به گزارش مشرق، در ادامه گفتگوهای اینستاگرامی انتشارات «راهیار»، دوازدهمین گفتگوی مجازی این ناشر با موضوع کتاب «آقای کاف میم» با حضور رضا پاکسیما، نویسنده کتاب و علیاصغر مرتضاییراد، نویسنده و پژوهشگر تاریخ شفاهی برگزار شد.
پاکسیما در ابتدای این گفتگو درباره راوی و سوژه کتابش گفت: یکی از پروژههای ما در واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سوژههای مربوط به بچههای واحد تبلیغات و فرهنگی سپاه در دهه ۶۰ است. با توجه به این موضوع، به سراغ این بچهها رفتیم که در میان اینها به آقای کمالیان رسیدیم که خاطراتی جذابتر از آن دوره از جمله خاطراتی درباره شهیدان رجایی و بهشتی داشت.
بچهمسلمانها به برکت انقلاب، فیلمساز شدند
وی ادامه داد: با در تظر گرفتن این موارد، به این نتیجه رسیدیم که خاطرات حسن کمالیان سوژه جذابی برای کتاب است. اینگونه شد که مصاحبههای تکمیلی را با او گرفتیم که در نهایت کتاب «آقای کاف میم» منتشر شد. فعالیت اصلی آقای کمالیان عکاسی و فیلمبرداری در جنگ بوده و کتابهای مختلفی هم تا امروز درباره خاطرات عکاسان و فیلمبرداران دوران دفاع مقدس منتشر شده است.
نویسنده کتاب «آقای کاف میم» در توضیح فعالیتهای سوژه کتاب خود تصریح کرد: آقای کمالیان فعالیتهای خود را با واحد سمعی و بصری حزب جمهوری اسلامی در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی آغاز کرده است. یکی از فعالیتهایی که در آن سالها بسیار مهم بوده، پخش فیلم در روستاهای مناطق محروم بوده است. بعد از حزب، وارد واحد تبلیغات سپاه میشود که آنجا هم فعالیتهای گستردهای در حوزههای عکاسی، مستندسازی و فیلمسازی داشته است. اما از آنجایی که آقای کمالیان و دوستانش، در فضای خارج از تهران، فعالیت داشتند، نمود کمتری در تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب از اینها میبینیم.
پاکسیما در همین باره با اشاره به اینکه آقای کمالیان به صورت تجربی وارد فضای مستندسازی شده است، عنوان کرد: این موضوع از برکات انقلاب اسلامی بوده که بچه مسلمانهایی که قبل از اانقلاب این فرصت برای آنها فراهم نبوده تا در چنین فضاهایی وارد شوند، با پیروزی انقلاب، فرصتی پیش میآید تا به عرصههای جدید روی بیاورند و پیشرفت آنها برای افراد سرشناس این حوزه، تعجبآور بوده است.
مرتضاییراد در همین باره یادآور شد: یک نکته منفی درباره ورود تجربی آقای کمالیان و دوستانش به فضای فیلمسازی وجود دارد و آن هم این است که گاهی وقتها، همین فعالیت تجربی و نداشتن سابقه و مدرک هنری برای آنها دردسر شده است. در بخشی از کتاب میخواندم که آقای کمالیان علیرغم اینکه حتی در مقطعی رئیس صدا و سیمای خراسان هم بودند، به دلیل نداشتن مدرک و سوابق هنری، با مشکلاتی مواجه شدند. نکته جالبی که آقای کمالیان داشتند این است که ایستادند و حتی با توجه به محدودیتهایی که برای او در سپاه پیش آمد، رشد خود را ادامه داده است.
صراحت «آقای کاف میم» در نقد سپاه
پاکسیما در بخش دیگری از این سخنانش درباره روند تحقیقات و نگارش کتاب «آقای کاف میم» بیان کرد: در جریان برخی از مصاحبههایی که داشتیم آقای کمالیان خارج از کشور بودند و برای تکمیل تحقیقات، از طریق شبکههای اجتماعی با ایشان ارتباط داشتیمدر مجموع، ۲۵جلسه مصاحبه داشتیم که حدود یک سال و نیم طول کشید. دو-سه جلسه از این مصاحبهها صرفاً مربوط به عکسهایی بود که آقای کمالیان درباره فعالیتهایشان داشتند.
این نویسنده در پاسخ به سؤالی درباره ملاحظات امنیتی آقای کمالیان در بیان خاطرات به دلیل فعالیت در مجموعه نظامی تصریح کرد: آقای کمالیان، چیزی را سانسور نمیکردند ولی خود ما گاهی از اوقات مجبور میشدیم به دلیل اینکه آقای کمالیان اسامی خاصی را به کار میبردند، چندان وارد جزئیات این اسامی نشویم. البته خود آقای کمالیان هم در برخی موارد لازم نمیدیدند که برخی از موارد مطرح شود.
مرتضاییراد در همین باره خاطرنشان کرد: من حتی دیدم که آقای کمالیان در انتهای کتاب، صریحاً نقدهایی درباره روند واحد تبلیغات سپاه عنوان کرده بودند البته نقد منصفانهای بود. بسیاری از حرفهایی که شاید در خیلی از جاها گفته نشود، اینجا بیان شده بود.
این پژوهشگر ادامه داد: یکی از نکات کتاب «آقای کاف میم» این بود که آقای حسن کمالیان به عنوان راوی کتاب علیرغم اینکه برای فعالیت در سپاه با محدودیتهایی روبرو بوده ولی ایستاده و حرف خودش را پیش برده است. این موضوع دقیقاً پاسخی به بسیاری از ماها است که میگوییم «نمیشود در ساختارها ماند و کار انقلابی کرد و ساختارها افراد را محدود میکنند».
دادگاه نظامی به خاطر فرار از ساختار سازمانی
پاکسیما نیز در همین باره اظهار داشت: آقای کمالیان تا همین سالهای اخیر هم در کانون بسیج هنرمندان خراسان شمالی و در مسئولیتهای مدیریتی دیگری فعالیت داشت. من همیشه میگویم سختیهای بچه مسلمانهای دهه ۶۰ که تازه وارد عرصه هنر انقلاب شده بودند، با روزگار ما قابل مقایسه نیست. نمود این سختیها و تلاشها را میتوان در خاطرات آقای کمالیان مشاهده کرد.
مرتضاییراد در تکمیل این موضوع یادآور شد: یک نمونه این ماجرا در خاطرات آقای کمالیان این بود که او به خاطر اینکه در گیر و دار ساختار سازمانی نبوده و عرصه هنر را رها نکرده، دو سال هم درگیر دادگاه نظامی بوده است. این موضوع نکته مهمی است که بچه مسلمانهای دهه ۶۰ برای اینکه پای آرمانهای خود بمانند و خود را در محدودیتهای ساختار نگاه ندارند، هزینههای سنگینی را هم دادند. حسن کمالیان، بازداشت شده و پای دادگاه رفته ولی نکته قشنگ ماجرا اینجاست که او به خاطر دوستان شهید خود در سپاه باقی مانده است.
پاکسیما در ادامه این گفتگوی مجازی درباره همراهی و خاطرات راوی کتابش با شهیدان رجایی و بهشتی خاطرنشان کرد: قبل از اینکه کتاب به چاپ برسد بخشی از خاطرات آقای کمالیان در ارتباط با شهیدان رجایی و بهشتی را در فضای رسانهای منتشر کرده بودیم که با استقبال خوبی هم مواجه شد.
وی افزود: آقای کمالیان به عنوان عکاس از لحظهای که شهید رجایی، به عنوان نخستوزیر وقت وارد فرودگاه مشهد شده، همراه شهید رجایی بوده و خاطره معروفی را هم نقل میکند. شهید رجایی سر سفره نشسته بودند و غذای شکیلی سر سفره بوده که شهید رجایی نسبت به این موضوع، واکنش سفت و سختی نشان میدهند که شرح این خاطره در کتاب آمده و بیشتر توضیح نمیدهم تا دوستان بقیه ماجرا را در کتاب بخوانند.
این نویسنده در پایان درباره کارهای بعدی خود تصریح کرد: ما یک کتاب عکس از هنرمندان عکاس مشهد کار کردیم که احتمالاً در سال جاری، منتشر خواهد شد. تصاویر این کتاب، از بازه زمانی سه چهار ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا خرداد ۱۳۵۹ را شامل میشود.
گفتنی است علاقمندان برای تهیه کتاب «آقای کاف میم»؛ خاطرات شفاهی حسن کمالیان علاوه بر کتابفروشیها، میتوانند با مراجعه به سایت Ammaryar.ir این کتاب را تهیه کنند. نسخه الکترونیکی این کتاب نیز از طریق سایت و برنامه کتابخوان «طاقچه» در دسترس است. همچنین برای اطلاع از سایر گفتگوهای مجازی این انتشارات، میتوانید به صفحات اطلاعرسانی این ناشر به نشانی raheyarpub در پیامرسانها و اینستاگرام مراجعه کنید.