نماد سایت مجاهدت

چگونه یک ویروس کوچک قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر و مغلوب کرد؟

سرویس جهان مشرق – نشریه آمریکایی آتلانتیک در گزارشی ویژه به قلم اد یوآنگ به واکاوی چرایی شکست آمریکا در مقابله با ویروس کرونا و مدیریت بحران به وجود آمده در این کشور پرداخت و نوشت: چه شد که اینگونه شد؟ ویروسی هزاران بار کوچک‌تر از یک ذره غبار قدرتمندترین کشور دنیا را تحقیر کرده است. آمریکا نتوانسته از مردم خود محافظت کند و آنها را با بیماری و ویرانی اقتصادی تنها گذاشته است. این کشور جایگاه خود را به عنوان یک رهبر جهانی از دست داده است. آمریکا میان کاهلی و بی‌کفایتی گرفتار شده است. در حال حاضر، درک گستره و بزرگی اشتباهات کار واقعاً سخت و دشواری است.

مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش اول از این گزارش چهار قسمتی است که بخش‌های دیگر آن طی روزهای آینده در مشرق منتشر خواهد شد.

ویروس سارس کو-۲ یا همان ویروس کرونای جدید در نیمه اول سال ۲۰۲۰ میلادی، ۱۰ میلیون نفر از مردم دنیا را مبتلا ساخت و حدود نیم میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد. اما شدت و حدت همه‌گیری در آمریکا بیش از بقیه کشورها بوده است. آمریکا تنها ۴ درصد جمعیت دنیا را در خود جای داده است، اما یک چهارم موارد تائیدشده ابتلا به کووید-۱۹ و مرگ‌ومیر ناشی از آن متعلق به این کشور است. این ارقام تخمینی هستند. آمار واقعی که بی‌شک بالاتر از اینهاست، هنوز مشخص نیست، زیرا ثروتمندترین کشور دنیا فاقد آزمایشات تشخیصی کافی جهت شناسایی دقیق شهروندان بیمار خود است.

آمریکا همه فرصت‌ها برای مهار کرونا را از دست داد

علیرغم هشدارهای فراوان، آمریکا تک‌تک فرصت‌ها جهت مهار ویروس کرونا را به هدر داد. این کشور علیرغم برخورداری از مزیت‌های چشمگیر ــ منابع فراوان، بنیه زیست‌پزشکی، تخصص علمی ــ دچار سردرگمی شد. در حالی که کشورهای مختلف نظیر کره جنوبی، تایلند، ایسلند، اسلواکی، و استرالیا دست به اقدام قاطع زدند تا منحنی موارد ابتلا را به سمت پایین متمایل سازند، آمریکا در فصل بهار صرفاً توانست منحنی را تثبیت کند که البته در فصل تابستان به طرز وحشتناکی بار دیگر مسیر صعودی را در پیش گرفت. جولیا مارکوس متخصص همه‌گیری‌شناسی بیماری‌های عفونی مدرسه پزشکی هاروارد در این باره به من گفت: «ناکامی آمریکا اساساً فراتر از حد تصور من بود.»

دولت ترامپ توانایی لازم را نداشت

من از زمان آغاز همه‌گیری بیماری با بیش از ۱۰۰ کارشناس در حوزه‌های مختلف گفتگو کرده‌ام. من در قالب این گفتگوها متوجه شده‌ام که تقریباً همه اشتباهاتی که در جریان واکنش آمریکا به همه‌گیری صورت گرفتند، قابل پیش‌بینی و جلوگیری بودند. واکنش کُند و آهسته از طرف یک دولت فاقد تخصص موجب شد تا ویروس کرونا جای پای خود را محکم کند. کسری بودجه مزمن بخش بهداشت از توانایی کشور جهت ممانعت از گسترش ویروس کاست. ناکارآمدی بخش بهداشت موجب شد تا بیمارستان‌ها جهت مواجهه با موج بیماری آمادگی نداشته باشند. بومیان و سیاه‌پوستان آمریکا به دلیل سیاست‌های نژادپرستانه‌ای که از زمان استعمار و برده‌داری همچنان پابرجا مانده‌اند، به ویژه در برابر بیماری کووید-۱۹ آسیب‌پذیر هستند. فرآیند چند دهه‌ای از بین رفتن شبکه تأمین اجتماعی کشور موجب شده تا میلیون‌ها نفر از کارگران در مشاغل کم‌درآمد جان خود را به خاطر امرارمعاش به خطر بیندازند. همان بسترهای اجتماعی ـ رسانه‌ای که در جریان شیوع ابولا در آفریقا در سال ۲۰۱۴ و انتخابات آمریکا در سال ۲۰۱۶ به تعصبات حزبی و انتشار اطلاعات غلط دامن زدند، در جریان همه‌گیری سال ۲۰۲۰ بذر تئوری‌های توطئه را کاشتند.

آمریکا برای توجیه قصور خود هیچ بهانه‌ای ندارد. طی دهه‌های اخیر، همه‌گیری بیماری‌های سارس، مِرس (سندروم تنفسی خاورمیانه)، ابولا، آنفلوانزای خوکی، زیکا، و آبله میمون نشان داد که پاتوژن‌های جدید و نوظهور چه پیامدهای مخربی می‌توانند به همراه داشته باشند. کارشناسان سلامت، رهبران تجاری، و حتی پانشجویان شیوع بیماری‌های جدید را شبیه‌سازی کردند. در سال ۲۰۱۸، مقاله‌ای برای نشریه آتلانتیک نوشتم و در آن استدلال کردم که آمریکا آماده مواجهه با همه‌گیری بیماری نیست و همچنین درباره شکنندگی شبکه بهداشت کشور و فرآیند کُند تولید واکسن هشدار دادم. اما افتضاح کووید ـ ۱۹ تقریباً همه ابعاد دیگر جامعه آمریکا را نیز تحت تأثیر قرار داده ــ و درگیر ساخته است ــ از جمله: رهبری کوته‌اندیشانه، بی‌توجهی به دانش و تخصص، نابرابری‌های نژادی، فرهنگ اجتماعی ـ رسانه‌ای، و وفاداری به رگه خطرناکی از فردگرایی.

کرونای جدید به اندازه دیگر ویروس‌های کرونا کشنده نیست

ویروس کرونای جدید یک ویروس میانه است: علائم آن می‌تواند آنقدرها شدید باشد که میلیون‌ها نفر را به کام مرگ بفرستد و در عین حال آنقدرها ملایم باشد که مانع کشف موارد ابتلا در میان مردم شود. ویروس آنقدرها سریع گسترش می‌یابد که بیمارستان‌ها مملو از بیمار می‌شوند، اما در عین حال حرکتش آنقدرها کُند است که هنگام اوج‌گیری آمارها دیگر خیلی دیر شده است. این خصیصه‌ها موجب شدند تا مهار ویروس سخت و دشوار شود، اما در عین حال از تأثیر همه‌گیری کاستند. ویروس کرونای جدید نه به اندازه دیگر ویروس‌های کرونا نظیر سارس و مِرس کشنده و نه به اندازه سرخک مسری است. پاتوژن‌های کشنده‌تری بی‌شک وجود دارند. حدود ۴۰۰۰۰ ویروس ناشناخته در بدن حیوانات وحشی وجود دارد که یک چهارم آنها بطور بالقوه می‌تواند به انسان منتقل شود. زینپ توفکچی جامعه‌شناس دانشگاه کارولینای شمالی و از مقاله‌نویسان نشریه آتلانتیک خطاب به من این سؤال را پرسید که «وقتی حتی نمی‌توانیم با یک همه‌گیری بیماری مقابله کنیم»، بر سر آمریکا چه خواهد آمد؟

ویروس کووید-۱۹ علیرغم تأثیرات مهم و تاریخی خود صرفاً منادی مصائب بدتر است. آمریکا اگر به وضعیت عادی برگردد، آنگونه که بسیاری از مردم بی‌صبرانه انتظار می‌کشند، قادر نخواهد بود برای مواجهه با اینگونه بحران‌های اجتناب‌ناپذیر آماده شود. وضعیت عادی موجب شد تا اوضاع کنونی رقم بخورد. در وضعیت عادی، دنیا بیش از هر زمان دیگری مستعد یک همه‌گیری و کمتر از هر زمانی دیگری آماده مواجهه با یک همه‌گیری بود. در راستای ممانعت از وقوع یک فاجعه دیگر، آمریکا باید با همه شیوه‌های عادی که ما را ناکام گذاشتند، دست‌وپنجه نرم کند. آمریکا باید تک‌تک گام‌های اشتباه اخیر و گناه اصلی، تک‌تک نقاط ضعف ناخواسته و هشدارهای نادیده گرفته شده، و تک‌تک زخم‌های چرکین و زخم‌هایی که مجدداً سر باز کرده‌اند را مدنظر قرار دهد.

عکس سمت چپ: رئیس‌جمهور دونالد ترامپ و کارگروه مقابله با ویروس کرونا در حال ارائه گزارش به مطبوعات در محل کاخ سفید. عکس سمت راست: تعداد
بی‌سابقه
اجساد در محل تشییع در منطقه کویینز نیویورک. (جابین بوتسفورد/واشنگتن پست/گتی؛ ناتالی کیسر)

تخریب حیات وحش و محیط‌زیست عامل ظهور کرونا

به دو طریق می‌توان مانع همه‌گیری بیماری شد: ممانعت از شیوع بیماری از همان بدو امر و ممانعت از ابتلای هزاران نفر دیگر به بیماری. شیوه اول احتمالاً غیرممکن است. ویروس‌های بسیار زیادی در دنیا وجود دارند و حیوانات بسیار زیادی میزبان این ویروس‌ها هستند. خفاش‌ها به تنهایی قادرند هزاران ویروس کرونای ناشناخته را میزبانی کنند؛ در برخی غارهای چین، از هر ۲۰ خفاش یکی به ویروس مبتلاست. مردم بسیاری در مجاورت این غارها سکونت دارند، در این غارها پناه می‌گیرند، یا فضله حیوانات را از آنجا جمع‌آوری می‌کنند تا به عنوان کود استفاده کنند. هزاران خفاش نیز بر فراز روستاهای محل سکونت این افراد پرواز می‌کنند و در خانه‌های آنها بیتوته می‌کنند. این امر فرصت انتقال ویروس‌ها از خفاش به انسان را فراهم می‌آورد. پیتر دازاک از ائتلاف اکوسلامت ــ مؤسسه غیرانتفاعی که درباره بیماری‌های نوظهور مطالعه می‌کند ــ طبق نتایج آزمایش آنتی‌بادی در مناطق روستایی چین برآورد کرده است که اینگونه ویروس‌ها هرساله تعداد قابل توجهی از مردم را مبتلا می‌سازند. دازاک در این باره می‌گوید: «اکثر افراد مبتلا از این موضوع آگاه نیستند و اکثر این ویروس‌ها غیرواگیر هستند.» اما برای شروع یک همه‌گیری فقط به یک ویروس نیاز است.

در اواخر سال ۲۰۱۹، یک ویروس منحوس از خفاش، احتمالاً از طریق یک میزبان واسطه، به انسان منتقل شد و سپس انسان‌ها را یکی پس از دیگری مبتلا نمود. ویروس در نهایت به بازار آبزیان هوانان راه پیدا کرد و در بدن ده‌ها میزبان جدید جا خوش کرد و به سرعت شیوع پیدا کرد. همه‌گیری بیماری کووید ـ ۱۹ بدین ترتیب آغاز شد.

کالین کارلسون بوم‌شناس دانشگاه جورج‌تاون در گفتگو با من اظهار داشت: «به‌هیچ‌وجه نمی‌توان گسترش همه چیز را به صفر رسانید.» بسیاری از طرفداران حفظ محیط زیست موارد همه‌گیری بیماری را غنیمت می‌شمارند تا تجارت حیوانات وحشی یا مصرف «گوشت شکار» را ممنوع کنند، اما بیماری‌هایی که به دلیل تجارت یا مصرف گوشت حیوانات وحشی شیوع پیدا کرده‌اند تعدادشان ناچیز بوده است. کارلسون در این باره گفت که تغییر کاربری اراضی و تغییرات اقلیمی اصلی‌ترین عوامل انتقال بیماری‌ها به انسان هستند و کنترل هر دوی این موارد کار سخت و دشواری است. گونه انسانی بی‌وقفه به محیط‌های سابقاً متعلق به حیات وحش نفوذ کرده است. ما از طریق کشت عمقی، تخریب زیستگاه‌ها، و افزایش دما موجب انقراض نسل حیوانات بر روی زمین شده‌ایم و کاری کرده‌ایم که آنها به مراتع جدید و کوچک‌تر در مجاورت محل سکونت ما کوچ کنند. بشریت حیات وحش دنیا را در مشت خود فشار داده و له کرده است ــ و ویروس‌ها از آن بیرون زده‌اند.

مهار ویروس‌ها پس از سرریز آنها امکان‌پذیر است، اما نیازمند دانش، شفافیت، و قاطعیتی است که در سال ۲۰۲۰ مشاهده نشد. خیلی چیزها درباره ویروس‌های کرونا همچنان ناشناخته هستند. هیچگونه شبکه پایشی همانند آنچه در مورد آنفلوانزا مشاهده می‌شود، جهت کشف ویروس‌های کرونا موجود نیست. هیچگونه درمان یا واکسن تائید شده‌ای وجود ندارد. ویروس‌های کرونا سابقاً یک خانواده کوچک محسوب می‌شدند و اهمیتشان عمدتاً به حوزه دامپزشکی محدود می‌شد. چهار دهه قبل، حدود ۶۰ دانشمند در اولین نشست بین‌المللی در خصوص ویروس‌های کرونا شرکت کردند. تعداد این دانشمندان در پی شیوع سارس در دنیا در سال ۲۰۰۳ افزایش پیدا کرد، اما این تعداد به دلیل کاهش منابع مالی مربوطه بار دیگر افت کرد. در پی شیوع بیماری مِرس در سال ۲۰۱۲ نیز اتفاق مشابهی افتاد. امسال، کارشناسان ویروس کرونا در سطح دنیا ــ که تعدادشان هنوز چندان زیاد نیست ــ مجبور شدند کنفرانس خود در هلند که هر سه سال یکبار برگزار می‌شود را به تعویق بیندازند، زیرا شیوع ویروس کرونای جدید موجب شده بود پرواز با هواپیما بسیار پرمخاطره شود.

در عصر مسافرت‌های هوایی ارزان، شیوع بیماری در یک قاره می‌تواند به آسانی به دیگر قاره‌ها سرایت کند. سارس این موضوع را در سال ۲۰۰۳ نشان داد و اکنون کسانی که هرساله با هواپیما سفر می‌کنند تعدادشان بیش از دو برابر شده است. جهت ممانعت از همه‌گیری، کشورهای که گرفتار آن شده‌اند باید فوراً در این خصوص به همسایگان خود هشدار دهند. در سال ۲۰۰۳، چین ابتدا شیوع سارس را سرپوش گذاشت و موجب شد بیماری جدید جای پایش را محکم کند. در سال ۲۰۲۰ نیز تاریخ دوباره تکرار شد. دولت چین احتمال شیوع ویروس کرونای جدید در میان انسان‌ها را کم‌اهمیت شمرد و صرفاً روز ۲۰ ژانویه بر این موضوع صحه گذاشت، یعنی پس از آنکه میلیون‌ها نفر از مردم این کشور به مناسب سال نو چینی به گوشه و کنار کشور سفر کرده بودند. پزشکانی که قصد اعلان هشدار در این زمینه را داشتند در معرض سانسور و تهدید قرار گرفتند. یکی از این پزشکان به نام لی ون‌لیانگ بعداً در اثر ابتلا به کووید ـ ۱۹ از دنیا رفت. سازمان جهانی بهداشت در بدو امر سخنان چین را طوطی‌وار تکرار کرد و تا قبل از ۲۰ ژانویه در حوزه بهداشت عمومی وضعیت اضطراری اعلام نکرد. تا آن زمان، حدود ۱۰۰۰۰ نفر در ۲۰ کشور به بیماری مبتلا شده بودند و ویروس به سرعت در حال گسترش بود.

ترامپ جامعه بین‌المللی را نومید ساخته است

آمریکا چین و سازمان بهداشت جهانی را به خاطر تسامح و کاهلی به باد انتقاد گرفت ــ اما آمریکا نیز جامعه بین‌المللی را نومید ساخته است. آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ از چند شراکت بین‌المللی خارج شده و متحدانش را دلخور نموده است. این کشور دارای یک کرسی در بورد اجرایی سازمان جهانی بهداشت است، اما کرسی مذکور به مدت بیش از دو سال خالی بود و صرفاً در ماه مه پر شد، یعنی زمانی که همه‌گیری بطور کامل اوج گرفته بود. از سال ۲۰۱۷، ترامپ بیش از ۳۰ نفر از کارمندانش را از دفتر مرکز کنترل و پیشگیری بیماری در چین خارج کرده است. این کارمندان اگر در آنجا حضور داشتند، می‌توانستند درباره شیوع ویروس کرونا هشدار بدهند. ترامپ در ماه جولای منابع مالی تخصیصی به یک متخصص واگیرشناسی آمریکایی که در دفتر مرکز کنترل و پیشگیری بیماری در چین فعالیت می‌کند را قطع کرد. رویکرد اول آمریکا در واقع رویکرد فراموشی آمریکا بود.

حتی زمانی که هشدارها به آمریکا رسیدند، گوش شنوایی وجود نداشت. ترامپ قبل از آنکه به ریاست جمهوری انتخاب شود نیز دانش و تخصص و شواهد و مدارک را خیره‌سرانه مردود می‌شمرد. او یک عده تازه‌وارد بی‌تجربه را در دولتش منصوب کرد و خادمان کشور که در حرفه خود دانش و تخصص داشتند را «دولت پنهان» نامید. او در سال ۲۰۱۸ اداره‌ای که مشخصاً به منظور کسب آمادگی جهت مقابله با موارد همه‌گیری بیماری تأسیس شده بود را منحل کرد. سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا در ماه ژانویه درباره خطر شیوع ویروس کرونا هشدار دادند، اما ترامپ از روی عادت گزارشات اطلاعاتی را نادیده گرفت. الکس ایزار وزیر بهداشت و خدمات انسانی نیز در دو نوبت هشدارهای یکسانی صادر کرد و نادیده گرفته شد.

رونالد کلین که وظیفه هماهنگ‌سازی اقدامات آمریکا در واکنش به شیوع ابولا در غرب آفریقا در سال ۲۰۱۴ را بر عهده داشت، در گفتگو با من اظهار داشت کسب آمادگی به معنای آمادگی جهت دست زدن به اقدام است «تا بدین طریق هنگامی که چیزی شبیه این رخ می‌دهد، بتوان به سرعت اقدام کرد. ما تا اوایل ماه فوریه می‌باید دست به مجموعه‌ای از اقدامات می‌زدیم، اما دقیقاً هیچ اقدامی صورت نگرفت.» ترامپ می‌توانست طی هفته‌های حیاتی اول آزمایشات تشخیصی را در راستای کشف ویروس به تولید انبوه برساند، از شرکت‌ها بخواهد تا تجهیزات محافظتی و دستگاه‌های کمک تنفسی تولید کنند، و کشور را جهت مواجهه با بدترین شرایط آماده سازد. او در عوض بر روی مرزها متمرکز شد. ترامپ روز ۳۱ ژانویه اعلام کرد که آمریکا از ورود خارجی‌هایی که به‌تازگی به چین سفر کرده‌اند ممانعت خواهد کرد و از آمریکایی‌ها مصرانه خواست تا از سفر به چین خودداری کنند.

ممنوعیت سفر، راه حال ترامپ برای همه مسائل

ممنوعیت سفر به لحاظ شهودی قابل درک است، زیرا مسافرت موجب گسترش ویروس می‌شود. اما ممنوعیت سفر در عمل جهت محدود کردن سفرها یا ممانعت از گسترش ویروس‌ها به‌هیچ‌وجه کافی نیست. اینگونه ممنوعیت‌ها مردم را بر آن می‌دارد تا به دنبال مسیرهای غیرمستقیم از طریق کشورهای ثالث باشند یا علائم خود را عامدانه پنهان نگه ‌دارند. موارد ممنوعیت سفر اغلب رخنه‌پذیر هستند: ترامپ استثنائات فراوانی در این خصوص قائل شد و عملاً اجازه داد ده‌ها هزار نفر از چین وارد آمریکا شوند. نکته طنزآمیز اینکه، ممنوعیت‌ها در عمل به مسافرت دامن می‌زنند: هنگامی که ترامپ ممنوعیت پرواز هواپیماها از قاره اروپا به آمریکا را اعلام کرد، موجی از مسافران به فرودگاه‌های آمریکا هجوم بردند تا قبل از اجرایی شدن محدودیت‌ها سفر خود را انجام دهند. ممنوعیت سفر شاید گاهی اوقات در مورد کشورهای جزیره‌ای دوردست مفید و مؤثر واقع شود، اما بطور کلی صرفاً قادرند گسترش همه‌گیری را به تعویق اندازند ــ نه اینکه مانع آن شوند. به گفته توماس بالیکی کارشناس بهداشت جهانی اندیشکده شورای روابط خارجی، وضع ممنوعیت سفر همچنین ممکن است موجب ایجاد اعتمادبه‌نفس کاذب شود و به تبع آن کشورها «صرفاً به وضع ممنوعیت تکیه کنند و کارهایی که عملاً باید انجام گیرند ــ آزمایش، ردیابی، تقویت شبکه بهداشت ــ را نادیده انگارند. این وحشتناک به نظر می‌رسد و درست همان چیزی است که در آمریکا اتفاق افتاد.»

ترامپ دروغ گفت بی‌آنکه مجازت شود

چنین چیزی قابل پیش‌بینی بود. رئیس‌جمهوری که فکر و ذکرش ایجاد یک دیوار مرزی بی‌حاصل است و پناهجویان را به مثابه ناقلان بیماری به تصویر کشیده است، اولین حربه‌اش همواره وضع ممنوعیت سفر است. آمریکایی‌هایی که لفاظی‌های وی درباره بیگانه‌هراسی و انزواگرایی را باور کردند، به ویژه در برابر این تفکر آسیب‌پذیر بودند که علاج قطعی مشکل در واقع وضع تدابیر کنترلی در مبادی ورودی است.

بنابراین، آمریکا بهترین فرصت جهت مهار بیماری کووید ـ ۱۹ را به هدر داد. اگرچه ویروس اولین بار در اواسط ماه ژانویه وارد آمریکا شد، اما شواهد ژنتیکی نشان می‌دهند که ویروس‌های مشخصی که عامل اولین موارد شیوع گسترده در ایالت واشنگتن بودند، اواسط ماه فوریه به آمریکا رسیدند. این کشور می‌توانست در این فاصله خودش را آماده سازد. در عوض، ترامپ که در طول تمام دوره ریاست‌جمهوری‌اش فهمیده بود که می‌تواند هر حرفی را بدون مواجهه با هرگونه پیامدی بر زبان بیاورد، به مردم آمریکا اطمینان داد که «ویروس عمدتاً مهار شده است» و «به شکل معجزه‌واری ناپدید خواهد شد.» ترامپ دروغ گفت بی‌آنکه مجازت شود. ویروس شیوع پیدا کرد بی‌آنکه مانعی بر سر راهش باشد.

ترامپ روز ۲۶ فوریه مدعی شد که موارد ابتلا «تا سطح نزدیک به صفر کاهش خواهند یافت.» طی دو ماه بعد از آن، حداقل ۱ میلیون آمریکایی به ویروس مبتلا شدند.

پایان بخش اول

ادامه دارد…

منبع خبر

خروج از نسخه موبایل