سبک نوین سرلشکر شهید حسن باقری در دفاع مقدس

سبک نوین سرلشکر شهید حسن باقری در دفاع مقدس


سبک نوین سرلشکر شهید حسن باقری در دفاع مقدسبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرلشکر شهید «غلامحسین افشردی»، مرد بزرگی که سرو‌ها و شقایق‌های دشت خوزستان او را «حسن باقری» می‌خوانند، از استراتژیست‌های نظامی بود که افکار و دست‌نوشته‌هایش، نشان‌دهنده بخشی از حقیقت و عصاره تاریخ جنگ ایران و عراق در سه سال نخست و نیز تبیین‌گر شالوده اصلی استراتژی جنگ در این دوره است، زیرا در این دوره، ابداعات و روش‌های نو، از تکنیک و تاکتیک گرفته تا شیوه‌های نظامی پیچیده و بلندمدت و راهبردی به ظهور می‌رسد که بخش مهمی از آن مرهون تراوش‌های فکری و ژرف‌اندیش این متفکر نظامی است.

ابداع واحد اطلاعات – عملیات رزمی

هم زمان با حضور سپاه در جنگ و شکل‌گیری هسته‌های اولیه مدیریت دفاعی – انقلابی، شهید باقری که از ویژگی‌های بارزی مانند ژرف‌اندیشی، قدرت تجزیه‌وتحلیل، دیانت محکم و استوار و تلاش وافر برخوردار بود، فعالیت خود را برای بنیان‌گذاری قلب سازمانی نظامی یعنی – واحد اطلاعات عملیات رزمی – آغاز کرد. سپس به بررسی آرایش دفاعی، استحکامات احداث‌شده و استعداد دشمن در تمامی خطوط و محور‌های عملیاتی می‌پرداخت.

قبل از ایجاد این واحد نظامی در جنوب، اطلاعات جسته‌وگریخته‌ای از دشمن به دست فرماندهی می‌رسید، بنابراین نمی‌شد روی این اطلاعات پراکنده و بعضاً مرده حساب باز کرد و یا تصمیمی گرفت. در طرح‌ریزی‌ها همیشه یک پای جنگ می‌لرزید. از سه حمله منظم و بزرگ در جنوب بهره‌ای برده نشد. بخش مهمی از عیوب و نقایص طرح‌ها، در نداشتن اطلاعات درست از زمین و دشمن بود.

شهید باقری با این کار توانست این ضعف را حل کند. یکی از ارکان مهم جنگ (رکن ۲) را در سپاه پاسداران و نیرو‌های بسیج مردمی پایه‌ریزی کند که مثل بازوئی پرتوان در خدمت فرماندهان قرار گرفت و سبب شد که امور شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات به‌عنوان یکی از نقاط قوت نیرو‌های خودی به‌حساب بیاید.

وی با کار مستمر و استفاده مؤثر از نقشه‌ها و عکس‌های هوائی، به شناخت عمیقی نسبت به عرصه نبرد و نقاط ضعف و قوت دشمن دست یافت و با بررسی و تجزیه‌وتحلیل از شرایط سیاسی کشور – که رئیس‌جمهور وقت (بنی‌صدر) به دلیل ناکامی در آزادسازی مناطق اشغالی ایجاد کرده بود – به عرصه طراحی سازمان رزم، ارتقا و دستیابی به سطوح عالی فرماندهی و هدایت عملیات پای نهاد.

وی معتقد بود: «این جنگ فرصت طلائی بسیاری جهت رشد استعداد‌ها به ما داده است. نیرو‌های ما با توجه به بعد انقلابی که دارند، چشم و گوش بسته تابع قانون‌های از خارج آمده نیستند. می‌توانند از قالب‌های پیش‌ساخته خارج شوند و با فکر سازنده خویش، روش هائی ابداع کنند که دشمن نتواند به‌سادگی و با این نیرو‌ها به دفاع مقابل آن برخیزد.

تفکر شهید باقری درباره واحد اطلاعات عملیات رزمی و نقش ویژه‌ای که برای آن قائل بود، بسیار اهمیت دارد. ایشان که بنیان‌گذار و معمار اصلی واحد اطلاعات عملیات به شکل پویا و نوین آن بود، تا جایی که از او به چشم فرماندهی سپاه در میدان جنگ نام برده می‌شد؛ ایشان توانست با بکار گیری دقیق این ابزار – که رکن اساسی سازمان رزم است – نقاط عطف زیادی در جنگ ایجاد کند که در رأس آن‌ها، شکستن تابوی ایجاد شده در ذهن رئیس‌جمهور وقت – بنی‌صدر – بود؛ برداشت غلطی که به دلیل تحریک سیاسی افکار عمومی از تخصص ارائه می‌شد و در عمل به اختلاف بین ارتش و سپاه دامن می‌زد.

