نماد سایت مجاهدت

معجزه غزه؛ تجدید خاطره عبور از نیل

رونمایی از مکتب مقاومت در سفر رئیسی



جنگ غزه که اینک می‌توان آن را «طولانی‌ترین» و «شدیدترین» جنگ رژیم غاصب اسرائیل در طول دوران حیات ننگین آن دانست، به میدان بزرگ پیروزی یک ملت در مصافی نابرابر تبدیل شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعد الله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: غربی‌ها به هیچ وجه کتمان نکرده بلکه در بالاترین سطح و به تکرار اعتراف نموده‌اند که در این جنگ از هیچ کمکی – به‌خصوص کمک تسلیحاتی – به نفع ارتش متجاوز صهیونیستی و برافروخته نگه داشتن شعله‌های جنگ دریغ نکرده‌اند و کیست که نداند مقاومت فلسطین در شرایطی که در «محاصره مطلق» دشمن قرار داشته، به مصاف جنگنده‌های مدرن و ‌تانک‌های پیشرفته دشمن رفته است. در چنین شرایطی، پیروزی مقاومت سبب تحولات عظیم به نفع ملت فلسطین در عرصه بین‌المللی شده است. به زانو درآوردن ارتشی که به زرادخانه‌های غرب اتصال داشته و به قول مقامات ارشد اسرائیل، کمک تسلیحاتی غرب به رژیم در این ۷ ماه از کل کمک‌های تسلیحاتی آنان به این رژیم، در طول ۷۵ سال گذشته بیشتر بوده است، معجزه تمام‌عیار زمانه ماست. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:

۱- غربی‌ها که وصف حمایت همه‌جانبه‌شان از رژیم و به‌خصوص در موضوع جنگ‌افزار گذشت، در هفته‌های اخیر با صراحت به دولت و ارتش رژیم غاصب گفته‌اند

«فرصت برای پیروزی بر حماس – یعنی مقاومت فلسطین در غزه – به پایان رسیده و اسرائیل باید به آتش‌بس تن دهد.» این در حالی است که با توجه به مقایسه تعداد نفرات ارتش اسرائیل

– نزدیک به نیم میلیون نفر – در مقابل تعداد نفرات رزمی مقاومت غزه – چند ده هزار نفر – و مقایسه جنگ‌افزار اسرائیل که یک قلم اعتراف شده آن، گسیل ۳۰۰ هواپیما و ۵۰ کشتی بزرگ حامل سلاح‌های مدرن در ماه‌های اخیر از سوی غرب برای رژیم می‌باشد، با سلاح‌های محدود و با کیفیتی بسیار پایین‌تر از سلاح‌های در اختیار رژیم و مقایسه وضع جغرافیا و عمق رژیم با عمق بسیار اندک جغرافیایی مقاومت غزه و مقایسه باز بودن فرودگاه‌ها و سواحل و بنادر رژیم با بسته بودن همه موقعیت‌های هوایی، زمینی و دریایی مقاومت، در واقع باید ماه‌ها پیش به مقاومت غزه گفته می‌شد دیگر امکان مقاومت از بین رفته و زمان تحقق همه خواسته‌های دشمن فرا رسیده است!

چه چیزی این معرکه کاملاً نابرابر را به نفع فلسطینی‌ها سامان داده است؟ آیا غیر از این است که خداوند متعال در این مصاف به وعده خود در نصرت «مظلومان مجاهد» عمل کرده است؟ آیا در صحنه عمل، جز خداوند می‌توانسته نتیجه این رویارویی را به ضرر «متجاوز خون‌ریز» سامان بدهد؟ جای سؤال دیگری وجود دارد که این وعده چگونه محقق گردیده است؟ آیا اگر مقاومت مؤمنانه ساکنان غزه، دست برادرانه حزب‌الله لبنان، دفاع ایثارگرانه و شجاعانه مقاومت یمن و مقاومت عراق و حضور مبتکرانه و مسئولیت‌پذیرانه جمهوری اسلامی در صحنه دفاع از غزه نبود، وعده الهی محقق می‌شد؟ آیه شریفه «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم» پاسخ این سؤال را داده است؛ «اگر خدا را یاری کردید، خداوند به شما پیروزی عطا می‌کند» این یعنی زمانی که توان و «امکان عملی» خود را به میدان‌ آوردید، نصرت خداوند فرا می‌رسد و صحنه‌ای که از نظر عِده و عُده نابرابر است، به نفع «مظلوم مجاهد» چرخش پیدا می‌کند و جبهه کفر را به هزیمت و اعتراف به شکست

وا می‌دارد، همان‌گونه که سران آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان را پس از آن همه کمک، به شکست واداشته است. بنابراین این یک پیروزی عادی نیست، معجزه‌ای آشکار در زمانه ماست که از شکافتن رود نیل و عبور سالم مؤمنان از امواج خروشان آن هم پرفروغ‌تر است.

۲- دشمن اگرچه هنوز در پذیرش آتش‌بس تعلل می‌کند و به همین دلیل مقاومت فلسطین فعلاً بحث از آن را خاتمه یافته اعلام نموده است اما همان‌طور که سیدحسن نصرالله در ابتدای این جنگ گفت، واقعیت این است که دشمن جز تن دادن به پذیرش آن راهی ندارد. وقتی آمریکا به عنوان مهم‌ترین پشتیبان رژیم که تأمین‌کننده حدود ۹۶ درصد از جنگ‌افزار اسرائیل در جنگ غزه بوده است، به نتانیاهو می‌گوید «زمان برای خودنمایی جنگی به پایان رسیده و کشتار در رفح، صحنه جنگ را به نفع اسرائیل تغییر نمی‌دهد» رژیم و دولت‌های غربی و غیرغربی‌ حامی آن، راهی به جز تسلیم شدن و متوقف کردن جنگ ندارند.

سند دوحه که بعد از چند هفته بحث و بررسی و رفت و آمدها به تأیید طرفین در جنگ غزه رسیده و با توجه به اینکه مفاد آن عمدتاً به نفع طرف فلسطینی می‌باشد، بیانگر آن است که راهکار دیگری فراروی اسرائیل و دولت‌های حامی آن نیست. البته آنچه در سند دوحه آمده، به‌طور کامل تأمین‌کننده منافع و مصالح فلسطینی‌ها نیست اما آنچه در این‌جا اهمیت دارد این است که رژیم غاصب و دولت‌های پشتیبان آن، هفته‌ها در دوحه و قاهره مذاکره کرده و سپس به چیزی تن داده‌اند که رژیم اسرائیل علی‌رغم قبول اولیه از اجرای آن خودداری می‌کند. این یعنی در این سند تعهدات مهمی به اسرائیل تحمیل شده است. برای درک این مطلب کافی است ابتدا خواسته‌های اعلامی دو طرف را مرور کنیم و سپس آنچه در سند دوحه آمده را با این خواسته‌ها تطبیق دهیم.

رژیم اسرائیل از آغاز جنگ غزه تا همین الان روی این خواسته‌ها به عنوان هدف جنگ تأکید کرده است؛ ۱- انهدام کامل حماس و بقیه جریانات مقاومتی غزه از حیث نفرات، سازمان و تجهیزات نظامی، ۲- تغییر اساسی در مدیریت غزه پس از جنگ، به گونه‌ای که مقاومت هیچ نقشی در اداره باریکه نداشته باشد، ۳- کنترل درازمدت امنیتی مستقیم غزه به گونه‌ای که برای همیشه عدم پا گرفتن دوباره مقاومت مسلحانه فلسطینی را تضمین کند، ۴- آزاد کردن اسرا بدون دادن امتیاز به حماس، ۵- خارج کردن عمده جمعیت فلسطین از باریکه و کنترل کامل آنان‌ که اخراج‌شان ممکن نیست.

حماس به نمایندگی همه گروه‌های فلسطینی، بر خواسته‌های زیر تأکید داشته است؛

۱- آتش‌بس دائم در این جنگ، ۲- خارج شدن نفرات و تجهیزات نظامی و اطلاعاتی ارتش اسرائیل از باریکه غزه، ۳- بازگشت آوارگان به مناطق سکونت خود از جمله در شمال باریکه، ۴- رفع محاصره غزه، ۵- بازسازی ویرانه‌های غزه و ۶- مبادله اسرای اسرائیلی و زندانیان فلسطینی (براساس فرمول کل در برابر کل).

رژیم غاصب در سند دوحه فقط به یکی از پنج هدف خود که در ردیف آخر خواسته‌های خود بوده یعنی آزاد شدن اسرا و تحویل اجساد کشته شدگان اسرائیلی آن هم طی سه مرحله و براساس فرمول حماس نه آنچه رژیم و آمریکا بر آن تأکید داشته‌اند، دست می‌یابد. در این سند به خلع سلاح مقاومت و یا خارج کردن آن از غزه، ابقاء امکاناتی که به کنترل اطلاعاتی و عملیاتی غزه از سوی رژیم منجر گردد، نحوه اداره غزه پس از پایان جنگ و جابه‌جایی جمعیتی در غزه، پرداخته نشده است. پس براساس سند دوحه تنها یکی از پنج خواسته اسرائیل محقق می‌شود.

از آن طرف بر مبنای این سند، ۱- آتش‌بس طی سه مرحله برقرار و قابل تکرار خواهد بود، ۲- همه نظامیان و تجهیزات اسرائیلی از همه بخش‌های باریکه غزه خارج می‌شوند، ۳- هزاران فلسطینی بازداشت شده از جمله ۲۰ نفر از عناصر کلیدی مقاومت که به حبس ابد محکوم شده‌اند، طی دو مرحله آزاد می‌شوند، ۴- آوارگان غزه به مناطق مسکونی خود بازمی‌گردند. رفع محاصره و بازسازی غزه در سند دوحه نیامده است. با توجه به آنچه گفته شد اگر این توافق به اجرا درآید، مقاومت فلسطین به دو خواسته از شش خواسته به‌طور قطعی و به دو خواسته دیگر خود به‌طور نسبی دست می‌یابد.

قابل توجه است که در این جنگ، هدف اصلی اسرائیل از میان برداشتن کامل مقاومت و هدف اصلی طرف فلسطینی، پایان دادن به حملات اسرائیل بوده است.

۳- در عین حال به احتمال قوی جنگ با لجاجت اسرائیل ادامه پیدا می‌کند اما با توجه به فرآیندی که برای توافق دوحه طی شده است، دولت اسرائیل در ادامه جنگ با انزوای بیشتری مواجه می‌گردد و متقابلاً مقاومت غزه و مقاومت منطقه در وضعیت بهتری قرار گرفته و کار بر رژیم اسرائیل دشوارتر می‌شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خروج از نسخه موبایل