دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸ – ۰۸:۱۵ نظام، اَندَرونی و بیرونی ندارد/ صداقت و عدم صداقت در نظر مردم پوشیده نمیماند
اگرچه مطابق سیاستورزیهای رایج، اعلام اینکه اِسقاط هواپیمای مسافربری، کار نیروهای خودی بوده، خودزَنی محسوب میشود، امّا در نظام دینی، اعتماد مردم، با هیچ موضوعی قابل معاوضه نیست.
گروه سیاسی خبرگزاری فارس ــ در امر حکومتداری، پذیرش خطایی که دشمن، بمباران رسانهای خود را معطوف آن کرده، ساده نیست.
با این حال، ظهر جمعه وقتی به رهبر انقلاب اطّلاع داده میشود که سقوط هواپیمای اوکراینی، اشتباه نیروی خودی بوده، ایشان دستور میدهند تا واقعیت هر آنچه هست، صریح و صادقانه به مردم گزارش داده شود. صبح روز بعد، ستاد کل نیروهای مسلّح نیز در پیامی، رسماً علّت سقوط هواپیمای اوکراینی را خطای پدافند هوایی کشور اعلام میکند.
در مرحله بعد، سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران در نشست خبری خود، تمام مسئولیت سقوط هواپیما را برعهده میگیرد و با شجاعت اعلام میکند که مسئولین هواپیمایی کشور، هیچ تقصیری ندارند.
هرچند ابهاماتی مبنی بر چرایی تأخیر سه روزه در اعلام علّت حادثه در افکار عمومی وجود دارد که پاسخگویی مسئولین ذیربط را میطلبد، با این حال، توصیه رهبر انقلاب به در پیش گرفتن صداقت و صراحت و متعاقب آن سخنان تحسینبرانگیز فرمانده هوافضای سپاه، بیانگر برجستگی و تمایز مدیریت عالی جمهوری اسلامی ایران نسبت به الگوهای رایج حکومتداری در دنیا است که باید آن را ترجمانِ راهبرد کلیدی «سیاست ما عین دیانت ماست» دانست.
بر این اساس، اگر چه مطابق سیاستورزیهای رایج، اعلام این موضوع که اسقاط هواپیمای مسافربری، کار نیروهای خودی بوده، نوعی خودزنی سیاسی محسوب میشود، امّا در نظام مبتنی بر مردمسالاری دینی، اعتماد مردم سرمایهای است که با هیچ موضوعی قابل معاوضه نیست. در نظام دینی، حکومتداری بدون مردم، معنا و مفهومی ندارد.
حال بازخوانی بیانات رهبر انقلاب درباره لزوم صداقت کارگزاران نظام با مردم، عدم پنهانکاری، شفافیت، پاسخگویی و مفاهیمی از این دست، از دو منظر قابل توجه است. نخست اینکه بدانیم تأکید روز جمعه رهبر انقلاب مبنی بر صراحت و صداقت، منحصر به یک مورد خاص نیست و مسبوق به سابقه است، دوم اینکه مسئولینی که روز چهارشنبه و پس از وقوع خطای انسانی در اسقاط هواپیمای مسافربری، کتمانکاری ـ ولو اولیه ـ را به اطّلاعرسانی بهموقع ترجیح دادند، فراموش نکنند که چشمپوشی از بایستهها و الزامات حکمرانی در نظام دینی و ولایی، خسارتبار است و ارمغانی جز کاهش سرمایه اجتماعی نظام اسلامی ندارد.
**هر کاری میشود باید اوّل مردم در جریان قرار داده بشوند
«جمهوری اسلامی، انقلاب و نظام و کارش مردمی است و مردم از ریزترین کارها مطلع میشوند؛ مگر آن چیزهایی که گفتنش مفسدهیی بار بیاورد.
در دوران جنگ، چیزهایی بود که گفتنش مفسده داشت؛ لیکن در غیر این امور، هر چیزی که اتفاق بیفتد، اول بایستی مردم در جریان قرار داده بشوند.
در زمان امام (رضواناللَّه تعالیعلیه) همینطور بود. هر وقت بنا بود کاری انجام بگیرد، با ایشان مشورت میشد.
از مطالبی که ایشان مکرراً میفرمودند، این بود که کاری که میکنید، طوری باشد که بتوانید به مردم بگویید؛ یعنی قابل طرح برای مردم باشد.
معیارها، فهم و درک مردم از انقلاب است. نظام ما، نظام مردمی است؛ نه نظام حزبی که ریسمانهایش به نقطهیی وصل است و در آن نقطه، یک حزب نشسته و هر کاری که میخواهد، انجام میدهد. نخیر، اینجا اجزای اصلی نظام، در تمام کشور ـ حتّی در روستاها و شهرهای دورافتاده و در بخشها ـ پراکندهاند.
این مردمی که در هر شهری هستند، اجزای اصلی نظام و تعیینکننده میباشند. اگر خدای نکرده جنگی بشود، اینها هستند که باید بیایند دفاع کنند.
اگر سازندگی باشد، اینها هستند که در سازندگی باید شرکت کنند.
اگر حمایت از حرکتی باشد، به وسیلهی اینها باید انجام بگیرد.
اگر خنثی کردن توطئهی دشمن باشد، به وسیلهی اینها باید انجام بگیرد.
دشمن هم که میخواهد کاری انجام بدهد، چون از کودتای نظامی و تهاجم خارجی مأیوس است، به فکر کار کردن روی ذهن همین مردم میافتد». ۱۳۶۹/۰۳/۰۷
** نظام، اندرونی و بیرونی ندارد
«در این مناظرهها و در این گفتگوها و در این گفتارهای تلویزیونی، همه شفاف و راحت حرف زدند، حرف دلشان را بر زبان آوردند، یک سیلابی از نقد و انتقاد به راه افتاد و همه مجبور شدند پاسخگوئی کنند. به آنها انتقاد شد، آنها در مقام پاسخگوئی برآمدند و از خودشان دفاع کردند.
مواضع افراد و مواضع گروهها بدون ابهام، بدون پیچیدهگوئی، عریان، در مقابل چشم مردم قرار گرفت؛ سیاستهایشان چیست، برنامههایشان چیست، پابندیهایشان کدام است، تا چه حد است؛ اینها در مقابل چشم مردم قرار گرفت و مردم توانستند قضاوت کنند.
مردم احساس کردند که در نظام اسلامی بیگانه به حساب نمیآیند، نظام کشور اندرونی و بیرونی ندارد». ۱۳۸۸/۰۳/۲۹
**نسبت به کارهای انجام شده و نشده پاسخگو باشید
«نظام پاسخگویی را برای خودتان متحتم بدانید… یعنی هم در برابر خطایی که انجام میگیرد، واقعا پاسخگو باشند؛ هم در برابر کار لازمی که باید انجام میگرفته و انجام نمیگیرد، پاسخگو باشند». ۱۳۸۴/۰۶/۰۸
**پاسخگوی مسئولیتهای بزرگ خود باشید
«همیشه نگاه این کشور و این ملت به عدالت و رفتار عادلانه علوی است و باید باشد؛ این را ما نباید فراموش کنیم. همیشه این ملت نیاز دارد به مسابقه خدمترسانی میان مسؤولان؛ همیشه این ملت نیاز دارد به اینکه مسؤولان او پاسخگوی مسؤولیتهای بزرگ خودشان در مقابل ملت باشند و روح پرسشگری در مردم وجود داشته باشد و همیشه زنده بماند. اینها شعارهای گذرا نیست؛ ابعاد و جوانب گوناگون وظایف ما مسؤولان و همچنین مطالبات ملت را برای ما روشن میکند». ۱۳۸۴/۰۱/۰۱
**صداقت و عدم صداقت از نظر مردم پوشیده نخواهد ماند
«من قبلا به آقای رئیس جمهور هم این مطلب را گفتهام. دو ستون درست کنید: کارها و خدماتی که انجام دادهاید، کارهایی که انجام ندادهاید، یا ناکام ماندهاید در انجامش؛ اینها را با مردم در میان بگذارید و بدانید که مردم قدر خدمت و قدر تلاش را میدانند.
ما باید هم کارهای کرده خودمان و هم کارهای نکردهی خودمان، یا درست نکرده خودمان را با صداقت در میان بگذاریم.
مطمئنا آن تلاش و همت و اهتمامی که انجام گرفته برای ستون مثبتها، عذر خواهد بود برای ما نسبت به ستون ناکردهها؛ چون ناکردهها از روی تعمد، ناکرده نمانده، بلکه به خاطر کمبود امکان، کمبود منابع و گاهی به خاطر دیر رسیدن فکر به ذهن انسان و مسائلی از این قبیل، ناکرده مانده است.
این مسائل را برای مردم بیان کنید؛ من بر این معنا اصرار دارم.
