مادران و همسران شهدا صبورانه در دوران دفاع مقدس یار و یاور رزمندگان خود بودند

مادران و همسران شهدا صبورانه در دوران دفاع مقدس یار و یاور رزمندگان خود بودند


«پروانه فولادی» همسر شهید «فریدون حاتمی» در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در اردبیل از خاطرات زندگی با همسرش و روز‌های تکرار نشدنی دوران دفاع مقدس روایت کرد.

‌فولادی گفت: فریدون پاسدار رسمی شده بود و می‌خواست به منطقه برود، گاهی وقت‌ها می‌آمد گریه می‌کردم و می‌گفتم ما حالا بچه داریم فریدون؛ مسعود بهانه تورا می‌گیرد، اما فریدون حرف همیشگی خود را تکرار می‌کرد، اگر من و امثال من نرویم مملکت به دست دشمنان می‌افتد از نوجوان تا پیر همه با در این دفاع مقدس شرکت کنیم.

این همسر شهید افزود: مسعود یک سال و اندی داشت و وابسته پدر شده بود وقتی فریدون می‌رفت دو شبانه روز فقط گریه می‌کرد عکس پدرش را کنارش می‌گذاشت و با گریه به خواب می‌رفت.

‌وی گفت: روز‌ها می‌گذشت و سختی زندگی زیاد‌تر می‌شد. ما نمی‌دانستیم که فریدون فرمانده است. یک روز آمد و به مادرش گفت مادر جان می‌خواهم بچه‌ها رابه همراه خودم به دزفول ببرم آنجا خانه‌های سازمانی برای سپاه درست کرده اند. بعد از مدتی با هم به دزفول رفتیم و در خانه‌ای که صاحب خانه هم کنار ما زندگی میکرد مستقر شدیم.

فولادی افزود: یک روز عروس خانه آمد و گفت می‌گویند بعثی‌ها می‌خواهند دزفول را بمباران کنند. ما به زیر زمین رفتیم و مسعود دائما از من می‌پرسید مادر ما کجا می‌رویم، کمی در زیر زمین منتظر ماندیم از بمباران خبری نشد بیرون آمدیم از طرف سپاه دنبال ما آمده بودند و از ما خواستند که همراه آنها برویم. من و مسعود پسرم و خواهر شوهرم که همراه ما آمده بود با آن‌ها رفتیم، دو روز بعد آنجایی که ما بودیم را بمباران کرده بودند و مدرسه‌ای در کنار خانه ما بود که با خاک یکسان شده بود.

همسر شهید فریدون حاتمی متذکر شد: همه مادران و همسران شهدا با الگو گرفتن از حضرت زینب (س) همه سختی‌ها جبهه‌ها را جز زیبایی چیزی ندیدند و صبورانه در هشت سال دفاع مقدس یار و یاور رزمندگان خود بودند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید