آیت الله موسوی اردبیلی

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه



آیت‌الله سید محمد بهشتی در جلسات حزب جمهوری اسلامی، توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ، نیازهای جبهه، و ارتباط میان سیاست‌گذاران و نیروهای نظامی داشت. از جمله اقدامات او، تشویق نهادهای انقلابی بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شهید آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی از شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران است که فعالیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی گسترده‌ای داشته است. او در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهه‌های پیش از انقلاب و پس از آن نقش ایفا کرد.

به مناسبت ترور شهید محمد حسینی بهشتی توسط سازمان مجاهدین خلق در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ در این گزارش به بررسی زندگی، تحصیلات، فعالیت‌های فرهنگی، مبارزاتی و سیاسی ایشان به تفصیل می‌پردازیم.

آیت‌الله سید محمد حسینی بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ شهر اصفهان در خانواده‌ای مذهبی و روحانی دیده به جهان گشود. پدر او، سید فضل‌الله، از روحانیون شناخته‌شده و فعال شهر بود و مادرش، معصومه بیگم خاتون‌آبادی، نیز از خانواده‌ای مذهبی بود که آموزش قرآن را از کودکی برای او آغاز کرد. فضای تربیتی خانه با تأکید بر سادگی، آموزش دینی، و احترام به ارزش‌های اخلاقی همراه بود.

تحصیلات ابتدایی خود را از چهار سالگی در مکتب‌خانه آغاز کرد و به دلیل توانایی در یادگیری، وارد دبستان دولتی ثروت (بعدها پانزده بهمن) شد. در امتحانات ششم ابتدایی، رتبه‌ی دوم شهر اصفهان را کسب کرد و سپس وارد دبیرستان سعدی شد. هم‌زمان با تحولات شهریور ۱۳۲۰، علاقه به علوم دینی افزایش یافت و این امر زمینه‌ساز گرایش وی به حوزه علمیه شد. نزدیکی محل تحصیل به مدارس دینی مانند مدرسه صدر و مدرسه جده، فرصت آشنایی بیشتر با طلاب و فضای علمی مذهبی را برای او فراهم ساخت.

ورود به دانشگاه

آیت‌الله بهشتی در سال ۱۳۲۷ همزمان با تحصیلات حوزوی، به تحصیلات دانشگاهی نیز روی آورد. پس از اخذ دیپلم ادبی، وارد دانشکده معقول و منقول (الهیات) شد. او در سال ۱۳۳۰ موفق به دریافت مدرک لیسانس گردید. باوجود بورس تحصیلی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور، آشنایی با کلاس‌های علامه طباطبایی باعث بازگشت او به قم شد. بین سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵، به مطالعه فلسفه به ویژه آثار ملاصدرا و ابن‌سینا پرداخت و جلسات بحث فلسفی با استاد مطهری و آیت‌الله منتظری برگزار نمود که منجر به نگارش کتاب «روش رئالیسم» شد. همچنین به تدریس زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم مشغول بود و با دوستانی در زمینه مسائل فرهنگی و فکری همکاری می‌کرد.

فعالیت‌های مبارزاتی شهید بهشتی از سنین نوجوانی آغاز شد. در ۱۶ سالگی در یکی از روستاها مردم را علیه ظلم کدخدا تحریک کرد که باعث برکناری او شد. او به این نتیجه رسید که ریشه فساد شاه و حامیان خارجی او هستند. در پایان دهه ۱۳۲۰ به مبارزه با منکرات پرداخت و در نهضت ملی شدن نفت حضور فعال داشت. در حوادث ۳۰ تیر ۱۳۳۱، شهید بهشتی یکی از سخنرانان اصلی اعتصاب تلگرافخانه بود.

مبارزات با اندیشه های غیردینی هامبورگ

با توجه به فشارهای رژیم پهلوی بر روحانیون، و پس از دستگیری اعضای هیئت مؤتلفه، در سال ۱۳۴۴ به دعوت مرکز اسلامی هامبورگ، به آلمان سفر کرد. وی در اروپا به فعالیت‌های فرهنگی پرداخت و در برابر نفوذ اندیشه‌های غیر دینی در میان دانشجویان ایرانی مقاومت کرد. تسلط او بر زبان‌های آلمانی، انگلیسی و عربی به او کمک کرد تا در محافل دانشگاهی، کلیساها و نشست‌های بین‌المللی، به تبیین آموزه‌های اسلامی بپردازد. فعالیت‌های او در اروپا موجب حساسیت ساواک شد. با این حال، ارتباط مستمر او با حوزه‌های علمیه ایران و هماهنگی با نیروهای مذهبی مهاجر، زمینه‌ساز نقش‌آفرینی مؤثر او در جریان مبارزات منتهی به انقلاب شد.

