الیاس حضرتی

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند


شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح‌طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه های روی میز» می گوید!

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «متأسفانه دشمن قسم‌خورده انقلاب اسلامی؛ اسرائیل، تعاملات خود برای تخریب فرصت برجام را به حداکثر رسانده و کار به بررسی «نقشه دوم» و «گزینه‌های روی میز» در صورت ناکامی توافق رسیده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آقای رئیسی به توافق نیاز دارد، چراکه وضعیت اقتصادی و سیاسی و منطقه‌ای ما به سمت بهبودی در شرایط فعلی و تحریم پیش نمی‌رود…همه می‌دانند که (در دولت روحانی) گفت‌وگوهای دوره ششم مذاکرات در وین تا آخرین گام پیش رفته بود… تا جایی که بسیاری گمانه‌زنی می‌کردند که دولت رئیسی بعد از ورود و با برگزاری چند جلسه می‌تواند به‌سادگی گام آخر را بردارد، چالش هسته‌ای و تحریمی را بعد از چندین و چند سال خاتمه دهد و هم بار فشارهای اقتصادی و معیشتی ناشی از آن را از روی دوش مردم بردارد و سایه بزرگ این چالش را سرانجام از سر ایران کم کند و فرصت‌های متعددی را که پشت دیوار آن مانده‌اند، برای خود و ایران دسترسی‌پذیر کند».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

پالس های طیف تندرو اصلاح طلب و رژیم اسرائیل به یکدیگر، قابل توجه و البته قابل تأمل است. در سال 88 و در مقطعی که افراطیون اصلاح طلب علیه جمهوریت شورش کرده و زیر میز انتخابات و مردم سالاری زدند، سران رژیم اسرائیل به وجد آمده و این جماعت را سرمایه های اسرائیل در ایران و نمایندگان این رژیم در مقابله با جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران نامیدند.

حالا نیز در شرایطی که رژیم اسرائیل در داخل سرزمین های اشغالی و همچنین در منطقه با بحران های مختلف دست به گریبان است و همچون خر در گل مانده است، افراطیون اصلاح طلب ضمن ارسال پالس ضعف، یک کفتار درمانده را شیر غران نمایش می دهند.

رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقابل بادبادک های آتش زای جوانان فلسطینی نیز درمانده است، چه برسد به واکنش به موشک های قدرتمند و نقطه زن.

اسرائیل اکنون هماهنگ با آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان در حال تقلا برای ضمیمه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران به توافق هسته ای است. خیالی خام که هیچگاه رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.

سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که چرا افراطیون اصلاح طلب همصدا با اسرائیل در پی برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت دفاعی و منطقه ای ایران هستند!؟

هیچکس مخالف مذاکره و توافق نیست، اما مذاکره و توافقی که منطبق بر عزت، حکمت و مصلحت باشد. مذاکره و توافقی که بر پایه دیپلماسی مقتدرانه و عزتمندانه پیش برود. هیچ کشور مستقل، قدرتمند و عزتمندی درباره توان دفاعی و قدرت منطقه ای خود مذاکره و معامله نمی کند.

** رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «اما و اگرهای سفرهای استانی» به قلم «شهربانو امانی» فعال اصلاح طلب و عضو شورای شهر پنجم تهران(مشهور به شورای اسم و فامیل) نوشت: «در عصر اینترنت، دنیای مجازی و انفجار دانش و اطلاعات الان دنیا را هم از یک اتاق می‌توان مشاهده کرد. جدای از هزینه‌های سفرهای استانی، شرایط کرونا ایجاب می‌کند که هزینه‌های تصمیم گیری در کف جامعه و در سفر مردم تاثیرش دیده شود. متاسفانه سفرهای استانی مخصوصا چندین سال است که از حیزانتفاع ساقط شده و تاثیرگذاری بسیار کمتری دارد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «الان تیم اجرایی در دولت تعدادشان بالاست، علاوه بر آن سیستم حاکمیتی هم مستقر است. اگر هر شخص و نهادی وظیفه خودش را درست انجام بدهد، نیازی به حضور فیزیکی و سفرهای مستقیم نیست… در طول چهار سال گذشته دیدیم که با دستورهیچ گره‌ای گشوده نمی‌شود و هیچ مشکلی از مشکلات مردم حل نمی‌شود».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

درست مشابه مقایسه عملکرد قالیباف در شهرداری با عملکرد نجفی و افشانی و حناچی در شهرداری تهران. در انتخابات شورای شهر 1400، مردم تهران عملکرد اصلاح طلبان را با عملکرد قالیباف در شهرداری مقایسه کردند و به همین دلیل و علیرغم فراخوان خاتمی، لیست جمهور- تابلوی جدید لیست امید- 21 بر هیچ در تهران باخت.

خانم امانی در یادداشت مذکور به رئیس جمهور توصیه کرده که بجای سفرهای استانی، از داخل اتاقش همه امور را مدیریت کند. این دقیقا فرمول جریان اشرافی در مواجهه با مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند، پس با این حساب کسر شأن است که مقام مسئول به میان مردم رفته و وقت خود را تلف کند!

طیق این فرمول، مقام ارشد باید از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند. مقام مسئول باید با خودروی لوکس شاسی بلند به میان کارگران رفته و از کارخانه بازدید کند. طبق این فرمول مقام ارشد دولتی باید با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود.

براساس این فرمول، وزیر باید میکروفون خانم خبرنگار را پرت کند، وزیر بهداشت به مراجعه کننده بگوید «خوت بمال» و وزیر کشاورزی به کشاورز و دامدار بگوید «سبوس بخور» و…

بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی است. این طیف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد.

در این انتخابات علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.

** دیدگاه اصلاح طلبان درباره محکومان دانه درشت؛ از کارآفرین برتر تا مدیر بدشانس

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «رئیس کل بدشانس» نوشت: «آقای سیف و معاونان او در بحران ارزی شکل گرفته پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام، اقدام به تزریق ارز به بازار کردند تا تب و تاب افزایشی قیمت‌ها فروکش کند. آنگونه که در کیفرخواست این مدیران بانکی آمده، آنها متهم به برهم زدن نظم و آرامش بازار ارزی کشور و زمینه‌سازی برای خرید و فروش غیر قانونی ارز به میزان ۱۵۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو و همچنین اهمال و سوءمدیریت در دوران مسوولیت خود شده‌اند و به همین دلیل حکم ده ساله حبس تعزیری توسط دادگاه صادر شده است ».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در جریان محاکمه ولی‌الله سیف و معاونانش توسط نماینده دادستان به این موضوع متهم شدند که «چوب حراج به دارایی کشور زدند و بخش قابل توجهی از ذخایر ارزی را وارد بازار کردند». این در حالی است که طی 20 سال گذشته، راهکار دیگری جز همین مکانیسم تزریق ارز به بازار برای کنترل شوک‌های احتمالی وجود نداشته و پیگیری هم نشده است».

روزنامه اعتماد همچنین در شماره امروز در یادداشتی با عنوان «ضرورت اعاده دادرسی» به قلم «عباس عبدی»  فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به ۸ سال زندان محکوم شد نوشت: «سیاست فروش ارز به بازار نه در دولت روحانی و مدیریت ولی‌الله سیف شروع شد و نه در آن خاتمه خواهد یافت…مساله دفاع از این شخص و آن شخص نیست. هیچ فوریتی برای رسیدگی و مجازات وجود ندارد. اگر بالاترین مقامات سیاستگذار اقتصادی کشور از این حد از حقوق، یعنی حق تجدید نظرخواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور و رسیدگی علنی و دومرحله‌ای برخوردار نباشند، دیگران چگونه می‌توانند نسبت به حقوق خود و استیفای آن امیدوار باشند؟».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

اصلاح طلبان و رسانه های منتسب به این طیف به دفاع از محکومان دانه درشت اقتصادی شهره هستند. هر وقت که دستگاه قضا، دانه درشت ها را محاکمه می کند، این طیف فریاد وامصیبتا سر داده و نسبت به این اقدام اعتراض می کنند.

روزنامه اعتماد در شماره امروز به محکومیت مقام ارشد دولت روحانی اعتراض کرده و وی را بدشانس نامیده است. البته از روزنامه ای که مدیر آن با متهم دانه درشت اقتصادی کله پاچه می خورد، بیش از این انتظار نیست.

اردبیهشت ۹۶، تصویری از «الیاس حضرتی» مدیرمسئول روزنامه اعتماد و نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در کنار شهرام جزایری، محکوم مالی که در دوران اصلاحات بازداشت و به چندین سال زندان محکوم شد آن‌هم در طباخی در حال خوردن یک صبحانه کاری مفصل منتشر شد.

شهرام جزایری با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله‌دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیت‌های اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیت‌های فساد آلود اقتصادی‌اش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت و رئیس جمهور وقت (اصلاحات) گسترش دهد.

مالک سابق کارخانه هفت تپه که حقوق کارگران را تضییع کرد؛ متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان که حقوق معلمان و فرهنگیان را لگدمال کردند؛ در کنار شهرام جزایری، حسین فریدون، مهدی جهانگیری، شبنم نعمت زاده، بابک زنجانی، مه آفرید امیرخسروی، هادی رضوی، مهدی آخوندی، محمد امامی، بهروز ریخته گران و…از جمله محکومان دانه درشت اقتصادی هستند که پیش از این مورد حمایت تام و تمام جریان اصلاح طلب قرار گرفته اند.

رسانه های اصلاح طلب همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.

به این نمونه توجه کنید: روزنامه شرق- ۱۲ تیر ۹۸– در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر  «بهروز ریخته‌گران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.

این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری می‌شود!



منبع

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند بیشتر بخوانید »

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!


یک جریان سیاسی در داخل همراستا با سیاست های ضدایرانی آمریکا در پی آن است تا هر رویدادی که در پیشرفت کشور و بهبود اقتصاد و معیشت مردم می تواند مفید باشد را به برجام و FATF گره بزند.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

 ** باقی: مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود  

«عمادالدین باقی» فعال سیاسی اصلاح طلب که سابقه حمایت از گروهک های تکفیری تروریستی ضدایرانی را در کارنامه خود دارد،  در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «تاثیر احکام قضایی و ‌مجازات‌ها بر اقتصاد ایران» نوشت: «چندسال پیش درباره فرار خاوری و دیگر مجرمان در یادداشتی با عنوان”نقدی بر گزارش سازندگی درباره اعدام مجرمان اقتصادی” نوشتم که “بیانیه‌های پی در پی صادره ازسوی نهادهای حقوق بشری یا قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران که فقط با محکومیت ایران و تکرار شعارهای کلیشه‌ای مواجه می‌شود، چه پیامدهای مهمی دارد! نه تنها هزینه‌های اقتصادی سنگینی به کشور تحمیل می‌کند و حق ریسک دریافتی توسط شرکت‌های بیمه‌ای و اتباع بیگانه را افزایش می‌دهد بلکه متزلزل کردن اعتماد به دستگاه قضایی یک کشور چگونه حصار امنی برای مجرمین فراهم کرده و می‌توانند به رغم مسلم بودن جرم‌شان در کشورهای دیگر پناهندگی بگیرند و در واقع عدم شفافیت و اعتماد به روند دادرسی، خدمت به مجرمین را تدارک می‌کند”».

باقی در ادامه نوشت: «در دنیای امروز همه‌چیز به هم ربط دارد. ‌ تفکیک قوا هم به معنی جزایر دورافتاده نیست بلکه نوعی استقلال در عین همکاری و پیوستگی است اما سکانداران در ایران نه ارتباط همه‌چیز در عالم را به نیکی دریافته‌اند نه تفکیک‌قوا را درست فهمیده‌اند. ‌ وزرای خارجه وقتی در برابر انتقاد حقوق بشری خبرنگاران خارجی قرار می‌گیرند می‌گویند «قوه قضاییه مستقل است» چرا؟ چون جرأت نمی‌کند جز این بگوید…چرا سرمایه‌گذاران خارجی جرأت نمی‌کنند بیایند؟ کافی است به عقب برگردید و ببینید تاکنون چند تن از صاحبان سرمایه یا نخبگان که به ایران آمده‌اند به اتهاماتی بازداشت و چند سال گرفتار زندان شده‌اند؟ ».

این فعال اصلاح طلب در ادامه تصریح کرد: «چرا ایرانیانی که ۶۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه دارند و فقط نیمی از آن بدون نیاز به درآمد نفت، اقتصاد ایران را دگرگون می‌کند نمی‌آیند؟ که بسیاری‌شان وطن‌پرست هم هستند. آیا جز این است که سرمایه‌داران احساس امنیت نمی‌کنند؟ ».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

فعالین و رسانه های اصلاح طلب تاکنون به دفعات به تریبون مفسدان دانه درشت اقتصادی بدل شده و این افراد را تطهیر و بزک کرده اند. «ذخیره نظام»، «امانتدار بزرگ کشور»، «کارآفرینی در سطح استیوجابز»، «نابغه اقتصادی» و…از جمله القاب و عناوینی است که این طیف برای مدیران نجومی بگیر و مفسدان دانه درشت اقتصادی به کار برده اند.

اردبیهشت ۹۶، تصویری از «الیاس حضرتی» مدیرمسئول روزنامه اعتماد و نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در کنار شهرام جزایری، محکوم مالی که در دوران اصلاحات بازداشت و به چندین سال زندان محکوم شد آن‌هم در طباخی در حال خوردن یک صبحانه کاری مفصل منتشر شد.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

شهرام جزایری با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله‌دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیت‌های اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیت‌های فساد آلود اقتصادی‌اش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت و رئیس جمهور وقت (اصلاحات) گسترش دهد.

کمیسیون اقتصادی مجلس ششم به اعتبار ارتباط صمیمی برخی از اعضای آن – از جمله الیاس حضرتی- با شهرام جزایری سر زبان‌ها افتاد. جزایری توانسته بود به واسطه برخی همین ارتباطات نزدیک با اعضای کمیسیون اقتصادی و هیئت‌رئیسه مجلس ششم، کارت پانصد (کارت تردد بدون مزاحمت) به مجلس را به دست آورد و از جمله با مشورت‌هایش، طرح عدم اخذ وثیقه برای تسهیلات کلان بانکی را تبدیل به دستور کار مجلس کند.

لازم به ذکر است که در دوره مجلس ششم و دولت اصلاحات، پشتیبانی و حمایت اصلاح طلبان از شهرام جزایری تا آنجا بود که وزارت بازرگانی وقت و برخی نمایندگان اصلاح طلب مجلس دست به تغییر قانون برای نجات وی زدند.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

مفسدان دانه درشت اقتصادی همواره از حمایت جریان اصلاح طلب برخوردار بوده اند. در یک نمونه دیگر روزنامه شرق- ۷ اردیبهشت 99- در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» به تطهیر «محمد امامی» تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان پرداخت.

این در حالی است که «محمد امامی» در پرونده فساد بانک سرمایه نقشی کلیدی داشته و مهره چینی‌های بانک را انجام داده و با همکاری «هادی رضوی» – داماد محمد شریعتمداری(سیاستمدار اصلاح طلب) – اموال بانک را به غارت برده و از این طریق به تحصیل مال از طریق نامشروع پرداخته است. او از بزرگترین بدهکاران نظام بانکی است که با استفاده شخصی از اموال بانک برای خود خانه و ویلاهای لوکس را خریداری کرده و نقش او در فسادهای مالی صورت گرفته محرز است.

در یک نمونه دیگر روزنامه شرق- ۱۲ تیر ۹۸- در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر «بهروز ریخته‌گران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری می‌شود!

باز هم در یک نمونه دیگر، هفته نامه اصلاح طلب «صدا» – خرداد ۹۳- در گزارشی در حمایت از مفسدان کلان اقتصادی با عنوان «بر دارِ سرمایه داری» نوشت: «دامنه برخورد قوه قضاییه با مفسدان اقتصادی تا کجا ادامه می‌یابد؟…آیا تنها فعالان بخش خصوصی و سرمایه گذاران باید در انتظار دادگاه و مصادره اموال باشند؟ آیا پس از این کسی جسارت سرمایه گذاری‌های بزرگ را دارد؟»

رسانه های اصلاح طلب به دفعات به تریبون مفسدان دانه درشت اقتصادی تبدیل شده اند. این رسانه ها همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.

این تکرار و استمرار، سوالی در ذهن ایجاد می کند و آن اینکه، آیا بده بستانی میان رسانه های اصلاح طلب و مفسدان دانه درشت اقتصادی در کار است!؟

** همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «شانگهای در گرو FATF» نوشت: «اصولگرایان که از پیوستن ایران به پیمان شانگهای ذوق‌زده هستند و آن را دستاورد دولت سیزدهم می‌نامند، چشمان خود را بر بی‌اثربودن حضور ایران در این پیمان در صورت عدم تصویب لوایح FATF بسته‌اند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «تعلل در تصویب این لوایح مراودات مالی، بانکی و تجاری ایران با سایر کشورها از جمله دوستان و همسایگان سخت و حتی غیرممکن کرده است. کشورهای عضو این پیمان مطمئنا به مشکلات و تبعات دورزدن تحریم‌ها آن‌هم در سایه حضور ایران در لیست سیاه گروه اقدام ویژه مالی تن نخواهند داد».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

یک جریان سیاسی در داخل همراستا با سیاست های ضدایرانی آمریکا در پی آن است تا هر رویدادی که در پیشرفت کشور و بهبود اقتصاد و معیشت مردم می تواند مفید باشد را به برجام و FATF گره بزند.

طیف اصلاح طلب پیش از این مدعی بود که پیش نیاز پیوستن به شانگهای این است که ایران به FATF بپیوندد. این ادعا در حالی مطرح شد که در هفته های گذشته سند عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای به تایید سران رسید.

به عبارت دیگر، ایران در شرایطی که هنوز به FATF نپیوسته بود، عضو شانگهای شد.

حامیان FATF ادعا می‌کنند که در صورت عدم اجرای دستورات FATF تعاملات ایران با خارج از کشور و از جمله مبادلات بانکی با روسیه و چین به صفر خواهد رسید!

این در حالی است که بدترین شرایطی که FATF می‌تواند برای یک کشور به وجود آورد، «اقدام متقابل» است که از آن تحت عنوان لیست سیاه یاد می‌شود. نهایت فشاری که «اقدام متقابل» می‌تواند بر کشور هدف وارد کند، افزایش مراقبت کشورهای دیگر درباره آن است و نه قطع همکاری.

ایران از سال 1388 تا 1395 در لیست سیاه FATF بوده است و از سال 1395 از این لیست تعلیق شده است. سؤال مهمی که مدعیان «قطع کامل همکاری» باید به آن پاسخ دهند این است که در این 7 سالی که ایران در لیست سیاه FATF قرار داشت، همکاری‌های مالی ایران با کشورهای دیگر کاملا قطع بود؟ تبادلات وسیع مالی ایران با کشورهای مختلف از جمله روسیه و چین در این دوران، نشان می‌دهد که وجود ایران در لیست سیاه FATF، منجر به قطع همکاری‌های مالی و بانکی با کشورهای دیگر نشده است.

** رویکرد آژانس سیاسی نیست و نمی تواند اسرائیل را محکوم کند

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «تعامل با آژانس برای مهار تنش» به قلم «جاوید قربان اوغلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت: «ایران می‌خواهد آژانس…اقدامات خرابکارانه را محکوم کند. البته آژانس یک نهاد سیاسی نیست وهمیشه هم آقای گروسی یا آمانو وهمین‌طور البرادعی می گفتند که یک نهاد فنی در جهان است و شاید انتظار داشته باشیم آژانس عملیات خرابکارانه را محکوم کند که یک خواسته سیاسی است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «شایسته و به صلاح ما نیست به خاطر مشکلی که به‌وجود امده و تا حدودی هم ایران در این مسئله ذی‌حق هست به یک بن بست برسیم. البته مراقبت‌ها و ملاحظات امنیتی را آژانس باید رعایت کند. فعلا نباید اجازه داد دیگران سوءاستفاده کنند».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

گزارش اخیر آژانس که کاملا مغرضانه و سیاسی بود، بیش از پیش ثابت کرد که این سازمان مستقل نیست و برخلاف عدالت حکم می‌کند و به همین خاطر قابل اعتماد نیست.
آژانس انرژی اتمی هیچ‌گاه نسبت به فعالیت‌های غیرصلح آمیز رژیم صهیونیستی در حوزه هسته‌ای واکنشی نشان نداده و همچنین در مقابل اقدامات شرورانه و خرابکارانه این رژیم جنایتکار در ایران نیز سکوت کرده است.
رهبر معظم انقلاب- مهر ۹۴- فرمودند: «ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرت‌ها است؛ عادل نیست [چون] بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. به‌علاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعّالیّت هسته‌ای در کشور نیست» این یک حرف غیر معقولی است. خب، چه‌جور میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلاً اطمینان پیدا کردن [یعنی چه]؟ مگر تک‌تک خانه‌ها و وجب به وجب سرزمین کشور را اینها بگردند! چه‌جوری می‌شود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقی است، نه عادلانه است».

«محمد اسلامی» رییس سازمان انرژی اتمی امروز در مصاحبه با اسپوتنیک با اشاره به اقدامات سیاسی آژانس علیه ایران گفت: «با ترفندهای فتنه آمیز و کاغذ و عکس ماهواره ای که اصالتی ندارد و با شواهد غیرمستدل اتهام وارد می‌کنند که این رفتار ها نخ نما شده است؛ آژانس نباید بازیچه گروه‌های تروریستی قرار بگیرد».   



منبع

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران! بیشتر بخوانید »

الیاس حضرتی رییس ستاد پزشکیان شد

الیاس حضرتی رییس ستاد پزشکیان شد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، الیاس حضرتی دبیرکل حزب اعتماد ملی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان تعیین شد.

مسعود پزشکیان نماینده تبریز و از داوطلبان انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری است.



منبع خبر

الیاس حضرتی رییس ستاد پزشکیان شد بیشتر بخوانید »

آیا روایت نَهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری کامل نقل شده است؟

آیا روایت نَهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری کامل نقل شده است؟


گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ احد شیرزاد: پس از بیانات شب گذشته رهبر معظّم انقلاب در ارتباط تصویری با دانشجویان، برخی تصور کردند بخشی از این بیانات، ابهاماتی را ایجاد کرده است.

ماجرای ابهام چیست؟

ماجرا از این قرار است که رهبر انقلاب شب گذشته فرمودند: «در دوره‌های گذشته کسانی که می‌خواستند نامزد بشوند، از من می‌پرسیدند که شما مثلاً موافقید؟ من می‌گفتم «من نه موافقم، نه مخالف»، یعنی نظر ندارم. امسال گفتم من همین را هم نمی‌گویم. اگر کسی پرسید که شما موافقید، همین هم که «من نه موافقم، نه مخالفم» را هم من نخواهم گفت».

سخنان رهبر انقلاب در حالی مطرح می‌شود که همین یکماه قبل خبر «نهی سیّد حسن خمینی برای حضور در انتخابات از سوی رهبر انقلاب»، تیتر نخست رسانه‌های کشور بود.

 

 

اما به راستی این سخن رهبر انقلاب، ایجاد کننده ابهام بود یا بالعکس، برطرف‌کننده ابهام بود؟ باید گفت که اتفاقاً با نگاهی دقیق‌تر به ماجرا، خواهیم دید که سخن رهبر انقلاب کارکرد ابهام‌زدایی داشته است.

در واقع باید گفت رهبر انقلاب بر اساس همین حساسیتی که در جمع دانشجویان از آن سخن گفتند (عدم توصیه به ورود یا عدم ورود کاندیدایی خاص)، نسبت به سیّدحسن خمینی نیز همین مشی را اتخاذ کرده‌اند و بدیهی است که وقتی فرزند یادگار امام برای حضور در انتخابات از رهبر انقلاب اذن خواسته‌اند، پاسخ رهبر انقلاب یک جمله بیش نبوده است: «نظری نمی‌دهم».

با این حال، تکلیف روایتی که سیّدحسن خمینی از نهی رهبر انقلاب مطرح کرده و تبدیل به روایت قالب رسانه‌ها شد، چه می‌شود؟

در پاسخ باید این سؤال را پرسید که آیا آنچه سیّدحسن خمینی و برادر وی نقل کرده‌اند، عیناً با همان کیفیتی بوده که رخ داده است یا صرفاً بخشی از روایت ملاقات با رهبر انقلاب بوده است؟

منطق حاکم بر سخنان شب گذشته رهبر انقلاب بیانگر این است که روایت نقل شده از ملاقات سیّدحسن خمینی با رهبر انقلاب،‌ نمی‌تواند روایت کاملی باشد،‌ بلکه هدفمند منتشر شده است. پیگیری خبرنگار فارس نیز تأییدکننده همین موضوع است.

ماجرا از این قرار است که سیّدحسن خمینی در ملاقات با رهبر انقلاب از ایشان می‌خواهد تا درباره ورودش به انتخابات نظر دهند. رهبر انقلاب طبق همان مشی خود، اظهارنظری نمی‌کنند. اصرار سیّدحسن خمینی ادامه پیدا می‌کند و خطاب به رهبر انقلاب می‌گوید: «فرض کنید که فرزند شما چنین درخواستی از شما داشته‌اند، پاسخ شما به او چیست؟». استنکاف رهبر انقلاب ادامه می‌یابد تا اینکه در نهایت پس از اصرارهای متوالی سیّدحسن خمینی، ایشان می‌گویند که اگر فرزند من چنین درخواستی داشته باشد، می‌گویم به صلاح او نیست در انتخابات شرکت کند.

حال، اولین روایتی که بعد از ملاقات سیّد حسن خمینی و رهبر انقلاب توسط سیّد یاسر خمینی در رسانه‌ها منتشر شد را مرور کنیم: «حسن آقا امروز مطابق دیدارهای نوبه خود با رهبری به دیدن ایشان رفتند که طی این ملاقات، رهبر انقلاب کاندیداتوری ایشان در انتخابات را به صلاح ندانستند و با بیان اینکه حاج حسن آقا را مانند فرزند خود می‌دانند، از ایشان خواستند که در شرایط فعلی به این عرصه ورود نکنند».

 

 

آنچه از این روایت برداشت می‌شود این است که  رهبر انقلاب بنابه مصالحی، از سیّدحسن خمینی خواسته‌اند تا در انتخابات حضور پیدا نکند، حال اینکه در واقع، واکنش رهبر انقلاب به درخواست سیّدحسن خمینی همان واکنشی بوده که ایشان نسبت به سایر نامزدها داشته‌اند.

اکنون باید به این سؤال پاسخ داد که علّت اصرار سیّدحسن خمینی در گرفتن نظر رهبر انقلاب درباره کاندیداتوری خود در انتخابات چه بوده است؟

برای پاسخ به این سؤال باید اتفاقات پس از اعلام خبر نهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری را مرور کرد. اتفاقاتی که از سناریویی از پیش طراحی شده پرده برمی‌دارد. سناریویی که با سخنان شب گذشته رهبر انقلاب، بهتر فهم می‌شود.

 

وقتی پروژه القاء حذف سیّدحسن خمینی کلید می‌خورد

بعد از انتشار خبر نهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری، هفته‌نامه اصلاح‌طلب صدا، خط مظلوم‌نمایی و القاء حذف سیّدحسن خمینی را کلید می‌زند و با قرار دادن تصویر بزرگ آیت‌الله رئیسی و حجّت‌الاسلام سیّد حسن خمینی در مقابل هم در روی جلد خود، از تیتر «دوئل بی دوئل» استفاده می‌کند و می‌نویسد: «با خروج سیدحسن خمینی از دایره نامزدهای احتمالی ریاست‌جمهوری، چشم‌انداز یک دوقطبی جدّی در انتخابات ۱۴۰۰ از بین رفت. آیا میدان برای سیّد ابراهیم رئیسی خالی خواهد شد یا ورود او هم منتفی می‌شود؟».

 

 

این خط، توسط سایر رسانه‌های این جریان هم پی گرفته شد.

روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار هم وارد می‌شود و در سرمقاله‌ای به قلم محمّدعلی وکیلی، نماینده سابق لیست امید و مدیرمسئول این روزنامه می‌نویسد: «با تعیین تکلیف و منتفی شدن حضور سیدحسن خمینی، تقریباً دست اصلاح‌طلبان دیگر خالی شده و سوسوی امید اصلاح‌طلبان از بین رفته است. حسن خمینی ته مانده کیسه اعتبار اصلاح‌طلبان بود و با غیبت او، تقریباً می‌شود حدس زد که هیچ اصلاح‌طلب جدی در این انتخابات نداریم. با این شرایط، اگر سید ابراهیم رئیسی ورود کند، که بسیار محتمل است، تکلیف اصولگرایان روشن می‌شود و تمام ظرفیت این جریان به میدان می‌آید. باتوجه به ظرفیت رئیسی، او هم شانس تقریباً قطعی رأی خواهد داشت و هم توان بالا بردن مشارکت را دارد. به همین دلیل به رغم تقلاهای بی‌اثر، شاید اصلاح‌طلبان در این انتخابات بروند هواخوری و موضوعیت خاصی در این انتخابات پیدا نکنند». 

 

 

سیّدحسن خمینی نیز در این موضوع، بی‌سهم نماند و این خط،‌ از سوی او نیز پیگیری شد. وی در دیدار اعضای حزب اعتماد ملّی بعد از گفتن این جمله که «حکومتِ یک‌دست افراطی را خطرناک می‌دانم»، می‌گوید: «تلقی من هم این بود که شاید بتوانیم کاری کنیم که این امر در مورد شخص بنده دیگر امکانش فراهم نیست». اینجا نیز علی‌رغم اینکه رهبر انقلاب ابتدائاً نظری درباره کاندیداتوری وی نداده بودند و سیّدحسن خمینی، خود اصرار به اظهار نظر رهبر انقلاب داشته است، القا می‌شود که مانعی سر راه کاندیداتوری وی گذاشته شده است!

 

 

در همین دیدار است که الیاس حضرتی، دبیرکل حزب اعتماد ملّی با بیان اینکه «نسل جوان دنبال پرچمی می گردند که حول آن کار کنند»، از سیّدحسن خمینی می‌خواهد تا پرچمداری کند و می‌گوید: «شما خواسته یا ناخواسته به وسط میدان آمده اید. قصد انتخابات کرده بودید و شخصیت بزرگی به حضرتعالی گفته اند که مصلحت نیست و شما هم خیلی درست و منطقی آن را پذیرفتید».

 

بهره‌برداری‌ها از عدم کاندیداتوری سیّدحسن خمینی ادامه دارد

بهره‌‌‌‌برداری از عدم ورود سیّدحسن خمینی به انتخابات همچنان ادامه دارد و در تازه‌ترین اقدام، روزنامه اعتماد در شماره امروز (چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت) با اشاره به منصرف شدن ظریف از کاندیداتوری، تیتر صفحه نخست خود را به «ظریف بعد از حسن خمینی» اختصاص می‌دهد و می‌نویسد: «اصلاح‌طلبان یک کاندیدای شاخص دیگر را در نخستین روز نام‌نویسی از دست دادند».

 

 

پروژه کاندیداسازی و مظلوم‌نمایی

استراتژی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ لایه‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها، کاندیداسازی و سپس مظلوم‌نمایی نسبت به آن چیزی است که حذف آن‌ها از صحنه رقابت‌ها می‌نامند! کاندیداهایی که اساساً شرایط و شانس حضور در میدان نهایی رقابت را نداشته‌اند، چه اینکه سیّدحسن خمینی بدون داشتن هیچ سابقه مدیریتی کلان، شانسی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان نداشت و بر اساس مصوبه اخیر شورای نگهبان، حتی امکان ثبت‌نام در انتخابات را نیز نداشت.

در هر صورت باید دید آیا سیّدحسن خمینی، روایت ناقص خود از ملاقاتش با رهبر انقلاب را اصلاح خواهد کرد یا اصلاح‌طلبان به بهره‌برداری خود از موضوع عدم کاندیداتوری وی ادامه خواهند داد؟

انتهای پیام/





منبع خبر

آیا روایت نَهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری کامل نقل شده است؟ بیشتر بخوانید »