ماجرای اغتشاشات این روزها در حالی سیرنزولی خود را طی میکند که برخی ازجریانهایی داخلی مماس با تحرکات و سرخطهای طراحان آشوب، همچنان دل در گروی بیثباتسازی داشته است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، با توجه به برخی شواهد و مستندات، طی سالیان گذشته برخی به بهانههای پژوهش اقدام به هستهسازی میکردند، از فروپاشی اجتماعی سخن به میان میآوردند و همزمان با ماموریت خود برای تشکیل هستههای تماس در داخل، در آنسوی مرزها نیز به گفتگو مینشستند که با تولید مسائل مختلف و ضمیمه کردن تحریمها بر اساس کاهش مقدورات و منابع، برخی ناکارآمدیهای داخلی را به سیاستهای کلان و راهبرد اصولی جمهوری اسلامی مرتبط کنند.
اینان اگر پیش از اغتشاشات فرمول «هستهسازی، تولیدمسأله، مطالبهسازی، تولید هیجان، اغتشاش، اعتصاب و تحصن» را صورتبندی میکردند، در دوران اغتشاش نیز همین رویه را دنبال کردند و با ترمیم برخی آسیبهای پیشین خود، این بار با نبردی هیبریدی به میدان آمدند و با ساختاربخشی و سودهی به هرآنچه قابلیت و ظرفیت بهرهبرداری داشت، لیدرهای میانی و عالی تعریف و تفسیر کردند. هم اکنون نیز موارد دیگری را نیز هدف گرفتهاند تا به تناسب اقتضائات، حوزههای دیگری را برای تولید بیثباتی فعال کنند.
در این اغتشاشات، اما کاملا روشن و واضح است که طراحان آشوب در ابتدا با دو بازوی سلبریتیها و بلاگرها عملیات کردند و با هدف گرفتن اذهان و ترور حقیقت، ادعای پایان جمهوری اسلامی را فریاد زدند و کوشیدند اقلیت آشوبگر را اکثریتی عظیم بازنمایی کنند.
طراحان آشوب که طی سالیان گذشته به کرات تاکید میکردند، نظام جمهوری اسلامی ۴۰سالگی خود را نخواهد دید، برای متمایز کردن این دور از آشوبها کوشیدند:
الف- فضای شبکههای اجتماعی را تسخیر و برخی سلبریتیها را بلندگوهای داخلی خود تعریف کنند.
ب- با محوریت بنیاد دفاع از دموکراسی که وابستگی به رژیمصهیونیستی دارد، همزمان تحریمها را شدت داده و بکوشند شرایط حاصل از تحریمها را به نارضایتیهای اقتصادی وصل کنند.
ج- با وارد کردن هستههای عملیات که خشونت در دستورکارشان بود، تولید هراس و نزدیک بودن پایان جمهوری اسلامی را برجسته سازند.
د- این جریان همچنین کوشید به اینهمانی شرایط کنونی با شرایط اواخر دوره پهلوی پرداخته و تلاش ویژهای داشته باشد تا زمینهای با عنوان کشتار ۱۷ شهریور را عملیاتی سازد.
ه- طراحان آشوب به دنبال شکلدهی به طرح میدان میلیونی برای کثرتنمایی و تولید امیدبخشی برای مخالفان نظام داشتند؛ مدلی آزموده در آمریکای لاتین.
و- آنان میکوشیدند تا با بیاعتبارسازی نهادها و ارگانهای حاکمیتی به ویژه در حوزه امنیتی، به زعم خود شجاعت مدنی تولید کنند.
ز- تلاش برای ایجاد اعتصاب در بازار و پیوند زدن اعتراضات اقتصادی به آشوبهای اخیر، یکی دیگر از اقداماتی بود که از سوی طراحان آشوب با شکست مواجه شد.
از جانب دیگر، اما در شرایطی که تولید آگاهی اجتماعی موجب شد بخش عمدهای از برنامههای آشوبگران با شکست مواجه شود، سیستم نیز بنا را بر اصلاح برخی شیوههای حکمرانی گذاشته و با به رسمیت شناختن اعتراضات، پایانی بر آشوب و ساخت ایرانی قویتر از گذشته را محقق سازد. اما شیوه رفتاری و راهبردی برخی غربگرایان داخلی نشان میدهد آنان جامعه بدون آشوب را نه تنها تاب ندارند، بلکه میکوشند به انحای مختلف ضمن تولید رفتارهای رادیکال و پهلو گرفته در زمین آشوب، برنامههای سیاسی خود را پی بگیرند.
اینکه برخی از این غربگرایان با اهرم بعضی سلبریتیها محکومیت و اعدام قدارهکشان و ناامنکنندگان جامعه را برنتابیده و سعی در تولید گزاره جلاد مظلوم دارند، نشان میدهد که نخست، جریان غربگرا تحت هیچ شرایطی قائل به تمییز دادن اعتراض از آشوب نیست. دوم، میکوشد همچنان بر گزاره دروغ کنش کرده و تولید گزارههای جعلی کند. سوم، میکوشد در شرایطی که آمریکا پیامهای پنهانی برای مذاکره ارسال میکند، پرونده حقوق بشری علیه ایران را فعال کند. چهارم، تلاش دارند با پناه گرفتن رسمی شعار «زن، زندگی و آزادی»، آن را دستاویز خود برای جریان انتخابات آتی قرار دهند.
در پایان باید گفت، اگر نظام اعتقاد به شنیدن اعتراض داشته و در مسیر اصلاح برخی شیوهها میکوشد و از جانب دیگر مماشات را تا آگاهی یافتن جامعه در دستورکار خود قرار میدهد، اما جریانهای غربگرایی هستند که از سویی به دروغ بزرگ متوسل میشوند و تمایز آشوب و اعتراض را به حاشیه برده و از جانب دیگر با تولیدمحتوا برای برخی سلبریتیها، میکوشند از بلندگوی آنان مسیری به منظور راه یافتن به قدرت برای خود بسازند. اما دریغ از فهم اینکه نه اعتبار در راس دارند و نه نقدینگیای در بطن و متن جامعه؛ لذا هر گام اپوزیسیون محوری را تایید میکنند تا کامی از قدرت گیرند، آن هم در شرایطی که بارها التزام نداشتن خود به قانون را شفاف و روشن به نمایش گذاشتهاند.
منبع : جام جم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است