به گزارش نوید شاهد، بیستم جمادی الثانی، روز میلاد خجسته پرسعادت بانوی دو عالم، میوه دل و محبوب جان رسول رحمت و نور، طوبای طهارت، شجره طیبه کرامت، مادر عاشورائیان تاریخ، کوثر طاها، خیرالنسا، ام الائمه الهدی، حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها فرا رسید. روزی که بشارت میلاد آن بهترین و سرور زنان دو عالم در همه زمانها و همه مکان ها، شادی قلب امین آسمانها شد و خانه رسول خدا (ص) و خدیجه کبری (س) غرق شور و شعف و نور و سرور شد. اما این مولود قدسی، چه جایگاه عظیم و بی مانندی در آینه قرآن و عترت دارد که کسی محبوبتر و عزیزتر از او نزد پیامبر خاتم المرسلین(ص) نیست و دوام امامت و کمال و کرامت ولایت آل الله، در وجود شریف او مستور است؟
ز سراپرده ی عصمت، گهری پیدا شد….
روایات پیرامون سال ولادت حضرت زهرا (س) متعدد و مختلف است اما سه مورد پنج سال پیش از بعثت، سال دوم بعثت و سال پنجم بعثت از شهرت بیشتری برخوردار است. شیخ طوسی در ضمن بیان مناسبتهای ماه جمادی الثانی آورده است:
«روز ۲۰ ماه جمادی الثانی سال دوم مبعث، ولادت فاطمه علیها السلام در برخی روایات است و در روایتی دیگر، سال پنجم ذکر شده است و عامه (اهل سنّت) روایت می کنند که ولادت آن حضرت ۵ سال پیش از مبعث بوده است.»
همچنان که شیخ طوسی گفته، مشهور در میان مورخین اهل سنت، سال پنجم قبل از مبعث است. و عده ای تصریح به همزمانی آن با سال تجدید بناء کعبه یعنی سال پنجم پیش از مبعث نموده اند.
از علمای شیعه، شیخ مفید ولادت آن حضرت را سال دوم بعثت دانسته است و کفعمی نیز این قول را ترجیح داده است. این قول مطابق است با روایتی که حاکم نیشابوری از علمای اهل سنت در کتاب مستدرک با استناد به امام جعفر صادق(ع) پذیرفته است: «فاطمه در ۲۱ سالگی درگذشت و هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) ۴۱ سال داشت به دنیا آمد».
قول سوم که به نظر می رسد مشهور بین علماء شیعه است، (البته بعضی علمای اهل سنت نیز قائل به آن شده اند) و روایات چندی نیز بر آن دلالت دارد، سال پنجم بعد از مبعث را هنگام ولادت می داند.
از میان این اقوال قول پنج سال پیش از بعثت به دلائل زیر نمی توان مورد قبول واقع شود:
مورخان گفته اند که همه فرزندان خدیجه (س) پس از بعثت به دنیا آمدند.
نسایی روایت کرده که وقتی ابوبکر و عمر از فاطمه (س) خواستگاری کردند، پیغمبر (ص) آنان را با این عذر که فاطمه کوچک است، رد کرد. اگر گفته اهل سنت درست باشد که فاطمه (س) پنج سال پیش از بعثت به دنیا آمده، در این صورت باید عمر او به هنگام خواستگاری که به اتفاق همه مورخان پس از هجرت بوده، حدود هجده یا نوزده سال باشد. در حالی که به کسی که در این سن است، کوچک گفته نمی شود.
مطابق با برخی روایات، رسول خدا (ص) قبل از انعقاد نطفه حضرت زهرا سلام الله علیها، از سوی خدا مأمور شد که چهل شبانه روز از حضرت خدیجه (س) فاصله بگیرد و خانه را ترک نموده در مکانی معتکف گردد. آن حضرت این ایام را به روزه و عبادت سپری نمود و در پایان این اعتکاف چهل روزه جبرئیل بر رسول خدا فرود آمد و در حالى که طعامى با خود به همراه آورده بود، به پیامبر گفت: به فرمان خداوند با این طعامى که به دستور خدا از بهشت براى تو آوردهام افطار کن. پس رسول خدا با آن غذا افطار نمود و پس از افطار به سوى خانه خدیجه روان شد و همان شب نطفه پاک فاطمه منعقد گردید.
در روایتی آمده است که رسول خدا (ص) در دوران حمل حضرت فاطمه (س) توسط خدیجه به او فرمود: اى خدیجه! جبرئیل مرا بشارت داده که او دختر است، و گفته که او منشأ نسلى پاک و مبارک است و خداوند تبارک و تعالى مقدّر نموده که نسل من از طریق او برقرار و پایدار بماند، و مقرّر فرموده که فرزندان او پس از انقطاع وحى، امام و خلیفه خدا در زمین باشند.
آیاتی که در فضیلت و تقدیس بهترین زنان دو عالم (س) نازل شد
۱- آیه مباهله:
واقعه مباهله واقعه ای مربوط به سال نهم یا دهم هجری است. وقتى مسیحیان نجران از روى لجاجت و عناد، سخن پیامبر را درباره یگانگى آفریدگار و شخصیت حضرت عیسی (ع) نپذیرفتند، آیه نازل شد که: «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا
وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ». (سوره آل عمران، آیه ۶۱) پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.
پیامبر (ص) در موعد مقرر به همراه خویش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، حضرت فاطمه (س) و دامادش حضرت علی (ع) را آورد.
علامه طباطبائی در مورد آیه مباهله می گوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه (س) و از «ابنائنا» بجز حسنین (ع) را نیاورد. معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی (ع) و برای کلمه دوم به جز فاطمه سلام الله علیها و از سوم بجز حسنین (ع) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.
این مطلب را نقلی از روایت مباهله که زمخشری از علمای اهل سنت در تفسیر کشاف از عایشه نقل می کند تایید می نماید: حضرت رسول(ص) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود چون امام حسن رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: «…إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا…» (سوره احزاب/آیه۳۳) (ترجمه: جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند.
۲- آیه تطهیر:
منظور از آیه تطهیر بخش دوم آیه ۳۳ سوره احزاب/۳۳ است که می فرماید: «…انَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا»
این آیه بیان می کند که اراده خداوند بر این امر تعلق گرفته است که اهل بیت پیامبر (ص) از هر رجس و پلیدی پاک باشند. تعبیر «یُطهِّرکم» در پى «لِیُذهِبَ عَنکم الرِّجسَ» تأکیدى بر طهارت و پاکیزگى به دنبال دور شدن پلیدىها است و «تَطهِیرًا» که مفعول مطلق است نیز تأکیدى دیگر براى طهارت به شمار مىرود. «الرِجسَ» که با الف و لام جنس است، هر گونه پلیدى فکرى و عملى اعم از شرک، کفر، نفاق و جهل و گناه را دربر مىگیرد. مطابق با روایاتی که در منابع شیعه و برخی از منابع اهل سنت آمده است، منظوراز اهل البیت (ع)؛ خمسه طیبه یعنی پیامبر (ص)، على، فاطمه، حسن و حسین (ع) هستند.
۳- آیه مودت:
آیه مودت بخشی از آیه ۲۳ سوره شوری است که می فرماید: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی…».
سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کند وقتى که این آیه نازل شد. گفتند: یا رسول اللّه اقربا و خویشاوندان شما چه کسانى هستند که مودت و دوستى آنها بر ما واجب گردیده است؟ فرمود: على و فاطمه و حسن و حسین.
۴- سوره کوثر:
مطابق با نقل ابن عباس، شأن نزول سوره کوثر آن است که عاص بن وائل پیامبر را نزد درب مسجد الحرام ملاقات نمود و با او گفتگو نمود. گروهى از بزرگان قریش در مسجد الحرام نشسته بودند، هنگامی که عاص بن وائل وارد بر افراد قریش شد در مسجد از او سؤال نمودند که با چه شخصى گفتگو و صحبت مى نمودى؟ عاص بن وائل وارد بر افراد قریش شد در مسجد از او سؤال نمودند که با چه شخصى گفتگو و صحبت مى نمودى؟ عاص پاسخ داد: با «ابتر» سخن می گفتم. و این سخن را بدین علت گفت که در همان ایام فرزند پیامبر از خدیجه بنام عبداللّه وفات نموده بود و کسی که پسر نداشت را ابتر و مبتور مى نامیدند (یعنی کسی که از او نسلی باقی نمی ماند).
این سوره کوتاهترین سوره قرآن است و متن آن چنین است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (۱) إِنَّا أَعْطَینَاک الْکوْثَرَ (۲) فَصَلِّ لِرَبِّک وَانْحَرْ (۳) إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ(۴)» اى پیامبر، ما به تو خیر و برکت فراوان (فاطمه) عطا کردیم، کنون در برابر این نعمت بزرگ، براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن، مسلّما دشمن تو که مى گوید صاحب فرزندى نخواهى شد و بلا عقب خواهى ماند، خود او ابتر و بلا عقب است.
مفسران گویند ظاهر آنست که بمناسبت شأن نزول سوره، مراد از کوثر، کثرت نسل باشد و منظور از آن فاطمه زهرا (س) است که چهار فرزند مانند حسن و حسین علیهما السّلام و دو دختر داشت و از آنان نیز فرزندانى بسیار بوجود آمدند.
۵- سوره انسان:
در شأن نزول مشهور سوره انسان از ابنعباس آمده است: حسن و حسین
علیهماالسلام بیمار شدند. پیامبر (ص) به همراه جمعى اصحاب به عیادت آنان آمدند و به على (ع) پیشنهاد کردند تا براى شفاى فرزندان خود نذر کند. على علیهالسلام و فاطمه (س) و کنیزشان (فضه) نذر کردند که اگر آنها شفا یابند سه روز روزه بگیرند. حسنین علیهماالسلام از بیمارى شفا یافتند (و آنان روزه گرفتند در حالى که) چیزى در خانه آنان نبود. على (ع) از شمعون خیبرى سه صاع جو به قرض گرفت.
فاطمه (س) یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما اى خاندان محمد (ص) بىتوانى مسلمان هستم، غذایى به من دهید، خداوند به شما از غذاهاى بهشتى عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمى بر در خانه آمد و غذاى خود را به وى دادند. در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیرى بر در خانه آمد و آنان سهم غذاى خود را به او بخشیدند.
صبح هنگام امام على (ع) دست حسنین (ع) را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر (ص) آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگى مىلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالى در شما براى من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهى آنان وارد خانه فاطمه (س) شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودى نشسته است. پیامبر (ص) ناراحت شد. در همین هنگام جبرئیل فرود آمد و گفت: اى محمد این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مىگوید، آنگاه سوره هل اتى (انسان) را بر او خواند.
فضایل فاطمی (س) تجلی کوثر فیض سرمدی
برخی از فضایل و مناقب حضرت فاطمه علیهاالسلام طبق روایات چنین است:
۱- اشتراک حضرت فاطمه علیهاالسلام با پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و حسن و حسین (ع) در مقام عصمت و طهارت (بلکه طبق روایات آن حضرت عصمت کبرای الهی است).
۲- اشتراک حضرت صدیقه (س) با پدر و همسر و فرزندانش در مجاز بودن به ورود و توقف در مسجد پیامبر اکرم (ص) در جمیع حالاتشان.
۳- مادر ائمه اطهار علیهم السلام است.
۴- هنگام ولادت فاطمه (س) نور او تمام خانه هاى مکه را فراگرفت.
۵- نام گذارى زهرا (س) از طرف خداوند متعال بوده است.
۶- نام فاطمه بر ساق عرش و درهای بهشت درج شده است.
۷- جنگ و یا صلح با آن حضرت مانند جنگ و صلح با پیامبر و على و حسنین است.
۸- سیده ى زنان عالم است.
۹- دوستى و دشمنى با او مانند دوستى و دشمنى با پیامبر است.
۱۰- آن حضرت، محدثه است یعنی فرشتگان با او سخن میگفتند.
۱۱- شیعیان آن حضرت به بهشت بشارت داده شدهاند.
۱۲- مخالفان حضرتش به هلاکت میافتند.
۱۳- در روز قیامت، همانند پدر و همسر و فرزندانش سواره محشور میشود.
۱۴- شفیعه کبرای روز قیامت است.
۱۵- حبّ فاطمه (س) همانند حبّ همسر و فرزندان معصومش (که اجر رسالت خاتم الانبیاء است)، بر همگان واجب است.
۱۶- با پدر و همسر و فرزندانش در قبة الوسیله یا درجةالوسیلهى بهشت جای دارند.
۱۷- با پدر و همسر و فرزندانش در قبه اى از نور که زیر عرش برپا مى شود و جز پنج تن (ع) کسى را به آن رتبه ى والا راه نیست جای دارد.
۱۸- در صفات و ارزشهاى معنوى هم کفو امام على (ع) است.
۱۹- بشر از آدم تا خاتم مأمور به توسل به حضرت صدیقه زهرا (س) بوده است.
۲۰- هنگام ورود فاطمه (س) به صحنه محشر، از جانب حضرت حق تبارک و تعالى ندا مى شود: «اى اهل محشر نگاهتان را فروافکنید تا فاطمه عبور نماید»
سر طوبای ازل، طلعت طاها، زهراست….
مقام و منزلت حضرت صدیقه طاهره (س) نزد خداوند و در میان مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المومنین (ع) و دارای منزلتی عظیمتر از سایر ائمه طاهرین (ع) است.
اگر بخواهیم مقام علمی حضرت زهرا (س) را درک کنیم و به گوشهای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری میکند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار میسازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری میدهد. جای جای این خطبه نورانی و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بیکران علم اوست که متصل به مجرای وحی است. از دیگر شواهدی که به آن وسیله میتوان گوشهای از علو مقام حضرت فاطمه زهرا (س) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار است که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است.
همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (س) در جریان فدک، به روشنی بر احاطه آن حضرت بر حقایق و اسرار وحی و معارف قرآن کریم و مبانی شرع دلالت میکند.
علامه سید جعفر مرتضی عاملی درخصوص مرجعیت و مقام علم و فقاهت و فضیلت حضرت زهرا (س) مینویسد:
«تاکیدهای مکرر و مداوم پیامبر اکرم (ص) در گفتار و رفتار، به علاوه مقام و موقعیت حضرت زهرا (س) سبب شد تا ایشان مورد مراجعه مردم باشند و از درجه و موقعیت خاصی برخوردار گردند. چنانکه منزل ایشان پایگاه و پناهگاهی برای کسان زیادی بود که به آنجا رفت و آمد میکردند. علاوه بر زنان همسایه، دیگر بانوان مدینه نیز به آن حضرت مراجعه کرده و به منزلش رفت و آمد داشتند.»
آیینه ی تمامنمای خدا، تویی….
هر کس هر آنچه دیده اگر هر کجا، تویی
یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی
در تو خدا تجلی هر روزه میکند
«آیینه تمام نمای خدا» تویی
میلاد تو تولد توحید و روشنی است
ای مادر پدر! غرض از روشنا تویی
چیزی ندیدهام که تو در آن نبودهای
تا چشم کار میکند ای آشنا! تویی
نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار
سرچشمه فقاهت آل عبا تویی
غیر از علی نبود کسی همطراز تو
غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی
تو با علی و با تو علی روح واحدید
نقش علی است در دل آیینه، یا تویی؟
ایمان خلاصه در تو و مهر تو میشود
مکه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی
زمزم ظهور زمزمههای زلال توست
مروه تویی، قداست قدسی! صفا تویی
بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است
سوگند خورده است که خیرالنسا تویی
شوق تلاوت تو شفا میدهد مرا
ای کوثر کثیر! حدیث کسا تویی
آن راز سر به مهر که «حافظ» غریبوار
میگفت صبح زود به باد صبا تویی
هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست
تنها تویی شفیعه ی روز جزا… تویی!
در خانه تو گوهر بعثت نهفته است
راز رسالت همه انبیا تویی
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
بی تو چه میکنند؟ تویی کیمیا تویی
قرآن ستوده است تو را روشن و صریح
یعنی که کاشف همه ی آیهها تویی
درد مرا که هیچ طبیبی دوا نکرد
آه ای دوای درد دو عالم! دوا تویی
من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم
ای چلچراغ سبز اجابت! دعا تویی!…
شاعر: مرتضی امیری اسفندقه
انتهای گزارش/
منبع خبر