ارزش های دفاع مقدس

خانواده‌های شهدا دفاع مقدس را برای جوانان تبیین کنند

خانواده‌های شهدا دفاع مقدس را برای جوانان تبیین کنند


امیر دریادار دوم «رضا عباسی» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در تبریز، درباره لزوم گرامیداشت یاد و خاطره شهدا در جامعه اظهار داشت: گرامی داشتن یاد و خاطره شهدا برای مردم کشور ما بسیار حائز اهمیت است و همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده‌اند زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کم‌تر از شهادت نیست.

وی افزود: آن‌چه باید به آن توجه کنیم این است که این شهیدان گرانقدری که برای نظام و انقلاب تقدیم کرده‌ایم، چه دستاوردی برای کشور ما داشته‌اند و چرا امروز نظام سلطه به دنبال زدودن فرهنگ ایثار و شهادت و مقاومت در جامعه ماست و تلاش می‌کند با استفاده از یک جنگ شناختی، حماسه عظیم دفاع مقدس را زیر سوال ببرد.

امیر «عباسی» ادامه داد: کسانی که از نزدیک انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس را لمس و تجربه کرده‌اند، هیچ تردیدی در عظمت و بزرگی آن ندارند و لذا همواره پشتیبان این آرمان‌ها و ارزش‌ها هستند. از این رو دشمن به سراغ نوجوانان و جوانان رفته و این نسل را مورد هدف قرار داده است.

وی با بیان اینکه دستاوردهای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و ایستادگی در برابر نظام سلطه تاکنون به خوبی برای جوانان تبیین نشده است، گفت: امروز برخی از جوانان ما در فضای مجازی مقهور دروغ‌پراکنی‌های دشمن شده‌اند و دشمن آن‌قدر روی ذهن این نسل کار کرده که باعث می‌شود برخی افراد بدون آنکه خود بخواهند، کف خیابان بیایند.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی تاکید کرد: خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران باید برای نسل جدید تبیین کنند که علت آن‌که جوان عزیز و گرانقدر خود را تقدیم نظام و میهن اسلامی کرده‌اند چه بوده و این شهادت یا جانبازی چه دستاوردی برایمان داشته است.

امیر «عباسی» ایجاد شبهه در اذهان را نخستین گام دشمن دانست و اضافه کرد: دشمن درباره بسیاری از مسائل مربوط به دفاع مقدس شبهه‌افکنی می‌کند و بعد از جا افتادن این شبهات در ذهن افراد، گام بعدی او ایجاد تردید است.

وی تصریح کرد: این به وجود آوردن تردید تا جایی پیش می‌رود که گویا ایران آغازگر جنگ علیه عراق بوده است؛ اگر ما به تردیدها پاسخ روشن و منطقی ندهیم دشمن گام بعدی را هم برمی‌دارد و این بار تردید را به گسست تبدیل می‌کند.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی خاطرنشان کرد: رسانه در گذشته صرفا ابزار قدرت بود اما امروز عین قدرت است.

امیر «عباسی» با اشاره به کمبود مهمات و تسلیحات رزمندگان در دوران دفاع مقدس گفت: ما روزی خمپاره یا گلوله توپ نداشتیم اما امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که موشک‌هایی با صدها کیلومتر برد تولید می‌کنیم که می‌تواند یک شناور را در اقیانوس هند مورد هدف قرار بدهد.

وی تاکید کرد: امروز ما افتخار می‌کنیم که به برکت خون شهدای عزیزمان هیچ بخش از خاک کشورمان در اشغال بیگانه نیست؛ این درحالی است که جنگ تحمیلی، تنها جنگ در تاریخ جهان بود که دو جبهه شرق و غرب با یکدیگر علیه یک کشور متحد شدند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی علت هم‌پیمان شدن ابرقدرت‌های شرق و غرب علیه کشورمان را استقلال و خوداتکایی ایران برشمرد و یادآور شد: انقلاب اسلامی باعث قطع وابستگی کشورمان به نظام سلطه شد و این بیداری ملت ایران، درحال انتشار به دیگر ملل جهان بود و از این رو استکبار جهانی به‌خاطر از دست دادن منافع خود احساس خطر کرد.

امیر «عباسی» اذعان و اعتراف مجامع جهانی به شروع جنگ از سوی عراق را دستاورد دیگر ایستادگی رزمندگان کشورمان عنوان کرد و گفت: در اوایل جنگ علی‌رغم ارائه اسناد و مدارک روشن از سوی ایران، مجامع جهانی حاضر به پذیرش این واقعیت که رژیم صدام جنگ را آغاز کرده نبودند اما در نتیجه مقاومت دلیرانه مردم ما سرانجام همه کشورها به این موضوع اذعان کردند و این دستاورد بزرگی برای کشور ما در عرصه بین‌الملل بود.

وی با اشاره به مقاومت رزمندگان آذربایجانی در سوسنگرد برای آزادسازی این شهر در آبان ماه ۱۳۵۹ گفت: ما اشتراک زبانی یا قومی با مردم آن منقطه نداشتیم اما یک اشتراک بزرگ به نام هویت ملی و تمامیت ارضی داشتیم که موجب می‌شد تمام اقوام و کلیه نیروهای مسلح همدل و یک‌پارچه شوند و در برابر دشمن بایستند.

امیر «عباسی» ادامه داد: امثال شهید «باکری» دانشجویان معمولی بودند که در دانشگاه به تحصیل مشغول بودند اما جنگ باعث رشد و بروز نبوغ و استعدادهای آنان شد و خودباوری عظیمی در میان نخبگان ما ایجاد کرد.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی اضافه کرد: تا پیش از انقلاب اسلامی ناوهای انگلیسی و آمریکایی از داخل آب‌ها به کشور ما تحکم می‌کردند و مقابله با آن‌ها قابل تصور نبود اما امروز با اقتدار تمام تفنگداران دریایی این کشورها را به اسارت می‌گیریم.

وی دستیابی ایران به طراحی و ساخت زیردریایی را گوشه‌ای از توانمندی‌های بزرگ دفاعی برشمرد و تاکید کرد: زیردریایی از جمله راهبردی‌ترین تسلیحات است که حتی از موشک و هواپیما هم ارزش و اهمیت بیش‌تری دارد.

امیر «عباسی» درباره علت حضور ایران در جبهه مقاومت اظهار داشت: روزی در خرمشهر تانک رژیم بعث ناگهان داخل خانه ما وارد شد. اما امروز استراتژی ما هدف محور شده است و لذا باید بتوانیم از هزاران کیلومتر خارج از خاکمان، با دشمن مقابله کنیم. اگر ما این اشراف اطلاعاتی و توانایی را نداشته باشیم، با لگد دشمن از خواب بیدار می‌شویم.

وی تصریح کرد: امروز اگر نظام سلطه به این باور برسد که می‌تواند از طریق جنگ به کشور ما ضربه بزند، لحظه‌ای دریغ نمی‌کند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خانواده‌های شهدا دفاع مقدس را برای جوانان تبیین کنند بیشتر بخوانید »

برف بی صدا می‌بارد؛ تعامل قصه گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس

برف بی‌صدا می‌بارد؛ تعامل قصه‌گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس- علی عبدالصمدی؛ فصل دوم سریال خوش ساخت و پر مخاطب «برف بی صدا می‌بارد» به تازگی روی آنتن شبکه‌ی سوم سیما رفته است.

سریالی به کارگردانی پوریا آذربایجانی که در فصل نخست آن توجه بسیاری از مخاطبین را به خود جلب کرد.

داستان برف بی صدا می‌بارد از اواخر دهه‌ی پنجاه و آغاز جنگ تحمیلی و دوران پر حماسه‌ی دفاع مقدس شروع شد.

حبیب کیانی که نام اصلی او حبیب جعفرزاده بوده است، پسر شریک سابق حاج عطا شکیباست. شریک حاج عطا شکیبا سال‌ها پیش به علت سهل انگاری‌ها و بی برنامگی‌ها و بعضا ناحق کردن‌ها، ورشکست شد و امروز یک افلیج مفلوک گوشه نشین شده است.

پسرش که عامل اصلی بدبختی خود و خانواده اش را حاج عطا شکیبا می‌پندارد، در تلاش است با نزدیک شدن به بنگاه کاری و خانواده‌ی حاج عطا، این خانواده را متزلزل کند. سیمین که البته نامزد دارد با دسیسه‌های وقت و بی وقت حبیب از همسر آینده اش جدا می‌شود و نهایتا با حبیب ازدواج می‌کند و عنان خانواده و شرکت را دست حبیب می‌سپارد.

حبیب در ظاهر سعی می‌کند شرکت را از ورشکستگی نجات دهد، اما در باطن نیتی سوء دارد. سیمین به هیچ وجه به توصیه‌های خانواده، دوستان و اطرافیانش درخصوص رفتار و کردار حبیب شکیبا گوش فرا نمی‌دهد. ضمن اینکه حبیب در جریان عملی ساختن نقشه هایش دستش به خون نیز آلوده شده است.

آنچه فوقا ذکر شد خلاصه‌ای از فصل اول و قسمت‌های پخش شده از فصل دوم سریال برف بی صدا می‌بارد است. این سریال در قیاس با سایر سریال‌هایی که طی چند ماه اخیر از تلویزیون پخش شده است، نمره‌ی قبولی بالایی گرفته و توانسته است توجهات بسیاری از مخاطبین را به خود جلب کند.

خاتمه‌ی جنگ تحمیلی، بازگشت آزادگان به سرزمین و اعلام خبر رحلت امام خمینی از جمله نکات حساس و کلیدی‌ای بودند که در فصل دوم سریال به آن اشاره شده است. نمایش فرهنگ عمومی مردم ایران در دهه‌ی شصت دستمایه‌ای خواهد بود جهت ترویج آن بنمایه‌های اجتماعی برای نسل‌هایی که در آن زمان نبودند و خبری از حال و هوای آن زمان ندارند.

ولی برخی نکات نیز حائز تذکر است. هیچگونه تجانسی بین فرزندان خانواده‌ی حاج عطا شکیبا نیست. سیمین دختر بزرگ خانواده با بازی الیکا عبدالرزاقی دانشجوی سال نخست دانشکده بود که به علت مشغله‌های خانوادگی از ادامه‌ی تحصیل انصراف داد.

نامزد اول او (پوریا پورسرخ) پزشکی جوان و حاذق بود که برای ادامه‌ی زندگی به فرانسه مهاجرت کرد. اصولا چرا یک پزشک مجرب و جوان باید با دختری نامزد کند که حتی هنوز به دانشگاه نرفته است؟ بهانه‌ی اصلی سیمین بزرگ کردن خواهر و برادر کوچک‌تر آنهاست در صورتی که تا پیش از فوت پدر و مادرشان (یعنی حاج عطا و همسرش) مسئولیت اصلی زندگی بر گردن آن‌ها بود و سیمین خیلی زودتر از این‌ها می‌توانست ازدواج کند.

سیمین حتی زمانی که خواهر حبیب به شرکتشان می‌رود و عملا موضوع کلاهبرداری برادرش را افشا می‌کند باز هم متوجه دسیسه‌های حبیب کیانی نمی‌شود و همچنان پای اعتماد بی موردی که به کیانی دارد می‌ماند. هرگز در طول سریال مشخص نشد که اعتماد بیش از حد از کجا نشات گرفته است؟

نسرین دختر دوم خانواده دقیقا مسیر معکوس را رفته است. او دانشگاه رفته و تحصیل کرده است. با پسر عمه اش ازدواج کرده و اکنون منتظر نخستین ثمره‌ی ازدواجشان است. سهیلا تازه به دانشگاه رفته و دغدغه‌های جوانی بیست ساله را دارد. دانیال و پگاه نیز هنوز مدرسه هم نمی‌روند و خردسال هستند. هیچگونه جناسی بین سیمین، نسرین و سهیلا و دانیال و پگاه دیده نمی‌شود. نویسنده و کارگردان باید روی شخصیت این دو خردسال بیشتر فکر می‌کردند.

در صبح روزی که خبر ارتحال امام خمینی رسما اعلام می‌شود همه‌ی اعضای خانواده در خانه خبر را از طریق تلویزیون تماشا می‌کنند در صورتی که در آن زمان تلویزیون برنامه‌ی صبحگاهی نداشته است و خبر مربوطه از طریق رادیو مخابره شده است و آنچه که امروزه به عنوان خبر فوت امام در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و در سریال نیز دیده شد، در استودیوی رادیو صرفا جهت ثبت در آرشیو ضبط شده است.

حبیب کیانی با بازی پوریا شکیبایی به لحاظ انتخاب بازیگر برای ایفای نقش مقابل الیکا عبدالرزاقی چندان قابل درک نیست. اصولا این دو بازیگر اختلاف سنی فاحشی با یکدیگر دارند و انتخاب این دو به عنوان شریک کاری و همسر قابل درک برای مخاطب عموم نیست.

در لحظه‌ی اعلام خبر ارتحال امام خمینی، یکی از جانبازان افتخارآفرین دوران دفاع مقدس جان به جان آفرین تسلیم می‌کند و این یکی از صحنه‌های تماشایی و ماندگار این سریال به شمار می‌آید. اینکه یک جانباز با شنیدن خبر رهبرش دیگر طاقت نمی‌آورد و به دیدار حق می‌شتابد.

امروز و جعفرزاده دقیقا در یک روز گم می‌شوند و دقیقا در یک شب پیدا می‌شوند. کوچکترین فاصله‌ای بین سکانس پیدا شدن جعفرزاده روی تخت بیمارستان و حضور در مراسم عقد و ازدواج دخترش با خواستگار قدیمیش نیست و مخاطب عملا این پرسش در ذهنش به وجود می‌آید که مگر این پدر در سکانس پیشین روی تخت بیمارستان نبود؟

به صورت کلی سریال «برف بی صدا می‌بارد» سریالی خوب و خوش ساخت است که ضمن قصه گویی و شخصیت پردازی جذاب که مخاطب را جلب می‌کند از مفاهیم و ارزش‌های والای انسانی و وضعیت زندگی خانواده‌های ایثارگر، جانبازان و سلحشوران عرصه‌ی دفاع قدس سخن به میان آورده که در نوع خودش حائز تقدیر و ارج نهادن است.

به عبارتی دیگر، نویسنده و کارگردان با تلفیق دو عنصر اصلی قصه و ارزش‌های والای دفاع مقدس توانسته است اثری را پدید آورد که هم آینه‌ای از تاریخ دفاع مقدس و هم باعث انتقال مفاهیم ارزشمند آن دوران است.

انتهای پیام/۱۳۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برف بی‌صدا می‌بارد؛ تعامل قصه‌گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

برف بی صدا می‌بارد؛ تعامل قصه گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس

برف بی صدا می‌بارد؛ تعامل قصه گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس

فصل دوم سریال خوش ساخت و پر مخاطب «برف بی صدا می‌بارد» به تازگی روی آنتن شبکه‌ی سوم سیما رفته است. سریالی به کارگردانی پوریا آذربایجانی که در فصل نخست آن توجه بسیاری از مخاطبین را به خود جلب کرد.
داستان برف بی صدا می‌بارد از اواخر دهه‌ی پنجاه و آغاز جنگ تحمیلی و دوران پر حماسه‌ی دفاع مقدس شروع شد. حبیب کیانی که نام اصلی او حبیب جعفرزاده بوده است، پسر شریک سابق حاج عطا شکیباست. شریک حاج عطا شکیبا سال‌ها پیش به علت سهل انگاری‌ها و بی برنامگی‌ها و بعضا ناحق کردن ها، ورشکست شد و امروز یک افلیج مفلوک گوشه نشین شده است. پسرش که عامل اصلی بدبختی خود و خانواده اش را حاج عطا شکیبا می‌پندارد، در تلاش است با نزدیک شدن به بنگاه کاری و خانواده‌ی حاج عطا، این خانواده را متزلزل کند. سیمین که البته نامزد دارد با دسیسه‌های وقت و بی وقت حبیب از همسر آینده اش جدا می‌شود و نهایتا با حبیب ازدواج می‌کند و عنان خانواده و شرکت را دست حبیب می‌سپارد. حبیب در ظاهر سعی می‌کند شرکت را از ورشکستگی نجات دهد، اما در باطن نیتی سوء دارد. سیمین به هیچ وجه به توصیه‌های خانواده، دوستان و اطرافیانش در خصوص رفتار و کردار حبیب شکیبا گوش فرا نمی‌دهد. ضمن این که حبیب در جریان عملی ساختن نقشه هایش دستش به خون نیز آلوده شده است.
آن چه فوقا ذکر شد خلاصه‌ای از فصل اول و قسمت‌های پخش شده از فصل دوم سریال برف بی صدا می‌بارد است. این سریال در قیاس با سایر سریال‌هایی که طی چند ماه اخیر از تلویزیون پخش شده است، نمره‌ی قبولی بالایی گرفته و توانسته است توجهات بسیاری از مخاطبین را به خود جلب کند. خاتمه‌ی جنگ تحمیلی، بازگشت آزادگان به سرزمین و اعلام خبر رحلت امام خمینی از جمله نکات حساس و کلیدی‌ای بودند که در فصل دوم سریال به آن اشاره شده است. نمایش فرهنگ عمومی مردم ایران در دهه‌ی شصت دستمایه‌ای خواهد بود جهت ترویج آن بنمایه‌های اجتماعی برای نسل‌هایی که در آن زمان نبودند و خبری از حال و هوای آن زمان ندارند.
ولی برخی نکگات نیز حائز تذکر است. هیچ گونه تجانسی بین فرزندان خانواده‌ی حاج عطا شکیبا نیست. سیمین دختر بزرگ خانواده با بازی الیکا عبدالرزاقی دانشجوی سال نخست دانشکده بود که علت مشغله‌های خانوادگی از ادامه‌ی تحصیل انصراف داد. نامزد اول او (پوریا پورسرخ) پزشکی جوان و حاذق بود که برای ادامه‌ی زندگی به فرانسه مهاجرت کرد. اصولا چرا یک پزشک مجرب و جوان باید با دختری نامزد کند که حتی هنوز به دانشگاه نرفته است؟ بهانه‌ی اصلی سیمین بزرگ کردن خواهر و برادر کوچک‌تر آنهاست در صورتی که تا پیش از فوت پدر و مادرشان (یعنی حاج عطا و همسرش) مسئولیت اصلی زندگی برگردن آن‌ها بود و سیمین خیلی زودتر از این‌ها می‌توانست ازدواج کند. سیمین حتی زمانی که خواهر حبیب به شرکتشان می‌رود و عملا موضوع کلاهبرداری برادرش را افشا می‌کند باز هم متوجه دسیسه‌های حبیب کیانی نمی‌شود و همچنان پای اعتماد بی موردی که به کیانی دارد می‌ماند. هرگز در طول سریال مشخص نشد که اعتماد بیش از حد از کجا نشات گرفته است؟
نسرین دختر دوم خانواده دقیقا مسیر معکوس را رفته است. او دانشگاه رفته و تحصیل کرده است. با پسر عمه اش ازدواج کرده و اکنون منتظر نخستین ثمره‌ی ازدواجشان است. سهیلا تازه به دانشگاه رفته و دغدغه‌های جوانی بیست ساله را دارد. دانیال و پگاه نیز هنوز مدرسه هم نمی‌روند و خردسال هستند. هیچ گونه جناسی بین سیمین، نسرین و سهیلا و دانیال و پگاه دیده نمی‌شود. نویسنده و کارگردان باید روی شخصیت این دو خردسال بیشتر فکر می‌کردند.
در صبح روزی که خبر ارتحال امام خمینی رسما اعلام می‌شود همه‌ی اعضای خانواده در خانه خبر را از طریق تلویزیون تماشا می‌کنند در صورتی که در آن زمان تلویزیون برنامه‌ی صبح گاهی نداشته است و خبر مربوطه از طریق رادیو مخابره شده است و آن چه که امروزه به عنوان خبر فوت امام در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و در سریال نیز دیده شد، در استودیوی رادیو صرفا جهت ثبت در آرشیو ضبط شده است.
حبیب کیانی با بازی پوریا شکیبایی به لحاظ انتخاب بازیگر برای ایفای نقش مقابل الیکا عبدالرزاقی چندان قابل درک نیست. اصولا این دو بازیگر اختلاف سنی فاحشی با یکدیگر دارند و انتخاب این دو به عنوان شریک کاری و همسر قابل درک برای مخاطب عموم نیست.
در لحظه‌ی اعلام خبر ارتحال امام خمینی، یکی از جانبازان افتخار آفرین دوران دفاع مقدس جان به جان آفرین تسلیم می‌کند و این یکی از صحنه‌های تماشایی و ماندگار این سریال به شمار می‌آید. این که یک جانباز با شنیدن خبر رهبرش دیگر طاقت نمی‌آورد و به دیدار حق می‌شتابد.
امروز و جعفرزاده دقیقا در یک روز گم می‌شوند و دقیقا در یک شب پیدا می‌شوند. کوچکترین فاصله‌ای بین سکانس پیدا شدن جعفرزاده روی تخت بیمارستان و حضوردر مراسم عقد و ازدواج دخترش با خواستگار قدیمیش نیست و مخاطب عملا این پرسش در ذهنش به وجود می‌آید که مگر این پدر در سکانس پیشین روی تخت بیمارستان نبود؟
به صورت کلی سریال «برف بی صدا می‌بارد» سریالی خوب و خوش ساخت است که ضمن قصه گویی و شخصیت پردازی جذاب که مخاطب را جلب می‌کند از مفاهیم و ارزش‌های والای انسانی و وضعیت زندگی خانواده‌های ایثارگر، جانبازان و سلحشوران عرصه‌ی دفاع قدس سخن به میان آورده که در نوع خودش حائز تقدیر و ارج نهادن است. به عبارتی دیگر، نویسنده و کارگردان با تلفیق دو عنصر اصلی قصه و ارزش‌های والای دفاع مقدس توانسته است اثری را پدید آورد که هم آینه‌ای از تاریخ دفاع مقدس و هم باعث انتقال مفاهیم ارزشمند آن دوران است.
انتهای پیام/۱۳۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برف بی صدا می‌بارد؛ تعامل قصه گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

در حمایت از ارزش‌های دفاع مقدس و آرمان‌های امام راحل آتش به اختیار باشیم

در حمایت از ارزش‌های دفاع مقدس و آرمان‌های امام راحل آتش به اختیار باشیم


محمدحسین فرهنگی نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، با اشاره به فرمایش رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر «آتش به اختیار» بودن، اظهار داشت: ایشان در بحث آتش به اختیار، توضیحات جامع و کاملی را ارائه دادند که به روشنی و صراحت کامل حجت از این معنی بر همگان تمام شد.

فرهنگی، قانون را ریشه‌ی آتش به اختیار بودن دانست و گفت: آتش به اختیار بودن به این معنا نیست که هر کس بنا بر خواسته و سلایق خود در جامعه هر کاری را اراده کند بتواند انجام دهد، مراد از آتش به اختیار بودن قانون‌مداری است و همگان باید تحت لوای قانون اساسی در این عرصه گام بردارند.

این نماینده مجلس، بیشترین فعالیت آتش به اختیار بودن را در عرصه‌های فرهنگی جامعه عنوان کرد و افزود: بیشترین کاربرد آتش به اختیار بودن در زمینه‌های فرهنگی، آموزشی، ترویج فرهنگ و صیانت از ارزش‌های انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل است، که در راه دفاع از آرمان‌های امام خمینی (ره) و دستاورد‌های انقلاب اسلامی همگان باید آتش به اختیار باشیم.

وی «آتش به اختیار» بودن را یک حرکت ارزشی، سنجیده و منطبق با قانون اساسی برشمرد و گفت: عده‌ای تعبیری سوء از «آتش به اختیار بودن»، کردند و گمان می‌کنند که در انجام هر کاری صاحب نظر و صاحب اختیار هستند، اما اینگونه نیست و باید با رجوع به قانون در اموری که قانون اجازه می‌دهد در راه شکوفایی علم و فرهنگ گام برداشت.

عضو کمیسیون صنایع و معادن در مجلس خاطرنشان کرد: گاهی رفتاری را از عده‌ای می‌بینیم که شایسته نیست؛ در انجام فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر، نباید انتظار کشید، با روی خوش و زبانی نرم به صورت خودجوش و داوطلبانه شخص خاطی را از انجام آن کار ناشایست نهی کنیم که این امر همان مصداق آتش به اختیار بودن است.

انتهای پیام/۳۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در حمایت از ارزش‌های دفاع مقدس و آرمان‌های امام راحل آتش به اختیار باشیم بیشتر بخوانید »

تجلیل از برگزیدگان دومین جشنواره استانی تشکل‌های مردم نهاد در حوزه دفاع مقدس

تجلیل از برگزیدگان دومین جشنواره استانی تشکل‌های مردم نهاد در حوزه دفاع مقدس


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از قزوین، طی مراسمی با حضور مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان قزوین از چهار اثر برگزیده دومین جشنواره تشکل های مردم نهاد حوزه دفاع مقدس قزوین تجلیل شد.

سرهنگ پاسدار «محمد امیری مقدم» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان قزوین در این مراسم اظهار داشت: تشکل‌های مردم نهاد (سمن‌ها) می‌توانند یکی از مبلغان مهم و تاثیرگذار در ترویج گفتمان و فرهنگ انقلاب اسلامی و جهاد تبیین باشند.

وی افزود: تشکل های مردم نهاد برگرفته از دل جامعه هستند و وابستگی به نهاد‌های دولتی ندارند و به صورت خود جوش به فعالیت می‌پردازند، بنابراین باید از این نهاد‌ها حمایت شود تا در مسائل دفاع مقدس و ترویج فرهنگ غنی ایثار و شهادت فعالیت قابل توجهی داشته باشند.

امیری مقدم در پایان با تاکید بر حمایت از سازمان‌های مردم نهاد فعال در حوزه دفاع مقدس، خاطر نشان کرد: اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس از تمامی ظرفیت خود در جهت همکاری و همراهی با تشکل های مردم نهاد عرصه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، استفاده خواهد کرد.

در پایان از چهار اثر برتر تشکل مردم نهاد حوزه دفاع مقدس قزوین تجلیل شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تجلیل از برگزیدگان دومین جشنواره استانی تشکل‌های مردم نهاد در حوزه دفاع مقدس بیشتر بخوانید »