الیاس حضرتی

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!


یک جریان سیاسی در داخل همراستا با سیاست های ضدایرانی آمریکا در پی آن است تا هر رویدادی که در پیشرفت کشور و بهبود اقتصاد و معیشت مردم می تواند مفید باشد را به برجام و FATF گره بزند.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

 ** باقی: مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود  

«عمادالدین باقی» فعال سیاسی اصلاح طلب که سابقه حمایت از گروهک های تکفیری تروریستی ضدایرانی را در کارنامه خود دارد،  در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «تاثیر احکام قضایی و ‌مجازات‌ها بر اقتصاد ایران» نوشت: «چندسال پیش درباره فرار خاوری و دیگر مجرمان در یادداشتی با عنوان”نقدی بر گزارش سازندگی درباره اعدام مجرمان اقتصادی” نوشتم که “بیانیه‌های پی در پی صادره ازسوی نهادهای حقوق بشری یا قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران که فقط با محکومیت ایران و تکرار شعارهای کلیشه‌ای مواجه می‌شود، چه پیامدهای مهمی دارد! نه تنها هزینه‌های اقتصادی سنگینی به کشور تحمیل می‌کند و حق ریسک دریافتی توسط شرکت‌های بیمه‌ای و اتباع بیگانه را افزایش می‌دهد بلکه متزلزل کردن اعتماد به دستگاه قضایی یک کشور چگونه حصار امنی برای مجرمین فراهم کرده و می‌توانند به رغم مسلم بودن جرم‌شان در کشورهای دیگر پناهندگی بگیرند و در واقع عدم شفافیت و اعتماد به روند دادرسی، خدمت به مجرمین را تدارک می‌کند”».

باقی در ادامه نوشت: «در دنیای امروز همه‌چیز به هم ربط دارد. ‌ تفکیک قوا هم به معنی جزایر دورافتاده نیست بلکه نوعی استقلال در عین همکاری و پیوستگی است اما سکانداران در ایران نه ارتباط همه‌چیز در عالم را به نیکی دریافته‌اند نه تفکیک‌قوا را درست فهمیده‌اند. ‌ وزرای خارجه وقتی در برابر انتقاد حقوق بشری خبرنگاران خارجی قرار می‌گیرند می‌گویند «قوه قضاییه مستقل است» چرا؟ چون جرأت نمی‌کند جز این بگوید…چرا سرمایه‌گذاران خارجی جرأت نمی‌کنند بیایند؟ کافی است به عقب برگردید و ببینید تاکنون چند تن از صاحبان سرمایه یا نخبگان که به ایران آمده‌اند به اتهاماتی بازداشت و چند سال گرفتار زندان شده‌اند؟ ».

این فعال اصلاح طلب در ادامه تصریح کرد: «چرا ایرانیانی که ۶۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه دارند و فقط نیمی از آن بدون نیاز به درآمد نفت، اقتصاد ایران را دگرگون می‌کند نمی‌آیند؟ که بسیاری‌شان وطن‌پرست هم هستند. آیا جز این است که سرمایه‌داران احساس امنیت نمی‌کنند؟ ».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

فعالین و رسانه های اصلاح طلب تاکنون به دفعات به تریبون مفسدان دانه درشت اقتصادی بدل شده و این افراد را تطهیر و بزک کرده اند. «ذخیره نظام»، «امانتدار بزرگ کشور»، «کارآفرینی در سطح استیوجابز»، «نابغه اقتصادی» و…از جمله القاب و عناوینی است که این طیف برای مدیران نجومی بگیر و مفسدان دانه درشت اقتصادی به کار برده اند.

اردبیهشت ۹۶، تصویری از «الیاس حضرتی» مدیرمسئول روزنامه اعتماد و نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در کنار شهرام جزایری، محکوم مالی که در دوران اصلاحات بازداشت و به چندین سال زندان محکوم شد آن‌هم در طباخی در حال خوردن یک صبحانه کاری مفصل منتشر شد.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

شهرام جزایری با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله‌دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیت‌های اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیت‌های فساد آلود اقتصادی‌اش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت و رئیس جمهور وقت (اصلاحات) گسترش دهد.

کمیسیون اقتصادی مجلس ششم به اعتبار ارتباط صمیمی برخی از اعضای آن – از جمله الیاس حضرتی- با شهرام جزایری سر زبان‌ها افتاد. جزایری توانسته بود به واسطه برخی همین ارتباطات نزدیک با اعضای کمیسیون اقتصادی و هیئت‌رئیسه مجلس ششم، کارت پانصد (کارت تردد بدون مزاحمت) به مجلس را به دست آورد و از جمله با مشورت‌هایش، طرح عدم اخذ وثیقه برای تسهیلات کلان بانکی را تبدیل به دستور کار مجلس کند.

لازم به ذکر است که در دوره مجلس ششم و دولت اصلاحات، پشتیبانی و حمایت اصلاح طلبان از شهرام جزایری تا آنجا بود که وزارت بازرگانی وقت و برخی نمایندگان اصلاح طلب مجلس دست به تغییر قانون برای نجات وی زدند.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

مفسدان دانه درشت اقتصادی همواره از حمایت جریان اصلاح طلب برخوردار بوده اند. در یک نمونه دیگر روزنامه شرق- ۷ اردیبهشت 99- در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» به تطهیر «محمد امامی» تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان پرداخت.

این در حالی است که «محمد امامی» در پرونده فساد بانک سرمایه نقشی کلیدی داشته و مهره چینی‌های بانک را انجام داده و با همکاری «هادی رضوی» – داماد محمد شریعتمداری(سیاستمدار اصلاح طلب) – اموال بانک را به غارت برده و از این طریق به تحصیل مال از طریق نامشروع پرداخته است. او از بزرگترین بدهکاران نظام بانکی است که با استفاده شخصی از اموال بانک برای خود خانه و ویلاهای لوکس را خریداری کرده و نقش او در فسادهای مالی صورت گرفته محرز است.

در یک نمونه دیگر روزنامه شرق- ۱۲ تیر ۹۸- در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر «بهروز ریخته‌گران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری می‌شود!

باز هم در یک نمونه دیگر، هفته نامه اصلاح طلب «صدا» – خرداد ۹۳- در گزارشی در حمایت از مفسدان کلان اقتصادی با عنوان «بر دارِ سرمایه داری» نوشت: «دامنه برخورد قوه قضاییه با مفسدان اقتصادی تا کجا ادامه می‌یابد؟…آیا تنها فعالان بخش خصوصی و سرمایه گذاران باید در انتظار دادگاه و مصادره اموال باشند؟ آیا پس از این کسی جسارت سرمایه گذاری‌های بزرگ را دارد؟»

رسانه های اصلاح طلب به دفعات به تریبون مفسدان دانه درشت اقتصادی تبدیل شده اند. این رسانه ها همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.

این تکرار و استمرار، سوالی در ذهن ایجاد می کند و آن اینکه، آیا بده بستانی میان رسانه های اصلاح طلب و مفسدان دانه درشت اقتصادی در کار است!؟

** همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «شانگهای در گرو FATF» نوشت: «اصولگرایان که از پیوستن ایران به پیمان شانگهای ذوق‌زده هستند و آن را دستاورد دولت سیزدهم می‌نامند، چشمان خود را بر بی‌اثربودن حضور ایران در این پیمان در صورت عدم تصویب لوایح FATF بسته‌اند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «تعلل در تصویب این لوایح مراودات مالی، بانکی و تجاری ایران با سایر کشورها از جمله دوستان و همسایگان سخت و حتی غیرممکن کرده است. کشورهای عضو این پیمان مطمئنا به مشکلات و تبعات دورزدن تحریم‌ها آن‌هم در سایه حضور ایران در لیست سیاه گروه اقدام ویژه مالی تن نخواهند داد».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

یک جریان سیاسی در داخل همراستا با سیاست های ضدایرانی آمریکا در پی آن است تا هر رویدادی که در پیشرفت کشور و بهبود اقتصاد و معیشت مردم می تواند مفید باشد را به برجام و FATF گره بزند.

طیف اصلاح طلب پیش از این مدعی بود که پیش نیاز پیوستن به شانگهای این است که ایران به FATF بپیوندد. این ادعا در حالی مطرح شد که در هفته های گذشته سند عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای به تایید سران رسید.

به عبارت دیگر، ایران در شرایطی که هنوز به FATF نپیوسته بود، عضو شانگهای شد.

حامیان FATF ادعا می‌کنند که در صورت عدم اجرای دستورات FATF تعاملات ایران با خارج از کشور و از جمله مبادلات بانکی با روسیه و چین به صفر خواهد رسید!

این در حالی است که بدترین شرایطی که FATF می‌تواند برای یک کشور به وجود آورد، «اقدام متقابل» است که از آن تحت عنوان لیست سیاه یاد می‌شود. نهایت فشاری که «اقدام متقابل» می‌تواند بر کشور هدف وارد کند، افزایش مراقبت کشورهای دیگر درباره آن است و نه قطع همکاری.

ایران از سال 1388 تا 1395 در لیست سیاه FATF بوده است و از سال 1395 از این لیست تعلیق شده است. سؤال مهمی که مدعیان «قطع کامل همکاری» باید به آن پاسخ دهند این است که در این 7 سالی که ایران در لیست سیاه FATF قرار داشت، همکاری‌های مالی ایران با کشورهای دیگر کاملا قطع بود؟ تبادلات وسیع مالی ایران با کشورهای مختلف از جمله روسیه و چین در این دوران، نشان می‌دهد که وجود ایران در لیست سیاه FATF، منجر به قطع همکاری‌های مالی و بانکی با کشورهای دیگر نشده است.

** رویکرد آژانس سیاسی نیست و نمی تواند اسرائیل را محکوم کند

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «تعامل با آژانس برای مهار تنش» به قلم «جاوید قربان اوغلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت: «ایران می‌خواهد آژانس…اقدامات خرابکارانه را محکوم کند. البته آژانس یک نهاد سیاسی نیست وهمیشه هم آقای گروسی یا آمانو وهمین‌طور البرادعی می گفتند که یک نهاد فنی در جهان است و شاید انتظار داشته باشیم آژانس عملیات خرابکارانه را محکوم کند که یک خواسته سیاسی است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «شایسته و به صلاح ما نیست به خاطر مشکلی که به‌وجود امده و تا حدودی هم ایران در این مسئله ذی‌حق هست به یک بن بست برسیم. البته مراقبت‌ها و ملاحظات امنیتی را آژانس باید رعایت کند. فعلا نباید اجازه داد دیگران سوءاستفاده کنند».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

گزارش اخیر آژانس که کاملا مغرضانه و سیاسی بود، بیش از پیش ثابت کرد که این سازمان مستقل نیست و برخلاف عدالت حکم می‌کند و به همین خاطر قابل اعتماد نیست.
آژانس انرژی اتمی هیچ‌گاه نسبت به فعالیت‌های غیرصلح آمیز رژیم صهیونیستی در حوزه هسته‌ای واکنشی نشان نداده و همچنین در مقابل اقدامات شرورانه و خرابکارانه این رژیم جنایتکار در ایران نیز سکوت کرده است.
رهبر معظم انقلاب- مهر ۹۴- فرمودند: «ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرت‌ها است؛ عادل نیست [چون] بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. به‌علاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعّالیّت هسته‌ای در کشور نیست» این یک حرف غیر معقولی است. خب، چه‌جور میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلاً اطمینان پیدا کردن [یعنی چه]؟ مگر تک‌تک خانه‌ها و وجب به وجب سرزمین کشور را اینها بگردند! چه‌جوری می‌شود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقی است، نه عادلانه است».

«محمد اسلامی» رییس سازمان انرژی اتمی امروز در مصاحبه با اسپوتنیک با اشاره به اقدامات سیاسی آژانس علیه ایران گفت: «با ترفندهای فتنه آمیز و کاغذ و عکس ماهواره ای که اصالتی ندارد و با شواهد غیرمستدل اتهام وارد می‌کنند که این رفتار ها نخ نما شده است؛ آژانس نباید بازیچه گروه‌های تروریستی قرار بگیرد».   



منبع

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران! بیشتر بخوانید »

الیاس حضرتی رییس ستاد پزشکیان شد

الیاس حضرتی رییس ستاد پزشکیان شد



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، الیاس حضرتی دبیرکل حزب اعتماد ملی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان تعیین شد.

مسعود پزشکیان نماینده تبریز و از داوطلبان انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری است.



منبع خبر

الیاس حضرتی رییس ستاد پزشکیان شد بیشتر بخوانید »

آیا روایت نَهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری کامل نقل شده است؟

آیا روایت نَهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری کامل نقل شده است؟


گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ احد شیرزاد: پس از بیانات شب گذشته رهبر معظّم انقلاب در ارتباط تصویری با دانشجویان، برخی تصور کردند بخشی از این بیانات، ابهاماتی را ایجاد کرده است.

ماجرای ابهام چیست؟

ماجرا از این قرار است که رهبر انقلاب شب گذشته فرمودند: «در دوره‌های گذشته کسانی که می‌خواستند نامزد بشوند، از من می‌پرسیدند که شما مثلاً موافقید؟ من می‌گفتم «من نه موافقم، نه مخالف»، یعنی نظر ندارم. امسال گفتم من همین را هم نمی‌گویم. اگر کسی پرسید که شما موافقید، همین هم که «من نه موافقم، نه مخالفم» را هم من نخواهم گفت».

سخنان رهبر انقلاب در حالی مطرح می‌شود که همین یکماه قبل خبر «نهی سیّد حسن خمینی برای حضور در انتخابات از سوی رهبر انقلاب»، تیتر نخست رسانه‌های کشور بود.

 

 

اما به راستی این سخن رهبر انقلاب، ایجاد کننده ابهام بود یا بالعکس، برطرف‌کننده ابهام بود؟ باید گفت که اتفاقاً با نگاهی دقیق‌تر به ماجرا، خواهیم دید که سخن رهبر انقلاب کارکرد ابهام‌زدایی داشته است.

در واقع باید گفت رهبر انقلاب بر اساس همین حساسیتی که در جمع دانشجویان از آن سخن گفتند (عدم توصیه به ورود یا عدم ورود کاندیدایی خاص)، نسبت به سیّدحسن خمینی نیز همین مشی را اتخاذ کرده‌اند و بدیهی است که وقتی فرزند یادگار امام برای حضور در انتخابات از رهبر انقلاب اذن خواسته‌اند، پاسخ رهبر انقلاب یک جمله بیش نبوده است: «نظری نمی‌دهم».

با این حال، تکلیف روایتی که سیّدحسن خمینی از نهی رهبر انقلاب مطرح کرده و تبدیل به روایت قالب رسانه‌ها شد، چه می‌شود؟

در پاسخ باید این سؤال را پرسید که آیا آنچه سیّدحسن خمینی و برادر وی نقل کرده‌اند، عیناً با همان کیفیتی بوده که رخ داده است یا صرفاً بخشی از روایت ملاقات با رهبر انقلاب بوده است؟

منطق حاکم بر سخنان شب گذشته رهبر انقلاب بیانگر این است که روایت نقل شده از ملاقات سیّدحسن خمینی با رهبر انقلاب،‌ نمی‌تواند روایت کاملی باشد،‌ بلکه هدفمند منتشر شده است. پیگیری خبرنگار فارس نیز تأییدکننده همین موضوع است.

ماجرا از این قرار است که سیّدحسن خمینی در ملاقات با رهبر انقلاب از ایشان می‌خواهد تا درباره ورودش به انتخابات نظر دهند. رهبر انقلاب طبق همان مشی خود، اظهارنظری نمی‌کنند. اصرار سیّدحسن خمینی ادامه پیدا می‌کند و خطاب به رهبر انقلاب می‌گوید: «فرض کنید که فرزند شما چنین درخواستی از شما داشته‌اند، پاسخ شما به او چیست؟». استنکاف رهبر انقلاب ادامه می‌یابد تا اینکه در نهایت پس از اصرارهای متوالی سیّدحسن خمینی، ایشان می‌گویند که اگر فرزند من چنین درخواستی داشته باشد، می‌گویم به صلاح او نیست در انتخابات شرکت کند.

حال، اولین روایتی که بعد از ملاقات سیّد حسن خمینی و رهبر انقلاب توسط سیّد یاسر خمینی در رسانه‌ها منتشر شد را مرور کنیم: «حسن آقا امروز مطابق دیدارهای نوبه خود با رهبری به دیدن ایشان رفتند که طی این ملاقات، رهبر انقلاب کاندیداتوری ایشان در انتخابات را به صلاح ندانستند و با بیان اینکه حاج حسن آقا را مانند فرزند خود می‌دانند، از ایشان خواستند که در شرایط فعلی به این عرصه ورود نکنند».

 

 

آنچه از این روایت برداشت می‌شود این است که  رهبر انقلاب بنابه مصالحی، از سیّدحسن خمینی خواسته‌اند تا در انتخابات حضور پیدا نکند، حال اینکه در واقع، واکنش رهبر انقلاب به درخواست سیّدحسن خمینی همان واکنشی بوده که ایشان نسبت به سایر نامزدها داشته‌اند.

اکنون باید به این سؤال پاسخ داد که علّت اصرار سیّدحسن خمینی در گرفتن نظر رهبر انقلاب درباره کاندیداتوری خود در انتخابات چه بوده است؟

برای پاسخ به این سؤال باید اتفاقات پس از اعلام خبر نهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری را مرور کرد. اتفاقاتی که از سناریویی از پیش طراحی شده پرده برمی‌دارد. سناریویی که با سخنان شب گذشته رهبر انقلاب، بهتر فهم می‌شود.

 

وقتی پروژه القاء حذف سیّدحسن خمینی کلید می‌خورد

بعد از انتشار خبر نهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری، هفته‌نامه اصلاح‌طلب صدا، خط مظلوم‌نمایی و القاء حذف سیّدحسن خمینی را کلید می‌زند و با قرار دادن تصویر بزرگ آیت‌الله رئیسی و حجّت‌الاسلام سیّد حسن خمینی در مقابل هم در روی جلد خود، از تیتر «دوئل بی دوئل» استفاده می‌کند و می‌نویسد: «با خروج سیدحسن خمینی از دایره نامزدهای احتمالی ریاست‌جمهوری، چشم‌انداز یک دوقطبی جدّی در انتخابات ۱۴۰۰ از بین رفت. آیا میدان برای سیّد ابراهیم رئیسی خالی خواهد شد یا ورود او هم منتفی می‌شود؟».

 

 

این خط، توسط سایر رسانه‌های این جریان هم پی گرفته شد.

روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار هم وارد می‌شود و در سرمقاله‌ای به قلم محمّدعلی وکیلی، نماینده سابق لیست امید و مدیرمسئول این روزنامه می‌نویسد: «با تعیین تکلیف و منتفی شدن حضور سیدحسن خمینی، تقریباً دست اصلاح‌طلبان دیگر خالی شده و سوسوی امید اصلاح‌طلبان از بین رفته است. حسن خمینی ته مانده کیسه اعتبار اصلاح‌طلبان بود و با غیبت او، تقریباً می‌شود حدس زد که هیچ اصلاح‌طلب جدی در این انتخابات نداریم. با این شرایط، اگر سید ابراهیم رئیسی ورود کند، که بسیار محتمل است، تکلیف اصولگرایان روشن می‌شود و تمام ظرفیت این جریان به میدان می‌آید. باتوجه به ظرفیت رئیسی، او هم شانس تقریباً قطعی رأی خواهد داشت و هم توان بالا بردن مشارکت را دارد. به همین دلیل به رغم تقلاهای بی‌اثر، شاید اصلاح‌طلبان در این انتخابات بروند هواخوری و موضوعیت خاصی در این انتخابات پیدا نکنند». 

 

 

سیّدحسن خمینی نیز در این موضوع، بی‌سهم نماند و این خط،‌ از سوی او نیز پیگیری شد. وی در دیدار اعضای حزب اعتماد ملّی بعد از گفتن این جمله که «حکومتِ یک‌دست افراطی را خطرناک می‌دانم»، می‌گوید: «تلقی من هم این بود که شاید بتوانیم کاری کنیم که این امر در مورد شخص بنده دیگر امکانش فراهم نیست». اینجا نیز علی‌رغم اینکه رهبر انقلاب ابتدائاً نظری درباره کاندیداتوری وی نداده بودند و سیّدحسن خمینی، خود اصرار به اظهار نظر رهبر انقلاب داشته است، القا می‌شود که مانعی سر راه کاندیداتوری وی گذاشته شده است!

 

 

در همین دیدار است که الیاس حضرتی، دبیرکل حزب اعتماد ملّی با بیان اینکه «نسل جوان دنبال پرچمی می گردند که حول آن کار کنند»، از سیّدحسن خمینی می‌خواهد تا پرچمداری کند و می‌گوید: «شما خواسته یا ناخواسته به وسط میدان آمده اید. قصد انتخابات کرده بودید و شخصیت بزرگی به حضرتعالی گفته اند که مصلحت نیست و شما هم خیلی درست و منطقی آن را پذیرفتید».

 

بهره‌برداری‌ها از عدم کاندیداتوری سیّدحسن خمینی ادامه دارد

بهره‌‌‌‌برداری از عدم ورود سیّدحسن خمینی به انتخابات همچنان ادامه دارد و در تازه‌ترین اقدام، روزنامه اعتماد در شماره امروز (چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت) با اشاره به منصرف شدن ظریف از کاندیداتوری، تیتر صفحه نخست خود را به «ظریف بعد از حسن خمینی» اختصاص می‌دهد و می‌نویسد: «اصلاح‌طلبان یک کاندیدای شاخص دیگر را در نخستین روز نام‌نویسی از دست دادند».

 

 

پروژه کاندیداسازی و مظلوم‌نمایی

استراتژی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ لایه‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها، کاندیداسازی و سپس مظلوم‌نمایی نسبت به آن چیزی است که حذف آن‌ها از صحنه رقابت‌ها می‌نامند! کاندیداهایی که اساساً شرایط و شانس حضور در میدان نهایی رقابت را نداشته‌اند، چه اینکه سیّدحسن خمینی بدون داشتن هیچ سابقه مدیریتی کلان، شانسی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان نداشت و بر اساس مصوبه اخیر شورای نگهبان، حتی امکان ثبت‌نام در انتخابات را نیز نداشت.

در هر صورت باید دید آیا سیّدحسن خمینی، روایت ناقص خود از ملاقاتش با رهبر انقلاب را اصلاح خواهد کرد یا اصلاح‌طلبان به بهره‌برداری خود از موضوع عدم کاندیداتوری وی ادامه خواهند داد؟

انتهای پیام/





منبع خبر

آیا روایت نَهی سیّدحسن خمینی از کاندیداتوری کامل نقل شده است؟ بیشتر بخوانید »

فخرفروشی اصلاح‌طلبان به دلار 22 هزار تومنی/ مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده‌اند

فخرفروشی اصلاح‌طلبان به دلار 22 هزار تومنی/ مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده‌اند


سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** خوب شد قالیباف رئیس جمهور نشد، وگرنه دلار ۵ هزارتومان می شد!

روزنامه سازندگی– ارگان رسانه ای حزب کارگزاران- در مطلبی با عنوان «سقوط دلار» نوشت: «قیمت دلار به ۲۲ هزارتومان رسید و قیمت سکه به زیر ۱۰ میلیون تومان. آیا وعده روحانی برای دلار ۱۵ هزارتومانی پیش از سال جدید محقق می شود؟».

روزنامه اعتماد– به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم- نیز در گزارشی با عنوان «سقوط روزانه نرخ دلار» نوشت: «نرخ دلار با افزایش خوش‌بینی‌ها در بازار ارز، ‌کاهشی شده است…اگر صحبت‌های رییس‌جمهور درباره کاهش نرخ دلار به ۱۵ هزار تومان تحقق پیدا کند؛ بانک مرکزی مجبور است نرخ دلار در سامانه نیما را تا حد زیادی کاهش دهد. قیمت دلار از شهریور سال جاری تاکنون بیش از یک‌چهارم ارزش خود را از دست داده است. بیشترین قیمت دلار در هفته آخر مهرماه حدود ۳۲ هزار و ۲۰۰ تومان بود و دلار در معاملات دیروز تا کف کانال ۲۲ هزار تومان ارزان شده است».

روزنامه های اصلاح طلب با افتخار از دلار ۲۲ هزارتومانی سخن می گویند. این در حالی است که همین طیف در سال ۹۶ با هراس افکنی مدعی بودند که اگر آقایان رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، دلار ۵ هزارتومان خواهد شد.

اصلاح طلبان و حامیان برجام در سال ۹۴ به گونه ای درباره دستاوردهای توافق هسته ای فضاسازی کردند که برخی از مردم در تهران با این تصور که به زودی قسمت هر دلار، یک هزارتومان خواهد شد، به خیابان ها آمده و به جشن و پایکوبی پرداختند.

روزنامه سازندگی که امروز تیتر سقوط دلار را در صفحه اول منتشر کرده است، همان روزنامه ای است که در بهار ۹۷ تصویر جهانگیری را در لباس سوپرمن منتشر کرد و از تصمیم دولت درباره دلار ۴۲۰۰ تومانی تمجید کرد. این در حالی است که این تصمیم غلط و غیر کارشناسی، موجب از دست‌ رفتن ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار و حدود ۷۰ تا ۸۰ تن طلا شد.

در سال ۹۲ قیمت هر دلار حدود ۳ هزارتومان بود، اما در دولت روحانی و در پسابرجام، قیمت دلار تا ۳۲ هزارتومان افزایش یافت و اکنون نیز در کانال ۲۲ هزارتومان است.

«اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور- اردیبهشت ۹۶- گفت: «اگر ما پیروز بشویم دیگر هیچکس در ایران سرگرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتن خوابی دیگر نخواهد بود…ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظه ای عوض می شد… د. امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمی‌زند… چون کاری شد کارستان. رئیس‌جمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهداف‌مان در برجام رسیدیم. ما ایران‌هراسی را به ایران‌دوستی تبدیل کردیم. ما ریسک‌های مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکت‌های غربی و شرقی به ایران برای کارکردن آغاز شده است».

جماعتی که همین سه سال پیش مردم را از دلار ۵ هزارتومانی می ترساند، اکنون با دلار ۲۲ هزارتومانی فخرفروشی کرده و به آن افتخار می کند.

** تسخیر سفارت آمریکا، نگاه محترمانه دنیا به ایران را از بین برد

«ابوالفضل بازرگان» برادرزاده «مهدی بازرگان» و از اعضای اتاق فکر جریان فتنه در پاریس در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «شعار اصلی انقلاب «آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی» بود. در قانون اساسی هم نوشته شده است که به بهانه استقلال، آزادی را نمی‌توان محدود کرد. امروز نیز همه متفکران می‌گویند که اگر آزادی به ‌وجود نیاید، بقیه موارد به وجود نخواهد آمد و استقلال نیز از بین خواهد رفت. جریان ۱۳ آبان باعث شد که جریان دموکراتیزاسیون متوقف شود».

بازرگان در ادامه گفت: « یکی از پیامدهای بد تسخیر سفارت آمریکا گروگان‌گیری بود که چهره انقلاب ایران را تحت تأثیر قرار داد.پیش‌ازآن دنیا به انقلاب ملت ایران با احترام نگاه می‌کرد و حتی یک مجله آمریکایی نوشته بود که انقلاب ایران مسالمت‌آمیزترین انقلابی بود که تا آن زمان رخ داده بود. البته انقلاب تلفاتی داشت و تندروی‌هایی هم وجود داشته است؛ ولی بُعد معنوی داشت و تنها یک انقلاب سیاسی نبود. بعد از گروگان‌گیری این چهره عوض شد و ایران را به‌عنوان کشوری گروگان‌گیر شناختندتصاحب سفارت آمریکا باعث شد که…آمریکا با دولت جدید ایران دشمن شود و روندی که می‌توانست روابط را عادی کند، غیرفعال شد».

امام خمینی(ره)  پس از تسخیر لانه جاسوسی، این حرکت را  «انقلاب دوم»  نامیدندرهبر معظم انقلاب– ۱۲ آبان ۷۲- در جمع دانش آموزان و دانشجویان فرمودند: « یک عدّه ضعیف، امروز نیایند وسوسه کنند و طوری شود که جوان ما، دانشجوی ما، با خودش فکر کند:”این چه کاری بود که لانه جاسوسی را تسخیر کردیم!؟ ” نه آقا!  یکی از بهترین کارهایی که در انقلاب ما شد، همان کار بود. امام یک جوان نبود که شما بگویید «احساساتی شد و حرفی زد.» امام، آن پیر حکمت و مردِ حکیمِ دنیا دیده مجرّب، با دید نافذ خود، آن‌طور از حرکت دانشجویان در آن روز تجلیل کرد. پس امام، به حقیقتی پی برده بود که این را گفتما نیز همان را – نه فقط از روی تبعیت؛ بلکه از روی احساس، از روی بینش و از روی منطق – تأیید و تصدیق میکنیم».

چندی پیش «عباس سلیمی نمین» فعال سیاسی با اشاره به مسئله تسخیر لانه جاسوسی گفت: «امروز برخی تلاش می‌کنند بگویند ضدیت آمریکا با ما بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آغاز شد و می‌گویند این ما بودیم که به سفارت آمریکا- که برابر با خاک آن کشور است- تعدی کردیم، پس ما ظالم هستیم و ظلم کردیم و آنچه آمریکایی‌ها انجام می‌دهند نیز پاسخ به ظلم ماست…  در حالی که واقعیت به گونه دیگری است. سفارت آمریکا سال ۳۲ کانون هماهنگی کودتا در کشور بود… سفارت آمریکا قبلا کانون کودتا بوده، کودتای موفقی هم صورت گرفته که ملت ایران ۲۵ سال در پی آن کودتا چپاول شده و یک بار دیگر هم قرار بود این کودتا با هماهنگی و مرکزیت سفارت آمریکا صورت بگیرد و جوانان نگذاشتند».

سلیمی نمین در ادامه گفت: «اگر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جوانان چنین اقدامی انجام دادند به خاطر این بود که یک بار آمریکا را بخشیدند ولی آنها از روز ۲۳ بهمن ۵۷ بحث تجزیه‌طلبی را در کردستان کلید زدند و نیروهای نظامی دوران شاه را در مرز با ترکیه به رهبری «آریانا» جمع کردند و در مرز پاکستان هم نیروهایی را سازماندهی کردند».

** مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده اند

«مسیح مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی خطاب به منتقدان دولت نوشت: «شما از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زخم خورده اید و چون نمی توانید آشکارا به این واقعیت اعتراف کنید، مشکل خودتان را به گردن کاهش قیمت ارز و سکه می اندازید. نفستان از جای گرم درمی آید و از زخم های کاری اقتصادی که بر تن مردم نشسته، غافلید»

مهاجری در ادامه نوشت: «شما حضرات چرا سخن گفتن از عدالت را فراموش کرده اید؟ چرا به هم جناحی هایتان نمی گویید دست از بداخلاقی های سیاسی و بی عدالتی های اقتصادی بردارید تا مردم به پای صندوق های رای بیایند و به کاندیدای مورد نظر شما رای بدهند؟ آیا صدها هزار شهید و جانباز که این مردم برای حفاظت از انقلاب و نظام و کشور داده اند، کافی نیست که شما را از این بدمستی های قدرت طلبانه دور کند و به شما آموزش بدهد عدالتخواهی را بر قدرت طلبی به قمیت زیرپاگذاشتن منافع مردم ترجیح دهید!؟».

همین چند روز پیش بود که «فائزه هاشمی» از فعالین فتنه ۸۸ و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با سایت اصلاح طلب انصاف نیوز گفته بود: «دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر فشارهایی که ترامپ به ایران می‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می‌کرد، بالاخره ما مجبور می‌شدیم یک تغییر سیاست‌هایی را داشته باشیم».

فائزه هاشمی در این اظهارنظر صراحتا اعلام کرد که از شکست ترامپ ناراحت است چرا که رویکرد وی در «فشار حداکثری علیه مردم ایران» می توانست به نتیجه برسد!

این اظهارنظر تأمل برانگیز واکنش های زیادی در پی داشت، اما  اشخاصی همچون  «محمد خاتمی»، «سعید حجاریان»، «مصطفی تاجزاده»، «بهزاد نبوی»، «عباس عبدی»، «علیرضا علوی تبار»، «مجید انصاری»، «عبدالله رمضان زاده»، «معصومه ابتکار»، «علی مطهری»، «محمدرضا خاتمی»،   «علی شکوری راد»، «آذر منصوری»، «علی تاجرنیا»، «حمیدرضا جلایی پور»، «عبدالله ناصری» و…هیچکدام اظهارات فائزه هاشمی را محکوم نکردند.

برخی اینگونه تحلیل کردند که افراد مذکور با فائزه هاشمی هم نظر هستند اما به دلیل عدم صداقت با مردم و نفاق، از بیان صریح این مسئله امتناع کرده و در عوض در مقابل اظهارنظر فائزه هاشمی، با سکوت، رضایت خود را از این طرز تفکر نشان دادند.

اتفاقا این طیف تندرو اصلاح طلب است که از اتفاقات ماه‌های اخیر در آمریکا زخم خورده است. این طیف همواره آمریکا را مظهر دموکراسی در دنیا معرفی کرده اند، اما اتفاقات اخیر در این کشور، بیش از پیش بر این طرز تفکر حقارت آمیز، خط بطلان کشید.

کسانی نفسشان از جای گرم درمی آید که در مقطعی که با مدیران نجومی بگیر برخورد شد، از این افراد دفاع کردند و در مقابل دلار ۳۲ هزارتومانی و مرغ ۳۶ هزارتومانی و تخم مرغ شانه ای ۴۵ هزارتومانی سکوت کردند…



منبع خبر

فخرفروشی اصلاح‌طلبان به دلار 22 هزار تومنی/ مهاجری: منتقدان روحانی از شکست ترامپ زخم خورده‌اند بیشتر بخوانید »