امسال، هفتاد و پنجمین سالروز نکبت در حالی فرارسید که رژیم صهیونیستی با مجموعه درهم تنیدهای از بحرانهای داخلی و خارجی مواجهاست و نه تنها در آستانه سقوط کابینه بلکه درشرف جنگ داخلی قرار دارد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روز گذشته مصادف با ۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۷ (۱۴ مه ۱۹۴۸ – بعضی روایتها هم ۱۵ مه میگویند) برای جهان اسلام یک روز غمبار و در عین حال فراموشنشدنی بود؛ روزی که از آن تحت عنوان «روز نکبت» (یوم النکبة) یاد میشود و سرچشمه کشتار وحشیانه و آوارگی شمار بالایی از جمعیت فلسطینی است که در ادامه، مروری بر رخدادهای ناگوار آن روز خواهیم داشت.
فجایع روز نکبت از دریچه آمار
همان طور که اشاره شد، روز نکبت، روزی است که رژیم جعلی صهیونیستی در فلسطین اعلام موجودیت کرد و حدود ۸۰ درصد از خاک این کشور را به اشغال خود درآورد. در این روز مهاجرت اجباری مردم فلسطین و ورود یهودیان از سراسر جهان به سرزمین اشغالی رخ داد و به شهادت ۵۳۱ فلسطینی و آوارگی ۸۵ درصد جمعیت فلسطین انجامید.
طی روزهای بعد از روز نکبت در سال ۱۹۴۸ حداقل ۱۵ هزار فلسطینی شهید و ۷۵۰ هزار فلسطینی از کشورشان اخراج شدند. این رقم بیشتر از نصف جمعیت فلسطین در آن زمان بود. در مجموع ۷۰ درصد فلسطینیها اخراج یا مجبور به ترک خانههای اصلی خود شدند.
با شروع اشغال رسمی فلسطین در بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۰ بیش از ۵۳۰ شهر و روستای فلسطینی تخریب شد. بسیاری از این تخریبها به این دلیل رخ میداد که فلسطینیهای آواره نتوانند به خانههای خود بازگردند. در طول ۷۵ سال اخیر بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی با گلوله مستقیم به شهادت رسیده و یک میلیون نفر نیز دستگیر شدند.
طبق گزارش «آژانس کار و امداد آوراگان فلسطینی» (آنروا) در سال ۲۰۱۹ شمار آوارگان فلسطینی، ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بود. براساس این گزارش ۲۸ درصد از آوارگان در ۵۸ اردوگاه رسمی وابسته به آژانس آنروا، ۱۰ اردوگاه در اردن، ۹ اردوگاه در سوریه و ۱۲ اردوگاه در لبنان و ۱۹ اردوگاه در کرانه باختری از جمله در شهر قدس و ۸ اردوگاه در نوار غزه زندگی میکنند.
اما طبق برآوردها بخش بزرگی از جمعیت آوارگان نیز در لیست آنروا ثبت نشدهاند چرا که آمار آنروا شامل مردم آواره شده پس از سال ۱۹۴۹ و به خصوص در نتیجه جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ نیست. در حال حاضر، بیشترین آمار آوارگان جهان مربوط به فلسطینیها است.
حدود ۷ میلیون نفر از فلسطینیان همچنان در آرزوی بازگشت به وطن در دیگر کشورها زندگی میکنند که از این تعداد، ۶.۴ میلیون نفر در کشورهای عربی و ۷۶۱ هزار نفر هم در دیگر کشورها ساکناند.
در مجموع، آمار سازمان مرکزی فلسطین نشان میدهد که جمعیت شهروندان فلسطینی از روز نکبت در سال ۱۹۴۸ میلادی، ۹ برابر افزایش یافته و تا پایان سال ۲۰۲۲ به حدود ۱۴.۳ میلیون نفر رسیدهاست که ۵.۴ میلیون نفر از آنان در نوار غزه، کرانه باختری و قدس ساکن هستند.
رژیم آپارتاید و بانیان غمانگیزترین بحران انسانی قرن
همان گونه که بیانیه وزارت امور خارجه کشورمان به مناسبت فرارسیدن این روز تاکید میکند، پدیده شوم روز نکبت باعث ایجاد طولانیترین و غمانگیزترین بحران سیاسی و انسانی یکصد سال اخیر جهان و بروز ناامنی گسترده در منطقه، اشغال سازمان یافته و غصب ظالمانه سرزمین فلسطین، نسلکشی فلسطینیان و نقض بدیهیترین حقوق انسانی ساکنان اصلی این سرزمین مقدس در ۷۵ سال گذشته شدهاست.
ماشین کشتار رژیم جنایتکار صهیونیستی در ۷۵ سال گذشته هیچگاه متوقف نشدهاست. کشتارها و فجایع سازمان یافته نظیر کشتارهای دیریاسین، کفر قاسم، صبرا و شتیلا و به شهادت رساندن هزاران فلسطینی، لبنانی و شهروندانی از دیگر کشورها و تهاجم نظامیبه کشورهای پیرامونی فلسطین و اشغال بخشهایی از سرزمینهای کشورهای منطقه، تنها گوشهای از جنایات این رژیم سفاک در سایه سکوت و بیتحرکی جامعه جهانی و حمایت آشکار و پنهان حامیان این رژیم جنایتکار به شمار میرود.
رفتارهای خشن و وحشیانه در قبال اسرا و زندانیان فلسطینی، هتک حرمت مقدسات مسلمانان و مسیحیان و سلب آزادی دینی ساکنان این سرزمین، ترورهای هدفمند فعالان و مردم عادی فلسطین، تخریب منازل و مزارع و اماکن کسب و کار فلسطینیها و توسعه شهرکسازیها و بیارزش قلمداد کردن قطعنامهها و مصوبات بینالمللی، تنها اندک صفحاتی از تاریخ سیاه ۷۵ ساله این رژیم در نقض اصول بنیادین حقوق بینالملل، حقوق بشر و حقوق بشردوستانه به عنوان رویکرد و رویه ثابت این رژیم در چند دهه گذشته بودهاست.
در روند شکلگیری این بحران بزرگ، حمایت سازمان ملل و مدعیان حقوق بشر همچون انگلیس و آمریکا از رژیم جعلی صهیونیستی آشکارا به چشم میخورد.
به عنوان نمونه در سال ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل متحد معروف به «قطعنامه تقسیم»، تشکیل دو دولت عربی و یهودی در مرزهای فلسطین را پیشبینی کرد. براساس این طرح قرار شد تا ۴۷ درصد فلسطین به اعراب و بقیه به یهودیان اختصاص داده شود. البته، اسرائیل امروزه در عمل به مرزهای تعیینشده مصوبه سازمان ملل هم پایبند نیست؛ در حالی که قرار بود نزدیک به نیمی از فلسطین تاریخی در اختیار دولت یهودی قرار گیرد، امروزه بیش از ۸۵ درصد فلسطین تحت اشغال است.
این تقسیمبندی سازمان ملل، برتری واضحی برای دولت یهودی قائل شده و سرزمینهای مهم از جمله بنادر و زمینهای کشاورزی به رژیم صهیونیستی اهدا شده بود. فلسطینیهای عرب ساکن مناطقی که قرار بود به رژیم صهیونیستی داده شود هم دو انتخاب بیشتر نداشتند: در رژیم صهیونیستی به عنوان اقلیت زندگی کنند یا اینکه آواره شوند.
این طرح که با مخالفت کشورهای عربی مواجه شد، نخستین طرح رسمی برای تقسیم فلسطین و تجاوز به حقوق فلسطینیها بود. با اجرای طرح، درگیری داخلی در فلسطین میان فلسطینیها و شبه نظامیان صهیونیستی آغاز شد. این طرح در حالی سهم بیشتر را به یهودیان میداد که در آن زمان، جمعیت اعراب بیش از دو برابر یهودیان تخمین زده میشد. تا پیش از این قطعنامه، یهودیها فقط ۳۰ درصد جمعیت و ۶ درصد سرزمین فلسطین را در اختیار داشتند.
با خروج نیروهای انگلیسی از فلسطین در نیمه شب چهاردهم ماه می (۲۴ اردیبهشت) در سال ۱۹۴۸، تأسیس دولت اسرائیل اعلام و روند اشغال شدت گرفت. چند ساعت پیش از خروج آخرین نیروهای انگلیسی، اعلامیه استقلال اعلام شد. بنابراین روز نکبت به فردای تأسیس رژیم صهیونیستی و آوارهشدن صدها هزار فلسطینی اشاره دارد.
«مؤسسه خاورمیانه» در گزارشی، چند مساله تعیینکننده را که نشان میدهد آمریکاییها میدانستند تأسیس رژیم صهیونیستی به چه فجایعی انجامیدهاست. بر پایه این گزارش، آمریکاییها مطلع بودند دولت یهودی در مرزهای تعیین شده سازمان ملل متوقف نمیشود. «توماس واسون» سرکنسول ایالات متحده در گزارش خود به وزارت خارجه نوشته بود: ممکن است یهودیان به دنبال قلمرو بیشتر باشند. او از گورین رهبر صهیونیستها نقل کرده بود «هدف اصلی یهودیان، کل فلسطین است.»
یوم النکبة امسال در فضایی متفاوت
امسال، هفتاد وپنجمین سالروز نکبت با تحولات بزرگی همراه شدهاست که مسئله فلسطین را بار دیگر در مرکز توجهات جهانی و بینالمللی قرار داده و شرایط را برای رژیم صهیونیستی بیش از پیش بحرانی کردهاست.
از جمله مهمترین این تحولات حملات موشکی چندجانبه و ترکیبی ماه رمضان به رژیم صهیونیستی بود که در واکنش به هتک حرمت مسجدالاقصی و از نوار غزه، جنوب لبنان و همچنین بلندیهای اشغالی جولان صورت گرفت؛ حملاتی که چند دستاورد پیشبینی شده نظامی و یک دستاورد دور از انتظار را برای مقاومت فلسطین به همراه داشت.
دستاورد نظامی این حملات چندجانبه پاسخ دندان شکن به یورشهای روزانه صهیونیستها و شهرک نشینان تندرو آن به مسجدالاقصی و جنایات آنها علیه فلسطینیها در قدس، تحمیل بازدارندگی به این رژیم و مهمتر از آنها وحدت جبهههای مقاومت منطقه بود.
دستاوردی که اما شاید کمتر کسی آن را پیشبینی میکرد این بود که این حملات و به دنبال آن حملات موشکی ۱۲ اردیبهشت از نوار غزه به شهرکهای صهیونیست نشین منطقه غلاف غزه و به پس از آن ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی و سامانه پدافندی مشهور «گنبد آهنین» در دفع این حمله، به شکلگیری یک اختلاف شدید میان همپیمانان تندرو «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم در ائتلاف دولت او منجر شد.
عمق اختلافات شکل گرفته میان نتانیاهو و «ایتمار بن گویر» وزیر تندرو امنیت داخلی در پی حملات مقاومت تا جایی پیش رفتهاست که حزب لیکود و «اوتسما یهودیت» (قدرت یهود) یکدیگر را تهدید به قطع همکاری در ائتلاف کابینه کردهاند.
در نتیجه آنچه پس از ۷۵ سال نکبت، امور را برای رژیم صهیونیستی پیچیدهتر میکند این است که این رژیم در باتلاقی از شکاف و اختلافات بیسابقه از یک جهت میان اپوزیسیون و دولت و از جهت دیگر میان خود اعضای ائتلاف کابینه فرو رفتهاست؛ بحرانی که فروپاشی اتحاد و توان بازدارندگی آن در مقابل مقاومت را به همراه داشتهاست.
فرجام سخن
روز نکبت نخستین حرکت دومینوی کشتار، آوارگی و مصائب دیگر فلسطینیان طی دهههای اخیر بودهاست. شکست اعراب در جنگ شش روزه با رژیم اشغالگر قدس، کشتار جمعی دهشتناک صبرا و شتیلا، انعقاد پیمان صلح اسلو و نسلکشی فلسطینیان در غزه و کرانه باختری، جملگی منبعث از همان روز اشغال فلسطین یا روز نکبت هستند. بیدلیل نیست که از این روز، با عنوان یک پرونده تاریک بشری و منطقهای یاد میشود. بنابراین روزنکبت، برخلاف نامگذاری آن محدود به یک روز یا ۲۴ ساعت نمیشود.
اما امسال، روز نکبت در فضایی متفاوت از سالهای قبل تکرار شد چرا که رژیم اشغالگر قدس در هفتاد و پنجمین سالگرد آن، دچار ترس مزمنی درخصوص تحولات داخلی، منطقهای و پیرامونی خود شدهاست. از یک سو موشکهای مقاومت یکی پس از دیگری در حال فرود به تلآویو و دیگر مناطق اراضی اشغالی بوده و از سوی دیگر، بحرانهای داخلی لحظهای صهیونیستها را رها نمیکند؛ موضوعی که جدا از فرضیه سقوط کابینه، فرضیه جنگ داخلی رژیم را نیز تقویت کردهاست.
در شرایط کنونی مولفههایی مانند تهدیدات داخلی و خارجی، ناکارآمدی کابینه و اصلاحات قضائی را میتوان روی آشکار بحران در اسرائیل دانست اما بحران اقتصادی که موج گرانی، اعتصابات کارگری، افزایش نرخ سود بانکی را برای نهمینبار در یکسال و فرار ۱۰ برابری سرمایه نمود آن است، روی پنهان این بحران ارزیابی میشود.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است