امام حسین

شهید مقدسی‌پور: خون ما در مکتب حسین (ع) چه بهایی دارد؟

مگر خون ما در مکتب حسین (ع) چه بهایی دارد؟


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از همدان، «علی مقدسی‌پور» ششم شهریور سال ۱۳۴۲ در روستای «تپه مولا» از توابع شهرستان «ملایر» در خانواده‌ای مسلمان و متدین به دنیا آمد. وی دوران کودکی خود را در کنار خانواده به تحصیل و کار اشتغال داشت؛ و پس از آن برای ادامه تحصیل به خانه برادرش در شهر تهران رفت. او ضمن درس خواندن، بعد از مدرسه کار‌هایی مثل فروشندگی و کارگری ساختمان را تجربه کرد و علاوه بر کار و درس، در فعالیت‌های اجتماعی و راهپیمایی‌ها نیز شرکت می‌کرد.

«علی مقدسی‌پور» بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته انقلاب اسلامی به فعالیت و خدمت مشغول شد و نزدیک به یک سال در کمیته انقلاب اسلامی تهران فعالیت کرد تا این‌که پس از تشکیل سپاه، به زادگاهش بازگشت و به عضویت این نهاد انقلابی درآمد.

وی سال ۱۳۶۲ به سپاه اراک منتقل و از طریق آن چندین‌بار به جبهه اعزام شد، سپس سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و هنگام شهادت یک پسر داشت.

«علی مقدسی‌پور» سرانجام هنگامی که به‌عنوان پیک ستاد لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب (ع) در شلمچه خدمت می‌کرد، در بیست و هفتم دی‌ سال ۱۳۶۵ در عملیات «کربلای ۵» بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از تشییع در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.

وصیت‌نامه شهید «علی مقدسی‌پور»

«بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

با سلام و درود به سلاله پاک پیامبر (ص) و نایب بر حق حضرت ولی‌عصر (عج) بنیان‌گذار جمهوری اسلامی غمخوار ظلم کشیده‌ها و نقطه امیدی برای بی‌پناهان جهان؛ حضرت امام خمینی.

«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» (خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده)، در مکتبی که حسین (ع) رهبر آن است و آن‌چنان حماسه می‌آفریند، ما دیگر چه بهایی به خون خود می‌توانیم بدهیم. مگر خون ما از خون علی‌اکبر (ع) رنگین‌تر است؟ مگر جوانی ما از حضرت قاسم (ع) مهم‌تر است؟ در مکتبی که علی‌اکبر‌ها و قاسم‌ها برای دین خدا باید فدا شوند، برای ما دیگر جایی نیست.

حالا چند جمله خصوصی، پدر جان در سپاه اسمم را برای زمین نوشته‌اند، اگر توانستی زمین را بساز و پناهگاهی برای پسرم درست کن تا فکر نکند که پدر ندارد. از کسی طلبکار نیستم و فکر نکنم به کسی هم بدهکار باشم؛ البته اگر کسی اظهار داشت که طلب کار است، به او بدهید. در ضمن اگر همسرم رفت، سد راه او نباشید و از وسایل زندگی که دارم، هرچه خواست ببرد، بگذارید ببرد… در پایان از پدرم تقاضا دارم که از تحصیل برادرانم کوتاهی نکنی، بگذار تا فرزندانت افرادی با سواد بشوند. آن‌ها را کمک کن تا به جایی برسند که خدمتگزار اسلام و امت اسلامی باشند.

دیگر چیزی به نظرم نمی‌رسد.
این وصیت‌نامه را با آزادی کامل و صحت و عقل نوشته‌ام. ۱۳۶۵/۶/۱۳»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مگر خون ما در مکتب حسین (ع) چه بهایی دارد؟ بیشتر بخوانید »

هدف ابرقدرت ها تفرقه بین مسلمانان است

هدف ابرقدرت‌ها تفرقه بین مسلمانان است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، شهید «عزت‌الله دولتی» یکم فروردین ۱۳۴۵، در روستای دولت‌آباد از توابع شهرستان بافت چشم به جهان گشود. وی تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال ۱۳۷۷، در زادگاهش به خاک سپرده شد.

در ادامه بخش هایی از وصیت نامه شهید «عزت‌الله دولتی» را مرور می کنیم:

انسان مقتول بشود اجر عظیم دارد، غالب هم بشود اجر عظیم دارد و اجر عظیم باز در موقع غلبه برای کسی که قتال فی سبیل الله کرده همان آرزوی موت است، چون آرزو دارد از این دنیا برود. دارد در آن دنیا پرواز می‌کند و این‌ها عجیب است، بدن اینجا است عمر اینجا است، ولی وقتی که آرزو آخرت شد روح در آخرت دارد پرواز می‌کند.

آنقدر به جبهه می‌روم و می‌جنگم تا شهید شوم‌ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در نبرد شهید شد.‌ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.‌ ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی‌توانید جواب زینب را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را نمود.

همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه‌های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرند، زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی‌گیرم.

برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان‌ها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید که در راه او قدم بردارید و هرگز دشمن بین شما تفرقه نیندازد و شما را از روحانیت متعهد جدا نکند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست، حضورتان را در جبهه‌های حق بر علیه باطل ثابت نگه دارید.

در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند، اما باشد که دماء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.

سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد با خداوند پیمان می‌بندم که در تمام عاشورا‌ها و در تمام کربلا‌ها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامیکه همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلام امام زمان (عج) به اجرا در آید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هدف ابرقدرت‌ها تفرقه بین مسلمانان است بیشتر بخوانید »

خصوصیاتی که علی اکبر(ع) را شبیه‌ترین مردم به پیامبر(ص) کرد

خصوصیاتی که علی اکبر(ع) را شبیه‌ترین مردم به پیامبر(ص) کرد



علی‌اکبر(ع) وارث صفات نبوی بود و خصوصیاتی داشت که این خصوصیات سبب شد او را شبیه‌ترین مردم به پیامبر (ص) معرفی کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یازدهم شعبان سال ۳۳ هجری قمری از راه می‌رسد و زمین مشتاقانه در انتظار هدیه‌ای الهی است. ملکوتیان بی صبرانه در تدارک برگه‌ای از مصحف وجود پیامبر (ص) بر دفتر گیتی هستند. علی اکبر (ع) پسر ارشد سید الکونین، اباعبدالله الحسین (ع) چشم به جهان می‌گشاید و عالم را به نور خود روشن می‌سازد.

طاووس بهشتیان و امام زمان (عج)

حجت‌الاسلام علیرضا خاتم کارشناس مذهبی و پژوهشگر اهل بیت (ع) در گفت‌وگو با فارس درباره حضرت علی اکبر (ع) گفت: در توصیف عظمت حضرت علی اکبر (ع) همین بس که طاووس بهشتیان و امام زمان (عج) زائر اوست و در رثای او چنین سخن می‌گوید: «سلام بر تو ای علی اکبر، اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل. شهادت می‌دهم که تو از هر کس اولی به خدا و رسولش هستی و خداوند ما را به زیارت تو و رفاقت جد و پدر، عمو، برادر و مادر مظلومه‌ات، موفق بدارد. من از دشمنان و کشندگان تو بیزارم و از خداوند می‌خواهم با تو در نعیم ابدی بوده و همیشه از دشمنانت دور باشم. سلام و رحمت خدا بر تو باد.» (بحارالانوار، ج۹۸، ص۲۶۹ «زیارت ناحیه مقدسه»)

شبیه‌ترین مردم به پیامبر (ص)

وی ادامه داد: علی اکبر (ع) تجدید نسخه‌ای از وجود خاتم انبیاء بر آفاق بود و از این‌رو آن حضرت را «أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلقا و مَنطِقاً بِرَسولِ؛ (مقتل الحسین (ع)، خوارزمی، ج٢، ص٣٠؛ لهوف، ص۶۷) از نظر صورت، سیرت و سخن گفتن، شبیه‌ترین مردم به پیامبر» دانسته‌اند. از این کلام در می یابیم که حضرت علی اکبر (ع) از رسول خدا سه ویژگی خَلق، خُلق، و منطق را به ارث برده‌اند.

علی اکبر (ع) وارث صفت خَلق رسول الله (ص)

این کارشناس مذهبی با اشاره به زیبایی چهره پیامبر (ص) و شباهت علی اکبر (ع) به ایشان گفت: بی‌تردید پیامبر اکرم (ص) از نظر جمال و زیبایی، بهترین فرد جامعه بوده است و زیباترین حسن جمال را دارا بوده است. نقل کرده‌اند که کسی بهتر و زیباتر از رسول الله (ص) ندیده بود. گویا خورشید در صورت مبارکش نمایان بود. (فتح الباری، ج۶، ص۵۷۳) همچنان که مرحوم طبرسی در معرفی رسول خدا از قول هند بن ابی هاله چنین می‌گوید: پیامبر (ص) بسیار بزرگوار و با شخصیت بود، چهره‏‌اش چون ماه شب چهاردهم می‌درخشید، رنگ رخسارش روشن و شاداب و پیشانیش گشاده و بلند بود، ابروانی کمانی و ظریف و پیوسته داشت محاسنی انبوه داشت و گونه‌‏ای صاف، چشمانش سیاه و …، دندان‌هایش سپید و زیبا و از هم گشاده بود. (مکارم الأخلاق، ص۱۲) علی اکبر (ع) نیز حسن جمال و زیبایی را از پدر بزرگ خود به ارث برده بود.

وارث صفت خُلق پیامبر (ص)

وی با اشاره به توصیف قرآن کریم درباره خُلق پیامبر (ص) گفت: خداوند متعال که همه چیز در برابر او کوچک و ناچیز است، خلق و خوی پیامبر (ص) را در قرآن کریم، چنین توصیف می‌کند: «وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ (سوره قلم، آیه ۴) و به راستی تو اخلاق عظیم و برجسته‏‌ای داری.» پیامبر که تربیت یافته ذات ربوبی بوده باید دارای چنین اخلاق پسندیده‌ای باشد چنان که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَدَّبَ نَبِیَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَکْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- إِنَّکَ لَعَلی‏ خُلُقٍ عَظِیم‏؛ (کافی، ج۱، ص۲۶۶) خداوند عزوجل پیامبرش را تربیتی نیکو کرد؛ چون تربیت او را تکمیل نمود فرمود: و به راستی تو اخلاق عظیم و برجسته‏‌ای داری.»

این پژوهشگر اهل بیت (ع) ادامه داد: اگر پیامبر قله‌های اخلاق را فتح نکرده بود هرگز نمی‌فرمود: «إنَّما بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأَخلاق‏؛ [مجمع البیان، ج۱، ص۵۰۰] من برای تکمیل ارزش‌های اخلاقی مبعوث شدم.» وجود مقدس علی اکبر (ع) نیز این ویژگی منحصر به فرد را از پدر بزرگ خویش به ارث برد و صاحب خُلق عظیم گشت.

علی اکبر (ع) وارث صفت منطق پیامبر (ص)

حجت‌الاسلام خاتم به رفتار اجتماعی پیامبر (ص) به عنوان یکی دیگر از خصوصیاتی که حضرت علی اکبر (ع) به آن شبیه است اشاره کرد و گفت: برخورد مناسب رسول الله (ص) با اطرافیان که ثمره تفکر سلیم است، از جمله آموزه‌های اسلام است و پیامبر اکرم (ص) بهترین الگوی عملی در این مساله مهم هستند. با تأمّل در تاریخ اسلام و روایات، به این امر مهم در حیات رسول گرامی اسلام (ص) پی می‌بریم اما خداوند متعال در قرآن کریم درباره منطق نبوی توصیفی دارد که هر کسی را توانایی دست‌یابی به چنین منطقی نیست: «وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی، (سوره نجم، آیه ۳) و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‏‌گوید.»

وی ادامه داد: علامه طباطبایی در تفسیر این آیه چنین می‌نگارد: «مقصود از کلمه «هوی» هوای نفس و رأی و خواسته آن است. جمله «ما ینطق» مطلق است و در آن نطق، به طور مطلق نفی شده است. مقتضای این اطلاق آن است که هوای نفس از مطلق سخنان پیغمبر (ص) نفی شده باشد.» (المیزان‏، ج۱۹، ص۲۷) حضرت علی اکبر (ع) این صفت ویژه را نیز از خاتم الانبیاء به ارث برده و صاحب نطقی مبرّا از هوای نفسانی بود.

مقام والای حضرت علی اکبر (ع) از منظر سیدالشهدا (ع)

این کارشناس مذهبی با اشاره به توصیف سیدالشهدا (ع) از حضرت علی اکبر (ع) گفت: این که امام حسین (ع) فرزندش حضرت علی اکبر (ع) را از سه منظر(خَلق، خُلق و منطق) به رسول خدا (ص) تشبیه کردند، حاکی از مقام والای حضرت علی اکبر (ع) است که زبان از توصیف آن لال، قلم از نگارش آن شکسته و کُمیت عقل آدمی از درک حقیقت آن لَنگ است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خصوصیاتی که علی اکبر(ع) را شبیه‌ترین مردم به پیامبر(ص) کرد بیشتر بخوانید »

حضرت سجاد (ع)؛ امامی تنها اما پیروز در جهاد تبیین

حضرت سجاد (ع)؛ امامی تنها اما پیروز در جهاد تبیین


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ «جهاد تبیین» یکی از محوری‌ترین مصادیق جهاد در مشی امامان شیعه است که رهبر معظم انقلاب اسلامی به درستی آن را یک فریضه برای امروز دانسته‌اند.

جهاد تبیین ریشه‌ای چند صد ساله دارد که نشانه‌های بارز آن را در خطبه حضرت زهرا (س) در مسجد مدینه، خطبه امیرالمومنین (ع) در جمل، صفین، نهروان و مسجد کوفه، خطبه‌های امام مجتبی (ع) در جریان صلح با معاویه و بعد از آن، خطبه‌های امام حسین (ع) در مسیر مکه تا کربلا و خطبه‌های حضرت زینب (س)، حضرت ام‌کلثوم (ص) و در نهایت خطبه امام سجد در مسجد شام قابل مشاهده است.

در ادامه و به مناسبت میلاد حضرت امام سجاد که باید ایشان را طلایه‌دار «جهاد تبیین» دانست بخشی از متن کتاب در دست انتشار «الرحیل» را می‌خوانید، در متن زیر در می‌یابیم که امام زین‌العابدین چگونه و با چه صراحتی در میدان تبیین دشمن قسم خورده خود را در موضع ضعف و شکست قرار می‌دهد.

چون غائله کربلا با عداوت و دشمنی و کینه‌توزی بنی‌امیه به پایان رسید و حضرت حسین بن علی (ع) و جمله فرزندان و برادران و برادرزادگان و خواهرزادگان و اصجابش به شهادت رسیدند. به امر عمر بن سعد اهل حرم آن حضرت را به کوفه بردند و بعد از آن با نامه‌ای که عبیدالله بن زیاد برای یزید نوشت اسیران کربلا را به شام بردند.

اهل حرم سیدالشهدا و دختران پیامبر (ص) بعد از طی منازلی تحت شدیدترین آزارها به شام رسیدند. یزید گمان می‌کرد که با کشتن اولاد امیرالمومنین (ع) و جناب ابوطالب (ع) بر مخالفان قهر و غلبه یافته اما خطبه‎های دختران حضرت زهرا (س) و امام سجاد (ع) یزید را در موضع ضعف قرار داد. در این میان مبارزه حضرت سجاد (ع) که هنوز آثار بیماری در وی نمایان بود در مسجد کوفه ارکان سلطنت نامشروع یزید را به لرزه درآورد.

پیروز در جهاد تبیین

روزی يزيد امر كرد تا اهل بيت (ع) را با على بن الحسين (ع) در خانه‌ای که متصل به خانه خودش بود جاى دادند، خانه‌ای که خراب بود، نه دافع گرما بود و نه حافظ سرما. چنانكه صورت‌هاى مبارك اهل بیت (ع) پوست انداخت و در آن مدتى كه در شام بودند نوحه و زارى بر حضرت امام حسين (ع) مى‌كردند.

يزيد امر كرد سر مطهر امام (ع) را بر در قصرش نصب كردند و اهل بيت (ع) را امر كرد كه داخل خانه او شوند، چون مخدرات اهل بيت (ع) داخل خانه آن لعين شدند زنان آل ابوسفيان زيورهاى خود را كندند و لباس ماتم پوشيدند و صدا به گريه و نوحه بلند كردند و سه روز ماتم داشتند و هند دختر عبدالله بن عامر كه در آن وقت زن يزيد بود پرده را دريد و از خانه بيرون دويد و به مجلس آن لعين آمد در وقتى كه بار عام بود گفت: «اى يزيد! سر مبارك فرزند فاطمه دختر رسول خدا (ص) را بر در خانه من نصب كرده‌اى.»

يزيد برجست و جامه بر سر او افكند و او را برگرداند و گفت: «اى هند! نوحه و زارى كن بر فرزند رسول خدا (ص) و بزرگ قريش كه پسر زياد لعين در امر او تعجيل كرد و من به كشتن او راضى نبودم.»

پس يزيد امر كرد كه اهل بيت رسالت (ع) را به زندان بردند، حضرت امام زين‌العابدين (ع) را با خود به مسجد برد و خطيبى را طلبيد و بر منبر بالا كرد، آن خطيب ناسزاى بسيارى به حضرت اميرالمؤ منين و امام حسين (ع) گفت و يزيد و معاويه را مدح بسيار كرد، حضرت امام زين‌العابدين (ع) ندا كرد او را و فرمود: «واى بر تو اى خطيب! كه براى خشنودى مخلوق، خدا را به خشم آوردى، جاى خود را در جهنم مهيا بدان.»

پس روزی حضرت على بن الحسين (ع) فرمود: «اى يزيد! مرا رخصت ده كه بر منبر بروم و كلمه‌اى چند بگويم كه موجب خشنودى خداوند عالميان و اجر حاضران شود.»

يزيد قبول نكرد، اهل مجلس ‍ التماس كردند كه او را رخصت بده كه ما مى خواهيم سخن او را بشنويم، يزيد گفت: «اگر بر منبر برآيد مرا و آل ابوسفيان را رسوا مى‌كند.»

حاضران گفتند: «از اين جوان چه بر مى‌آيد.»

يزيد گفت: «او از اهل بيتى است كه در شيرخوارگى به علم و كمال آراسته‌اند.»

چون اهل شام بسيار مبالغه كردند يزيد رخصت داد، حضرت بر منبر بالا رفت و حمد و ثناى الهى ادا كرد و صلوات بر حضرت رسالت پناه و اهل بيت (ع) او فرستاد و خطبه‌اى در نهايت فصاحت و بلاغت ادا كرد كه ديده‌هاى حاضران را گريان و دل‌هاى ايشان را بريان كرد.

پس فرمود: «ايهاالناس حق‌تعالى ما اهل بيت رسالت را شش خصلت عطا كرده است و به هفت فضيلت ما را بر ساير خلق زيادتى داده و عطا كرده است به ما علم و بردبارى و جوانمردى و فصاحت و شجاعت و محبت در دل‌هاى مؤمنان و فضيلت داده است ما را به آنكه از ما است نبى مختار محمد مصطفى (ص) و از ما است صديق اعظم على مرتضى (ع) و از ما است جعفر طيار كه با دو بال خويش در بهشت با ملائكه پرواز مى‌كند و از ما است حمزه شير خدا و شير رسول خدا (ص) و از ما است دو سبط اين امت حسن و حسين (ع) كه دو سيد جوانان اهل بهشت‌اند.

هر كه مرا شناسد شناسد و هر كه مرا نشناسد من خبر مى‌دهم او را به حسب و نسب خود. ايهاالناس! منم فرزند مكه و مِنى، منم فرزند زمزم و صفا…»

و پيوسته مفاخر خويش و مدائح آبا و اجداد خود را ذكر كرد تا آنكه فرمود: «منم فرزند فاطمه زهرا (س)، منم فرزند سيده نساء، منم فرزند خديجه كبرى، منم فرزند امام مقتول به تيغ اهل جفا، منم فرزند لب تشنه صحراى كربلا، منم فرزند غارت شده اهل جور و عنا، منم فرزند آنكه بر او نوحه كردند جنيان زمين و مرغان هوا، منم فرزند آنكه سرش را بر نيزه كردند و گردانيدند در شهرها، منم فرزند آنكه حرم او را اسير كردند اولاد زنا، مایيم اهل بيت محنت و بلا، ماییم محلّ نزول ملائكه سما و مهبط علوم حق‌تعالى.»

پس چندان مدائح اجداد گرام و مفاخر آبا عِظام خود را ياد كرد كه خروش از مردم برخاست و يزيد ترسيد كه مردم از او برگردند مؤذّن را اشاره كرد كه اذان بگو، چون مؤذّن الله‌اكبرُ گفت، حضرت فرمود: «از خدا چيزى بزرگتر نيست.»

چون مؤذّن گفت: «اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ الا الله»

حضرت فرمود: «شهادت مى‌دهم به اين كلمه پوست و گوشت و خون من.»

چون مؤذن گفت: «اَشْهَدُ اَنَّ مُحمداً رَسُولُ الله (ص)»

حضرت فرمود: «اى يزيد! بگو اين محمد (ص) كه نامش را به رفعت مذكور مى‎سازى جدّ من است يا جدّ تو؟ اگر مى‌گويى جدّ تو است دروغ گفته باشى و كافرى و اگر مى‌گويى جدّ من است پس چرا عترت او را كشتى و فرزندان او را اسير كردى!؟»

آن ملعون جواب نگفت و به نماز ايستاد.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حضرت سجاد (ع)؛ امامی تنها اما پیروز در جهاد تبیین بیشتر بخوانید »

مرزهای زمینی عراق برای سفر زیارتی بسته است

مرزهای زمینی عراق برای سفر زیارتی بسته است


به گزارش مجاهدت از گروه اجتماعی دفاع‌پرس، سید مجید میراحمدی معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور در تشریح این خبر اظهار داشت: برابر گزارش‌های واصله به وزارت کشور، تعدادی از هموطنان عزیز و مشتاقان زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، به مرزهای زمینی مراجعه کرده‌اند.

وی با بیان اینکه «تصور این عزیزان بر این است که روادید تردد زمینی بین دو کشور لغو شده است»، ادامه داد: تا کنون چنین اتفاقی صورت نگرفته و همچنان سفر زیارتی به عتبات عالیات در عراق از مرزهای زمینی ناممکن است.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور اضافه کرد: ان‌شاءالله در هر زمان و مقطعی که چنین اتفاقی روی دهد، به استحضار ملت شریف ایران خواهیم رساند.

میراحمدی خاطرنشان کرد: استدعا داریم هموطنان از مراجعه به مرزهای زمینی به قصد عبور برای زیارت، خودداری ورزند.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مرزهای زمینی عراق برای سفر زیارتی بسته است بیشتر بخوانید »