نماد سایت مجاهدت

پشت پرده یک اشتباه خطرناک در صنعت پتروشیمی/ تکرار تجربه شکست‌خورده خط اتیلن غرب

پشت پرده یک اشتباه خطرناک در صنعت پتروشیمی/ تکرار تجربه شکست‌خورده خط اتیلن غرب


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، پروپیلن و مشتقات آن، به عنوان ماده اولیه در صنایع پایین‌دستی پتروشیمی (صنایع تکمیلی) مانند صنایع بسته‌بندی، یونولیت، پلاستیک، خودرو، نساجی، ساختمان، چرم مصنوعی، کفش و امثال آنها مورد استفاده قرار می‌گیرند. پروپیلن محصول تولیدی پالایشگاه‌ها، واحدهای پتروشیمی PDH و واحدهای پتروشیمی GTP است.

پروپیلن خود از هیدروکربنی به نام پروپان با فرمول شیمیایی (C3H8) تولید می‌شود. طبق برآوردها در حال حاضر تولید پروپان در کشور حدود 5 الی 7 میلیون تن در سال است. اما با وجود منابع سرشار پروپان در کشور، پروپیلن و مشتقات آن که به عنوان ماده اولیه، موردنیاز صنایع تکمیلی هستند از طریق واردات تامین می‌شوند، درحالیکه می‌توان با احداث واحدهای پالایشی، PDH و GTP در کشور تمامی این مواد اولیه را در داخل تولید کرد.

آمار اتاق بازرگانی در سال 97 حاکی است که میزان واردات مشتقات پروپیلن برای تامین مواد اولیه صنایع تکمیلی، 516 میلیون دلار بوده است که با توجه به رشد تقاضا و افزایش نیاز به این محصولات، برخی برآوردها از رسیدن این رقم به سالانه یک میلیارد دلار حکایت دارد.

با توجه به کاربرد فراوان مشتقات پروپیلن در صنایع تکمیلی و محدودیت تولید این محصول در کشور می‌توان اینگونه ادعا کرد که پروپیلن یک محصول کمیاب و ارزشمند در کشور است که از آن به عنوان خاویار پتروشیمی یاد می‌شود. در نتیجه ضرورت دارد برای افزایش تولید این محصول و از بین بردن وابستگی کشور به خارج برنامه‌ مدونی تدوین شود. در صورت افزایش تولید پروپیلن بستر لازم برای توسعه صنایع تکمیلی فراهم می‌شود که ارزش افزوده و اشتغالزایی فراوانی به همراه دارد.

در سری پنجم از پرونده «خاویار پتروشیمی» با رضا محتشمی‌پور رئیس اسبق دفتر صنایع پایین‌دستی پتروشیمی به گفتگو نشستیم تا به بررسی اولویت‌های تولید پروپیلن و اقتصاد آنها، موانع پیش روی توسعه واحدهای PDH و همچنین بررسی طرح‌های سه‌گانه وزارت نفت برای تولید پروپیلن بپردازیم.

مشروح مصاحبه به شرح زیر است:

*چالش‌‎های احداث واحدهای PDH

فارس: علیرغم نیاز صنایع تکمیلی به مشتقات پروپیلن به عنوان مواد اولیه، هم‌اکنون بخشی از این محصولات از خارج وارد می‌شوند. به نظر شما با توجه به شرایط فعلی پروپیلن را از چه مسیرهایی می‌توان تولید کرد؟ اولویت‌بندی تمرکز بر هر یک مسیرهای تولید پروپیلن چگونه است؟ ما در پرونده «خاویار پتروشیمی» قبلا به موضوع تولید پروپیلن از واحدهای PDH پرداخته‌ایم، ولی ظاهرا از نظر شما چالش‌هایی در این مسیر وجود دارد.

محتشمی‌پور: کشور برای تامین مشتقات پروپیلن برای صنایع تکمیلی با کمبود مواجه است. البته پروپیلن تنها ماده‌ای نیست که ما در آن کمبود داشته باشیم بلکه در تامین سایر مواد اولیه موردنیاز صنایع تکمیلی نیز با کمبودهایی مواجه هستیم که سعی می‌کنیم با واردات این مواد اولیه مشکل را حل کنیم.

اما اینکه بهترین راه تولید پروپیلن در کشور، تزریق پروپان به واحدهای PDH و تبدیل آن به پروپیلن است محل سوال جدی است، زیرا شواهد خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. اولین لازمه احداث واحدهای PDH در کشور، دسترسی به تکنولوژی آمریکایی است که این تکنولوژی فعلا در دسترس ما نیست.

تکنولوژی‌های دیگری هم که برای PDH وجود دارد تاکنون جواب نداده است و راندمان پایینی دارد. لذا ما برای احداث پروژه‌های PDH به تکنولوژی آمریکایی نیازمندیم و اساسا دلیل اینکه تاکنون نتوانسته‌ایم یک نمونه از این واحدها را احداث کنیم به همین موضوع برمی‌گردد، زیرا به این تکنولوژی دسترسی نداریم.

علاوه بر چالش تکنولوژی، اساسا تولید پروپیلن از PDHها مسیر چندان به صرفه‌ای نیست. درست است که هم‌اکنون در کشور مازاد LPG (پروپان و بوتان) وجود دارد ولی توجه داشته باشید، پتروشیمی مسیری نیست که بتواند تراز مازاد پروپان را تعدیل کند و حجم خوبی از پروپان را مصرف کند.

بر اساس آمارها برای تبدیل یک میلیون تن پروپان به یک محصول قابلِ تجارت حداقل به 2 میلیارد دلار سرمایه نیاز است. یعنی اگر قرار باشد حدود 3 الی 4 میلیون تن پروپان مازاد را به یک محصول قابل تجارت تبدیل کنیم، باید حدود 7-8 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری برای احداث واحدهای PDH داشته باشیم.

جذب این سرمایه کلان برای احداث واحدهای PDH به زمان زیادی نیاز دارد و شاید 8 الی 10 سال به طول بیانجامد. در نتیجه به نظر نمی‌رسد که احداث واحدهای PDH با تمامی این مشکلاتی که عرض کردم بتواند مشکل مازاد LPG و پروپان ما را حل کند. البته منظور بنده این نیست که کلا واحد PDH نزنیم بلکه اتفاقا ما در کشور به پروپیلن نیاز داریم و لازم است تمامی راه‌هایی که به تولید این محصول منجر می‌شود را در دستور کار قرار دهیم.

* بهینه‌سازی پالایشگاه‌ها بهترین مسیر برای افزایش تولید پروپیلن در ایران

در کشور ما با توجه به اینکه حدود 1.7 میلیون بشکه در روز ظرفیت پالایشی وجود دارد و بیش از 30 درصد تولیدات پالایشگاه‌ها هم محصولات سنگین مثل نفت کوره است، لذا اولویت اول وزارت نفت باید حذف محصولات سنگین پالایشگاه‌ها باشد. تقریبا در تمامی روش‌هایی که منجر به حذف محصولات سنگین در پالایشگاه‌ها می‌شود، محصولات اولفینی نیز تولید می‌شود و به راحتی می‌توان با ارتقای پالایشگاه‌ها پروپیلن مورد نیاز کشور را در حجم بالا تولید کرد.

در حال حاضر پروپیلنی که به طور ناخواسته از پالایشگاه شازند اراک تولید می‌شود تقریبا معادل است با پروپیلنی که بزرگترین پروپیلن‌ساز ایران در صنعت پتروشیمی تولید می‌کند. در پتروشیمی ما واحدی را طراحی کردیم که پروپیلن تولید کند، ولی در پالایشگاه ما تمام انرژی‌مان را گذاشتیم که کمترین میزان پروپیلن تولید شود ولی باز می‌بینیم که میزان تولید پروپیلن پالایشگاه شازند معادل بزرگترین پروپیلن‌ساز پتروشیمی است.

به نظر می‌رسد در کشور ما نه تنها صرفا برای افزایش تولید پروپیلن بلکه به طور کلی در صنعت نفت و گاز فعلا اولویتی بالاتر از بهینه‌سازی پالایشگاه‌ها وجود ندارد. بهینه‌سازی پالایشگاه‌ها می‌تواند با هزینه کمتر، محصولات متفاوت‌تری تولید کند که یکی از این محصولات پروپیلن است. غیر از پروپیلن ما الان در تولید بنزن هم با مشکل مواجه هستیم و باید برای محصولات آروماتیکی نیز برنامه داشته باشیم که این محصولات نیز می‌توان از مسیر بهینه‌سازی و ارتقای پالایشگاه‌ها به راحتی تامین شود.

* ارتقای پالایشگاه‌ها چه میزان از مشکل کمبود پروپیلن را حل می‌کند؟

فارس: طبق برآورد شما چه میزان از نیاز کشور به پروپیلن و مشتقات آن از مسیر ارتقای پالایشگاه‌ها قابل تامین است؟ صرف بهینه‌سازی پالایشگاه‌ها می‌تواند نیاز ما را برآورده کند؟

محتشمی‌پور: بهینه‌سازی پالایشگاهی می‌تواند چند برابر ظرفیت مصرف کشور پروپیلن تولید کند، دقت کنید بنده نگفتم چند برابر کمبود پروپیلن، بلکه معادل بیش از چند برابر ظرفیت مصرفِ پروپیلن می‌توان از طریق بهینه‌سازی پالایشگاه‌ها پروپیلن تولید کرد. امروز که با شما صحبت می‌کنم حجم پروپیلن تولیدی از پالایشگاه شازند تنها 3 درصد ظرفیت بنزین‌سازی این پالایشگاه‌ است که این 3 درصد بدون سرمایه‌گذاری ویژه‌ای و با اصلاح فرآیند می‌تواند افزایش چشمگیری داشته باشد.

در حال حاضر ما حدود 300 هزار تن کمبود پروپیلن داریم. این میزان پروپیلن به راحتی در واحدهای پالایشی دارای واحدهای شکست کاتالیستی قابل تامین است. اگر میزان نیاز صنایع پایین‌دستی به پروپیلن افزایش یابد، این تقاضای جدید را هم می‌توان با ارتقای پالایشگاه اصفهان، پالایشگاه تبریز و پالایشگاه بندرعباس تامین کرد. در این 3 پالایشگاه حجم زیادی محصولات سنگین تولید می‌شود و پروژه‌های بهینه‌سازی آنها هم سال‌هاست در دستور کار قرار گرفته است.

ولی این پروژه‌های بهینه‌سازی متاسفانه به دلیل در اولویت نداشتن صنعت پالایشگاهی در مجموعه وزارت نفت و همچنین محدودیت‌های تحریمی و اینکه اساسا بعد از خصوصی‌سازی صنعت پالایشی کشور بدون متولی شده است در مرحله اجرا به مشکل خورده است. در نتیجه کسی خودش را متعهد نمی‌داند که نیازی را در کشور برطرف کند یا ارتقایی در پالایشگاه‌ها ایجاد کند. ما می‌توانیم در یک واحد پالایشگاهی بیش از نیاز کشور پروپیلن تولید کنیم ولی به دلایلی که عرض کردم این موضوعات موردتوجه وزارت نفت نیست.

* لایسنس اروپایی پتروشیمی مهرپتروکیمیا جواب نداد و طرح هنوز روی زمین است

فارس: شما اشاره کردید که یکی از جدی‌ترین موانع احداث واحدهای PDH مربوط به تکنولوژی ساخت آنهاست. درحالیکه بنده در مصاحبه‌ای که با یکی از مسئولین هلدینگ خلیج فارس داشتم ایشان اشاره کردند که این تکنولوژی از طریق چینی‌ها قابل دستیابی است و برخی فعالان حوزه پتروشیمی نیز معتقدند که در صورت بهبود اقتصاد واحدهای PDH، انگیزه دستیابی به تکنولوژی موردنظر ایجاد شده و این چالش غیرقابل حل باقی نمی‌ماند. آیا واقعا تامین تکنولوژی واحدهای PDH تا این حد با محدودیت همراه است؟

 محتشمی‌پور: اگر ما می‌توانیم به تکنولوژی واحد PDH دسترسی داشته باشیم یکی بیاید مشکل پتروشیمی مهر پتروکیمیا را حل کند. سال‌هاست این پروژه به دلیل اینکه تکنولوژی اروپایی جواب نداده است روی زمین مانده و پیشرفتش نزدیک به صفر است. اگر می‌توانستند تامین تکنولوژی کنند که این مورد را شاهد نبودیم.

فارس: خب همین مشکل تامین تکنولوژی چرا در پروژه سلمان فارسی وجود ندارد؟ یعنی این واحد توانسته تکنولوژی واحد PDH را تامین کند و مشکل عقب‌افتادگی پروژه سلمان فارسی که ربطی به تکنولوژی ندارد. پس مشکل چیست که این واحد هم پیشرفت پروژه اندکی دارد؟

محتشمی‌پور: پروژه سلمان فارسی از سال 88 تا 92 با تکنولوژی آلمانی جلو رفت و بعد متوجه شد که این تکنولوژی جواب نمی‌دهد. این واحد توانست در فرصتی که بعد از برجام ایجاد شده بود تکنولوژی دیگری را تامین کند و مجددا کار را ادامه داد. الان این واحد مشکل تکنولوژی خود را حل کرده و لایسنس خود را تامین کرده است، اما پروژه با کندی در حال پیش‌روی است.

فارس: دلیل کندی پروژه سلمان فارسی چیست؟ وقتی تکنولوژی هم تامین شده پس چه دلیلی برای کندی پروژه وجود دارد؟ به دلیل حجم سرمایه‌گذاری بالایی است که برای احداث این واحد نیاز است؟

محتشمی‌پور: هم بحث سرمایه‌گذاری مطرح است و هم اینکه تامین تجهیزات اختصاصی این واحدها زمانبر است و عوامل متعدد دیگری هم وجود دارد.

*پتروشیمی مسیر مناسبی برای حل مشکل مازاد LPG نیست

فارس: طبق گفته شما احداث واحدهای PDH و استفاده از پروپان در این واحدها برای تولید پروپیلن در مقایسه با سایر راهکارها در اولویت نیست، ولی از طرفی ما با چالش مازاد LPG در کشور مواجه هستیم و این موضوع باعث شده است که سالانه بین 6-8 میلیون تن LPG در خطوط لوله سوزانده شود و هدر برود. اگر مسیر پتروشیمی برای تعدیل تراز تمامی LPG مازاد پیشنهاد نمی‌شود، پس چه راهکاری را برای استفاده از این LPG مازاد پیشنهاد می‌دهید؟

محتشمی‌پور: اساسا صنعت پتروشیمی مزیت‌های فراوانی را در کشور ایجاد می‌کند اما یک انتظار را نباید از صنعت پتروشیمی داشته باشیم که آن ایجاد تراز هیدروکربوی است. صنعت پتروشیمی در هیچ کجای دنیا مصرف‌کننده بزرگ هیدروکربور نیست. در دنیا به طور میانگین 15 الی 20 درصد از هیدروکربورها در پتروشیمی‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد. لذا توسعه صنعت پتروشیمی هیچگاه با هدف مصرف هیدروکربور و ایجاد تراز نبوده است.

در نتیجه اگر ما در یک هیدروکربور، ناترازی داریم و با مازاد مواجه هستیم و حجم زیادی از یک محصول را تولید می‌کنیم که برای ما ریسک بازار و تداوم تولید ایجاد می‌کند، مثل LPG که در حال حاضر در همین جایگاه است، راهکار اصلی برای تراز کردن مصرف این هیدروکربور، استفاده از آن به عنوان سوخت است.

در دنیا هنوز هم سوخت به عنوان اصلی‌ترین جایگاه مصرف هیدروکربورها مطرح است، هر چند که این موضوع در دهه‌های آینده تحت تاثیر بهبود تکنولوژی پتروشیمی‌ها و انرژی‌های نوین قرار خواهد گرفت. اما فعلا بهترین گزینه برای تراز کردن مصرف هیدروکربور استفاده از آنها در سوخت است. بنابراین این نگاه که ما می‌توانیم با توسعه صنعت پتروشیمی تراز مصرف هیدروکربوی خود را متعادل کنیم و مصرف یک هیدروکربور را به حدی بالا ببریم که مشکل مازاد آن حل شود، نگاهی است که گویای عدم شناخت درست از صنعت پتروشیمی است.

صنعت پتروشیمی برای اینکه بتواند یک هیدروکربور را استفاده کند، به حجم زیادی از سرمایه‌گذاری نیاز دارد اما در بخش سوخت اینگونه نیست و هزینه‌های آن به مراتب پایین‌تر است. لذا اگر ما با مازاد LPG مواجه هستیم و از طرفی می‌دانیم این مازاد در دهه‌های آینده تعدیل خواهد شد، هدایت این مازاد به پتروشیمی‌ها با توجه به حجم سرمایه‌گذاری بالا و مدت زمان طولانیِ ساخت، سیاست درستی نیست. در نتیجه بهترین راهکار برای استفاده از LPG مازاد افزودن آن به سبد سوخت است، زیرا هم در مدت زمان کوتاهی این کار ممکن خواهد بود و هم حجم سرمایه‌گذاری پایینی نیاز دارد.

متاسفانه در سند «تامین انرژی بخش حمل و نقل کشور تا افق 1420» به اشتباه استفاده از LPG در سبد سوخت کنار گذاشته شده است و از طرف دیگر دوباره به اشتباه می‌خواهیم ناترازی مصرف LPG را در پتروشیمی‌ها تعدیل کنیم که خب این سیاست‌ها فاقد پشتوانه کارشناسی است. شما کافی است نگاهی به پروژه‌های PDH که در 10 سال گذشته کلنگ‌زنی شده است بیاندازید تا ببینید چقدر این پروژه‌ها بعد از 10 سال عقب‌ماندگی دارند و استفاده از پروپان در واحدهای PDH برای مصرف LPG مازاد چقدر غیرممکن و نشدنی است.

*پروژه‌های PDH به تنس خوراک نیاز ندارند

فارس: شما اشاره کردید که پروژه سلمان فارسی مشکلی از جهت تامین تکنولوژی ندارد ولی از طرفی این دست پروژه‌ها نیز سرعت پیشرفت کندی دارند که به نظر می‌رسد به اقتصاد ضعیف این واحدها و عدم تمایل سرمایه‌گذار به تکمیل پروژه نیز بی‌ارتباط نباشد. مجلس شورای اسلامی نیز به دنبال این است که پتروشیمی‌های خوراک پروپان را هم در ذیل قانون پتروپالایشگاه قرار داده و با اعطای تنفس خوراک به این واحدها اقتصاد این طرح‌ها را بهبود دهد تا اجرای آنها سرعت بگیرد. نظر شما درباره این اقدام مجلس چیست؟

محتشمی‌پور: سلمان فارسی پروژه‌ای است که بدون تنفس خوراک هم اقتصاد مناسبی دارد و اینکه عده‌ای به اشتباه با اعطای تنفس خوراک به این واحد سود سرمایه‌گذار را افزایش دهند کار غلطی است. پروژه سلمان فارسی و هر پروژه PDH دیگری به هر چیزی نیاز داشته باشند به تنفس خوراک نیاز ندارند.

فارس: شما از طرفی گفتید که در پروژه سلمان فارسی مشکل تکنولوژی وجود ندارد. از طرفی الان گفتید که اقتصاد این واحدها هم مناسب است. پس واقعا چه دلیل وجود دارد که این پروژه حتی بعد از تامین لایسنس هم جلو نمی‌رود درحالیکه واحدهای دیگر مثل واحدهای متانولی در دوران تحریم پیشرفت خوبی داشته‌اند؟

محتشمی‌پور: پروژه سلمان فارسی تا سال 93 به دلیل تکنولوژی معطل بود. در سال 93 که تکنولوژی این واحد تامین شد مثل این بود که پروژه سلمان فارسی دوباره از صفر شروع کند. دلیل تعویق در این پروژه به مسائلی مختلفی برمی‌گردد که جزئیات آنها شاید زیاد قابل طرح در رسانه‌ها نباشد.

به طور کلی تجربه ایران و کارنامه وزارت نفت در انجام مگاپروژه‌ها کاملا مشخص است. ما پروژه‌هایی مثل سلمان فارسی را در بازه زمانی 6-8 سال می‌توانیم تکمیل کنیم، تازه در زمانی که هیچ محدودیت تحریمی وجود نداشته باشد. حالا شما علاوه بر تحریم و مشکلات تامین مالی، مشکلاتی مثل سهامداری بخش خصوصی و چندسهام‌دار شدن پروژه‌ها را هم اضافه کنید. حتی بعضا اتفاق می‌افتد که پروژه‌ها دست به دست می‌شوند، مثل پروژه مهر پتروکیمیا که چند بار بین سهامداران مختلف دست به دست شده است. هر کدام از این مشکلات به تنهایی کافی است تا یک پروژه را زمین بزند.

* روایتی از پشت پرده یک خیانت اقتصادی در صنعت پتروشیمی با احداث خط پروپیلن

فارس: در حال حاضر برنامه وزارت نفت برای تامین پروپیلن موردنیاز، شامل دو بخش یعنی تولید این محصول از طریق ارتقای پالایشگاه شازند و  اجرای طرح جامع پروپیلن شمال، جنوب و غرب است. شما درباره لزوم ارتقا و بهینه‌سازی پالایشگاه‌ها توضیحاتی ارائه کردید، اما نظر شما درباره طرح جامع پروپیلن چیست؟ طبق این طرح قرار است سه واحد MTP (متانول به پروپیلن) در عسلویه-مرودشت، GTP (گاز به پروپیلن) در امیرآباد-دامغان و GTPP (گاز به پلی‌پروپیلن) در اسلام‌آباد غرب احداث شود. آیا اجرای این طرح‌ها می‌تواند به تامین پروپیلن موردنیاز کمک کند؟

محتشمی‌پور: به نظر بنده در صورت اجرای این طرح‌ها که فعلا وزارت نفت اصرار بر پیگیری آنها دارد یک فاجعه اقتصادی در کشور در حال وقوع است. هیچیک از این سه پروژه، ریسک منطقی و قابل قبولی ندارند و به شدت ریسکی هستند. نه تکنولوژی این طرح‌ها تامین شده است و نه امکان تامین مالی این سه طرح به این سادگی وجود دارد و نه اساسا روش احداث واحدهای GTP یا MTP روش جذابی برای تولید پروپیلن است. مگر اینکه وزارت نفت بخواهد به این طرح‌ها تخفیف‌های خیلی سنگین بدهد، یعنی از منابع ملی به سرمایه‌گذار تخفیف بدهد تا اجرای این پروژه‌ها برای سرمایه‌گذار صرفه پیدا کند.

اگر این طرح‌ها قابل اجرا بود، شما تا الان خبر پیشرفت یکی از آنها را حداقل شنیده بودید. این پروژه‌ها از حدود سال‌ 90 تعریف شده است و بعد از سال‌ها کار بعضی از این پروژه‌ها کلا کنسل شده‌اند ولی بعضی دیگر مجددا مجوز جدید گرفتند. اخیرا هم بحث احداث خط پروپیلن مطرح شده است که به نظرم این کار یک خیانت اقتصادی در حق کشور است، زیرا حجم زیادی از سرمایه کشور را این پروژه خواهد بلعید، بدون اینکه بازدهی قابل قبولی داشته باشد. در این صورت تجربه تلخ و شکست‌خورده احداث خط اتیلن غرب دوباره تکرار خواهد شد و هیچ صرفه اقتصادی هم برای کشور نخواهد داشت.

متاسفانه طرح پروپیلن وزارت نفت علیرغم نظر مخالف کارشناسان صنعت پتروشیمی در حال پیگیری است. بنده چون میدانم که تعداد زیادی از این کارشناسان نمی‌توانند مخالفت خود را در رسانه‌ها ابراز کنند اسم آنها را نمی‌آورم، ولی خدمت شما بگویم که این طرح حتی با نظر مخالف نهادهای اقتصادی مسئول جلو رفت. افرادی برای پیشبرد این طرح اصرار می‌کنند که اصلا صلاحیت ورود به این مسائل را ندارند. با پیگیری‌های وزارت نفت این طرح در هیئت دولت تصویب شد ولی در آینده مشخص خواهد شد که این پروژه به مراتب بدتر و غیرکارشناسی‌تر از خط اتیلن غرب است.

*با دخالت وزیر نفت یک طرح پایلوت ناگهان به مگاپروژه‌ای در غرب کشور تبدیل شد

فارس: فارغ از این طرح وزارت نفت، یکی از راهکارهای تولید پروپیلن احداث واحدهای GTPP است. این روش در مقایسه با سایر روش‌ها مثل ارتقای پالایشگاه‌ها یا احداث واحد PDH در چه اولویتی قرار دارد؟

محتشمی‌پور: پروژه‌های GTPP زمانی می‌تواند در دستور کار وزارت نفت قرار بگیرد که منابع متان کافی برای تامین پایدار خوراک این واحدها وجود داشته باشد و همچنین امکان تامین مالی سنگین این پروژه‌ها نیز در کشور وجود داشته باشد، زیرا حجم سرمایه‌گذاری این واحدها از PDH هم بیشتر است. یکی دیگر از چالش‌های ساخت این واحد هم به تکنولوژیِ ساخت آن برمی‌گردد.

برای احداث یک واحد GTPP باید سه واحد احداث کرد: 1- واحد متانولی 2- واحد تبدیل متانول به پروپیلن 3- واحد تبدیل پروپیلن به پلی‌پروپیلن. ما تکنولوژی تولید متانول را با کپی‌برداری از واحدهای موجود به دست خواهیم آورد. برای دستیابی به تکنولوژی MTP (تبدیل متانول به پروپیلن) فعلا در حال احداث یک واحد پایلوت بودیم تا ابتدا نواقص تکنولوژی را برطرف کنیم.

متاسفانه با دخالت وزیر نفت این پروژه پایلوت که در ظرفیت پایین طراحی شده بود تا ابتدا دستیابی به این تکنولوژی اثبات شود، به طور ناگهانی تبدیل به یک مگاپروژه‌ در غرب کشور شد آن هم با سرمایه دولتی. البته حجم سرمایه در نظر گرفته شده برای این طرح (طرح پروپیلن اسلام‌آباد غرب؛ یکی از طرح‌های سه‌گانه وزارت نفت برای تولید پروپیلن) از مقدار نیاز واقعی آن کمتر است.

 شما اگر به مصوبه این طرح نگاه کنید و مقدار ارزی سرمایه‌گذاری را محاسبه کنید متوجه می‌شوید که این مقدار سرمایه‌گذاری فقط برای احداث واحد متانولی این طرح کفاف می‌دهد. طرح پایلوت واحد MTP اساسا برای این پیگیری میشد که نواقص تکنولوژی ایران در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته و برطرف شود ولی امروز بدون طی این مسیر به عنوان یک مگاپروژه مطرح شده است. به دلیل اینکه تکنولوژی MTP هنوز اثبات نشده است، بانک‌ها امکان تامین مالی این طرح را نداشتند، لذا با مجوز شورای اقتصاد و با سرمایه‌گذاری دولتی این پروژه جلو رفته است. این طرح هیچ نتیجه‌ای جز هدر دادن سرمایه‌های ملی ندارد.

مصاحبه از سیداحسان حسینی

انتهای پیام/





منبع خبر
خروج از نسخه موبایل