به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، جمعی از اعضای جامعه قرآنی به نیابت از حافظان، قاریان و فعالان قرآنی در سری دیدارهای خود با خانواده شهدا به دیدار خانواده شهید کاتب قرآن شریف اشراف رفتند.
در این دیدار استاد خواجه پیری از مدیران و اساتید پیشکسوت قرآنی، استاد نصرت الله عارف حسینی استاد و قاری ممتاز قرآن، استاد وحید خزایی از قاریان بین المللی، سعید محمدخان از مدیران و قاریان ممتاز غرب تهران، و شرهنگ حمیدرضا سهیلی جانشین حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش و رحیم قربانی رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج سپاه تهران حضور داشتند.
12 سال زیر نظر ساواک بودیم
همسر شهید در این دیدار با اشاره به ویژگیهایی از شهید عنوان کرد: شهید از بچگی پدر مادرش را از دست داد و پیش عمهاش زندگی کرد. درس را تا کلاس دهم ادامه داد و وارد دانشکده افسری در تهران شد. بعد از سه سال تحصیل در قسمت زبان، نمره ممتاز آورد و به این واسطه بورسیه آمریکا گرفت.
وی به ماجرای ازدواجش با شهید پرداخت و ادامه داد: ما باهم همسایه بودیم که ایشان از من خواستگاری کرد. بعد از ازدواج باهم به شیراز رفتیم. سال ۱۳۴۰ دخترم و ۱۳۴۱ پسرم به دنیا آمد. مدتی بعد وقتی وارد گارد شاهنشاهی رفت ما به تهران برگشتیم. در مدتی که در گارد کار میکرد ساواک ما را خیلی اذیت کرد. هر جا میرفتم احساس میکردیم کسی از ساواکیها دنبال ماست. ۱۲ سال تمام زیر نظر ساواک بودیم، برادران من هم ارتشی بودند و ساواک تمام خانواده ما را متلاشی کرد.
همسر شهید درباره کتابت قرآن توسط همسرش گفت: در سفری که به قم و حرم حضرت معصومه (س) داشتیم به دیدن موزه قرآن رفتیم، آنجا وقتی قرآنهای کتابت شده را دیدیم به شریف گفتم تو هم میتوانی قرآن کتابت کنی. وقتی به خانه برگشتیم تصمیم گرفت این کار را انجام دهد. از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۸ شروع به نوشتن قرآن کرد. خودش گفته بود قرآن که تمام شود عمر من هم تمام میشود که دقیقا همین اتفاق هم افتاد. سال ۱۳۵۸ شریف در بانه به شهادت رسید و بعد از یک هفته خبر شهادتش را برای ما آوردند.
برای ارتباط و طرفه با خدا قرآن کتابت کنید
وی ادامه داد: شهید بسیار اهل قرآن بود و با آیات قرآن انس زیادی داشت. هر زمان که فرصت میکرد قرآن مینوشت، اگر مسافرتی میرفتیم برگههای کتابت را با خودش میآورد. سفارش کرده بود که ما هم برای اینکه ارتباطمان با خدا ۲ طرفه شود قرآن بنویسیم.
همسر شهید درباره ویژگیهای قرآن کتابت شده گفت: صفحات قرآن به صورت برگهای بود بعد از شهادت به آن را به بنیاد شهید بردم و به صورت مجلد درآوردیم.
وی بیان کرد: شهید اشراف بسیار خوش قلب و مهربان بود و با زیردستانش نیز با مهربانی و عطوفت رفتار میکرد. در مقابل زیردستان خودش را کوچک میدید و بین آدمهای آن زمان اصلا شبیه گاردیها نبود.
از شهید اشراف به عنوان اولیا الله یاد میکنند
سرهنگ حمیدرضا سهیلی جانشین سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز درباره این شهید گفت: کسانی که شاگردان شهید در ارتش بودند از ایشان به عنوان اولیا الله یاد میکنند. کسی که، چون استاد مرکز پیاده بود روی دادن نمره دقت زیادی داشت. در مرکز آموزش عالی ارتش نمره اهمیت زیادی داشت و گاه یک نمره باعث میشد فردی بورسیه خارج از کشور بگیرد. ایشان تا زمان مدیریت هیچ شکایتی نداشت. باید این را در نظر بگیریم او در لحظهای شهید شد که هنوز شهید و شهادت مثل امروز قداست نداشت. ۱۱۳ تفر ارتشی حکم اعدام گرفتند و این امار قابل توجه است.
امام به ارتش اعتماد داشت
استاد خواجه پیری نیز در صحبتهای به جان فشانیهای نیروهای ارتش و کمک آنان به انقلاب اشاره کرد و گفت: دلیل اینکه امام ارتش را منحل نکرد به خاطر اعتمادی بود که به ارتشیان داشت. منافقین تلاش کردند امام را راضی به انحلال ارتش کنند و شاید جو انقلابی جامعه هم چنین چیزی را میپذیرفت به خاطر دل خونی که از ارتش شاهنشاهی داشتند، اما امام ذاتا به ارتش اعتقاد داشتند و ارتش هم به موقع همراه امام شد و به شاه پشت کرد.
همسر شهید در پایان این دیدار در توصیهای به مردم گفت: مردم هیچ وقت عقیده و ایمانشان به جمهوری اسلامی را از دست ندهند ایمانشان را محکم نگه دارند. حقیقتا این نظام خیلی زحمت کشیده و خیلی شهید داده است هر زمان یاد شهدا میافتم اشک از چشمانم جاری میشود. اینکه امروز راحت در خانه نشستیم از زحمات شهدا است.
انتهای پیام/ ۱۴۱
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است