گروه بینالملل دفاعپرس – سعید شهرابی فراهانی تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت: همین چند روز قبل بود که نفتالی بنت از تغییر رویکرد رژیم صهیونیستی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران خبر داد و وعده کرد دیگر به زدن نیابتها و اضلاع جبهه مقاومت در منطقه برای پاسخ دهی به اقدامات جمهوری اسلامی اکتفا نداشته و مستقیم در داخل ایران عمل خواهد کرد و ضمناً نشان داد که چه فشار بزرگی بر روی لایههای عمیق و پنهان کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی متراکم شده است.
ولی مگر ایران چه کار کرده است که بنت و رژیم صهیونیستی این گونه آشفته شده و تیغ دور سر میچرخانند؟ به خاطر جدل آمیز بودن؛ پاسخ دهی به این پرسش به مخاطبان گرامی واگذار میشود لیکن یکی از مشهورات این است که صهیونیستها نیاز دارند برای تکمیل عروسکگردانیهای گاه و بیگاهی که مدعی گریز هستهای ایران میشود، خود نیز نقشی را ایفا کنند تا کلیت داستان باورپذیر باشد و بتوانند بهانه لازم را برای اجماع و صف بندی منطقهای در برابر ایران فراهم نمایند.
نگارنده پیش از این، درباره نبرد اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی در منطقه خاکستری توضیحاتی داده و لذا از تکرار آن مباحث صرف نظر میشود. حال آنچه که به یقین میتوان گفت این است که وضعیت طرفین دیگر از شرایط جنگ سرد خارج شده و درگیری در حال تشدید است. از این رو سربازان گمنام حضرت، ولی عصر (عج) باید خود را برای تمامی گزینهها مهیا کنند و البته به غرولندهای مکرر وادادههایی که چنگ و دندان نشان دادن جنایتکاران را تقصیر جمهوری اسلامی ایران میدانند؛ اعتنا نکنند، زیرا این افراد جز گل زدن به دروازه خودی و هو کردن دستگاههای اطلاعاتی کشور، هنری ندارند. بماند که بعد از پیروزی در نبردها هم طلبکارند و ادعای غنیمت دارند! جالب است که بدانیم سرویسهای اطلاعاتی بیگانه یا همان سه قلوهای شرور یعنی موساد، MI۶ و سیا؛ روی این گروه خیلی حساب کرده و مشغول توجیه دستورالعملهای جنگ روانی توسط رابطین آنها هستند؛ غافل از اینکه … در نبرد منطقه خاکستری – اغلب و نه همیشه – زد و خوردها متوالی، نزدیک به هم و همچنین شامل مراحل و راندهایی است که به لحاظ طول زمان محدود هستند؛ مجموع راندها برنده نهایی را مشخص میکنند و نه فقط پیروزی در چند تا از آنها. چه بسا یک طرف چند راند متوالی زیر ضربه برود و عقب بنشیند و ناگهان در یک راند و در یک اقدام؛ تمام دورهای گذشته را جبران کند.
علت چنین شرایطی تا حدود زیادی قابل درک است: وارد شدن به نبرد منطقه خاکستری یک گزینه اجبارآمیز برای همه طرفها است، زیرا بازیگر آغازگر نبرد منطقه خاکستری اگر میتوانست وارد فاز عملیات نظامی بشود، میشد و همچنین اگر میتوانست فقط به عملیات پنهان بسنده کند، داخل مهلکه ابهام آلود و پر از ریسک منطقه خاکستری نمیگردید. بدیهی است که طرف دیگر نیز دست روی دست نمیگذارد و به ناچار برای مهار تهدیدات حریف؛ متقابلاً وارد منطقه خاکستری میشود.
ذکر این نکته برای خوانندگان ارجمند ضروری است که هدفگیری عمده سرویسهای اطلاعاتی کلوپ شرارت در این مرحله؛ بر فروپاشی توان اطلاعاتی – امنیتی جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت متمرکز خواهد شد تا با تضعیف آخرین خاکریز و همنشینی نود با صد؛ عقبه خط مقدم را متلاشی و نیروها را در سراسر میدان نبرد منطقه خاکستری سردرگم و مجبور به توقف و انفعال کند. قسمت اعظم این فرایند؛ متوجه ذهن و روحیه یا همان جنگ روانی است – که این روزها توسط کارشناسان، متخصصان و حتی طی سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در مرقد امام راحل (ره) مورد تاکید بیش از پیش قرار گرفته است -، چون وقتی ذهن انطباق و پذیرش شرایط محیطی را از دست میدهد؛ در اراده و جهتگیریها دچار اختلال و تردید شده و قادر نخواهد بود تحرک درستی داشته باشد و حتی ممکن است اصطلاحاً کپ کرده و مات شود. نگارنده قصد رجزخوانی ندارد و اقتضای تحلیل منطقی نیز مطالب هیجانی نیست، ولی صهیونیستها، همکاران و پیمانکاران آنان در خطوط نفوذ و نفاق در حال ارتکاب همان خطاهای فرعون و هامان و جنودهما هستند بدون اینکه متوجه باشند چه میکنند! منطقه خاکستری یک زمین مسلح است که مانند شطرنج؛ برداشتن هر قدم در آن، نیازمند محاسبه، تحلیل، ارزیابی و البته صبوری و ذکاوت است. قواعد این نبرد، نسبتی با جوّگیری، شتابزدگی، «حرکات کورمال» و آزمون و خطا ندارد. هر اقدام نابجا و اشتباهی، مورد بهرهبرداری سهقلوهای خبیث قرار میگیرد تا ضربات خود را دقیقتر و کاریتر بر پیکره مردم ایران اسلامی وارد کنند.
به باور برخی کارشناسان؛ راس هرم امنیتی صهیونیستها دارد با دست خودش، قبر خود را میکَند! آنها اگر چه مترصد به جوش آوردن خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ ایران و بویژه پایتخت هستند، ولی از تامین امنیت بیخ گوش و زیر پایخود عاجزند؛ بیشتر از جامعه اطلاعاتی ایران و اضلاع محور مقاومت تحت فشار هستند و ضربهپذیرتر! یاران حاج قاسم این توانایی را دارند که زمین مسلح منطقه خاکستری را تا روی میز شخص نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس؛ گسترش دهند.
راستی! کسی چه میداند: شاید مرحلهای مهمی از انتقام و تقاص پس دادن قاتلان حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس، حسین پورجعفری و سایر شهدای بامداد خونین فرودگاه بغداد؛ به هزینه همین خطاهای صهیونیستها رقم بخورد!
در پایان مناسب است تا سرانجام نبرد تحمیلی صهیونیستها علیه جبهه مقاومت در نبردهای منطقه خاکستری را از بیان نورانی حضرت یعسوب الدین و امیرالمومنین امام علی (صلوات الله علیه) خطاب به فرزند برومندشان حضرت امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) بخوانیم: کسی را به مبارزه مَطَلَب، و اگر تو را به مبارزه خواستند قبول کن، چرا که خواهان مبارزه ستمکار است، و ستمکار افتاده بر خاک است. (حکمت ۲۳۳ نهجالبلاغه)
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است