گروه اجتماعی دفاعپرس – «جعفر بندی شربیانی» عضو شورای اسلامی شهر تهران؛ بر اساس آمارهای رسمی اعلامی آمریکا در حال حاضر ۷۰۰ تا ۸۰۰ پایگاه زمینی، دریایی، هوایی و جاسوسی در خارج از خاک خود دارد؛ گفته میشود بیش از یک میلیون و ۱۵۰ هزار نظامی آمریکایی در این پایگاهها مستقر هستند. بودجه نظامی امسالِ آن کشور بالغ بر ۷۶۸ میلیارد دلار است.
همین حالا در تایوان با چین سرشاخ است، در شرق آسیا برای کره شمالی شاخ و شانه میکشد، در اوکراین صحنه گردان اصلی جنگ است، چندین دهه است که برای هژمون و منافع خود و محافظت از رژیم صهیونیستی در خاورمیانه جنگ افروزی میکند (اشغال عراق و افغانستان و سوریه)، معنا و کارکرد دولت در لبنان را از بین برده است، در لیبی یه سوی قصه است، دموکراسی و مطالبات مردمی در مصر را به محاق برده است! در جنوب لبنان در حال مداخله بر روی مرزهای آبی آن به نفع رژیم صهیونیستی است.
تقریبا در چهار گوشه عالم در حال دخالت و خرابکاری است. این ماجرای امروز و دیروز هم نیست. بعد از جنگ جهانی دوم کارِ هر روزهاش است. قبل از او استعمار پیر یعنی انگلستان همین کارها را در سطحی و به نوعی دیگر در اقصی نقاط دنیا میکرد.
همین حالا، اگر به سطور روزنامهها و رسانههای روسی سر بزنید، در تحلیل آنچه در اوکراین میگذرد، میگویند؛ اقدام پیشگیرانه ما در اوکراین برای حفظ و بازدارندگی در برابر حوادثی است که اگر جلوی آن را نمیگرفتیم بعدها بر سرمان میآمد.
همین روزها، اگر خبرهای کشور ترکیه را پیگیری کنید، رئیس جمهور آن کشور میگوید: هر لحظه که اراده کنیم به نقاطی در شمال عراق حمله میکنیم، در فاصله ۳۰ کیلومتری درون خاک سوریه نقطه حائل درست میکنیم، هر لحظه ممکن است به یونان حمله کنیم، در لیبی حضور دارند، در کشور مصر ادعاهایی دارند و.
روی نقشه خاورمیانه کمی پایینتر بروید، کشور عربستان سالهاست بر سَر مردم بی دفاع یمن بمب میریزد، در لبنان حضور دارد، در آمریکا برای فشار به ایران لابی میکند. در اروپا مدرسه مذهبی دارد. با سیگنال مثبت دادن به کشورهای اقماری کوچک هم پیمان خود میگوید؛ علیه ایران به پیوند ابراهیم بپیوندید و خلاصه اینکه مدعی رهبری دنیای عرب و جهان اسلام است و میلیاردها دلار در گوشه گوشه خاورمیانه و فراتر از آن هزینه میکند!
شورهای کوچک امارات، قطر، بحرین و … را در نظر بگیرید، در سوریه و در تبدیل آن به یک زمین سوخته نقش دارند، برخی از آنها در همه توطئههای چند سال اخیر علیه ایران متحد و همسو با امریکا عمل کردند! در یمن، در لیبی و در نقطه نقطه خاورمیانه از پول نفت خرج میکنند! اگر بخواهم مصادیق این قصه را ادامه دهم در جای جای جهان مثالهایی وجود دارد، بیشتر مثالهای خاورمیانه را زدم، چونکه درک نزدیک و ملموسی بواسطهی نزدیکی داریم!
اصلا در عمق تاریخ فرو بروید، صد سال، دویست سال، هزار سال! انگار قصه تکراری و همیشگی تاریخ بشر است. حمله اسکندر مقدونی، تهاجم مغول ها، حمله نادر به هند، جنگ جهانی اول و دوم، جنگهای اعراب و اسرائیل و …
این مثالها را زدم که به مفهوم و معنای «عمق» و «نفوذ استراتژیک» و هژمون و سلطه و تسلط برسم! شاید برخی بگویند بشر امروزی متمدن و مدرن شده است و دیگر دنبال جنگ نمیرود! حتی اگر روزی هم چنین شود (که محال است) باز هم نفوذ و هژمون با اشکال نرم و متفاوت وجود خواهد داشت. بدون شک تحقق چنین امری نیازمند تولید قدرت نرم و سخت است و هر کشوری در حوزهی تولید قدرت، مزیتهای خاص خود را دارد و البته این مفهوم چند وجهی و دارای پیچیدگیهای زیادی است.
حال سوال اساسی این است که در تئوری و گفتمان انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن، منابع و مآخذ این عمق و نفوذ و تولید قدرت چیست؟
آیا صرفا بر توان مادی و اقتصادی و منابع زیر زمینی خود متکی است؟!
در واکاوی ریشهها و پایههای منابع قدرت نظام جمهوری اسلامی (که امروز در جنوب لبنان و به واسطه شجره طیبه حزب الله برای آمریکا و رژیم صهیونیستی اینگونه دیکته میکند که خطوط میدان نفتی و گازی مشترک چگونه و کجا باید باشد؟
در یمن بخش اصلی معادله الهام بخشی برای انصارالله است، در عراق امروز، با مردم آن به هویت و زیست مشترک تاریخی خود فراتر از مرزها برگشته است، در افغانستان به گونهای عمل کرد که آمریکا بزرگترین پایگاه خود و دهها میلیارد دلار تجهیزات نظامی در بگرام را جا گذاشت و فرار کرد، در سوریه از نقطه و لحظهی سقوط قریب الوقوع دمشق کار را به جایی رسانده است که مخالفین و تروریستها در گوشهای از خاک آن کشور گرفتار و اسیر شده اند، در خلیج فارس آقایی تام و تمام دارد، در حیات خلوت امریکا در امریکای لاتین حضور دارد، در اوکراین توسط دشمن امریکایی متهم نقش افرینی است و …)
به چه چیزهایی میرسیم؟
بدون شک، مخرج مشترک و پایه اساسی منبع لایزال این قدرت در ایدئولوژی و مسلک امام حسین (ع) نهفته است.
امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری همان روح فرا تاریخی و عصاره «عدالت خواهی» و «آزادگی» و «ظلم ناپذیری» امام حسین (ع) را که در رگهای این ملت و ملتهای مسلمان جاری، اما منجمد و خفته بود زنده کردند. اینگونه است روزی که عنقریب نزدیک بودداعش بر کل خاک عراق مسلط شود با یک اشاره مرجعیت شیعه و با فداکاری و سازماندهی شهید حاج «قاسم سلیمانی» به عقب رانده و به پایان رسید؛ لذا در تبیین «جنس» و «ماهیت» و «چیستی» احیاء نفوذ و عمق استراتژیک ایران اسلامی که بعد از قرنها از خمودگی و خواب بیدار شد، قطعا به نتایجی متفاوت از سایر کشورها میرسیم.
این، ایدئولوژی و مکتب عاشورایی و اربعینی حسین بوده است که با کمترین امکانات و در ذیل بیشترین فشارها و تحریم ها، چنین ایران بزرگ تاریخی را تا مرزهای مدیترانه احیا کرده است و آن را تبدیل به ابرقدرت و قدر قدرت خاورمیانه ساخته است.
دقیقا به همین دلیل است که آمریکا و همسویان و هم پیمانان آنها در تحلیل و فهم و چرایی آن مانده اند و برای خنثی و بی اثر کردن و نهایتا تسلط دوباره بر ایران و خاورمیانه خطوط و راهبردهای زیر را پیگیری، تبلیغ و عملیاتی کرده اند.
۱- با اعمال تحریمهای ظالمانه (نظیر آن در تاریخ بشر وجود ندارد) و فشار بر مردم ایران و فقیر سازی اقتصادی آنها و به صورت همزمان با بلندگوها و رسانههای وابسته به خود به مردم ایران بقبولاند که این سختی و فشار محصول حضور و نقش آفرینی ایران اسلامی در شرق و غرب خاورمیانه است! و آنها را به این باور برساند که بین اقتصاد و احیای نقش تاریخی ایران در خاورمیانه باید یکی را برگزینند!
به عبارتی دیگر، کاری که خود و دیگر کشورها انجام میدهند (در همه جا حضور دارند و صدها میلیارد دلار برای آن خرج میکنند) تبدیل به نقطه ضعف جمهوری اسلامی و شوراندن مردم علیه این تئوری تحریک و ترغیب کنند!
۲- به خاطرِ آگاهی از عمق نفوذ معنوی و الهام گیری تودههای عرب مسلمان از گفتمان و تئوری انقلاب اسلامی و مشخصا به دلیلِ پایداری ایران بر خط مستقیم و ثابت و پایدار مخالفت با رژیم صهیونیستی (به عنوان نماد ظلم و استکبار در خاورمیانه) بدون محاسبه منفعتی و اقتصادی تلاش کردند که این ایدئولوژی وحدت بخش حسینی را تفسیر و تعبیر فرقهای کرده و برای تودههای مسلمان و عرب اینگونه القاء نمایند و جا بیندازند که نظام اسلامی به دنبال فرقه گرایی مذهبی است، در حالی که همگان میدانند حماس سنی و حزب الله شیعه به یک میزان و یک نگاه مورد توجه و پشتیبانی جمهوری اسلامی بوده اند، به نحوی که همه گروههای فلسطینی و لبنانی به این اذعان و اعلام کرده اند که در بیش از ۴۰ سال گذشته تنها و تنها ایران اسلامی بوده است که بدون قید و شرط از آرمان فلسطین و استقلال لبنان حمایت کرده است.
دقیقا به همین دلیل است علیرغم هزینههای سنگین رسانهای و امنیتی تئوری تفرقه اندازی مذهبی آنها نتیجه نداده است. اگر نتیجه میداد است پیمانهای جعلی و قلابی و عادی سازی با سران برخی کشورهای منطقه امروز مسئله امنیت و عمر رژیم صهیونیستی را تضمین کرده بود و مورد پذیرش اجتماعی تودههای عرب قرار گرفته بود!
امروز نظامیان کهنه کار و برخی سیاست مداران کارکشته آن رژیم آشکارا اذعان میکنند که وعده صادق مقام معظم رهبری بر نزدیکی پایان این رژیم روز به روز نزدیک و نزدیکتر میشود.
بنابراین، محور مقاومت نقطه مقابل اعراب و تودههای مسلمان نیست بلکه صرفا یک دشمن و هدف دارد و نظام اسلامی به خوبی آن را پیاده کرده است.
۳- تلاش کرده اند به اشکال مختلف دست به براندازی نظام اسلامی بزنند و از این رو از هیچ روش و ترفندی دریغ نکرده و نخوهند کرد.
به تعبیر مقام معظم رهبری یکی از جلوهها و نقاط خیلی استثنایی نظام جمهوری اسلامی تاب آوری اوست، تاب آوری در برابر انواع و اقسام تحرکات برای براندازی! تحرکات اخیر آنها در طرحِ انواع تعبیر و تفسیر غیر واقعی و قلابی و جعلی درباره راهپیمایی بینظیر اربعین حسینی دال بر ادامه این تلاشهای مذبوحانه است!
اربعین امسال نشان داد که همهی ترفندهای فوق به نتیجه نرسیده است، انگار خون، شور و شعور حسینی که ریشه تاریخی در میان این ملت و ملتهای مسلمان دارد و گوشههای از آن را این روزها در گرمای عراق میبینیم، تمام ناشدنی است و همه محاسبات مستکبران و ظالمان را بر هم زده است، دقیقا به همین دلیل است که میتوان ادعا کرد اصلیترین منبع تعذیه کننده عمق نفوذ استراتژیک جمهوری اسلامی اربعین حسینی است.
انتهای پیام/ 241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است