وصیت‌نامه/ شهید مهرمحمدی: «شهادت» معامله‌ای تماماً سود با خداست/ از خدا بخواهید که من را در زمره شهدا بپذیرد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار ساجد دفاع‌پرس، وصیت‌نامه‌های شهدا چراغ راهی هست که این روز‌ها پس از گذشت حدود ۳۵ سال از پایان جنگ تحمیلی، همچنان راه را برای کسانی که می‌خواهند پای خود را جای پای شهدا بگذارند، مشخص می‌کند. در این راستا، یکی از شهدایی که در وصیت‌نامه او نکات ارزنده‌ای می‌یابیم، «حمید مهرمحمدی» هست که ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در شلمچه به فیض شهادت نایل آمد.

این شهید والامقام در فرازی از وصیت‌نامه خود، به خانواده‌اش توصیه کرده هست که «شهادت من باعث شادی و خرسندی‌تان گردد و خدا نکند که در قیافه زیبای‌تان غم بنشیند که سبب نگرانی من خواهد شد؛ چراکه شما با خدا معامله‌ای که تماماً سود هست ۱۰۰ درصد انجام داده‌اید؛ یعنی امانت خدا را که چند سالی با شما همراه بود، به او پس دادید».

وصیت‌نامه/ شهید مهرمحمدی: «شهادت» معامله‌ای تماماً سود با خداست/ از خدا بخواهید من را در زمره شهدا بپذیرد

وصیت‌نامه پاسدار شهید حمید مهرمحمدی

بسم الله الرحمن الرحیم

«فَإِذَا لَقِيتُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَضَرۡبَ ٱلرِّقَابِ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَثۡخَنتُمُوهُمۡ فَشُدُّواْ ٱلۡوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ وَإِمَّا فِدَآءً حَتَّىٰ تَضَعَ ٱلۡحَرۡبُ أَوۡزَارَهَاۚ ذَٰلِكَۖ وَلَوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنۡهُمۡ وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَاْ بَعۡضَكُم بِبَعۡضࣲۗ وَٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ * سَيَهۡدِيهِمۡ وَيُصۡلِحُ بَالَهُمۡ * وَيُدۡخِلُهُمُ ٱلۡجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمۡ». محمد (ص) ۶-۴

«رضيتُ بِاللَّهِ رَبّاً، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وآلِهِ نَبِيّاً، وَبِالإِسْلامِ‏ ديناً وَ بِعَلِيٍّ إِمَاماً وَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى وَ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفِ الصَّالِحِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ أَئِمَّةً وَ سَادَةً بِهِمْ أَتَوَلَّى وَ مِنْ أَعْدَائِهِمْ أَتَبَرَّأُ وَ قَادَةً»

السلام علی المهدی، با سلام بر امام زمان رهبر مستضعفین جهان و فرمانده کل نیرو‌های اسلام! اماما، ما را یاری فرما که آزمایش بسیار بزرگ خدا فرا رسیده، آزمایش مرگ و زندگی «ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلࣰاۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفُورُ» که هر که پیروز شد، مسعود و سعید و راحت گشت و وای بر آن‌که در این آزمایش باخت که هرچه فریاد بر آرد که «رَبِّ ٱرۡجِعُونِ لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحࣰا فِيمَا تَرَكتُ» ندا در رسد که «كَلَّآۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا». مهدی جان، تو را به مادرت زهرا (س) و جد بزرگوارت على‌بن‌ابی‌طالب (ع) مرا یاری کن، تو که در موارد بسیار واسطه فیض الهی بر ما شدید.  

سلام و درود بر امام امت خمینی کبیر؛ آن‌که ما را از خواب بیدار کرد و اسلام واقعی را به ما نشان داد و خون‌ها را در رگهای‌مان به‌جوش آورد و شهادت را بیاموخته‌مان و باعث و وسیله پیروزی‌مان گشت؛ و با بوسه‌های فراوان بر اجساد شهدا و مجروحان و رزمندگان اسلام که با خون و شجاعت، راه را بر ما نمایاندند و از گمراهی نجات‌مان بخشیدند؛ و حال نوبت خانواده گرامی‌ام می‌رسد: سلام بر تو مادر فداکار و ایثارگر، درود بر تو پدر که از مال و نفس گذشته و حاضر گشتی که به میدان خون قدم نهم. بوسه بر روی تو برادر و شما خواهران بزرگوار و حزب‌اللهی که من درمیان شما بودم که راه را یافتم.‌

وصیت‌نامه/ شهید مهرمحمدی: «شهادت» معامله‌ای تماماً سود با خداست/ از خدا بخواهید من را در زمره شهدا بپذیرد

ای مادر و پدر و خواهران و برادر! تقاضا می‌کنم که شهادت من باعث شادی و خرسندی‌تان گردد و خدا نکند که در قیافه زیبای‌تان غم بنشیند که سبب نگرانی من خواهد شد؛ چراکه شما با خدا معامله‌ای که تماما سود هست ۱۰۰ درصد انجام داده‌اید؛ یعنی امانت خدا را که چند سالی با شما همراه بود، به او پس دادید و خداوند هم ان‌شاءالله به شما همگی، و به من حقیر، ذلیل و سراپا گناه بی‌آبرو، به آبروی اولیائش رحم کند که دست من از عمل بسته شد و حال چشمم فقط و فقط به فضل و کرم اوست؛ هر چند که در دنیا هم جز فضل او، چیزی نداشتیم.

خیلی شاد خواهم گشت، اگر بر جسدم مادرم سخن گوید و از خداوند کریم بخواهد که این اسماعیل بسیار بسیار کوچک را (که اصلا با اسماعیلِ ابراهیم، آن پیامبر پاک، قابل قیاس نیست)، بدرگاهش بپذیرد و در زمره شهدا قرار دهد؛ که اگر پدر و خواهران و برادرم نیز چنین کنند، مایه مزید خوشحالی هست.

چند هزار تومانی پول در صندوق قرض‌الحسنه‌های پادگان ولیعصر و لیله‌القدر دارم که ۱۰۰۰۰ریال آنرا برای عروسی برادرم و ۱۰۰۰۰ ریال را برای عروسی خواهرم و ۱۰۰۰۰ ریال برای عروسی برادر دینی‌ام مجید اطهار (اگر شهید نگشته بود) کنار بگذارید و مابقی را به حساب دولت عزیز و دوست داشتنی که امام چهره افرادش را نورانی توصیف کردند، واریز کنید. (در جواب نیکی‌ای که خدا به شما عطا کرده و آن شهادت پسرتان هست، هر چند که جواب آن احسان، از دست من و شما بر نیاید).  

مادر عزیز و پدر بزرگوار! بدانید که وقتی در تهران بودم و هر خبر شهادت عزیزان را می‌شنیدم، افسوس می‌خوردم و خود را سرزنش می‌کردم که چرا خداوند از خانواده ما شهید نمی‌گیرد و حال آن‌که خانواده‌های زیادی بیش از یک شهید داده‌اند و چرا خداوند مرا نمی‌برد (البته جوابش را می‌دانستم و می‌دانم که خالص نبودم و ناخالصی زیاد داشتم).  

امیدوارم که خداوند مرا برای خودش خالص گرداند و در کنار اولیائش مأوایم دهد.

از شما همگی می‌خواهم که از تقصیراتم درگذرید و از دوستان و آشنایان دیگر در حد توانائی حلالیت بطلبید.

یک موتور دارم که اگر مجید مهرمحمدی لازم دارد، به او سپردم.  

مقداری کتاب و وسایل دیگری هم دارم که اختیار کامل آن‌ها را به‌دست مجید اطهاری (برادر دینی‌ام) و مجید مهرمحمدی می‌سپارم؛ و نیز حمید سعیدی‌نژاد.

از همگی التماس دعا داریم

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید