سردار قاسم صادقی از نیروهای گروه فدائیان درباره این شهید اظهار داشت: شهید حبیبالله، سال ۱۳۵۸ دکترای انفورماتیک خود را دریافت کرد. او پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران برگشت.
محمدعلی، فرهنگ غرب را با خود به ایران نیاورد. همچنین تمام دغدغهاش انجام کار و خدمت به مستضعفین بود. در روزهای نخست جنگ، خودش را به خرمشهر و آبادان رساند و به یاری جمعی از رزمندگان دفاع جانانهای کرد و دشمن را از اشغال آبادان مایوس کرد.
با ایجاد خط پدافندی، مسئول خط شد. شبها خودش در سنگر کمین، نگهبانی میداد. زمانی که دشمن سر چند رزمنده دانش آموز را در سنگر روباهی از تن جدا کرد، دکتر دیگر اجازه نداد بچهها شبها نگهبانی بدهند؛ لذا به بچهها میگفت: «من پست نگهبانی شما را با صد صلوات برای سلامتی امام و شما میخرم.»
از ساعت ۱۲ شب تا خود صبح پشت خاکریز نگهبانی میداد و دائم ذکر میگفت. حوالی صبح به سمت دستشوییها میرفت و آفتابههای خالی را پر میکرد. در این چند ماه با بچهها به گونهای برخورد میکرد که بچهها خیال میکردند هم سطح خودشان است و با بچهها خاکی زندگی میکرد، ظرف غذا و لباسها را میشست.
وی اعتقاد داشت در جبههها اگر این کارها را برای خدمتگزاری در جامعه کردیم، لیاقت داریم و لا غیر. در نهایت هم در نگهبانی از اسلام و ایران در دشت ذوالفقاری آبادان در تاریخ سوم دی ۱۳۵۹ بر اثر ترکش خمپاره دشمن از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید.
همسرش برای تحویل پیکرش به منطقه عملیاتی آمد. وی پیکر پاک شهید را به تهران آورد و در بهشت زهرا (س) قطعه ۲۴ ردیف ۴۹، شماره ۴۲ به خاک سپرد.
اکنون ایستگاه متروی «حبیبالله» در خیابان آزادی تهران به نام این شهید بزرگوار است، ولی تقریبا اکثر مردم از سرگذشت زندگی این شهید بزرگوار اطلاعی ندارند.
انتهای پیام/ 118
منبع خبر