«گام دوم انقلاب»؛ آغاز مسابقه مسئولان برای شهدایی شدن

«گام دوم انقلاب»؛ آغاز مسابقه مسئولان برای شهدایی شدن


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ مهدی مقاری؛ شهادت، سر سبز را به اوج عزت و اقتدار می‌رساند. در آموزه‌های دینی شیعیان، شهادت پلی فراتر از پرواز است، پروازی از حضیض فرش تا اوج عرش؛ پرواز در هوای انسانیت و در حرکت آمدن به سوی دادار هستی‌آفرین که البته لیاقتی می‌خواهد به وسعت آفرینش.

هر کسی را یارای ماندن در مسیر قرب الهی نیست، مگر پاکباختگانی که ذوب در یار شده و بدرستی هستی را جذب شدن در خواست خداوند پنداشته اند که هر آنکس غیر از این اندیشه کند، در کج فهمی خود غوطه‌ور است و ذهن و فهمش چونان سنگی است که میخ آهنین در آن فرو نرود؛ الغرض! شهدا از حلال زندگی به نفع ما و برای ما گذشتند تا دریابیم می‌شود که دل نبست و رفت…

در هر شهر و منطقه‌ای می‌شود چنین بود؛ شهید سید مرتضی آوینی در تکریم شهدای جوانمرد روستای «جورد» چنین گفته: «می‌گویند روستای جورد غریب و دورافتاده است و جاده‌اش با اولین برف‌های زمستان مسدود می‌شود؛ اما می‌دانی برادر، غریب آن کسی است که از وطن ایمانی‌اش دور شده باشد؛ کاظم و قاسم و کریم و داود (چهار برادر شهید) نشان داده اند که دهکده جورد از خیلی جا‌های دیگر به آسمان نزدیک‌تر است» که در حقیقت، عظمت فداکاری و ایثار این پایمردان عاشق خالق را به ما متذکر شده است.

در شهر کوچکی چون پیشوا که مشق شهادت در بهار سال ۱۳۴۲ و تمرین دلدادگی حضرت جعفر بن موسی الکاظم (ع) در آن از ۱۲۴۰ سال پیش برپا بوده و این فرزند امام، از هجمه دژخیمان زمان چگونه جان به آفریننده‌اش تسلیم کرد نیز شرایط چنین است که این شهر کوچک قریب ۳۰۰ شهید دلداده را فدای انقلاب اسلامی و آرمان‌های مقدسش کرده و در یک کلام در سراسر ایران، خمینی کبیر، فرزندانی را پرورش داده که برای فنا شدن در مقام حضرت حق از یکدیگر سبقت می‌گرفتند و سر از پای نمی‌شناختند.

شهیدانی از مسجد امام خمینی (ره) پیشوا نیز این گونه بودند که «محمد انصاری»، «سید ابراهیم طباطبایی»، «حسین پیرمرادی»، «علی جعفری»، «اصغر ده‌آفرین»، «محمدتقی انصاری»، «موسی مقاری»، «حسن خراسانی»، «علی ناسوتی»، «محمود بختیاری»، «احمد بختیاری رجبعلی کاری جعفری»، «حسن بوربور»، «حسن مهاجریان»، «حمیدرضا پیله‌کن»، «حسن نادی»، «محمد حیدری منفرد» و… هرکدام از جان شیرین خود گذشتند تا اسلام بماند و جمهوری اسلامی برای تدارک زندگی آرام مردم باقی باشد و اینک آیا مسئولانمان در رده‌های مختلف، روش شهدا را پیموده اند؟ که متاسفانه به نظر می‌رسد برخی مسئولان جز مسابقه ثروت‌اندوزی و جا دادن فامیل و رفیق خود در ادارات به موضوعات دیگری فکر نمی‌کنند و حتی به شهدا فکر هم نمی‌کنند؛ چه رسد به اندیشه راهی که رفته اند دل بسپارند و به توشه‌ای که به آن‌ها سپرده اند و باید به آخرت ببرند که همان انقلاب اسلامی است که ودیعه‌ای گرانقدر از شهدا به مردم و مسئولان است و باید آن را با خود به جهان عقبی برده و تحویل امام و شهیدان بدهند!

یازدهم دی ماه امسال، ۳۶ سال از عروج و پرکشیدن شهیدان نیکومکانی چون «موسی مقاری»، «حسن خراسانی» و «علی ناسوتی» گذشت؛ یعنی ۳۶ بهار و نوروز، ۳۶ پاییز و برگریزان، ۳۶ زمستان و یلدا بدون موسی و حسن و علی. ۳۶ سال است آواز قناری باغچه‌ها را نشنیده اند، حال آنکه خود قناری اند و چه زیبا و هنرمندانه در اوج اخلاص و ایثار، آواز سرافرازی و آزادگی میهن را سر داده اند.

از این موسی‌ها و علی‌ها و حسن‌ها فراوانند. در جامعه ما بیش از ۲۲۰ هزار شهید، فردای قیامت، جلوی ما را می‌گیرند و می‌پرسند ودیعه‌ای که به شما سپردیم این گونه‌ای بود که الان تحویل می‌دهید؟! خدا کند در آن روز حساس، شرمسار نگاهشان نباشیم.

به راستی مسئولان رده‌های مختلف کشور برای فردای قیامت تدبیری اندیشیده اند؟ مسئولی که برای امروز خود تدبیر ندارد چگونه فردا را اندیشه می‌کند؟ آیا وقت آن نرسیده که پس از ۴۲ سال از تثبیت جمهوری اسلامی و در گام دوم انقلاب اسلامی مدیران به خود آمده و این دنیا را فانی پنداشته و به فکر این باشند تا در جهان عقبی پاسخی شایسته به دارندگان حق خود و مردم که همین شهیدان عالی مقام هستند، بدهند؟

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید