به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، حسن علایی فعال (فعال فرهنگی در حوزه دفاع مقدس) از نقشهای اساسی حضرت امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) در فرماندهی و مدیریت جنگ و دفاع مقدس، سر ریز کردن مراتب اتکا و اتکال به منبع لایزال الهی به سراسر وجود فرماندهان و رزمندگان اسلام بود. حضرت امام (ره) با طی مراحل علمی و عملی عرفان ناب اسلامی نزد اساتید مسلم و پرآوازه این حوزه ازجمله مرحوم آیتالله شاهآبادی که امام در حق ایشان فرموده بودند «من در طول عمرم روحی به لطافت و ظرافت آیتالله شاهآبادی ندیدم» [۱]، حقیقتاً عالم را محضر خدا میدید و همگان را به این حقیقت توجه میداد. [۲]در نگاه عرفانی امام (ره) همه اتفاقات و حوادث عالم با سرانگشت تدبیر الهی رقم میخورد؛ چراکه عالم خلق و امر از آن اوست. [۳]
امام خمینی (ره) در تحلیل حوادث بزرگ و کوچک جهان هستی و تمشیت امور روزمره تنها دست الهی را میدیدند و سایر علل و اسباب را عوامل عارضی قلمداد میکردند، اما این بدین معنا نبود که باید دست روی دست گذاشت و منتظر قضا و قدر الهی شد!
وقتی از امام سؤال شد که با چه انگیزهای دست به قیام و نهضت زدید؟ حضرت امام بدین مضمون فرمودند که من یک آیه از آیات الهی را نصبالعین قرار دادم و بر اساس آن به تکلیف الهی خویش عمل کردم، اینکه خداوند در قرآن کریم میفرمایند «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی او فردی ثم تتفکروا» من شما را به یک حقیقت اندرز میدهم و آن اینکه دودو و یکیک برای خدا قیام کنید سپس تفکر و اندیشه کنید. [۴]
این نگاه توحیدی، یک راهبرد فوقالعادهای را پیش پای حضرت امام قرار داد و آن، اقدام بر اساس تکلیف الهی بود؛ راهبردی که هم انقلاب اسلامی را به پیروزی رسانید و هم جنگ تحمیلی هشتساله را با دفع کامل تجاوز دشمن به پیروزی مطلق نائل کرد.
امام در زمینه تبیین راهبرد نگاه تکلیفمدارانه به جنگ میفرمایند: «ما در جنگ برای یکلحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود؛ و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از اینکه به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟» [۵]
امام با این نگاه متعبدانه که نشئتگرفته از عمق معرفت ایشان به مبانی و اصول دین مبین اسلام بود، انجام امور سخت و دشوار را سهل و آسان میکردند. در جنگ تحمیلی، همهی قدرتهای شرق و غرب عالم در برابر جمهوری اسلامی ایران صفآرایی کرده بودند، اما امام به پشتوانه قدرت لایزال خداوند قادر متعال که مردم را به صحنه آورده بود، هیچ باکی از عِده و عُده دشمنان به خود راه نمیدادند و با بیانات و پیامهای دلگرمکننده و روحیهبخش خود این احساس را به مردم نیز منتقل میکردند. اینچنین بود که نیروهای مسلح کشور همراه با نیروهای مردمی توانستند جنگ طولانی سده اخیر را با پیروزی در عملیاتهای مختلف پشت سر بگذارند و اقتدار خود را به دشمنان دیکته کنند؛ اما اینهمه یکروی سکهی جنگ و حماسهآفرینیهای فرماندهان و رزمندگان بود.
روی دیگر سکه جنگ، تداوم پیروزیها تا حصول نتیجهی نهایی و دفع کامل تجاوز دشمن بود. امام با تیزهوشی مثالزدنی ضمن اینکه به مردم، رزمندگان و فرماندهان روحیهی جهاد و حماسه و ایثار و فداکاری و دست یافتن به پیروزی میدادند، از سوی دیگر توجه داشتند که رزمندگان را از آفتهای پیروزی ازجمله غرور و سرمستی که بهطور طبیعی سراغ رزمندگان میآمد بر حذر دارند.
اینگونه بود که پس از عملیات پیروزمند بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر که طی ۲۵ شبانهروز تلاش سخت و طاقتفرسای رزمندگان اسلام حاصل شد و خرمشهر پس از حدود بیست ماه اشغال به آغوش میهن اسلامی بازگشت، امام ضمن تجلیل از همه رزمندگان فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
عملیات سرنوشتسازی که نقطهی عطفی در تاریخ هشتساله جنگ عراق و ایران محسوب میشود و بهدرستی تاریخ جنگ را به دو مقطع «قبل از آزادسازی خرمشهر» و «بعد از آزادسازی خرمشهر» تقسیم میکند. عملیاتی که بدون اغراق قابلیت تدریس در دانشگاههای مطرح جهان را دارد و دنیا شاهد بود که چگونه امپراتوری رسانهای استکبار بعد از آزادسازی خرمشهر در سکوت مطلق فرورفت و از پیروزی دلاورمردان ایران اسلامی دم نزد!
اما امام از آنجاییکه فتح خرمشهر را پایان جنگ نمیدیدند و میدانستند تا پیروزی نهایی راه زیادی مانده است لذا با توجه دادن همگان به این حقیقت که همهچیز دست خداست و اوست که اراده بر پیروزی و شکست ملتها میکند باعث میشدند که رزمندگان اسلام و فرماندهان کار را نهایی تلقی نکرده و در ادامه جنگ سست نشوند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره موضع حضرت امام (ره) بعد از پیروزی عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر چنین میفرمایند:
«امام در حالات مختلف جنگ، به اقتضای آن حالت، موضعگیری میکرد و آن نکتهی اصلی را بیان میکرد. یکوقت مثلاً فرض کنید، یک قضیّهای پیش آمده بود در صحنه، در میدان که مردم روحیهشان را ازدستداده بودند و بایستی روحیه پیدا میکردند؛ امام سعی میکرد به مردم روحیه بدهد و دشمن را تحقیر کند.
معنای اینکه [فرمودند] «یک دزدی آمده، یک سنگی انداخته و فرار کرده»، این است که رزمندگان ما که به جبهه رفتند، دارند دشمن فراری را تعقیب میکنند. روحیه دادن به ملّت. یکوقت لازم بود که از غرور رزمندگان جلوگیری بشود؛ فرض بفرمایید رزمندگان با حدود یک ماه تلاش کُشنده و فوقالعاده توانسته بودند خرمشهر را فتح کنند (خب این خیلی دستاورد عجیب و بزرگی بود که خرمشهر را رزمندگان ما، ارتش و سپاه و بسیج، توانستند از دشمن باز پس بگیرند)
خب این ممکن بود غرور ایجاد کند؛ اینجا برای اینکه این غرور به وجود نیاید که ضربهاش بر همهی افرادی که دستاندرکار در هر نقطهای هستند بسیار زیاد است، امام فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ [یعنی]ما وسیله هستیم؛ مطلب را مستند به ارادهی الهی و قدرت الهی میکند.» [۶]
منابع
[۱]مجله حصون/بهار ۱۳۸۷/شماره ۱۵
[۲]صحیفه امام خمینی (س) جلد ۱۳، ص ۴۶۱
[۳]سوره اعراف آیه ۵۴
[۴]سوره مبارکه سبا ۴۶
[۵]صحیفه امام خمینی (س)، جلد ۲۱، ص ۲۸۵
[۶]بیانات معظم له در دیدار تصویری با فرماندهان دفاع مقدس، ۱۳۹۹/۰۶/۳۱
انتهای پیام/ 118
منبع خبر