگی و مواردی از این دست در خدمت ارتقای کیفیت آنها قرار بگیرد؛ البته برای تحقق این مطالبه نیازمند تصویب قوانین لازم و حمایت قضایی از نظام آموزشی نیز خواهیم بود.
مدارس غیرانتفاعی میتوانند نظام آموزشی را در بهبود آموزش مجازی یاری کنند
ذوفن تصریح کرد: مدارس غیرانتفاعی میتوانند نظام آموزشی را در بهبود وضعیت آموزش مجازی همراهی کنند؛ ما در مدارس دولتی سرانه شهریه را محاسبه کردهایم. منکر نمیشویم که برخی از مدارس غیرانتفاعی صرفاً به دنبال انتفاع اقتصادی از فعالیتهای خود هستند اما به موازات آنها واحدهای آموزشی دیگری وجود دارد که فعالیتهای فوق العاده ای در جهت افزایش کیفیت آموزش مجازی انجام دادهاند، نظام آموزشی کشور میتواند از ظرفیت همین مدارس استفاده کرده و خلأهای موجود در سیستم تعلیم و تربیت کشور را مرتفع کند.
بیتوجهی به دانشآموزان مناطق محروم یک خطر بالقوۀ برای کشور است
ذوفن افزود: فاصله گرفتن دانشآموزان مناطق محروم از مسائل آموزشی و تربیتی تبعات بسیار مهمی در پی دارد. برخی از آنها اگر از محیط مدرسه فاصله بگیرند، مستعد ورود به بازار مشاغل کاذب هستند؛ افت ارزش پول ملی ایران نیز مزید بر علت شده است.
خیرین مدرسه ساز به کمک نظام آموزشی بیایند
عضو هیأت اندیشهورز مرکز مطالعات راهبردی ژرفا گفت: آموزش و پرورش برای رفع چالشهای خود در زمینۀ آموزش مجازی نیازمند همکاری خیرین مدرسهساز است. متاسفانه آموزش مجازی آمار سراسری بیسوادی را حدود 2 برابر افزایش داده که تبعات جدی برای کشور در پی خواهد دشت.
انتهای پیام/
منبع خبر