بهشتی توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ و نیازهای جبهه داشت

ایجاد تشکل سیاسی، رمز اتحاد نیروهای انقلابی

در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی، شهید بهشتی یکی از شخصیت‌های محوری در سازماندهی نیروهای انقلابی مذهبی بود. او با همکاری روحانیونی مانند آیت‌الله مطهری، دکتر باهنر، امامی کاشانی و حجت‌الاسلام ملکی، در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ «جامعه روحانیت مبارز تهران» را پایه‌گذاری کرد. این تشکل در ابتدا به صورت پنهانی با هدف انسجام‌بخشی به فعالیت‌های نهضت امام خمینی (ره) شکل گرفت و بعدها به عنوان یکی از نهادهای رسمی سیاسی-مذهبی اعلام موجودیت کرد.

شهید بهشتی معتقد بود که تنها از طریق یک تشکل سیاسی قدرتمند می‌توان نیروهای انقلابی را متحد کرد. با همین نگاه، در بهمن ۱۳۵۷، «حزب جمهوری اسلامی» را به همراه دکتر باهنر، آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله موسوی اردبیلی تأسیس کرد. او پس از انقلاب، به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب شد و در سازماندهی نیروهای انقلاب و تبیین برنامه‌های سیاسی و فرهنگی نظام نوپای جمهوری اسلامی نقش ایفا کرد.

او در جلسات سیاسی، فرهنگی و دینی متعدد، اصول و چارچوب‌های فکری جمهوری اسلامی را تشریح می‌کرد و در تبیین جایگاه قانون اساسی، نقش مردم، و مفهوم جمهوریت در کنار اسلامیت نظام تلاش می‌نمود. با وجود مخالفت‌ها و هجمه‌های سیاسی از سوی برخی جریان‌ها، تلاش داشت میان نیروهای انقلابی وحدت ایجاد کند و اختلافات را از طریق گفت‌وگو حل نماید.

دفاع از کشور، یک مسئولیت ملی

با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹، شهید بهشتی بر اهمیت همبستگی ملی، انسجام نیروهای داخلی و حمایت سیاسی و حقوقی از جبهه‌های نبرد تأکید داشت. گرچه مسئولیت مستقیم نظامی نداشت، اما در مقام رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب، در ساماندهی پشتیبانی‌های لجستیکی، انسانی و حقوقی از جبهه‌ها نقش ایفا کرد. او معتقد بود که دفاع از کشور تنها وظیفه ارتش یا سپاه نیست، بلکه مسئولیتی ملی است و همه قوا باید در جهت حفظ تمامیت ارضی، یکپارچگی ملی و تقویت روحیه ایثار، همگام باشند. در جلسات حزب جمهوری اسلامی، توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ، نیازهای جبهه، و ارتباط میان سیاست‌گذاران و نیروهای نظامی داشت. از جمله اقدامات او، تشویق نهادهای انقلابی به مشارکت سازمان‌یافته در امور جنگ و پشتیبانی مستمر از خانواده‌های رزمندگان بود. شهید بهشتی همواره تأکید داشت که جنگ نباید موجب انحراف از اصول قانونی، عدالت‌خواهی و نظم حقوقی کشور شود. از این‌رو، در کنار مسائل دفاعی، به اصلاح ساختارهای حقوقی و قضایی در شرایط جنگ نیز توجه نشان می‌داد.

مسئولیت‌های فراوان آقای بهشتی فرصتی محدود برای استراحت فراهم می‌کرد. در روزهای آغازین جنگ، ایشان در ساختمان قدیمی مستقر بودند و با حضور فعال خود در میان رزمندگان، به آنان انگیزه می‌دادند. در روزهای پرالتهاب کردستان، بهشتی از منطقه دارخوین بازدید کرد و در یک جلسه دو ساعته با رزمندگان به بررسی دقیق عملیات‌ها و تحلیل نقاط قوت و ضعف پرداخت. ایشان با تأکید بر اهمیت یادگیری مستمر و اصلاح برنامه‌ها، گفت: «ما هر روز می‌آموزیم و با همت، اعتماد و هدایت خداوند، نقاط ضعف را برطرف خواهیم کرد.» در زمان بازدید از جبهه جنوب، فضای ناامیدی به امید بدل شده بود و حضور ایشان انگیزه‌بخش رزمندگان بود.این دیدارها، نمادی از تعهد و همبستگی رهبری با نیروهای جبهه بود که در سخت‌ترین شرایط، روحیه‌ای قوی به آنان می‌بخشید.

بازسازی نظام قضایی

در سال ۱۳۶۰، آیت‌الله بهشتی نقش مهمی در شکل‌دهی قوه قضائیه جمهوری اسلامی داشت و بر استقلال اداری و مالی آن تأکید می‌کرد. او مخالف تشکیل دادگاه ویژه روحانیت بود و معتقد بود مسئولیت قضایی روحانیون باید در دادگاه انقلاب پیگیری شود تا از توطئه‌ها جلوگیری شود. بهشتی با انتقاد از شیوه برگزاری دادگاه‌ها و محاکمات آن زمان، تلاش می‌کرد ساختاری سالم و مستقل برای قوه قضائیه فراهم کند که بتواند انقلاب را در برابر انحرافات محافظت کند. وی همچنین در جلسات شورای انقلاب، دیدگاه‌های خود را درباره اصلاحات قضایی و نیروسازی مطرح می‌کرد و بر جذب نیروهای متعهد و سالم تأکید داشت. به‌رغم مخالفت‌ها، او همواره به حفظ عدالت و قانون‌مداری پایبند بود و معتقد بود انقلاب تنها با قوه قضائیه‌ای قوی و منسجم می‌تواند ادامه یابد.

او معتقد بود قوانین باید هم‌راستا با فقه اسلامی و با در نظر گرفتن اصول عدالت تدوین شوند. بهشتی در جهت تربیت قضات جوان، متعهد و آگاه به مبانی اسلامی، نقش مهمی ایفا کرد و تأکید داشت که معیار انتخاب افراد، صرفاً باید بر اساس شایستگی علمی و اخلاقی باشد. یکی از اقدامات مهم او، تدوین پیش‌نویس قوانین اساسی حقوقی با همکاری مجلس خبرگان بود. او همچنین با همکاری شهید قدوسی و آیت‌الله موسوی اردبیلی، ساختارهای آموزشی نوینی را برای تربیت قضات ایجاد کرد. در جلسات شورای عالی قضایی، توجه او به پرونده‌های مهم، رعایت حقوق متهمان، و جلوگیری از احکام ناعادلانه زبانزد بود.

انفجار در قلب دفتر حزب جمهوری اسلامی

در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰، در جریان انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تهران، شهید بهشتی به همراه بیش از ۷۰ نفر از اعضای حزب و مسئولان ارشد کشور، در حادثه‌ای که توسط سازمان مجاهدین خلق طراحی و اجرا شد، جان خود را از دست داد. این رویداد، واکنش‌های گسترده‌ای در داخل و خارج کشور برانگیخت. با وجود فقدان شخصیت‌های کلیدی، رهبری نظام با تأکید بر حفظ آرامش و پیگیری مسیر انقلاب، مانع از گسترش بی‌ثباتی شد این عملیات پیچیده توسط سازمان مجاهدین خلق برنامه‌ریزی شده بود. برخی تلاش داشتند این انفجار را به رقابت‌های داخلی حزب نسبت دهند، اما شواهد و گزارش‌ها نشان می‌داد که این اقدام، عملیاتی سازمان‌یافته و مهندسی‌شده بود.

در گزارش‌های رسمی و روزنامه کیهان نیز مسئولیت این انفجار به سازمان مجاهدین خلق واگذار شد. یکی از شاهدان عینی و منابع اطلاعاتی ارتش، تأیید کردند که انفجار با بمبی زیر تریبون سخنرانی بهشتی انجام شده و اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق در این حمله نقش داشتند. پیش از انفجار، برخی اعضای حزب از محل جلسه خارج شده بودند و برخی دیگر به دلیل خستگی یا عدم حضور، در جلسه شرکت نکردند. این واقعه، تیتر نخست روزنامه‌ها شد و به یکی از مهم‌ترین رویدادهای دوران پس از انقلاب تبدیل گشت که همچنان در تحلیل‌های سیاسی و تاریخی مورد بحث قرار دارد. حضور گسترده نفوذی‌های سازمان مجاهدین در داخل حزب و دستگاه‌های مختلف نیز به آشفتگی اوضاع سیاسی آن روزها دامن زد.

منبع:

کتاب سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید بهشتی _محمدرضا سرابندی_مرکز اسناد و انقلاب اسلامی

کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیت الله سید محمد حسینی بهشتی، جعفر شیرعلی نیا، انتشارات سایان

*مائده مرویان حسینی/ ایبنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه بیشتر بخوانید »

شهیدی که بی تعارف تاییدیه علمی امام (ره) را گرفت

مُهر تأیید امام (ره) بر علم و فضل شهید “هاشمی نژاد”


شهیدی که بی تعارف تاییدیه علمی امام (ره) را گرفت

مُهر تایید بی تعارف امام(ره) بر علم شهید هاشمی نژاد

شهیدی که بی تعارف تاییدیه علمی امام (ره) را گرفت

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، به مناسبت فرا رسیدن چهل و سومین سالروز شهادت جوانمرد فاضل، آیت‌الله «سید عبدالکریم هاشمی ‌نژاد»، منش و سلوک و خاطراتی از شهید را از زبان مرحوم آیت الله عبدالکریم موسوی، از هم دوره های دوران طلبگی او، برگرفته از سی و پنجمین شماره از مجله «شاهد یاران» که از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران منتشر شده است، را در ذیل مرور می کنیم: 

 

دوستی که با عرفان گره خورد بود

آشنایی من با ایشان مربوط است به سال های اولی که به قم آمدم؛ یعنی اواخر سال 1321. بعد از آن خیلی نگذشته بود که مرحوم آقای هاشمی نژاد را به عنوان یک طلبه مجد خیلی خوب و درسخوان و زحمتکش، می شناختم. بعد از مدتی ایشان با مرحوم فرید الاسلام، رفیق شدند. آقای فرید الاسلام ابتدا در مشهد بود و بعد آمد قم و با مرحوم هاشمی نژاد رفیق شدند. مدتی هم می دیدم ایشان را که از وقتی با مرحوم فرید رفیق و دوست شد، نزد ایشان استفاده های معنوی بسیاری کرد و به مسائل معنوی و روحانی و عرفانی، بیشتر روی آورد به دلیل آن که مرحوم فریدالاسلام خودش از این جهت، انسان کاملی بود. فرید الاسلام را هم در مشهد و قم و هم در مسافرت های تبلیغی که با ایشان به بابل می رفتیم، می دیدم و ایشان را از نزدیک می شناختم که مرد کم نظیر و خوب و وارسته ای بود. مرحوم هاشمی نژاد که با ایشان رفیق و دوست بود، بیشتر به مسائل عرفانی و معنوی رو آورد.

 

حصیرهایی معمولی، حکایت سادگی

من یک سال مسافرت کردم به بهشهر و مرحوم هاشمی نژاد هم آمد. من در جای دیگری و در منزل کسی بودم. ایشان مرا با اصرار دعوت کردند به منزلشان که یک اتاق ساده بود با همان حصیرهایی که در آن روزها در مازندران معمول بود و یک تخت داشت. اتاق بسیار ساده ای بود که در آنجا از ما پذیرایی کرد. در بهشهر شب و روز با ایشان بودیم و من از نزدیک با روحیات و معنویات و افکار ایشان آشنا شدم و دیدم که الحق انسانی است بسیار باارزش و ارزنده. فکر خوبی داشت و خوب مطالعه می کرد. بعدها که کتاب “مناظره دکتر و پیر” را نوشت و منتشر کرد، معلوم شد اهل فکر و قلم و سلیقه است.

 

دست خالی از زندان برگشتم

من در مازندران دیدم که منبرش بسیار گرم و خوب بود و مردم را جمع می کرد و آنها هم خوششان می آمد و او دین اسلام را با خلوص کامل تبلیغ می کرد. بعد کم کم به ایشان نزدیک تر شدیم به طوری که در آن مدت که ایشان در مشهد بودند، من اگر یک وقتی مشرف می شدم، بر خود لازم می دیدم که سری به ایشان بزنم و حالی بپرسم. ایشان هم خیلی به ما محبت می کرد. یادم هست یک سال به مشهد رفتم و حال ایشان را پرسیدم. گفتند ایشان را دستگیر کرده اند و در زندان هستند. میوه ای هم خریدم که وقتی به دیدنش می روم، دست خالی نباشم. رفتم زندان و تا دو بعد از ظهر معطل شدم. زمستان بود و هوا خیلی سرد. بالاخره هم موفق به دیدن ایشان نشدم و گفتند که ممنوع الملاقات هستند. ما با کمال یأس برگشتیم و بسیار متأثر شدیم که در آن سفر نتوانستیم ایشان را ببینیم.

 

خیانت بزرگی که به اسلام شد

 مساله انقلاب که پیش آمد، ایشان یکی از چهره های بسیار خوب انقلاب و نیرویی ارزنده بود. آدمی بود نترس که جز خدا ملاحظه چیزی را نمی کرد. در خبرگان هم یادم هست که ایشان بودند و در مجلس کارهای بسیار خوب، دفاع های خوب، پیشنهادهای خوبی از اسلام ارائه می دادند. من ایشان را یک مرد فاضل، متعبد، مسئول و متفکر، اهل قلم و بیان می دانستم و آن چیزی که برای من خیلی جالب بود، افتادگی و تواضع و حسن اخلاق و تهذیب ایشان بود که مدت ها مجاهدت هایی در این راه کرده و بسیار ارزشمند بود. وقتی که شهید شد، دل همه ما و دوستان و رفقا و مردم را جریحه دار کرد و با شهادت ایشان خیانت بزرگی به اسلام شد و جای ایشان خالی است و به این زودی ها هم پر نخواهد شد.

 

رد پای خوش فکری در مناظرات دکتر و پیر

اولین کتابی که من از ایشان دیدم یک مقدار مسایل در اصول که مربوط به آقای فرید بود و ایشان هم زیاداتی و حواشی هایی بر آن داشت. اولین نوشته ای که در بُعد علمی از ایشان دیدم، همان بود و بعد هم کتاب “مناظره دکتر و پیر” را نوشت و منتشر کرد. در آن زمان ایشان جوان بود و بعد از انتشار آن کتاب، همه او را به فضل و علم می شناختند. من نمی توانم حد و اندازه فضل ایشان را بیان کنم، همین قدر می توانم بگویم که ایشان جزو خبرگان بود. اگر کسی مدارج علمی بالایی نداشت، اورا جزو خبرگان اول که می بایست از مجتهدین والا مقام باشند برای تصویب قانون اساسی کشور، قرار نمی دادند و ایشان جزو خبرگان اول بود و در تنظیم قانون اساسی همکاری داشت.

 

فصل الخطاب امام (ره) و سکوت واجب

حضرت امام (ره) درباره ایشان تعابیر فوق العاده ای داشتند و فرمودند:”مردی جوانمرد، عالم، فاضل و مجاهد بود”. در جایی که حضرت امام (ره) درباره ایشان این حرف را بزنند، من دیگر نظری ندارم؛ چون همه می دانند که حضرت امام (ره) نه اغراق گو بودند و نه اهل تعارف و هر قدر هم کسی را دوست داشتند، بیش از اندازه ای که افراد را شناخته بودند، چیزی نمی گفتند و همین مقدار کافی است که درباره ایشان با این تعبیرات تجلیل فرمودند.

انتهای پیام/ع

مُهر تأیید امام (ره) بر علم و فضل شهید "هاشمی نژاد"

منبع خبر

مُهر تأیید امام (ره) بر علم و فضل شهید “هاشمی نژاد” بیشتر بخوانید »

درگیری لفظی هاشمی رفسنجانی و هادی خامنه‌ای با آذری قمی بر سر ولایت مطلقه فقیه/ آذری قمی: مبادا با رحلت امام بخواهند اختیارات ولی فقیه را کاهش دهند/ هادی خامنه‌ای: ما حامی سفت و سخت ولایت مطلقه هستیم، احتمال دارد شما نباشید

درگیری لفظی هاشمی رفسنجانی و هادی خامنه‌ای با آذری قمی بر سر ولایت مطلقه فقیه/ آذری قمی: مبادا با رحلت امام بخواهند اختیارات ولی فقیه را کاهش دهند/ هادی خامنه‌ای: ما حامی سفت و سخت ولایت مطلقه هستیم، احتمال دارد شما نباشید



یکی از مسائل مهم بازنگری قانون اساسی میزان اختیارات ولایت فقیه و بحث مطلقه بودن آن بود که اغلب اعضای این شورا و بخصوص چپ‌های دهه ۶۰ به این موضوع اذعان و اعتراف داشتند.

سرویس سیاست مشرق – در شورای بازنگری قانون اساسی بلافاصله بعد از رحلت امام، یکبار دیگر بحث ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی به بحث گذاشته شده است. دستور بازنگری را امام راحل در اردیبهشت ماه صادر کردند و خودشان در خرداد از دنیا رفتند. برخی از اعضای شورای بازنگری مانند آقای احمد آذری قمی که از روحانیون برجسته‌ی آن زمان و عضو جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم و مجلس شورای اسلامی بود نگران بودند که مبادا با رحلت امام، افرادی به دنبال مقابله با ولایت مطلقه فقیه باشند و اختیارات ولی فقیه را کاهش دهند.

شدت حمایت او از ولایت مطلقه فقیه به حدی است که در شورای بازنگری یک درگیری کلامی با آقای هاشمی رفسنجانی پیدا می‌کند که البته هاشمی رفسنجانی نیز از حامیان ولایت مطلقه فقیه بوده است. البته بعدها احمد آذری قمی از مخالفان نظام اسلامی گردید و سخنان او از سوی رسانه‌های دشمن به عنوان مقابله با ولایت فقیه مورد سوء استفاده فراوان قرار گرفت.

افراد دیگری که در شورای بازنگری قانون اساسی مخاطب مطالب آذری قمی هستند، اعضای جناح چپ از جمله آقای هادی خامنه‌ای است که از اعضای فعال جناح چپ بوده است. جناحی که بعدها عنوان اصلاح طلب را برای خود انتخاب کرد و بسیاری از شخصیت‌های مشهور آن در مساله ولایت مطلقه فقیه دچار اشکال شدند.

در آن زمان و در سال ۱۳۶۸ جناح چپ و از جمله هادی خامنه‌ای از مدعیان جدی دفاع از ولایت مطلقه فقیه بودند و حتی مدعی بودند که حامی راستین ولایت مطلقه آنها هستند و جناح مقابل آنها به خوبی از ولایت مطلقه دفاع نمی‌کنند. از این جهت است که هادی خامنه‌ای به درگیری لفظی با احمد آذری قمی وارد می‌شود و مدعی می‌شود که حامی واقعی ولایت مطلقه فقیه او و یارانش هستند.

آیت الله موسوی اردبیلی نیز از دیگران روحانیون برجسته نزدیک به جناح چپ است که در این درگیری لفظی وارد می‌شود. او نیز از حامیان ولایت مطلقه فقیه است که در این درگیری به آقای آذری قمی حمله می‌کند و مساله سواد حوزوی را مطرح می‌کند

بخشی از درگیری لفظی میان این افراد در مشروح مذاکرات بازنگری قانون اساسی چنین انعکاس یافته است:

آذری قمی- آقا پیشنهاد من این است که مسأله به این مهمی [مساله اختیارات ولایت مطلقه فقیه] را به یک مخالف و موافق تمام نکنید، این در تاریخ برای شما ننگ می‌شود. امام چند روز است از دنیا رفته این آقایان آمدند نشستند منتخبین امام آمدند این مسأله را حل کنند با این اصراری که امام داشته، خارجی‌ها برایشان…

نایب (هاشمی رفسنجانی) – این‌هایی که این‌جا هستند عوام نیستند که از این حرف‌ها بترسند.

آذری قمی- فردا خارجی‌ها برای شما تفسیر می‌کنند چون آقای خامنه‌ای سر کار آمده اختیاراتش را محدود کردند شما این‌ها را توجه دارید چه طور فرماند سپاه را می‌گویید حذفش نکنید، این مسأله‌ساز است این بیشتر دنیا…

نایب رئیس (هاشمی رفسنجانی) – شما الان با اجازه کی صحبت می‌فرمایید؟ چرا بی‌نظمی می‌کنید؟

آذری قمی- با اجازه خودتان!

نایب رئیس (هاشمی رفسنجانی) – آخر نظم جلسه را با این حرف‌ها به هم می‌زنید.

آذری قمی- من پیشنهادم این است که در این مسأله بیشتر باید صحبت بکنیم. یک مخالف و موافق.

منشی (یزدی) – حاج آقا آذری من بعد از این‌که آقایان صحبت کردند شما را در نوبت می‌گذارم تا صحبت کنید.

نایب رئیس (هاشمی رفسنجانی) – خوب این پیشنهاد را با دعوا که نمی‌گویند. برادرانه، آرام پیشنهادتان را بفرمایید ما هم پیشنهاد شما را بررسی می‌کنیم. گفتیم امروز مثل این‌که توی غذایتان فلفل زیاد ریخته‌اند!

آذری قمی- همین مصوبات روزهای گذشته از فلفل بدتر است.

منشی (یزدی) – آقای [هادی] خامنه‌ای بفرمایید.

سیدهادی خامنه‌ای- بسم الله الرحمن الرحیم. البته نوع بحث‌هایی که این‌جا می‌شود یک مقداری اگر رعایت آیین‌نامه نبود و ما ملاحظه نمی‌کردیم این‌ها جواب دارد و جواب‌های درست و حسابی دارد، یعنی این جور بحث می‌شود که آن عده‌ای در این‌جا طرفدار سفت و سخت ولایت مطلقه هستند یک عده منکرند در حالی که ما اگر بخواهیم اثبات کنیم مسائل گذشته را عکسش ممکن است به اثبات برسد. عرض کنم که من معتقدم که نه، منظور آقای موسوی اردبیلی این بود که آقای محمدی استنباط کردند و نه اصولا این مخالفت معنایش این است که این‌جا حذف باشد بنده هم برای این‌که آقای محمدی خاطرشان جمع بشود برای چندمین بار تکرار می‌کنم که ما همه‌مان به ولایت مطلقه فقیه معتقدیم. در قانون اساسی هم در غیر واحد مره‌ای اسمش برده شده است، بنابراین این‌که در فصل اختیارات و وظایف دوباره این اسم را ببریم یا نبریم چیزی عوض نمی‌شود. این ولایت هست …

موسوی اردبیلی- آقای هاشمی اگر قرار باشد در بین صحبت‌ها تحریف و این حرف‌ها باشد ما می‌توانیم شدیدترین تحریف‌ها را … خواهش می‌کنم آقایان این حرف‌ها را دیگر به دهان نیاورند چون نه صدایشان بلندتر است و نه سوادشان بیشتر است

آذری- حاج آقا کسی با شما نبود.

یزدی- حاج آقا موسوی! درست می‌فرمایید ولی اجازه بفرمایید آقای [هادی] خامنه‌ای صحبتشان را تمام کنند، آقای آذری پیشنهادتان محفوظ می‌ماند، اجازه بدهید با آیین‌نامه کار کنیم. [۱]


[۱] – صورت مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی(جلسه‌۴۱-۲۹)، ص: ۱۳۷۸.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درگیری لفظی هاشمی رفسنجانی و هادی خامنه‌ای با آذری قمی بر سر ولایت مطلقه فقیه/ آذری قمی: مبادا با رحلت امام بخواهند اختیارات ولی فقیه را کاهش دهند/ هادی خامنه‌ای: ما حامی سفت و سخت ولایت مطلقه هستیم، احتمال دارد شما نباشید

درگیری لفظی هاشمی رفسنجانی و هادی خامنه‌ای با آذری قمی بر سر ولایت مطلقه فقیه/ آذری قمی: مبادا با رحلت امام بخواهند اختیارات ولی فقیه را کاهش دهند/ هادی خامنه‌ای: ما حامی سفت و سخت ولایت مطلقه هستیم، احتمال دارد شما نباشید بیشتر بخوانید »