طلائیه شبهای زمستانی سرد و روزهای تابستانی بسیار گرمی دارد و در اواسط فصل گرما، حرارت در این منطقه گاهی از پنجاه درجه سانتیگراد میگذرد. زمین طلائیه هموار و سطح آن پوشیده از خاک و رسوب نمک است. در زمان بارندگی و با طغیان آب هور بخشهای زیادی از طلائیه هم به زیر آب میرود و همین امر باعث باتلاقی شدن منطقه در ماههای خاصی از سال میشود. پاسگاه طلائیه قدیم و جدید درست کنار مرز و پس از مناطق ترازی و کوشک در نزدیکی جزایر مجنون واقع شده و در واقع مرز بین خشکی و هور در این منطقه محسوب میشود.
پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی، دشمن در این منطقه تحرکاتی نظیر تیراندازی به سوی پاسگاههای مرزی و احداث سنگر در مقابل آنها، استقرار نیرو و تانک در برابر پاسگاه طلائیه قدیم، پروازهای شناسایی بر فراز منطقه و بازداشت صیادان بومی انجام میداد. با آغاز رسمی جنگ، این منطقه یکی از محورهای اصلی هجوم به خوزستان بود و در همان روزهای اول جنگ توسط لشکر۵ مکانیزه عراق سقوط کرد و تا عملیات بیتالمقدس این منطقه در اشغال کامل عراق بود. در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس که دشمن از جنوب کرخهنور به سوی مرز عقبنشینی کرد، مواضع خود را در مجاورت طلائیه مستحکم کرد و مجهزترین موانع و استحکامات خود را شامل انواع دژ، میادین مین، تلههای انفجاری، سنگرهای بتنی و سیمهای خاردار و خاکریزهای مثلثی در این منطقه ایجاد ساخت.
این منطقه یکی از محورهای مهم عملیات خیبر و عملیات بدر و کلید حفظ جزایر مجنون در طول جنگ بود، چرا که تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیشروی ایران در هور بود. در عملیات خیبر رزمندگان باید از این منطقه به جزایر مجنون شمالی و جنوبی و تأسیسات آن شامل دکلهای برق، دکلهای تقویتی رادیو و تلویزیون، کارخانههای کاغذسازی و جادههای نفت یورش میبردند.
در مرحله دوم عملیات خیبر، تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل میشد، فوقالعاده سنگین بود، طوری که در یک لحظه دهها قبضه سلاح منحنیزن از جمله توپ و خمپاره، همزمان بر روی این نقطه آتش میریختند و به قول رزمندگان زمین را شخم میزدند. میزان اجرای آتش توپخانه و ادوات ارتش عراق در این منطقه را بیش از دهها هزار گلولهی توپ، کاتیوشا و خمپاره تخمین زدهاند. چنانکه شهید عبدالله میثمی که در آنجا حاضر بود میگفت: «هرکس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم میبود، میایستاد.»
به خاطر اهمیتی که منطقه طلائیه در کل عملیات خیبر داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیروها در آن مدام از سوی مسئولان در اتاق جنگ گوشزد میشد. به همین علت پس از آنکه محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) فراخوانده شد تا مأموریت طلائیه به وی واگذار شود که وی نیز یک دست خود را در این منطقه از دست داد.
پس از پایان جنگ، در این مکان مقری برای جستجوی پیکر مطهر شهدا دایر شد و در مکانی که تعداد زیادی از شهدا کشف شد، حسینیهای به نام حسینیه حضرت عباس (ع) بنا شد که در آن پنج شهید گمنام به خاک سپرده شده است. این یادمان در هشت کیلومتری غرب پاسگاه طلائیه قدیم و در منتهیالیه جنوبغربی مرز (در نزدیکی قسمت دال طلائیه) واقع شده است و در فاصله ۳۰۰ متری سهراهی شهادت طلائیه قرار دارد. علیرغم آنکه عملیات اکتشاف نفت، این مناطق را تاحدی دستخوش تغییر کرده است، اما دژها و خاکریزهای عملیاتی در جنوب و غرب این یادمان هنوز مشهود است
انتهای پیام/ 141
منبع خبر