عملکرد شما از عملکرد نظام جدا نیست؛ نمیشود گفت ما نظام خوبی داریم؛ اما دولت بدی داریم؛ بالاخره دولت برخاسته از همین نظام است.
هر کاری که شما کرده باشید و خوب کرده باشید، برای نظام است و اگر کاری نکرده باشید، یا بد کرده باشید، باز هم متعلق به نظام است.
ما اصرار داریم که آنچه انجام گرفته و اهتمام به کار رفته، صادقانه، درست و روشن به مردم بیان شود … نباید تصور کرد که صداقت و عدم صداقت از نظر مردم پوشیده خواهد ماند؛ بالاخره توجه میکنند». ۱۳۸۳/۰۶/۰۴
**همه باید پاسخگو باشیم
«پاسخگویی یک مفهوم غربی نیست؛ یک مفهوم اسلامی است.
بعضیها از هر چیزی خوششان بیاید، سعی میکنند آن را بهگونهیی به فراوردههای افکار و مدنیت غربی منسوب کنند. نه، پاسخگویی یک حقیقت اسلامی است؛ این همان مسؤولیت است.
مسؤولیت، یعنی هر انسانی در هر مرتبهای که هست، در درجه اول از خود سؤال کند، ببیند رفتار و گفتار و تصمیمگیری او تحتتأثیر چه بود؛ عاقلانه و بر اساس پرهیزگاری بود، یا خودخواهانه و برای شهوات و اغراض شخصی بود.
اگر انسان توانست وجدان خود را آرام کند و به ندای اندرون خود پاسخ گوید، خواهد توانست به دیگران هم پاسخگو باشد.
«ان السمع والبصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا». همین چشمی که شما دارید ـ که میتواند ببیند، بشناسد و تشخیص دهد – همین گوشی که دارید – که میتواند سخن حق را بشنود و به دل شما منتقل کند و جوارح شما را تحت تأثیر قرار دهد – همین قلبی که دارید ـ که میتواند احساس کند، تصمیم بگیرد و راه را انتخاب کند (که از هویت واقعی انسان به «قلب» تعبیر میشود) – وسیلهای است که خدای متعال شما را در مقابل اینها پاسخگو میداند.
همهی ما باید جواب دهیم با چشم خود چه دیدیم؛ آیا دیدیم؟ آیا دقت کردیم؟ آیا خواستیم ببینیم؟ خواستیم بشنویم؟ خواستیم تصمیم بگیریم و عمل کنیم؟ این همان پاسخگویی است.
فرمود: «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»؛ همهی شما مسئولید، البته کسی که حیطهی وسیعی از زندگی انسانها با قلم و زبان و تصمیم او تحت تأثیر قرار میگیرد، مسؤولیتش به همان نسبت بیشتر است؛ لذا من گفتم مسؤولان بلند پایهی کشور، قوای سهگانه، از خود رهبری تا آحاد مأموران و مدیران، همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوی کار خود، پاسخگوی تصمیم خود، پاسخگوی سخنی که بر زبان آوردهاند و تصمیمی که گرفتهاند؛ این معنای پاسخگویی است؛ این یک حقیقت اسلامی است و همه باید به آن پایبند باشیم. هر انسان وقتی میخواهد حرفی بزند، اگر بداند در مقابل این حرف باید پاسخگو باشد، یکطور حرف خواهد زد؛ اما اگر بداند مطلقالعنان است و پاسخگو نیست، طور دیگری حرف خواهد زد.
انسان وقتی میخواهد تصمیم بگیرد و عمل کند، اگر بداند در مقابل اقدام خود پاسخگو خواهد بود، یکطور عمل میکند؛ اما اگر احساس کند نه، مطلقالعنان است و از او سؤال نمیشود و او را به بازخواست نمیکشند، طور دیگری عمل میکند.
ما مسؤولان خیلی باید مراقب حرف زدن و تصمیمگیری خود باشیم. مسؤولیت به همین علت محترم است و به همین جهت است که مردم برای مسؤول احترام قائلند؛ چون پشت سر کار و تصمیمگیری او دنیایی از مسؤولیت وجود دارد که او قبول میکند. اگر این شخص خود را مسؤول دانست، واقعا شایستهی این تکریم و احترام هم هست؛ اما اگر مسؤول ندانست، همه چیز مشکل میشود». ۱۳۸۳/۰۱/۲۶
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
اخبار کسب و کار