سیاست بنی‌صدر در تعارض با امام (ره) و طیف منتسب با ایشان بود و با تقابل دروغین تخصص و تعهد، سعی در پیشبرد اهداف خود و طرد یاران و پیروان امام (ره) داشت. بر همین اساس در جبهه نیز این سیاست را به‌صورت یک‌جانبه‌گرایی، یعنی کنار گذاشتن مدیران انقلابی – دفاعی سپاه در تصمیم‌گیری‌ها اعمال می‌کرد و در مخیله او نمی‌گنجید که این مدیران بتوانند بن‌بست جنگ را بگشایند.

درخشش خیره‌کننده حسن باقری

شهید «داود کریمی» فرمانده وقت ستاد عملیات جنوب، درباره ظهور کارگشای شهید باقری در اتاق جنگ تعیین‌شده از سوی بنی‌صدر چنین می‌گوید: «امام به تیمسار فلاحی و ظهیر نژاد اعلام می‌کنند که من سوسنگرد را می‌خواهم. سپس صبح همه دربه‌در دنبال این بودند که سپاه به اتاق جنگ بیاید، مدتی بود ما را راه نمی‌دادند. در آنجا همه نشسته بودند، آیت‌الله خامنه‌ای هم تشریف داشتند، من کنار ایشان نشستم. آقای ظهیر نژاد (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش) هم ده‌دقیقه‌ای در وسط اتاق قدم می‌زد. همه منتظر تصمیم‌گیری او بودیم. یک‌دفعه با صدای بلند فریاد زد رکن ۲، سرهنگی داخل آمد و احترام نظامی گذاشت و گفت بله قربان. گفت برو پای نقشه، وضعیت دشمن را برای ما بگو. او رفت، بیشتر از این‌طرف – جبهه خودی- می‌گفت. خدا رحمت کند هرچه آقای ظهیر نژاد می‌گفت برو جلوتر (درباره وضعیت خطوط مقابل، یعنی دشمن) او نمی‌رفت. سرانجام آقای ظهیر نژاد عصبانی شد و گفت برو بنشین. در این لحظه من فریاد زدم رکن دو، حسن باقری خدابیامرز گفت: بله حاجی، گفتم برو پای نقشه. جوان بیست، بیست‌ودوساله‌ای پای نقشه رفت، با آن جوی که در آن جلسه تمامی سران نظامی کشور، نماینده امام، شهید چمران و … هم بودند. وی یکی، یکی محور‌ها را توضیح داد و سریع از نیرو‌های خودمان گذشت و به سراغ عراقی‌ها رفت. در مورد راهکار‌ها گفت که از کی می‌توان چه‌کار‌هایی انجام داد. اصلاً جو جلسه کاملا عوض شد. حسن تمامی توضیحات و اطلاعات را داد و قرار شد که عملیات آغاز شود.»

برآورد اطلاعاتی از دشمن

یکی از محور‌های اصلی در دست‌نوشته‌های شهید باقری، موضوع برآورد اطلاعاتی از دشمن و شناخت خطوط دفاعی آن است. وی می‌گفت: «یک نکته که باید مشخص کنیم این است که خود بحث اطلاعات هدف است. بکوشید این را در ذهنتان جای دهید که اطلاعات، هدف واسطه نیست، بلکه خود هدف اصلی است. نخستین نکته‌ای که یک فرمانده در عملیات بدان نیاز دارد، اینکه از جوانب خودش اطلاع داشته باشد. تا وضعیت کلی خود را ندانید، نمی‌توانید اطلاعاتی جمع‌آوری کنید؛ بنابراین، یک موضوع، آگاهی از وضع خودی و دشمن و موضوع دوم دانستن نقاط ضعف و قوت دشمن است.»

نقش کلیدی شهید باقری در عملیات‌ها

از دیگر ابعاد برجسته شهید باقری، نقش کلیدی و همه‌جانبه وی در هماهنگی واحد‌های ستادی، برآورد اطلاعاتی و طراحی پیش از عملیات و حضور با قدرت وی در هدایت عملیات بود که جامعیت این نخبه نظامی را ثابت می‌کند.

تکیه‌بر اصل تمرکز قوا و تجزیه قوای دشمن

وی معتقد بود: «اصل تمرکز قوا، یکی از اصول غامض و تعیین‌کننده در یک عملیات گسترده است. نقطه مقابل آن، اصل تجزیه قوای دشمن است که در بحبوحه عملیات و برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین‌شده در طرح مانور، اگر یک فرمانده مقتدر به‌خوبی از آن سود ببرد، می‌تواند موفقیت را به سود جبهه خودی رقم بزند.»

نبوغ شهید باقری در عملیات بیت‌المقدس

او این تاکتیک را در عملیات بیت‌المقدس عینیت بخشید و در مرحله دوم این عملیات، پس‌ازآنکه نیرو‌های خودی، روی جاده اهواز خرمشهر در ۳۵ کیلومتری زیر «گرمدشت» استقرار یافتند و عراق نیروی ایران را در مسیر این جاده، در مقابل خرمشهر، یعنی ناحیه شمالی جاده اهواز-خرمشهر مشاهده می‌کرد، ناگزیر اصل را بر تمرکز قوای خود قرار داد.

در این شرایط نیرو‌های خودی در تحقق آرزوی دیرینه خود یعنی آزادسازی خرمشهر بسر می‌بردند و موقعیت را برای ورود به خرمشهر به دلیل نزدیکی به آن بسیار مناسب و مغتنم می‌شمردند. اما حسن به‌مثابه یک استراتژیست نخبه، در بکار گیری تاکتیک یاد شده گفت: «اگر قوای ما به‌طرف مرز حرکت کند و خط دژ را تصرف نماید؛ سه فلش عمده از حرکت‌ها در ذهن تئوریسین‌های عراقی متبادر می‌شود: ۱- حرکت ما به‌سوی بصره؛ که مرز تا بصره؛ چیزی در حدود ۱۵ کیلومتر بوده و تهدید عمده‌ای برای شهر بصره می‌باشد. ۲-دور زدن دشمن در منطقه شلمچه و ورود به خرمشهر ۳- با رسیدن به مرز عملاً عقبه دشمن در منطقه «هویزه» تهدید می‌شود.

به‌این‌ترتیب دشمن بخش عمده‌ای از نیرو‌های خود را از حالت تمرکز در منطقه خرمشهر خارج نموده و با جابجایی، آن‌ها را در مقابل ما یعنی خط مرزی قرار داد. در واقع تمرکز قوای دشمن در خرمشهر به تجزیه قوا مبدل شد و دشمن از منطقه هویزه نیز عقب نشست و آرایش جدیدی را برای دفاع از شهر بصره سامان داد؛ بنابراین مشخص می‌شود که چقدر این تدبیر در تسهیل آزادسازی خرمشهر مؤثر افتاد.

بی‌جهت نیست که سرلشکر غلامعلی رشید در وصف حسن باقری می‌گوید: «ما از نظر تدبیر عملیاتی، واقعاً بعد از آقا محسن، کسی را مثل حسن نداشتیم، آن‌هم کسی که هم تدبیر کند و هم بر تدبیرش در صحنه عمل نظارت نزدیک داشته باشد، ما چنین کسی را نداشتیم.»

حضور در صحنه عملیات و ارزیابی شرایط

شهید حسن باقری غالباً یک تا دو ساعت پس از هدایت اولیه عملیات، در خط نبرد حضور می‌یافت و خود شخصاً وضعیت خطوط تصرف‌شده را با اهداف از پیش تعیین‌شده کنترل می‌کرد و نقاط ضعف، مانند توقف پیش از دستیابی به اهداف و ایجاد رخنه عملیاتی دشمن را روی نقشه مشخص، عملکرد واحد‌های رزمی و یگان‌ها را در خط ارزیابی و دستورالعمل لازم را ابلاغ می‌کرد.

نقش شهید باقری در عملیات فتح‌المبین

در این نبرد بزرگ نیز تصرف تنگه «رقابیه» و سقوط ارتفاعات ابوصلیبی خات (رادار)، سبب انهدام و به اسارت درآمدن لشکر ۱ مکانیزه تقویت‌شده عراق با چهار تیپ تحت امرش شد که موفقیت حاصله در این دو محور (قرارگاه‌های فتح و نصر) را باید نتیجه اطلاعات دقیق از وضعیت زمین و آرایش دشمن دانست که توسط گروه‌های شناسایی زیر نظر شهید باقری به‌دست‌آمده بود.

قدرت بالای روان‌شناختی و استعدادیابی شهید باقری

او بیش از همه به وضعیت بسیجیان می‌اندیشید و برای اوضاع روحی-روانی آن‌ها، به‌ویژه هنگام عقب‌نشینی، اهمیت ویژه‌ای قائل بود. وی دراین‌باره در عملیات رمضان چنین می‌گوید: «در عقب‌نشینی، خودمان ایستاده بودیم که تمامی بچه‌ها عقب‌نشینی داشته باشند. یکی دو بار هم عده‌ای از بچه‌ها عقب مانده بودند. اما می‌بینید؛ بسیجی نمی‌تواند عقب بیاید، بسیار سخت است، یعنی وقتی می‌خواهد به عقب بیاید، همه ایدئولوژی او بمباران می‌شود.»

این حساسیت و ژرف‌اندیشی، نشان از عمق نگاه و اهمیت روان‌شناختی نیرو‌های رزمنده نزد شهید باقری داشت.

در این خصوص سرلشکر غلامعلی رشید می‌گوید: «وقتی بنا بود کسی با او کار کند، خط کاری برای وی مشخص می‌کرد و نکات منفی را متذکر و نکات مثبت را تقویت می‌کرد و فرد را به‌موقع تشویق می‌کرد. افرادی که با او کار می‌کردند، ساخته می‌شدند. فردی که زیر دست او کار می‌کرد، از پیشرفت کار خودش لذت می‌برد و رشد می‌کرد، چون تیزبین بود و محاسن فرد تازه‌وارد را بهتر از دیگران می‌فهمید. خیلی از کادر‌های جنوب و مخصوصاً مسئولین اطلاعات -عملیات و بعضاً فرماندهان، شاگردان او بودند. حسن باقری نه‌تن‌ها یک فرمانده و استاد، که یک رجل کهنه‌کار جنگ بود که در تمام ابعاد نظامی باتجربه و ماهر شده بود.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید