عابدی که در تهران همانند او پیدا نمی‌شود

عابدی که در تهران همانند او پیدا نمی‌شود


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: امروز سالروز شهادت جوانی است که برای همین نزدیکی‌ها بود. در محله‌ای در جنوب شهر. در کنار بازار مولوی.‌ البته من از قرن‌های گذشته سخن نمی‌گویم! من از کسی حرف می‌زنم که در همین ایام معاصر در کنار ما زیست. مانند ما در همین دوران زندگی کرد. درس خواند، کار کرد. او به سادگی زندگی کرد و به سادگی بار سفر را به سوی مقصد بست و رفت. آنقدر ساده و بی آلایش که کسی او را نشناخت. حتی خانواده اش!

تنها تفاوت او با امثال ما «يقين» او بود. او راه را شناخته بود. فهمیده بود که در دنیا به دنبال چه چیزی باشد. برای دقايق عمرش برنامه داشت. زندگی‌اش با آنچه خداوند برای انسان‌ها ترسیم کرده منطبق بود. او می‌گفت، «چرا این گونه ايد؟! کمی بالا بیایید، بیایید تا ببینید آنچه دیدنی است! چرا به این ویرانه دل خوش کرده اید؟ چرا؟» او می‌گفت و ما خفتگان در دامان غفلت، فقط به او نظاره می‌کردیم!

هر چه می‌گذشت نورانیت باطن او در کلام و رفتارش تأثیر بیشتری می‌گذاشت؛ زیرا او اسیر دام دنيا نشد. برای ما از بالا می‌گفت. از اینکه اگر برای خدا کار کنید و اخلاص داشته باشید، چشمه‌های حکمت الهی به سوی شما جاری می‌شود و ما مطمئن بودیم که خودش با تمام وجود از چشمه‌های حکمت الهی نوشیده است.

او اهل آسمان شده بود و با اهل زمین کاری نداشت. اما دلش به حال ما می‌سوخت. می‌گفت، «روزی باید از این منزل برویم. پس چرا مهیای سفر نشده ایم؟!» و ما قدرش را ندانستیم. تا اینکه او هم مانند بقیه‌ی خوبان با کاروان شهدا به آسمان‌ها رفت.

وقتی که پیکرش در بازار و مسجد تشییع شد باز هم کسی او را نشناخت. از برخی علما شنیدم که می‌گفتند، فقط یک نفر او را شناخت. آن هم کسی بود که این جوان را در دامان خود تربیت کرد؛ استادالعارفین، آیت الحق حضرت «آیت‌الله حق شناس». مردم وقتی دیدند که ایشان در مراسم ختم حضور یافتند و در منزل این شهید نیز حاضر شدند و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کردند، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته!

حضرت آیت‌الله حق شناس کرامات و خاطرات عجیبی از این بنده مخلص پروردگار بیان کردند و گفتند، «آه آه، آقا، در این تهران بگردید ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می‌شود یا نه؟»

احمد آقا نوزده بهار در کنار ما بود تا راه درست زیستن و درست سفر کردن از این عالم خاکی را بیاموزیم. یادش گرامی!

در ادامه به مناسبت سی و پنجمین سالگرد شهادت شهید «احمدعلی نیری» خاطراتی از زندگی این شهید از کتاب «عارفانه» را می‌خوانید:

///

///

///

///

///

///

///

///

انتهای پیام/ 711



منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید