ناتوی فرهنگی در مسیر پایان

ناتوی فرهنگی در مسیر پایان


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: خیزش سراسری دانشجویان ضدصهیونیستی در دانشگاه‌های آمریکا و گسترش آن در دانشگاه‌های غربی، علاوه بر اینکه ریاکاری و نفاق آمریکایی‌ها را در اهتمام به آزادی بیان برملاء ساخت، می‌تواند زمینه را برای شکست ناتوی فرهنگی که آمریکایی‌ها در کنار ناتوی نظامی آن را پیگیری می‌کردند، فراهم سازد. 

برای شفاف شدن این موضوع به یک طرح قدیمی که توسط آمریکایی‌ها بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد، می‌پردازیم. «جورج مارشال» رئیس ستاد ارتش ایالات متحده آمریکا در جنگ جهانی دوم و وزیر امورخارجه دولت «هری ترومن» آمریکا، در ژوئیه ۱۹۴۷ طرحی تحت عنوان «طرح مارشال» را مطرح و ادعا کرد که هدف از این طرح مقابله با بحران به‌جا مانده از جنگ جهانی دوم در راستای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی اروپا است. 

هرچند در جریان اجرای این طرح، کمک‌‏های مالی و اقتصادی بلاعوض آمریکا به حکومت‌‏های نیازمند سرازیر می‌‏شد، لیکن عملاً گامی در جهت استثمار کشور‌ها و انقیاد دولت‏‌ها از طریق ایجاد وابستگی‌‏های اقتصادی و سپس سیاسی بود.

جورج مارشال مدعی بود که اگر کشور‌های اروپایى مبادرت به ایجاد یک برنامه بازسازی اقتصادی کنند، ایالات متحده در اجرای این برنامه، کمک مالی در اختیار آنها قرار خواهد داد. این سخنان که در حقیقتْ ارائه دیدگاه‏‌های اقتصادی دولت آمریکا نسبت به قاره اروپا محسوب می‏‌شد، با استقبال دولت‏های جنگ زده و خسارت دیده اروپایى مواجه شد؛ اما کسی از تبعات آن با خبر نبود. 

اما چرا جورج مارشال شروع این طرح را از دانشگاه هاروارد شروع کرد؟ این مساله نیاز به تامل دارد. «فرانسیس استونر ساندرز» در کتاب «جنگ سرد فرهنگی» به سوال مذکور اینگونه جواب می‌دهد: «قطعا اینکه جورج مارشال این مأموریت تاریخی را از دانشگاه هاروارد شروع کرد، تصادفی نبود. این اقدام نمادین نشان دهنده این است که آمریکایی‌ها برای دانشگاه‌ها اهمیت زیادی قائل هستند و بر این باور هستند که دانشگاه‌ها بخشی از زرادخانه‌هایی هستند که آمریکا برای تقویت پروژه هژمونی جهانی خود روی آن کار می‌کند.»

بر همین اساس است که نخبگان حاکم در واشنگتن به‌شدت نگران هرگونه حرکتی خارج از قاعده معمول در دانشگاه‌ها هستند؛ لذا خیزش سراسری دانشجویان ضد صهیونیستی در دانشگاه‌های آمریکا نیز در همین راستا تعریف می‌شود؛ خیزش‌هایی که سرمایه‌گذاری تاریخی واشنگتن را به شدت تهدید می‌کند. 

اینکه دانشجویان آمریکایی در دانشگاه‌های این کشور، شجاعانه شعار حمایت از فلسطین سر می‌دهند و بدون واهمه جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه را محکوم می‌کنند، علاوه بر اینکه یک نوع احساس خطر برای آمریکایی‌ها در راستای پیشبرد راهبرد‌های طراحی شده خود در سطح جهان ایجاد می‌کند، ضربه‌ای محکم بر تلاش آمریکایی‌ها و غربی‌ها بعد از عملیات «طوفان‌الاقصی» است که سعی می‌کردند، مقاومت اسلامی بویژه جنبش حماس را نزد افکار عمومی منفور کنند، اما سحر به خود ساحر بازگشته است و در واقع این رژیم صهیونیستی است که روز به روز در چشم جهانیان منفورتر می‌شود. 

اما چرا آمریکایی‌ها از گسترش تظاهرات دانشجویی هراسان و به‌شدت دنبال مهار این جنبش‌ها هستند؟ درست است که یکی از جنبه‌های مهم تظاهرات‌هایی که در حمایت از ملت فلسطین در دانشگاه‌ها برگزار می‌شود، مشارکت آمریکایی‌ها و حتی یهودی‌ها است، اما از نظر نخبگان حاکم در واشنگتن شکسته شدن سد ترس در میان دانشجویان غیرآمریکایی نیز کم خطر نیست. 

دلیل آن هم این است که طرح آمریکایی که از آن نام بردیم، فقط مختص دانشجویان آمریکایی و اروپایی نیست، بلکه مجریان این طرح برای دانشجویان غیرآمریکایی نیز اهمیت زیادی قائل هستند؛ چون آنها را شرکای اصلی آمریکایی‌ها در تقویت ارزش‌ها و خدمت به سیاست‌های آنها تلقی می‌کنند و معتقدند که همین دانشجویان در آینده پست‌های کلیدی را در کشورهایشان به عهده خواهند گرفت. در واقع هدف آمریکایی‌ها از این طرح ایجاد «ناتوی فرهنگی» به موازات «ناتوی نظامی» است. 

اما این روز‌ها مشاهده می‌کنیم که دانشجویان در دانشگاه‌های آمریکایی قواعد بازی آمریکایی‌ها را به هم زده‌اند و برخلاف خواست آنها گام برمی‌دراند؛ چون بر اساس باور آمریکایی‌ها بازی مجموعه‌ای از قوانین نانوشته‌ای است که باید در دانشگاه‌ها رعایت شود تا دانشجو یا استاد بتواند به اهداف خود برسد و مجازات بی‌اعتنایی به این قوانین نیز سنگین است؛ لذا به نظر می‌رسد دانشجویانی که این روز‌ها در دانشگاه‌های آمریکایی و غربی برای فلسطین قیام می‌کنند، در پایان دادن به این بازی از طریق شورش علیه قوانین و سازندگان و مدیران آن سهیم هستند. پس دلیل اینکه چرا سران آمریکایی به شلیک گلوله‌های واقعی به سمت دانشجویان ضد صهیونیستی متوسل می‌شوند، واضح است و میزان خطری که تصمیم‌گیران آمریکایی در دانشگاه‌ها آنرا احساس می‌کنند، قابل درک است. 

پس نتیجه می‌گیریم که تظاهرات مسالمت‌آمیز دانشجویان حامی فلسطین که در برجسته‌ترین دانشگا‌های آمریکایی در حال گسترش است، می‌تواند به‌طور مؤثر در یافتن مسیر جایگزین با آنچه که از تابستان ۱۹۴۷ در دانشگاه هاروارد، توسط سران آمریکایی بر سایر دانشگاه‌ها غالب شده، کمک کند و مانع از تلاش‌های آمریکایی‌ها برای تعمیم تجربه «پسران شیکاگو» در سراسر جهان شود و مهم‌تر از همه، این تجمعات که نوعی تابوشکنی است، می‌تواند ریاکاری و فریب ایالات متحده آمریکا را بیشتر در جهان برملاء سازد و به شکست ناتوی فرهنگی آنها که در کنار ناتوی نظامی پیش می‌برند کمک شایانی بکند. 

انتهای پیام/ ۴۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید