رمز اصلی پیروزی وحدت، ایمان و رهبری است

رمز اصلی پیروزی وحدت، ایمان و رهبری است، آن را حفظ کنید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمان، «یحیی شمس‌الدینی» یکم دی ۱۳۴۸ در روستای سیه‌بنوئیه از توابع شهرستان رابر به دنیا آمد.

وی تا اول راهنمایی درس خواند، از طریق جهادسازندگی در جبهه حضور یافت. سرانجام در هفدهم شهریور ۱۳۶۵ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید «یحیی شمس‌الدینی» را در سالروز شهادتش مرور می‌کنیم:

آری قلم از نوشتن یادنامه گناهان باکی دارد، ولی عجبا انسان، نمی‌دانم چگونه به چه قدرتی در برابر حق و ذات مقدس مرتکب گناه می‌شود و هیچ فکری نمی‌کند که چه می‌شود و چه می‌کند، افسوس بر حال ما انسان‌ها که گوهر خود را به قیمت ناچیزی می‌فروشیم، خدایا از من آگاهی و می‌دانی که من با آگاهی و با اختیار کامل می‌نویسم.

خدایا می‌دانی که چه هستیم و می‌دانی که چگونه، چون شمع ذوب می‌شدیم، ولی از مردن در راه تو هرگز نمی‌هراسیم، اما می‌ترسم که ایمان را سر ببرند و اگر هم، چون شمع بسوزم روشنایی می‌رود و دوباره جای او را دوباره ظلمت تاریکی فرا می‌گیرد و‌ای خدا پس چه باید کرد؟ از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده باشیم از سوی دیگر بایست شهید شد تا اینکه آینده بماند.

خدایا بدون ریا می‌گویم و ابراز می‌دارم، خیلی دلم می‌خواهد که هم امروز شهید شوم تا فردا، بماند و هم بمانم تا فردا‌ها و آینده‌ها شهید نشود، عجب دردی است آخر چه می‌شود که امروز شهید بشویم و فردا زنده شویم دوباره شهید شویم.

آری راه سعادت بخش سالار شهیدان حسین ابن‌علی (ع) را ادامه دهید و زینب‌وار زندگی کنید و راه انبیا و اختران تابناک آسمان ولایت را ادامه دهید، زیرا آن‌ها الگو و نمونه و سرمشق زندگی شما مسلمانان است، رمز اصلی پیروزی یعنی وحدت و ایمان و رهبری است آن را حفظ کنید.

تمام واجبات دینی و شرعی خدا را عمل کنید خصوصا نماز و روزه که مظهر پاکی و تقوی است از یاد نبرید و با تقوی به پیش بروید که پیروزید، مصیبت‌ها صبر و استقامت که توشه پیروزی است و رمز موفقیت شماست آن را پیشه و برنامه قرار دهید.

هوشیار و بیدار در صحنه حاضر شوید. نماز جماعت و دعا‌ها از یادتان نرود.

خدایا معبودا معشوقا خودت می‌دانی و آگاهی از ضمیر من با خبری که من با آگاهی کامل با عزمی راسخ و با قاطعیت و اراده‌ای قوی پا به عرصه میدان نبرد حق علیه باطل نهادم و تنها به امید یاری تو در نبرد و در کار‌ها وارد عمل شدم.

من آمدم با بار گناهان در عدالت و کرمت را بزنم و دری از دریای بخشش بی‌کرانت را به روی بنده روسیاهت بگشایی هیچ وقت ناامید از امید تو نمی‌شوم.

من هم مغروق دریای گناهان مگر، چون نوحم از دریا رهانی.

حسین جان و سرور سالار ما آن بانک خونی که تو خون خود و یارانت را به آن واریز نمودید، بدانید که اکنون جوانان ما آن بانک خون را یاری می‌کنند و آن بانکی که سرمایه‌اش نسل و بقای اسلام عزیز است و آزاد کننده مظلوم از زیر یوغ ظالم است.

پیوند دهنده انسان میان خدای خودش می‌باشد‌ای بنازم آن رشادت و دلاوری تو و یارانت حسین جان. ما راه تو را ادامه می‌دهیم و زیر بار ذلت و خواری نمی‌رویم و شهادت را که سعادت نتیجه آن است سرلوحه خود قرار داده‌ایم‌ای حسین جان اشفع لنا عندالله؛ و‌ای پدر مهربانم از تو عاجزانه می‌خواهم که مرا ببخشی و حلالم کنی انشاالله که امید آن است. پدرجان سرنوشت کار خودش را می‌کند دست خداست همه چیز از اوست (والله اعلم به کل شی) پدرجان در مصیبت و سوگواری شکیبا باش و صابر و با عزم و اراده به یاری خدا این امتحان را پس بده.

در مرگ من هرگز گریه دشمن شادکن نکنید و به یاد علی اصغر و علی اکبر و عباس دلاور گریه کنید و به یاد سالار خوبان راهنمای آزادی و انسانیت حسین علیه‌السلام گریه کنید، پدر و مادر و برادران عزیزم و خواهران گرامی و مهربانم در جامعه به نفع اسلام و قرآن عمل نمایید و راهنمای خود و دیگران باشید.

پدرجان می‌دانم که جای خالی فرزندت را هرگز تحمل نخواهی کرد، اما به خاطر رضای پروردگار صبر و تحمل کن. قرآن را بخوانید و بیاد شهدا اسلام گریه نمایید. آن‌ها را گرامی دارید.

برادران و خواهران عزیزم سعی کنید با رفتار و اخلاق و برخورد خوبی در جامعه زندگی کنید.

بندگان صالحی برای خدا باشید و برای رضای او قدم بردارید و عمل نمایید به یاد خدا باشید، زیرا تنها با یاد او دل‌ها آرام می‌گیرد.

روحانیت را تقویت نمایید، زیرا همین قشر و طبقه بود که ما را بیدار کرده و به راه مستقیم دعوت نمود. میدان نبرد را خالی نکنید و به رزم بی‌امان خود ادامه دهید توفیق و موفقیت شما را از خداوند خواستارم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این مطلب مفید بود؟
>

آخرین اخبار

تبلیغات
تبلیغات
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید