احزاب و انتخابات

مسائل اقتصادی را کوتاه‌مدت و شتابزده نمی‌توان حل کرد

مسائل اقتصادی را کوتاه‌مدت و شتابزده نمی‌توان حل کرد



احمد کریمی اصفهانی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، اولویت نخست دولت سیزدهم را انتخاب افرادی عنوان کرد که با مطالعه گسترده‌ در زمینه‌های مختلف، وعده‌های زمان انتخابات را محقق کنند.

دبیرکل جامعه انجمن‌های اسلامی اصناف و بازار ادامه داد: رییس جمهوری منتخب هم علاوه بر شایسته‌سالاری فارغ از جناح‌بندی سیاسی، باید افراد توانمند، مقتدر و پاکدست را به کار بگیرد تا بدنه دولت جدید با اقتدار کار خود را شروع کند.

کریمی اصفهانی تاکید کرد: اقتصاد جزو وعده‌هایی بود که تمام نامزدها بدون استثنا به مردم داده‌اند و یکی از دلایل رای مردم به رییس جمهوری منتخب این بود تا بتوانند اقتصاد نابسامان را سامان دهد و این امر مستلزم این است که تیم اقتصادی منسجم داشته باشد. بی‌نظمی در کار اقتصاد به‌شکل سازمانی سبب از هم پاشیدن اقتصاد خواهد شد. بنابراین سامان دادن و یکپارچه کردن اقتصاد از مسایلی است که می‌تواند جزو اولویت‌های سید ابراهیم رییسی باشد.

وی با انتقاد نسبت به کار شتابزده در اقتصاد، گفت: باید در زمینه اقتصادی مقداری تامل و دقت کرد و اینکه افکار عمومی تصور کند که در فرصت کوتاه معجزه‌ای خواهد شد و دولت فکر کند که می‌تواند معجزه کند، این امر تحقق نمی‌یابد.

کریمی اصفهانی ادامه داد: سال‌هاست با تورم افسار گسیخته روبرو هستیم که به این راحتی نمی‌توانیم آن را جمع کنیم. دولت فعلا باید بتواند این روند را متوقف کند. این امر زمان می‌برد و مردم باید حوصله کنند و دولت هم این دقت را داشته باشد تا شتابزده عمل نکند تا این اصلاحات انجام شود.

این فعال اصولگرا اولویت دوم دولت رییسی را سیاست خارجی کشور ارزیابی کرد و گفت: باید با اقتدار و تحول در سیاست خارجی کاری کنیم تا دشمن بداند در قوای مختلف یکپارچگی وجود دارد.  

وی، بخش بزرگی از مشکلات کشور را داخلی عنوان کرد و یادآور شد: باید تحریم‌هایی که در داخل شکل گرفته را با مدیریت خوب مهار کنیم تا بتوانیم تحریم خارجی را رفع کنیم.

کریمی اصفهانی اقتدار را سبب حل شدن مساله برجام قلمداد کرد و گفت: تا الان نشان داده‌ایم برعکس کشورهای دیگر به برجام پای‌بند بوده‌ایم. چندصدایی در داخل را دشمن به خوبی رصد می‌کند و آنرا به حاشیه تبدیل می‌کند.



منبع خبر

مسائل اقتصادی را کوتاه‌مدت و شتابزده نمی‌توان حل کرد بیشتر بخوانید »

بادامچیان: یک صدا از اتاق فکر اقتصادی دولت منتخب بیرون بیاید

بادامچیان: یک صدا از اتاق فکر اقتصادی دولت منتخب بیرون بیاید



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از روز دوشنبه ایرنا از روابط عمومی حزب موتلفه اسلامی، اسدالله بادامچیان با تبریک انتصاب غلامرضا محسنی اژه‌ای به ریاست قوه قضاییه گفت: اجرای سند تحول و نیز اهتمام به ماموریت‌های دستگاه قضا در قانون اساسی دو نکته کلیدی است که رهبر معظم انقلاب در حکم خود خطاب به اژه‌ای گنجانده‌اند و ان شاء الله مردم آثار این عمل به وظیفه را خواهند دید.

دبیرکل حزب موتلفه اسلامی افزود: همت به راه‌اندازی چرخ تولید و رفع موانع تولید از وظایف دستگاه قضاست که تجربه خوبی در دوران سید ابراهیم رییسی داشتیم و امروز این چرخ باید توسط  قوای مجریه و قضاییه به حرکت خود شتاب ببخشد و اگر توان مجلس را هم روی آن بگذاریم شاهد رفع بسیاری از مشکلات از جمله بیکاری خواهیم بود.

بادامچیان مسوولیت خطیر رییسی را در چینش وزرا یادآور شد و گفت: چینش وزرا به ویژه در حوزه اقتصادی مهم است و هماهنگی اتاق فکر اقتصادی دولت باید به گونه‌ای باشد که از آن یک صدا بیرون بیاید و آن صدای اجماع اقتصاددانان در پاسخ به مطالبات معیشتی مردم باشد.

وی تاکید کرد: اقتصاد احساسی نیست. یک کار علمی و تجربی است و امید است که از چهره‌های آگاه و دارای سلامت مالی و با تجربه استفاده شود.

دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به مذاکرات وین گفت: با زیاده‌خواهی‌هایی که جو بایدن دارد، معلوم شده از مذاکره با آمریکا آبی گرم نمی‌شود.

بادامچیان افزود: آمریکایی‌ها صریح گفته‌اند که همه تحریم‌ها را برنمی‌دارند، قول نمی‌دهند در برجام بمانند و راستی‌آزمایی با زمان‌بندی ایران را هم قبول ندارند. بنابراین لگد آنها به میز مذاکره از هم‌اکنون صدایش درآمده است.

وی ادامه داد: باید راه خود را در اهتمام به انرژی هسته‌ای در قالب قول و قرارهایمان با ان پی تی ادامه دهیم و اگر ان پی تی هم بازی درآورد دلیلی ندارد همپنان عضو ان پی تی بمانیم.

دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در ادامه با اشاره به تحولات افغانستان اظهار کرد: دو دهه حضور بی‌ثمر و بی‌دستاورد هزینه‌های سنگینی روی دست وزارت خزانه‌داری آمریکا گذاشته است و آمریکایی‌ها امروز مشغول بیرون روی از خاک افغانستان هستند.

وی افزود: آنها در حالی خاک افغانستان را ترک می‌کنند و دولت خودساخته خود را مقابل طالبان تنها می‌گذارند که حضورشان در افغانستان جز خفت و خواری و کشته‌های فراوان دستاوردی نداشته است.

همسایگان افغانستان این است که از مداخله در امور این کشور پرهیز کنند

بادامچیان به دولت منتخب توصیه کرد که سیاست ما در قبال همسایه شرقی‌ کشورمان باید دقیق و هوشمندانه باشد و این سیاست باید مبتنی بر تداوم مراودات اقتصادی با این کشور و همچنین حفظ حقوق و امنیت همه مذاهب و طوایف به ویژه اهل تسنن افغانستان باشد.

وی ادامه داد: توصیه ما به همسایگان افغانستان این است که از مداخله در امور این کشور پرهیز کنند تا مردم افغانستان درباره نوع حکومت و سرنوشت خود تصمیم بگیرند.

دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در بخش دیگری از این گفت وگو حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران را یک جنایت تاریخی خواند و گفت: ۳۳ سال پیش متجاوزان آمریکایی یک هواپیمای مسافربری را در فراز خلیج‌فارس بی‌هیچ بهانه‌ای سرنگون کردند و مسافران بیگناه آن را در امواج خروشان دریا غرق کردند. این یک جنایت جنگی است که آمریکایی‌ها باید همواره پاسخگوی آن باشند.

بادامچیان تاکید کرد: آمریکایی‌ها باید هرچه زودتر آبهای خلیج فارس و دریای عمان را ترک کنند و از منطقه بیرون بروند.

وی همچنین با اشاره هفته افشای حقوق بشر آمریکایی اظهار کرد: این جنایت چهره کریه و واقعی حقوق بشر آمریکایی را فاش ساخت و عاملان آن گرفتار عذاب وجدان و نیز مجازات اخروی خواهند بود.

دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با گرامیداشت یاد علامه امینی به عنوان احیاگر فرهنگ تشیع در عصر حاضر گفت: علامه امینی دانشمندی پارسا و مجتهدی گرانقدر بود که در طی ۴۰ سال اثر معروف خود یعنی الغدیر را در میان مسلمانان به یادگار گذاشت تا برگ زرینی برای اتحاد و همگرای فرق و مذاهب اسلامی باشد.

بادامچیان افزود: او با این کتاب فرهنگ اهل بیت را در عصر ما زنده کرد و این فرهنگ چون آفتابی گرمابخش حرکت‌های اصیل اسلامی در این دوران است.



منبع خبر

بادامچیان: یک صدا از اتاق فکر اقتصادی دولت منتخب بیرون بیاید بیشتر بخوانید »

شهید بهشتی، معمار بزرگ اندیشه تحزب

شهید بهشتی، معمار بزرگ اندیشه تحزب



در ادامه یادداشت هفتم تیر ۱۴۰۰ روزنامه مردم سالاری به قلم مصطفی کواکبیان می خوانیم: زندگی پرفراز سیاسی شهید بهشتی بیانگر نقش موثر و برجسته ایشان در تئوریزه کردن سیستم مردم‌سالاری دینی بر پایه تحزب است.

زندگی پرفراز سیاسی شهید بهشتی بیانگر نقش موثر و برجسته ایشان در تئوریزه کردن سیستم مردم‌سالاری دینی بر پایه تحزب است. ایشان با پایه‌ریزی «کانون اسلامی دانش‌آموزان و فرهنگیان قم» و «دبیرستان دین و دانش قم» و تاسیس «مدرسه حقانی» و «شورای روحانیت هیات‌های موتلفه» قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین تاسیس «حزب فراگیر جمهوری اسلامی» پس از انقلاب نشان داد که قطعا می‌تواند به عنوان یکی از طراحان اساسی تفکر تشکیلات اسلامی و انقلابی جهت انسجام نیروهای متعهد دلسوز برای هدایت ارکان نظام و انقلاب همواره الگوی مدعیان تداوم راه ایشان مطمح نظر باشد. آری او که به تعبیر امام‌خمینی(ره) به تنهایی یک ملت بود با برخورداری از تفکر تشکیلاتی نقش بی‌بدیلی در ساماندهی راهپیمایی‌های عظیم مردم تهران و هدایت شورای انقلاب و مجلس خبرگان و تنظیم قانون اساسی و ریاست قوه قضائیه داشت. بی‌شک اگر چنین روحیه و نظم تشکیلاتی نبود معلوم نبود که سرنوشت انقلاب و نظام برآمده از آن به کجا می‌انجامید؟

البته عدالت‌ورزی شهید بهشتی در مقام قضاوت هرگز برخاسته از نگرش حزبی نبود. او نشان داد در عین آن که در مقام عالیترین رکن تشکیلاتی یک حزب می‌توان نقش ایفا کرد؛ در همان حال می‌توان برجسته‌ترین نقش‌را برای تاسیس و هدایت دستگاه قضایی نظام جمهوری اسلامی داشت. او هیچگاه دیدگاه‌های حزبی را در مسوولیت ریاست قوه قضائیه به کار نمی‌گرفت. لذا پس از خیانت اولین رئیس‌جمهور و هنگامی که برخی از عناصرتندرو همسر آن عنصر نامطلوب را دستگیر کرده بودند ایشان با دستور آزادی فوری همسر بنی‌صدر نشان داد که می‌توان حتی قاضی‌القضات بود اما در برخوردهای سیاسی و اجتماعی و در بحث منافع ملی از هواهای نفسانی و سلایق شخصی یا تفکرات حزبی پیروی نکرد.

متاسفانه علی‌رغم گذشت ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران و تصریح قانون اساسی هنوز بحث تحزب برای برخی دست‌اندرکاران جا نیفتاده است. برخی هنوز فکر می‌کنند چون ما نمازجمعه و بسیج و مساجد داریم دیگر حزب نمی‌خواهیم.

بی‌شک انتخابات ۱۴۰۰ نشان داد فقدان نظام حزبی بزرگترین ضعف انتخابات ایران است زیرا هیچ‌کدام از احراز صلاحیت‌شدگان نه تنها کاندیدای حزبی نبودند بلکه در هیچ مناظره‌ای هم از تحزب سخن نگفتند و یقینا تا زمانی که این موضوع دغدغه مجلس، دولت و شورای نگهبان و… نباشد، سخن گفتن از انتخابات رقابتی آب در هاون کوبیدن است.



منبع خبر

شهید بهشتی، معمار بزرگ اندیشه تحزب بیشتر بخوانید »

احزاب عضو شورای وحدت نیازمند ارتباط فعال با جامعه هستند

احزاب عضو شورای وحدت نیازمند ارتباط فعال با جامعه هستند



۲۸ خرداد در کنار برگزاری انتخاب ریاست جمهوری، انتخابات ششمین دوره شورای شهر و روستا هم برگزار شد. نتایج این دوره نسبت به انتخابات دوره پنجم به کلی متفاوت بود. در برخی شهرها آرای باطله قابل توجه بود. همچنین در اکثر شهرها میزان مشارکت نسبت به دوره قبلی کمتر بود و نکته سوم اینکه اصولگرایان برنده بلامنازع انتخابات شورای شهر ششم در اکثر شهرها و از جمله در پایتخت بودند.
اما مهم‌ترین نکته  سیاسی انتخابات ششمین دوره شورای شهر و روستا را باید در تهران جستجو کرد. شهری که حداقل سه لیست مهم و عمده در آن به مردم ارایه شد. در واقع لیست شورای ائتلاف اصولگرایان موفق شد تا «لیست جمهور» اصلاح‌طلبان، لیست «شورای وحدت اصولگرایان» و لیست «جبهه پایداری» را پشت سر بگذارد. اگر در پاسخ به چرایی شکست  لیست جمهور اصلاح طلبان این تحلیل نزدیک به واقع را بپذیریم که به دلایل متعدد بدنه حامی این جریان سیاسی در انتخابات مشارکت حداقلی داشت؛ در مورد اصولگرایان باید به تحلیل‌های دیگری توجه نشان داد. انتخابات شورای شهر در تهران برای اصولگرایان به نوعی وزن کشی سیاسی هم محسوب شد. طیف نزدیک به «محمد باقر قالیباف» رییس مجلس موفق شد به اضلاع دیگر اصولگرایان نشان دهد که وزن سیاسی بیشتری نسبت به آنان دارد به نحوی که حتی یک نفر از لیست چبهه پایداری و شورای وحدت موفق به حضور در شورای شهر تهران نشد.
قبل از انتخابات تلاش‌ های زیادی برای به وحدت رسیدن شورای ائتلاف و شورای وحدت انجام شد. حضور حجت الاسلام و المسلمین «سید ابراهیم رئیسی» در انتخابات ریاست جمهوری  وحدت مدنظر را ناگزیر کرد؛ الزام و اجباری که در انتخابات شورای شهر وجود داشت و همین امر هم باعث شد سه لیست ارائه شود. اصولگرا سنتی در شورای وحدت حضور داشتند و نواصولگرایان و نیروهای سیاسی نزدیک قالیباف در شورای ائتلاف، دو خطی که در این انتخابات به هم نرسیدند.
 این سوال که چرا شورای وحدت که متشکل از احزاب و جریان‌ های استخوان دار جناح راست است حتی یک نفر هم نتوانست وارد شورای شهر تهران شود و در مقابل لیست شورای ائتلاف همه کرسی ها را از آن خود کرد را با «فرشته حشمتیمان» فعال سیاسی اصولگرا و عضو شورای وحدت به بحث گذاشتیم.

سیاست ورزی اصولگرایانه با رهبری روحانیت امکان پذیر است

حشمتیان در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شد جریان اصولگرایی با سه لیست در انتخابات شورای شهر حضور داشته باشد، گفت: برای انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر دو جریان در جریان اصولگرایی تحت عنوان شورای وحدت و شورای ائتلاف تشکیل شد. این دو نسبت به رویکردهای یکدیگر نقد داشتند. انتقادهایی  که باعث شد در دو سازوکار متفاوت عمل کنند. ما در شورای وحدت به دنبال خروج از حلقه‌ های بسته تصمیم گیری بودیم و تلاش داشتیم همه طیف‌ های اصولگرایی را در تصمیم گیری مشارکت دهیم.

وی ادامه داد: نکته دوم ما این بود که روحانیت باید در جریان اصولگرایی نقش اصلی را بر عهده داشته باشند. به این معنا که ما در سیاست ورزی تابع و رهرو جریان روحانیت باشیم نه اینکه به گونه‌ای عمل کنیم روحانیت در حاشیه تصمیم‌ های ما قرار گیرند. در شورای وحدت این نگاه کاملا متجلی شد و جامعه روحانیت مبارز نقش کلیدی بر عهده گرفت.

این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه تفاوت نگاه‌ ها باعث شد دو لیست توسط شورای وحدت و شورای ائتلاف و یک لیست هم توسط جبهه پایداری ارایه شود،  افرود: به نظر من ارایه دو لیست یا حتی سه لیست هم لزوما یک رویکرد منفی نیست. بالاخره هر جریانی با نیرو هایی که شایسته می دانست در انتخابات شرکت کرد. اگر ناکامی هم بوده که قطعا برای شورای وحدت بوده این عاملی برای آسیب شناسی و حضور پرقدرت در انتخابات پیش رو است.

شورای وحدت برای موفقیت در انتخابات آتی نیازمند بازسازی ارتباط خود با بدنه جریان اصولگرایی است
وی در مورد نتایج انتخابات شورای شهر در تهران و ناکامی لیست شورای وحدت هم گفت: احزاب فعال در شورای وحدت و یا به عبارت دقیق تر طیف‌ های سنتی تر جریان اصولگرایی دچار نوعی قطع ارتباط با بدنه جریان اصولگرایی در مرحله اول و در مرحله دوم قطع ارتباط با سطح جامعه شده‌اند و به سیاست ورزی نخبگانی و حاکمیتی روی آورده‌اند. به این معنا که به جای کنشگری در سطح افکار عمومی و سطح جامعه، خود را محدود به سیاست ورزی در سطح کلان و در سطح نهادهای حکومتی و نخبگان کرده‌اند.

حشمتیان با بیان اینکه همین امر باعث شده ارتباط تشکیلاتی و مستمر احزاب طیف سنتی با بدنه خود و مخصوصا بدنه جوان قطع شود، ادامه داد: جریان شورای وحدت نیازمند بازسازی تشیکلات خود در سطح کشور، حضور فعال  و مستمر رسانه ای، ارتباط گیری با بدنه و مخصوصا بدنه جوان جریان اصولگرایی و در نهایت ارتباط گیری با توده مردم است. اگر جریان سنتی اصولگرایان از نتایج انتخابات شورای شهر درس نگیرند و به آسیب شناسی خود نپردازند برای انتخابات بعد، قدرت چانه زنی خود در جریان اصولگرایی را از دست خواهند داد.



منبع خبر

احزاب عضو شورای وحدت نیازمند ارتباط فعال با جامعه هستند بیشتر بخوانید »

پساانتخابات زمانی برای بازنگری در اصلاحات

پساانتخابات زمانی برای بازنگری در اصلاحات



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار سیاسی ایرنا، شکست جریان‌های سیاسی پس از هر دوره از انتخابات آغاز مسیری برای ریشه‌یابی دلایل این شکست و اعلام اصول و راهبردهایی است که در آینده ای نه چندان دور بتواند از شکست‌های آتی پیشگیری کرده و بار دیگر سبب ساز پیروزی‌های جدید شود. به نظر می‌رسد با پایان یافتن انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و شورای شهر و روستای ششم و شکست اصلاح طلبان (دستکم آن دسته‌ای که در این فرایند حضور فعال داشتند) این بازسازی درون گفتمانی هم آغاز شده است. اصلاحات و اصلاح طلبانی که اکنون سردرگم، منشعب و حتی منتقد یکدیگر هستند؛ برای بازگشت دوباره به قدرت ۴ سال فرصت دارند و در این مدت فارغ از متغیرهایی چون تایید و رد صلاحیت‌ها یا هرآنچه مربوط به خارج از محدوده اصلاحات می‌شود؛ درباره آنچه از خرداد ۷۶ تاکنون تجربه کردند؛ بیاندیشند.

مروری بر آنچه به اصلاحات گذشت

اصلاح طلبان یک سال و چهارماه پس از شکست در انتخابات مجلس یازدهم، تجربه شکست در انتخابات ریاست جمهوری را هم در آخرین روزهای خردادماه در کارنامه سیاسی خود ثبت شده دیدند، با این همه اما به نظر می‌رسد نوع شکست دوم و تبعات آن بسی فراتر از شکست نخست باشد. استعفای رییس و نایب رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان؛ آغاز مسیر انحلال این نهاد تصمیم گیر اصلاحات و نخستین واکنش آن ها به شکست در انتخابات بود.

شعسا با هجوم انتقادات از رییس و نحوه تصمیم گیری، منحل شد و این بار چتر وحدت را نهاد اجماع ساز یا جبهه اصلاحات ایران برداشت. دبیران کل (یا نمایندگان) ۳۱ حزب اصلاح طلب به عنوان اعضای حقوقی و ۱۵ شخصیت اصلاح‌طلب حقیقی در نهاد اجماع‌ساز، از اواسط پاییز سال گذشته برای رسیدن به یک تصمیم و راهبرد در انتخابات مهم ریاست جمهوری سیزدهم کار خود را آغاز کرد. این نهاد هم در حوزه اصول و هم راهبردها شرایط دشواری در پیش داشت؛ مجموع دیدگاه‌ها و آرای اصلاح طلبان در این شورا بر این تصمیم قرار گرفت که با رای‌گیری، ۱۴ چهره اصلاح طلب را که مایل به حضور در رقابت‌های انتخاباتی بودند؛ انتخاب و برنامه‌ها آن‌ها را دریافت کنند. از این چهره‌ها ۹ که «محمدجواد ظریف» و «اسحاق جهانگیری» نخستین آن‌ها در فهرست رای بودند؛ ۹ نفر در انتخابات ثبت نام کرد.

اصلاح طلبان معتقد بودند در بدبینانه‌ترین شرایط رد صلاحیت ها هم یکی از این ۹ گزینه تایید صلاحیت خواهد شد و به همین دلیل در حال تدارک ستادهای آنان بودند و بر سر حضور و مشارکت فعال در انتخابات اجماع کلی در نهاد اجماع ساز وجود داشت. این اجماع اما تنها تا ظهر چهارم خرداد ممکن بود و همزمان با رد صلاحیت هر ۹ گزینه اصلاحات، اجماع مشارکت جای خود را به تردیدها و مخالفت‌ها با مشارکت فعال و حمایت از نامزدی خاص از میان گزینه‌های معرفی شده شورای نگهبان داد.

نهاد اجماع ساز در بیانیه‌ای اعلام کرد که به دلیل ردصلاحیت؛ نامزدی در انتخابات نخواهد داشت؛ پس از مناظره‌ها، فشار  به این نهاد برای حمایت از یکی از نامزدها افزایش یافت، برخی از احزاب و شخصیت‌ها راه خود را از دیگران جداکرده و از نامزدی خاص حمایت کردند که در نهایت با شکست وی، انتخابات برای اصلاحات تمام شد اما با توجه به اعتراضات و انتقادات پیدا و پنهان این روزها، میان احزاب و شخصیت‌های اصلاح طلب به نظر می رسد؛ انشقاق به وجود آمده؛ دستکم در آینده‌ای نزدیک هم ادامه خواهد یافت.

قبول شکست یا انکار آن؟

شکست در دو انتخابات متوالی واقعیتی است که اصلاح طلبان در مواجهه با آن دو رویکرد در اختیار دارند؛ یا پذیرش و آغاز اصلاح یا انکار و بهانه تراشی. واقعیت این است که انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نشان داد که اصلاح طلبان از تصمیم و رفتار جامعه اطلاع و تحلیل درستی در اختیار نداشتند. دوری از جامعه و فقدان جامع نگری علمی مبتنی بر پژوهش‌های معتبر و نه نظرسازی‌های شب انتخاباتی سبب شد که اصلاح طلبان اطلاع دقیقی از آنچه در بطن جامعه می‌گذرد، نداشته باشند اما نکته مهمتر این بود که تلاش برای حضور در قدرت و مسئولیت‌های رنگارنگ اجازه نداد ضرورت این اطلاع یافتن هم برای اصلاحات آشکار شود. آنان هم در انتخابات مجلس یازدهم و هم در انتخابات دولت سیزدهم واقعیت بی خبری از شرایط جامعه را با متغیرهای ثانویه‌ای چون رد صلاحیت‌ها و برخورد نهادهای نظارتی فرافکنی کردند. در بطن جامعه اما مردم به زبان بسیار ساده خیری از فهرست‌های امید ندیده بودند و سکوت‌های طولانی طلایه داران فهرست‌ها در زمانی که جامعه نیاز به سخن و انتقاد و اعتراض داشت از چشم مردم دور نمانده بود و مجموع عملکرد هشت ساله اصلاحات بلای جان این گروه در انتخابات ریاست جمهوری شد. اصلاح طلبان در گعده‌های سیاسی بسته خود، در فضاهای مجازی از جنس کلاوب هاوس و توییتر در بحث های سیاسی چنان غرق شدند که موضوع و دغدغه اصلی مردم و جامعه را که اقتصاد بود از یاد بردند. اولویت‌های حزبی جای خواست های کلان را گرفت و اصلاحات را به رخوت از درون دچار کرد.

پیشنهادهایی برای ماندن در عرصه قدرت

اظهارنظرهای متعدد از همان ساعات ابتدایی شکست از سوی چهره‌های اصلاح طلب نشان می‌دهد که زنگ خطر به گوش آن‌ها رسیده و در پی چاره جویی هستند. «عباس عبدی» از نظریه پردازان اصلاح طلب درباره دلایل شکست اصلاحات در انتخابات معتقد است: «در سطح نظری، عدول از اصول اساسی اصلاح‌طلبی و نداشتن راهبرد و در سطح تشکیلاتی تبدیل شدن به جمع‌های نسبتا پیر، خسته و ناتوان و در سطح عملی، آلوده شدن به جریان فرصت‌طلبی و باری به هر جهت و از این ستون تا آن ستون فرج است و بالاخره در سطح فردی، غلبه کارگزاری و کارپردازی و در یک کلام تکنسینی سیاسی بر مفهوم واقعی و متعهدانه سیاست است.»

«محمدجواد حق شناس» عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی هم تصریح کرده است: «ما یک نیروی بزرگی در تمام این سال‌ها داشتیم که به جریان اصلاح‌طلبی تمایل داشتند اما سعی می‌کردند به خاطر نزدیکی دیدگاه و منافع با آنها همراه باشند اما همانطور که انتظار می‌رفت این دیدگاه خود را از مسیر جریان اصلاح طلبی جدا کرد و در انتخابات ۱۴۰۰ این دیدگاه سعی کرد نیروی خود را آزاد کند و برای حاکمیت و اصلاح طلبان تعیین تکلیف کند.»

«محمدرضا خباز» هم با تاکید بر اینکه در این انتخابات، مجموعه اصلاح طلبان دو شقه شدند؛ گفته است: «ما باید حتما پوست اندازی و بازسازی کرده و به متن مردم برگردیم. باید برای آشتی بین مردم و مجموعه اصلاح طلبان، برنامه‌ریزی کنیم.»

«محمد عطریانفر» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی معتقد است: «اصلاح طلبان می‌توانند در این فرصت تاریخی بدون اینکه در مقام پاسخگویی باشند به بازسازی تشکیلات، گفتمان و ارتباطات اعتمادآمیزشان با جامعه، گردش درستی انجام دهند. جریان اصلاحات نگرانی ندارد خوشبختانه به لحاظ فضای امنیتی فضای آرامی داریم هیچ نگرانی نداریم و همه از آنچه که رخ داده، استقبال کرده‌اند.»

در آسیب شناسی شکست؛ رییس دولت اصلاحات در بیانیه خود تاکید کرده است: آنچه در این انتخابات و انتخابات پیش حاصل شد آیا نشان نمی‌دهد که اعتبار اصلاح‌طلبان (نه اصلاح‌طلبی) در جامعه کاهش یافته است؟ امروز اگر شاهد فاصله میان ملت و حکومت هستیم، فاصله میان اصلاح‌طلبان و مردم و حتی بخش مهمی از علاقمندان آنان نیز قابل انکار نیست. این بنده کوچک خدا که همواره از اصلاح‌طلبی دفاع کرده و خواهم کرد خود را بیشتر در کنار رویش‌های جدید و اصلاحات خواهی و مطالبات امروز آنان می بیند. باری آسیب‌شناسی و بازآفرینی ظرفیت اصلاح طلبی اصلاح‌طلبان که کم‌هزینه‌ترین و پرفایده‌ترین راه بهبود وضع جامعه و تأمین خواست‌های تاریخی است، امری لازم است.

«حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی هم بازسازی اصلاحات را منوط به اتحاد شخصیت‌های سیاسی اصلاح‌طلب  دانسته و تاکید کرده است: جبهه‌های سیاسی تجدید ساختار کنند و تقویت شوند و روابط خود با مردم را از نو باز تعریف کنند. من به پایان جریان سیاسی اصلاحات معتقد نیستم؛ اما حقیقت آن است که این جریان تضعیف شده و باید خود را باز تعریف کند.»



منبع خبر

پساانتخابات زمانی برای بازنگری در اصلاحات بیشتر بخوانید »