در این روز به فرمان امام خمینی (ره) در سال ۵٨ جهاد سازندگی تاسیس شد. دانشجویان و جوانان انقلابی که ماهها منتظر این فرمان بودند، رسما و علنا برای محرومیتزدایی از روستاها وارد عمل شدند.
کمکم این کار عرصههای دیگری نظیر خودکفایی و استقلال اقتصادی را برای آنها باز کرد، اما این همه داستان نیست؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اصلاح رویهها و سیستم اداری کشور در دستور کار بود و شهید بهشتی (ره) تصمیم مهمی در نظر داشت. او میگفت باید به بچههای جهاد فرصت دهیم تا شیوه اداره و فعالیت خود را پیدا کنند و این شیوه جدید را بعد که خوب در جهاد تثبیت شد به باقی ادارات و نهادها تزریق کنیم و سیستم اداره کشور را از حالت بروکراسی دست و پا گیر درآوریم.
فکر و طرحی که بعد از شهادتش متاسفانه عملی نشد. در این یادداشت قصد بحث روی انحلال جهاد را نداریم و فقط میدانیم جهاد در طول دوران فعالیتش دو قتلگاه داشت، قتلگاه اول زمانی که فکر و روح جهاد را نابود کردند و جهاد سازندگی را وزارتخانه کردند که این اتفاق در سال ۶٣ رخ داد و دومی زمانی که اصل جهاد سازندگی را منحل کردند.
اما در این سالها بودند انسانهای بزرگی که سعی کردند یاد و نام جهاد و روحیه جهادی را زنده نگه دارند که یکی از آنها مرحوم شهید حاج حسینعلی عظیمی است. مردی که حتی در بستر بیماری هم مشکلات انقلاب و کشور و مردمش را فراموش نکرد و همیشه بهدنبال راهحل بود و راهحلهایش هم همیشه دقیق و درست بودند.
او از نیروهای بازمانده جهاد سازندگی بود، نسلهای بعد از جنگ شاید هیچگاه نام جهادسازندگی را نشنیده باشند و عمدتا با اردوهای جهادی خو گرفته باشند اما برای شناخت این شهید غریب جهاد و مجاهد گمنام جنگ باید به دوران اول انقلاب بازگردیم.
انتهای پیام/ 112
منبع خبر