مشترکات دعای ابوحمزه ثمالی و اعترافات سنت آگوستین چیست؟

مشترکات دعای ابوحمزه ثمالی و اعترافات سنت آگوستین چیست؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سیامک مختاری، پژوهشگر دین و عرفان، در نشست «بن‌مایه‌های مشترک دعای ابوحمزه ثمالی و اعترافات سنت آگوستین»، از سلسله نشست‌های «آتش آه» که به صورت مجازی در شب‌های ماه مبارک رمضان برگزار می‌شود، سخنرانی کرد.

بیشتر بخوانید:

راه رسیدن به مقام خلیفة اللهی چیست؟

وی بیان کرد: دوستی داشتم که قهرمان کشتی بود و بعداً به کوهنوردی آمد. می‌گفت تنها ورزشی که با جان و دل انجام می‌دهم، کوهنوردی است؛ چون برنده و بازنده ندارد. آگوستین هم می‌گوید خدایا من استغفار می‌کنم از اینکه در دوران کودکی وقتی بازی می‌کردیم و می‌بردیم، خوشحال می‌شدم و توجه نداشتم طرف مقابل ناراحت می‌شد.

مختاری گفت: اما در علم اصول گفته می‌شود مقدمه واجب نیز واجب است. این مقایسه بین متون آن‌طور که در عنوان موضوع نیز اشاره شده است، شناخت بن‌مایه‌های مشترک است که موجب هم‌گرایی و گشوده‌شدن افق‌های جدید و جرقه‌زدن نکات جدید می‌شود، اما از آنجایی که هر امر مفیدی را آفاتی تهدید می‌کند، در این نکته نیز تفسیر و تطبیق‌های تکلف‌آمیز وجود دارد که می‌خواهم مشترکات بیشتر شود. آنکه برای ما مهم است حق‌جویی و حق‌طلبی است. در تفاسیر متون مقدس نیز در موارد زیادی شاهد این هستیم که علاقه و اشتیاق موجب می‌شود ضرر تطبیق بیش از عدم تطبیق باشد.

وی اظهار داشت: فرض کنید در دین مسیحیت تصلیب مسیح یک موضوع مفروغ‌عنه و قطعی است و جزو اعتقادات بنیادین مسیحیان است. در قرآن مجید این تصلیب نفی شده است و در اینجا می‌خواهم روزنه‌ای بگشایم و نتایج جالب‌توجهی استنتاج کنم؛ قرآن می‌گوید مسیح به صلیب کشیده نشد و امر بر آنها مشتبه شد. اما از یک منظر با توجه به گوهر معنا، قرآن تصریح کرده که مسیح کلمه‌الله است و در انجیل نیز به این نکته تاکید دارد و در قرآن هم دارد که «کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا». اگر می‌گویند مسیح را به صلیب نکشیدند؛ یعنی این توان در کسی نیست که بتواند کلمه‌الله را به دار بکشد و قرآن می‌گوید تو را به سوی خودم بالا آوردم. رفعتی که در قرآن می‌گوید نیز شاید به معنای تعالی باشد. همچنین در قرآن وفات تصریح شده، اما پس از آن، رفعت و عروج و صعود نیز هست؛ چون در ذات کلمه‌الله این علو وجود دارد.

مختاری در ادامه افزود: در مسیحیت یکی این ترفیع و عروج شاید در معرض کج‌تابی باشد و یک نکته مهم که وجود دارد و در اعترافات نیز آمده، خلط بین تجسد و تجلی است. هانری کربن می‌گوید: «اگر روزی در کلام مسیحیت کسی بتواند یک معادل دقیقی برای تجلی بیاورد که بتواند معنایی که در عرفان اسلامی است را تداعی کند، باید برای آن جایزه خوبی در نظر گرفت.» آنها می‌گویند مسیح تجسد خدا است، اما مسیح تجلی خدا است.

این دین‌پژوه بیان کرد: اما کتاب اعترافات، کتاب معروف آگوستین است. این کتاب واگویه حدیث نفس و دعا و نیایش است. وی متولد الجزایر و یک اسقف و فیلسوف آفریقایی است. زندگی بسیار پرفراز و نشیبی هم داشته است و نوعاً آنها که ذهن پویایی دارند، زندگی‌شان نیز پر فراز و نشیب می‌شود. آگوستین در شهر کارتاژ مدتی را می‌گذراند و بخش عمده‌ای از اعترافات برای این چند سال است که آنجا زندگی مبتنی بر لهو و لعب داشته و بعد به رم می‌رود و از آنجا به میلان سفر می‌کند. همچنین، ابتدا مانوی‌مسلک بوده است. یک نکته نیز این است که دین بینابینی زرتشت، یک دین توحیدی است و این اهورامزدا و اهریمن، بعداً مطرح شد و ساخته مانی است و اینها جزو تحریفات مانی در دین زرتشت باشد. ابتدا یک خدا به نام یزدان بود و بعد خدای خوبی‌ها، نور و ظلمت مطرح می‌شود. آگوستین در اوایل مانوی بوده و بعد مدتی شکاک می‌شود و بعد آثار نوافلاطونیان را می‌خواند و این علاقه به فلوطین و افلاطون تا آخر عمر در او وجود داشته است.

مختاری اظهار داشت: می‌گوید همه فلاسفه باید جا را برای افلاطون خالی بگذارند که نظیرش را بعداً در هایدگر نیز شاهد هستیم. در نهایت پس از این فراز و نشیب‌ها، وی در ۳۲ سالگی به دین مسیحیت گرایش پیدا می‌کند. آموزه‌های دینی مسیحیت را یاد می‌گیرد و پس از مدتی اسقف می‌شود. مقیم آفریقا بوده و یک قسمت از زندگی‌اش نیز در الجزایر، رم و میلان می‌گذرد و بعد هم در الجزایر از دنیا می‌رود و ۷۶ سال زندگی کرده است. آگوستین از تاثیرگذارترین چهره‌های دینی در مسیحیت است.

وی بیان کرد: «هانس کونگ» که اخیراً از دنیا رفت می‌گوید هیچ کس مانند آگوستین در دین مسیحیت و در الهیات و دینداری مسیحیت تاثیرگذار نبوده و او به دین مسیحیت هویت بخشیده است. در قرون وسطی قطعاً این طور بوده که فلسفه قرون وسطی با وی آغاز و با وی نیز ختم می‌شود. اما بعدا توماس آکوئینی می‌آید و رویکردهای دیگری می‌آورد. آگوستین معطوف به عشق است، اما دینداری آکوئینی معطوف به عقلانیت است.

مختاری افزود: آگوستین پرکار بوده و دویست جلد کتاب و رساله از خود به جا گذاشته است. معروف‌ترین کتابش اعترافات است که به زبان لاتین نوشته شده و کتاب‌های دیگری از جمله شهر خدا دارد. اعترافات، اولین زیست‌نامه‌ای است که به صورت کلاسیک در غرب نوشته شده است که از منظری دعا و از منظری حدیث نفس و از منظری نیز اعتراف و پشیمانی از گناهان است که با صداقت آنها را مطرح کرده است. از دیگر آثار وی گناه اولیه است که یکی از وجوه افتراق نظرات آگوستین و آموزه‌های دین اسلام همین نظریه است. اما این کتاب اعترافات، اعتراف به گناهان است که با یک صداقت بی‌رحمانه ای، گذشته خود را مطرح می‌کند. این اعترافات از منظری، حوضچه‌ای است که رو به دریا گشوده می‌شود. مولانا می‌گوید «تا شود این کوزه منفذ سوی بحر، تا بیابد کوزه ما خوی بحر»، این دریاخو و بحرخو شدن را مطرح می‌کند و مولانا در توصیف رسول خدا(ص) رسول بحرخو را مطرح می‌کند.

این پژوهشگر دینی گفت: اعترافات، حدیث نفسِ جان سرگردان است و می‌گوید من سرگردانی هستم که به تو پناه آورده‌ام و نجوا و مناجات با خداوند است. حقیقت بندگی با دعا و مناجات همراه است و دعا به تعبیر روایات مغز و اساس عبادات است. در سوره غافر نیز دعا به منزله عبادت آمده است و فرموده استنکاف از دعا، استکبار در برابر عبودیت است، اما بندگی عاشقانه و عبادت احرار عبارت از عشق و محبت است و جان‌مایه نظرات آگوستین این محبت است. این بنده سرگردان که غیر از تو هیچ پناهی ندارد و در این دنیا تنهای تنها است.

وی تصریح کرد: دعا خواستن و مناجات خواندن است و اعترافات نیز از منظری مناجات‌نامه است. در دعای سحر ما خواسته‌ای نداریم و فقط خواندن است. اساس دین‌ورزی گفت‌وگو با خداوند است و نکته لطیف و مهم این است که لزوماً قرار نیست این گفت‌وگو با لفظ باشد. ممکن است با لفظ باشد و فراتر از آن، لفظ و صوت و … را برهم بزند. یک وقت بدون ویرایش و … درد و دل می‌کنیم و شبان موسی هستیم و می‌گوییم در وادی عشق تو سرگردان و یک مرتبه دیگر، قول و حرف و صوت را برهم می‌زنیم تا بدون اینها با خدا دم زنیم. اینجا دلِ شکسته نیاز است. به تعبیر شاعر «در کوی ما شکسته‌دلی می‌خرند و بس، بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است» و خداوند در این دل شکسته مستقر می‌شود.

مختاری بیان کرد: نکته مهم اینکه، راه بسته نیست بلکه ما دست ‌وپا بسته‌ایم. خواجه عبدالله می‌گوید الهی تو خواستی من نخواستم»، او می‌خواهد اما ما نمی‌خواهیم ولی نباید از درگاه خدا ناامید شد. امید به خدا داشتن نیز از محورهای دین مسیحیت است و در متون ادعیه و در دعای ابوحمزه نیز مورد تاکید قرار گرفته است. بنابراین راه برای همه باز است و به صورت عمودی است و راه افقی برای حیوانات است و این راه مستقیم که انسان آن را طلب می‌کند، رو به بالا است و به صورت عمودی است.

وی افزود: همچنین دعای ابوحمزه و یا برخی از ادعیه مأثوره، نشستن زانو به زانو با خداوند است و باید به این نکته نیز اشاره کنم که شعر یک قابلیتی دارد که نثر ندارد و مثلا مولوی در چند بیت، یک مکتب را خلاصه کرده است و می‌تواند مطلب را برساند. فرض کنید یک نفر به من بخواهد بگوید پررو هستی که بسیار برای من ناخوشایند است. شهریار در فضای غزل و لطافت شعری می‌گوید «تو سنگ‌دل که لب تنگ بذله‌گو داری، به خنده‌خنده دلم خون‌کنی چه رو داری»، این قابلیت در شعر وجود دارد که این چنین بیان می‌کند. مولانا نیز از دم‌دستی‌ترین واژگان استفاده می‌کند و می‌گوید «لنگ و لونگ و خفته‌شکل و بی‌ادب، سوی حق می‌غیژ و او را می‌طلب.» حافظ نیز یک غزلی دارد و می‌گوید: «به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم، بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم»، بعد می‌گوید «الا ای همنشین دل که یارات برفت از یاد، مرا روزی مباد آن دم که بی‌یاد تو بنشینم». بنابراین هر دو متن حدیث مشتاقی و مهجوری انسان را شرح می‌کند که از نیستان خود دور افتاده است.

شایان ذکر است، سلسله نشست‌های «آتش آه»، به همت خانه اندیشمندان علوم انسانی، موسسه فرهنگی سروش مولانا و انجمن سرو سایه فکن و با حضور جمعی از صاحب‌نظران و اساتید حوزه و دانشگاه و نیز متفکران ادیان و مذاهب منتخب اعم از شیعه، سنی، زرتشتی، کلیمی و مسیحی در طول ماه مبارک رمضان، هر روز ساعت ۱۸، با دبیری الهام روستایی‌راد و به صورت مجازی، از طریق صفحه اینستاگرام خانه اندیشمندان و سروش مولانا برگزار می‌شود.

منبع: مهر



منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید