نگاهی به زندگی شهید «حسین الله‌پرست»

نگاهی به زندگی شهید «حسین الله پرست»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از هرمزگان، «حسین الله‌پرست» اردیبهشت سال ۱۳۴۵ مصادف با سوم محرم حسین در بندرعباس به دنیا آمد. پنج ساله بود که پدرش را از دست داد و از آن زمان به بعد مادرش سرپرستی او را از دیگر فرزندان خانواده را عهده دار شد.

با اینکه در زمان انقلاب کم سن و سال بود، اما همیشه حضور مستمر در تظاهرات مردمی و فعالیت‌های انقلابی داشت. پس از پیروزی انقلاب، فعالیت‌های انقلابی خود را گسترش داد و به عضویت حزب جمهوری اسلامی بندرعباس درآمد. همچنین در بسیج محله  و انجمن اسلامی دانش آموزی فعالیت داشت.

حسین در تاسیس مسجد و حسینیه زینبیه محله نقش داشت و هم سن و سالان خود را به فعالیت در کتابخانه تشویق می‌کرد. وقتی جنگ تحمیلی شروع شد او در سال دوم راهنمایی تحصیل می‌کرد و در همان مقطع با لبیک به ندای امام خمینی (ره) به سوی جبهه‌های نبرد شتاب و هم زمان با حضور در جبهه درس هم می‌خواند.

حسین در جبهه به عنوان غواص با دشمن پیکار کرد. در عملیات والفجر (۸) فرمانده غواصان بود و در همان عملیات مجروح شد، اما هنوز مدتی از معالجاتش نگذشته بود که با شوق بیشتری راهی جبهه‌های جنوب شد.

عملیات کربلای ۵ در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۶۵ در مناطق جبهه جنوبی، شرق بصره و منطقه شلمچه شلمچه با هدف پیشروی به سمت بصره با رمز مقدس یا زهرا (ص) آغاز شد. حسین نیز یکی از رزمندگان گروهان غواصی لشکر «۴۱ ثارالله» که فعالانه با رشادت تمام در این عملیات حضور یافت.

او پیکار با دشمن متجاوز حماسه آفرین در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در منطقه عملیاتی شلمچه در سن ۲۰ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در درجه رفیع شهادت نایل آمد.

در بخشی از وصیت‌نامه‌ شهید الله‌پرست آمده است:

هر مسلمانی باید سنگینی مسئولیتی که شهیدان برایمان بجا گذاشتند درک کند و برای ادای دین خود بکوشد و این را هم باید بداند که این که در این زمان ادای دین نسبت به شهیدانبا جبهه رفتن به عرصه عمل خواهد نشست.

همیشه مواظب شیطان باشید که در درونتان نفوذ نکند و در ذهنتان این تفکر را جایی ندهد که این مسئولیت را با نشستن در شهر ادا می‌کنم و یا در همین پست پشت میز که هستم این مسئولیت را ادا می‌کنم، خیر این فکر را نکنید مانند شهیدان تا آخرین قطره خونتان در خدمت امام باشید و امام را دعا کنید.

شما دوستان خوبم برایم مثل برادر بودید و من از طریق شما تقویت شدم و در این راه راسخ‌تر و مصمم‌تر می‌شدم از خدا بخواهید که مرا عفو کند و مرا ببخشد و گناهانم را نشانم ندهد و مرا شرمنده نسازد.

از مادر عزیز و بزرگوارم می‌خواهم برایم دعا کند. مادر جان! من نتوانستم در دنیا جوابگوی زحمات شما شوم دلم می‌خواست روزی برسد تا من برایت زحمت بکشم، خواست الله این بود.

مادر جان! خواهرانم و برادرانم را دلداری بده اگر گریه هم می‌کنی برای من نباشد برای حسین (ع) باشد برای طفل شش ماهه امام حسین (ع) باشد از خدا بخواه تا مرا با شهیدان محشور کند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید