نماد سایت مجاهدت

ناگفته‌های قانون منع حجاب رضاخانی


گروه استان‌های دفاع‌پرس- «مرضیه سادات داورپناه» پژوهشگر و استاد جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی خراسان؛ شاهد تشکیل مثلث‌های شوم متعددی در طول تاریخ بوده‌ایم، از جمله مثلث شومی که در سحرگاه نوزدهم رمضان تشکیل شد و منجر به شهادت مولی الموحدین امیر المومنین علیه‌السلام شد و مسیر تاریخ را تا ابدیت به رنگ مظلومیت درآورد.

مثلث شوم بی‌حجابی نیز توسط مستکبرین عالم با تشکیل یک مثلث شوم بوجود آمد. «آتاتورک»، «امان‌اللّه‌خان» و «رضاخان» مأمور شدند تا در سه کشور «ترکیه» پایتخت امپراطوری عثمانی – بزرگ‌ترین کشور اسلامی و محور جهان اسلام، «افغانستان» و «ایران» زمینه نفوذ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی غرب را پیاده‌سازی کنند.

آتاتورک در ترکیه دست به کشتار عالمان دینی زد و با تغیر خطّ، لباس و اعلام منع حجاب، رابطه فرهنگی ملّت مسلمان ترک را با گذشته خود قطع کرد.

امان‌الله‌خان در افغانستان «جمعیت حمایت از نسوان» را تشکیل داد و دوازده نفر وکلای زنان کابل اداره انجمن را در دست گرفتند و سپس مکتب «تدبیر منزل» زنانه در محله باغ علیمردان با معلمان آلمانی و ترک تأسیس شد. «حجاب‌زدایی» باعنوان «رفع حجاب آزاد گذاشته شد» صورت پذیرفت. ایجاد مدارس مختلط و تحصیل دختر و پسر در کنار یکدیگر از جمله اقدامات او بود.

در ایران نخستین شایعات پیرامون قانون کشف حجاب، پس از آن پخش شد که ملکه افغانستان بدون حجاب به همراه شاه افغانستان در سال ۱۳۰۸ در زمان رضاشاه به ایران آمد. در سال ۱۳۱۳ خورشیدی رضاخان برای دیدار با آتاتورک به کشور ترکیه سفر کرد و اقامت ۲ هفته‌ای وی یک ماه به طول انجامید. از مهمترین ره‌آورد‌های این سفر بعد از بازگشت به ایران، کشف حجاب بود به این منظور در ١٣١٤ خورشیدی رضاخان به تمامی وزارتخانه‌ها، به ویژه وزیر دربار و معارف دستور داد که مقدمات جشن بزرگی برای اعلام آزادی زنان و احقاق حقوق بانوان فراهم آورند.

این جشن از طرف علی‌اصغر حکمت که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت، در دانش‌سرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد و طی آن همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند. 

شاه طی نطقی، همه زنان را به عدم استفاده از حجاب تشویق نمود و اعلام کرد که تاکنون نیمی از جمعیت کشور به حساب نمی‌آمدند؛ زیرا در پرده به‌سر می‌بردند و ادامه داد که نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست و زن روحاً و اخلاقاً می‌بایست عفیف باشد.

از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاه‌های اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابان‌ها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان باحجاب نبودند. آنهایی که جرأت می‌کردند در مقابل این بی‌قانونی خشونت‌بار ایستادگی کنند، با حمله و بی‌حرمتی مأموران شهربانی مواجه می‎شدند.

مأموران انتظامی مجاز بودند زنان محجبه را تعقیب نموده و به منزل آنها وارد شوند، صندوق‌های لباس آنها را تفتیش کرده و اگر چادر بیابند به غنیمت برده یا آن را پاره کنند. به وزارت معارف نیز دستور داده شده بود که در کلیه مدارس دخترانه، معلمان و دانش‌آ‌موزان بدون حجاب باشند و در غیر این صورت به مدارس راه داده نشوند. کلیه حکام ولایات نیز دستور داشتند از پذیرفتن زنان باحجاب که به ادارات مراجعه می‌کردند، خودداری به عمل آورند. اما از سوی دیگر، مطابق بخشنامه و متحدالمال‌هایی که از طرف دولت صادر می‌شد، شهربانی موظف بود که در نهایت حفظ امنیت از هر نوع سوءاحترام به زنان بدون حجاب جلوگیری کند.

اجرای این قانون مخالف فطرت بشری باعث اعتراض قشر وسیعی از مردم شد از آن جمله قیام خونین مردم مشهد در مسجد گوهرشاد که منجربه شهادت ده‌ها زن، کودک و مرد مظلوم شد.

انقلاب اسلامی در طی حیات ۴۶ ساله خود قصد داشته با هدایت اقناعی اقشار جامعه برای رسیدن به حیات طیبه با الگوسازی زندگی عفیفانه به ارائه راهکاری انسانی برای زندگی سعادتند اقدام کنند. اغتشاشاتی که در پاییز ۱۴۰۱ در جریان برخورد علنی با قانون الهی حجاب صورت گرفت نه تنها مبارزه با امر الهی که منافی فطرت انسانی بود، معضلات مبارزه با این فطرت الهی را می‌توان در فساد افسارگسیخته‌ای که در غرب حاکم هست، بوضوح مشاهده کرد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

خروج از نسخه موبایل