نماد سایت مجاهدت

ضعیف‌ترین دولت‌ها و مجالس کدام‌ بودند؟

ضعیف‌ترین دولت‌ها و مجالس کدام‌  بودند؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس پلاس، در شماره ۲۰ ام «انتخابات پلاس» به بررسی یک مسئله تاریخی در انتخابات‌های گذشته پرداخته‌ایم.

در گزارش ۱۹ ام انتخابات پلاس توضیح دادیم که انتخابات‌های ریاست جمهوری پیش از سال ۷۶ بیشتر رقابت میان چهره‌ها بود نه رقابت جناح‌های سیاسی. برای مرور کوتاه بد نیست یادآور شویم در سال ۶۸ آقایان هاشمی رفسنجانی و عباس شیبانی به عنوان نامزدهای تایید صلاحیت شده انتخابات وارد رقابت شدند که در چنین شرایطی فضای رقابت جناحی وجود نداشت. در سال ۷۲ هم شرایط به همین نحو بود. هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور مستقر در کنار سه نامزد دیگر یعنی جاسبی، طاهری و توکلی تایید صلاحیت شدند که باز فضای انتخابات بیشتر به سمت رقابت چهره ها سوق پیدا کرد.

از سال ۷۶ انتخابات به سمت رقابت جناحی سوق پیدا کرد. ناطق نوری به عنوان نامزد جریان راست سنتی و خاتمی به عنوان نامزد اصلی مجمع روحانیون و جناح چپ وارد رقابت شدند. پس از انتخاب خاتمی به عنوان رئیس جمهور یک جهش سیاسی در جناح چپ رخ داد و جریان دوم خرداد یا همان اصلاحات پدید آمد و از همان ابتدای دولت خاتمی فضای کشور درگیر تحرکات این جریان شد. حتی انتخابات مجلس ششم که به فاصله حدود دو سال پس از آغاز به کار دولت خاتمی شکل گرفت به طور کامل در اختیار جریان اصلاح طلب قرار گرفت.

همچنین در گزارش ۱۹ ام انتخابات پلاس توضیح دادیم که بر اساس نتایج سه نظرسنجی معتبر از مردم ایران مهمترین مولفه‌ای که باعث مشارکت مردم می شود مسئله «موثر دانستن انتخابات» توسط مردم است. در تبیین این مولفه باید گفت تجربه انتخابات‌های گذشته برای مردم مهم است. مردم اینگونه فکر می‌کنند که اگر انتخاب قبلی ما توانست تغییر مثبتی ایجاد کند پس این دوره انتخابات نیز می‌تواند تاثیر مثبتی داشته باشد و اگر انتخاب قبلی ما چندان به حال عموم جامعه تاثیر مثبتی نداشت پس احتمالا انتخاب جدید نیز چندان موثر واقع نمی‌شود.

پس یکی از راهکارهای تعیین کارآمدی از نظر مردم را می‌توان میزان مشارکت مردم پس از پایان دوره مدیریتی یک دولت یا یک مجلس در نظر گرفت. بر این اساس می‌توان یک رتبه‌بندی انجام داد و نشان داد کدام دولت و کدام مجلس ضعیف‌ترین دوره مدیریتی را در کشور داشته‌اند.

ضعیف‌ترین دولت کدام است؟

حالا می‌خواهیم این مؤلفه  را در انتخابات‌های ریاست جمهوری و مجلس بررسی کنیم. به نمودار زیر توجه کنید:

انتخابات ریاست جمهوری

این نمودار میزان مشارکت مردم در انتخابات‌های ریاست جمهوری را از سال ۷۶ تا سال ۹۶ نشان می‌دهد. طبق نمودار، مشارکت مردم از ابتدای دولت خاتمی تا انتهای آن حدود ۱۷ درصد کاهش داشته است. از سال ۸۴ تا سال ۹۲ هم مشارکت حدود ۱۰ درصد افزایش پیدا کرده است. در دولت اول روحانی هم مشارکت مردم تغییری نکرده و البته هنوز مشارکت امسال مشخص نشده است و نمی‌توان نسبت به نتیجه آن اظهار نظر کرد.

جالب آنکه پس از دولت نهم شاهد افزایش مشارکت بسیار بالا هستیم. در این ۴ سال مشارکت بیش از ۲۰ درصد افزایش پیدا می‌کند و از حدود ۶۳ درصد به ۸۵ درصد می‌رسد. البته شاید چندان منطبق بر واقع نباشد که بخواهیم مشارکت سال ۸۸ را صرفا بر مبنای عملکرد دولت نهم تحلیل کنیم چون در آن سال دوقطبی شدید احمدی‌نژاد-موسوی و همچنین ویژگی‌های شخصی خود احمدی‌نژاد و فضای کلی حاکم بر انتخابات یک جو متفاوتی را ایجاد کرده بود. در هر صورت یکی از مولفه‌های موثر را در سال ۸۸ می‌توان عملکرد دولت نهم در نظر گرفت. پس از دولت دوم احمدی نژاد این مشارکت کاهش پیدا کرده و به حدود ۷۳ درصد می‌رسد. 

طبق مدل تحلیل مشارکت بر اساس کارآمدی می‌توان گفت موفق‌ترین و کارآمدترین دولت طی این سالها دولت اول احمدی‌نژاد است. از طرفی ضعیف‌ترین دولت تاکنون دولت دوم خاتمی بوده است. البته دولت اول روحانی نیز کم از دولت خاتمی ندارد. 

ضعیف‌ترین مجلس کدام است؟

فضای انتخابات مجلس نیز به همین روال است. نمودار مشارکت مردم در انتخابات های مجلس را نیز مشاهده بفرمایید:

انتخابات مجلس

نمودار بالا نشان می‌دهد مردم بر اساس عملکرد ضعیفی که مجلس دهم داشت اقبال بالایی در انتخابات مجلس یازدهم برای مشارکت نشان ندادند و عملا مشارکت مردم از مجلس دهم که حدود ۶۱ درصد بود به حدود ۴۲ درصد رسید. این یعنی حدود ۲۱ درصد کاهش مشارکت نسبت به دور قبل. در هیچ دوره‌ای از مجلس شاهد این میزان افت مشارکت نسبت به دور قبل آن نبوده‌ایم. بر این اساس می‌توان گفت ضعیف‌ترین دوره مجلس دوره دهم آن بوده، دوره‌ای که فهرست امید اصلاح طلبان اکثریت این مجلس را با حدود ۱۲۰ نماینده در اختیار داشتند که پس از تشکیل مجلس، بخشی از مستقلین منتخب مردم نیز به فراکسیون امید پیوستند و در نهایت فراکسیون امید با تعداد حدود ۱۷۰ نماینده فعالیت خود را در مجلس دهم آغاز کرد. حدود ۸۰ نماینده نیز از ائتلاف اصولگرایان در مجلس دهم حضور داشتند.

همچنین بر اساس نمودار مشارکت در انتخابات های مجلس، مردم پس از تجربه عملکرد مجلس ششم که با مشارکت حدود ۶۷ درصدی تشکیل شده بود در انتخابات مجلس هفتم مشارکت حدود ۵۱ درصدی داشتند. این یعنی عملکرد مجلس ششم باعث سقوط حدود ۱۵ درصدی مشارکت در انتخابات شد.

آیا مشارکت بالا یا پایین در تعیین جناح پیروز تعیین کننده است؟

بررسی آماری انتخابات‌های گذشته نشان می‌دهد که نمی‌توان نتیجه را بر اساس مشارکت تعیین کرد. چند مثال برای توضیح ماجرا بد نیست. اصولگرایان در انتخابات مجلس هفتم با مشارکت پایین پیروز شدند. همین جریان در انتخابات مجلس نهم هم با مشارکت نسبتا بالا پیروز شد. در انتخابات مجلس دهم نیز با مشارکتی پایین‌تر از مشارکت مجلس نهم اصلاح‌طلبان پیروز شدند. عملا هیچ روال ثابتی برای تعیین نسبت پیروز انتخابات با مسئله مشارکت در انتخابات مجلس وجود ندارد.

در انتخابات ریاست جمهوری نیز همین روال صادق است. احمدی‌نژاد در سال ۸۴ با مشارکت ۶۳ درصدی پیروز شد و همزمان در سال ۸۸ با مشارکت ۸۵ درصدی پیروز انتخابات شد. در سال ۹۲ هم روحانی با مشارکت متوسط حدود ۷۳ درصدی پیروز انتخابات شد.

یک توضیح مهم آن که در ادوار مختلف انتخابات بخشی از سبد رای هر دو جریان سیاسی به دلایل مختلف که یکی از آنها احتمالا عدم کارآمدی دولت مستقر یا مجلس مستقر بوده در انتخابات مشارکت نکرده‌اند. مسئله مهم آن است که هر جناحی که بتواند سبد رای خود را بیشتر تحریک کرده و وارد فضای انتخابات کند به احتمال بالا پیروز انتخابات خواهد بود.

مشارکت برای تغییر

در اغلب موضوعات علوم اجتماعی و علوم سیاسی مفاهیم اثر دو طرفه بر همدیگر دارند. به این معنا که اگر می‌گوییم کارآمدی پایین عامل کاهش مشارکت است همزمان می‌توان گفت مشارکت بالا می‌تواند باعث افزایش کارآمدی نیز باشد. اساسا مفاهیم در فضای اجتماعی هیچ وقت یک طرفه عمل نمی‌کنند و برهمدیگر به طور موثر و چندسویه اثر می‌گذارند. به نظر می‌رسد در شرایط فعلی یکی از اصلی‌ترین راهکارها برای خروج از وضع موجود، مشارکت بالا در انتخابات است. مشارکتی که می‌تواند قدرت اجتماعی را در اختیار یک دولت قرار دهد تا بتواند با تکیه بر آن کشور را از رخوت و ناکارآمدی خارج سازد.

انتهای پیام/





منبع خبر
خروج از نسخه موبایل