مسئله هجرت برای حفظ دین و پیشرفت جامعه فقط مختص به روحانیون نیست و بلکه استادان دانشگاه، پزشکان و برخی دیگر از “مراجع اجتماعی” هم وظایفی در این زمینه بر عهده دارند.
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
محسن هاشمی هم تحریمی شد!
محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای شهر سابق تهران، اخیراً طی یادداشتی پیرامون انتخاباتهای 98 و 1400 از مفهومی به نام “چالش بین منتخب مطلوب و انتخابات پرشور” حرف میزند و مینویسد: در سال 1400 به نوعی از این چالش عبور شد و در انتخاباتی کمتر رقابتی و با کمترین نصاب شور و شرکتکننده در تاریخ انقلاب، کاندیدای مطلوب بالاخره انتخاب شد. اتفاقی که منتظر است موجب یک جهش کارآمدی و حل مشکلات اقتصادی و مدیریتی کشور شود که البته تاکنون وعدهها تنها به گوشهای جامعه رسیده و چشمها همچنان در انتظار تحقق آن است.
به گزارش مجاهدت از جماران، هاشمی میافزاید:
“اکنون این پرسش مطرح است که آیا انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 که در مقیاس کوچکتری در انتخابات مجلس یازدهم هم در سال 1398 تجربه شده بود، یک انتخاب راهبردی، درازمدت و پایدار از سوی نظام است یا آنکه موضوعی تاکتیکی و اتفاقی بود که کاملا احزاب سیاسی دور خورده و نتوانسته نقش خود را ایفا کنند و متاسفانه به توصیه رهبرمعظم انقلاب در مورد جبران جفای انجام شده در تایید صلاحیتها عمل نشد. اگر این انتخاب، راهبردی و درازمدت باشد باید در انتخابات مجلس آینده 1402 و ریاستجمهوری1404 نیز در انتظار پیروزی کاندیدای مطلوب در رقابتی آرام و درونجناحی با کاندیداهای مطلوب بود و البته عملا تکرار این موضوع، جامعه را نسبت به صندوق رای بیمیل و بیتفاوت میکند و تنها اقلیتی که از سرتکلیف و نه برای تعیین سرنوشت خود رای میدهند، در صندوقها حاضر شده و به کاندیدای اصلح توصیهشده رای خواهند داد. اما اگر بنای نظام بر عمل به دیدگاه راهبردی رهبر انقلاب، مبنی بر مشارکت حداکثری و انتخابات پرشور و مردمسالاری دینی باشد، طبیعتا نباید انتخابات قابل پیشبینی باشد و باید تنوع واقعی رایها را در انتخابات مشاهده کرد، در این صورت نقش احزاب و گروههای سیاسی در ایجاد رقابت واقعی تعیینکننده خواهد بود.“[1]
*محسن هاشمی به جای اینکه روایتگر رفتار شریرانه اصلاحطلبان در تحریم انتخاباتهای 98 و 1400 باشد اما انگار تبدیل به رفوگر این رفتار شده است.
جالب آنکه شخص محسن هاشمی و رجال حزب متبوع او (کارگزاران) از منتقدان تحریم انتخابات بودند و حتی در نقد آن صراحتا نیز صحبت کردند و مطلب نوشتند.
این محسن هاشمی بود که زمانی در نقد تحریم انتخابات مجلس یازدهم در سال 98 از سوی اصلاحطلبان نوشته بود: اشکالات عملکرد اصلاحطلبان در قدرت موجب رویگردانی مردم از صندوقهای رأی میشود.
او همچنین تصریح میکرد: “در مجموع میتوان گفت که تصمیم اصلاحطلبان برای عدم مشارکت در انتخابات -98- نوعی رفتار سیاسی با هدف آبروداری بوده است تا با عدم مشارکت، فقدان عملگرایی و نتیجهگیری را در دولت، مجلس و مدیریت شهری پوشش بدهند…این جریان (اصلاحات) علاوه بر فرصتسوزی در دولت اصلاحات، قدر فرصت گرانبهای دیگری را نیز برای خدمت آنطور که انتظار میرفت، ندانست.”[2]
دقیقا اکنون چه شده که آقای هاشمی حرفهای همان تحریمگران که خود زمانی منتقد آنها بود را بر زبان میراند؟
آیا کشتیبان را سیاستی دیگر آمده؟!
آیا محسن هاشمی فراموش کرده است که تحریم انتخابات و زمزمه کردن در گوش کسانی از مردم برای رأی ندادن؛ میتواند میزانی از مشارکت در انتخابات را بکاهد و این مسئله هیچ ربطی هم به حاکمیت کشور ندارد؟!
همچنین ستاد اصلاحات تا اینجای کار، تصمیم خود را برای تحریم انتخابات سال آینده نیز گرفته است و لذا بهتر است رجال حزب کارگزاران از هماکنون تصمیم خود را برای آینده بگیرند؟ که قصد همراهی با نمایش مضحک تحریم را دارند یا میخواهند رفتار معقول خود در انتخاباتهای قبلی مبنی بر نقد تحریمگران و تأکید بر حضور در انتخابات را تکرار کنند؟
زیرا همرنگ جماعت شدن به هر قیمتی؛ شیوه عقلانی سیاستورزی نیست…
***
مردم باید از خدمات “مراجع اجتماعی” بهرهمند باشند
ضرورتهای “هجرت” روحانیون، استادان و پزشکان
آیتالله مصطفی اشرفی شاهرودی، از استادان حوزه علمیه مشهد در دیدار با حجت الاسلام سیدعلی میرمطلبی نماینده مدیر حوزه های علمیه؛ اصل کار حوزه را تهذیب و تربیت (در جامعه) دانسته و گفته است: باید در دروس و مدارس، تربیت را اصل قرار بدهند و از ابتدا و در ایام تحصیل برای طلاب انگیزهسازی و هدف از طلبگی برای آنان تبیین شود و بدانند که درس خواندن مقدمه تبلیغ و ترویج دین است.
به گزارش مجاهدت از شفقنا، وی بر هجرت طلاب و روحانیون تاکید کرد و افزود: ترویج دین فقط درس خواندن و متمرکز شدن در یکجا نیست…باید به مقتضای سنت و سیره پیامبر(ص)، امامان معصوم(ع) و علمای سلف عمل و برای ترویج دین به روستاها و شهرها و مناطق مورد نیاز هجرت کرد تا دین مردم حفظ شود.
آیتا… اشرفی شاهرودی همچنین با تأکید بر اینکه هجرت باید با زمینهسازیهای درست انجام شود، تصریح کرد: وقتی در روستاها و شهرها مردم و نسل جوان در معرض انحراف قرار دارند، حوزه باید کاری بکند و هجرت روحانیون الزام آور شود.[3]
*مسئله هجرت و الزام آن برای طلاب هرگز نباید دستکم گرفته شود. چه اینکه دین مردم، ترویج اسلام و اعتبار انقلاب اسلامی ایران در گرو همین هجرتها و مجاهدتهاست.
در این راستا البته خوانش تجربیات هجرت و بیان کارنامههای هجرت برای مردم، مسئولان و خاصّه طلاب عزیز حوزه نیز از ضروریات است.
ذکر این نکته نیز ضروریست که مسئله هجرت برای حفظ دین و پیشرفت جامعه البته میتواند فقط مختص به روحانیون نباشد و بلکه استادان دانشگاه، پزشکان و برخی دیگر از “مراجع اجتماعی” هم وظایفی در این زمینه بر عهده دارند.
بحث فلسفی، قانونگذاری و تبیین در مسئله “هجرت مراجع اجتماعی به میان مردم”، از ضروریات زمانه ما و ایضا از ضروریات حکمرانی مطلوب است.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1567033
2_ mshrgh.ir/1052469
3_ https://fa.shafaqna.com/?p=1444712
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است