انتشارات خط مقدم

توصیه دبیرکل کتابخانه‌های کشور به خواندن یک کتاب

روایت تیپ قهرمان انقلاب، این‌بار در قید حیات!



کتاب ابو باران - انتشارات خط مقدم - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، مینو رضایی، از کارشناسان حوزه کتاب، در یادداشتی به برخی از ویژگی‌های کتاب «ابوباران» اشاره کرده و نوشته است:

چاپ و نشر کتاب‌های مربوط به تاریخ شفاهی در ایران، بعد از پایان جنگ هشت ساله همواره مسیر صعودی را طی کرده است. ریشه این موضوع را شاید بتوان در جای خالی رمان‌نویسی جنگ در سال‌های پس از آن جست‌وجو کرد که به هرحال در این یادداشت نمی‌گنجد. این یادداشت دربارۀ ابوباران است! و اما «ابوباران»! ابوباران از انتشارات خط مقدم، خاطرات مصطفی نجیب، یکی از نیروهای داوطلب تیپ فاطمیون است. در ویکی پدیا دربارۀ فاطمیون اینطور نوشته شده: لشکر فاطمیون یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه قدس ایران و متشکل از شیعیان افغانستان است. 

روایت تیپ قهرمان انقلاب، این‌بار در قید حیات!

سؤال این است که با وجود انبوه کتاب‌های تاریخ شفاهی و خاطره‌نگاری از جنگ و سیاست، چرا باید به سراغ ابوباران برویم؟ مزیت این کتاب نسبت به هم صنفی‌های خودش چیست؟

یکی از انتقادهایی که همیشه به کتاب‌های تاریخ شفاهی وارد است این است که آنها در هر دوره‌ای، عموماً زندگی و روایت نخبگان یک جامعه را ارائه داده‌اند. حتی در مسیر نگارش تاریخ شفاهی‌های بعد از جنگ هم، آثار ابتدایی دربارۀ نخبگان و فرماندهان جنگ تولید شد. مزیت «ابوباران» نسبت به این گونه آثار این است که به سراغ روایت مردمان عادی و به اصطلاح کف جامعه رفته است. پرداختن به مردانی که «تیپ قهرمان انقلاب اسلامی» هستند. مردانی از همه نظر عادی، با کارهای بزرگ، و گمنام. آنقدر گمنام که نام اصلی راوی کتاب هیچ‌وقت برای مخاطب آشکار نمی‌شود.

اما تحریف! تحریف مهم‌ترین معضلی است که تاریخ شفاهی همیشه با آن دست به گریبان است. تحریف در تاریخ شفاهی بر اساس چه عواملی اتفاق می‌افتد؟

یکی از عوامل اصلی تحریف در تاریخ شفاهی، گذر زمان و نشستن گرد فراموشی بر خاطرات است. در این نوع تاریخ‌نگاری، اگر راوی خاطراتش را در دفترچه یا به صورت صوتی حتی ثبت نکرده باشد، حتماً تحریف اتفاق می‌افتد. کار بزرگ دست اندرکاران انتشارات خط مقدم اما این است که نگذاشتند گرد فراموشی و گذشت زمان روی مسئله جنگ عجیب سوریه بنشیند و بعد به سراغش بروند! آنها در بزنگاه به سراغ سوژه رفتند و «ابوباران» نتیجۀ این عمل است.

یک عامل دیگر تحریف در کتاب‌های خاطرات شفاهی مربوط به جنگ این است که کتاب دربارۀ کسی است که دیگر حیات دنیایی ندارد. مثلاً حجم بالای آثار تاریخ شفاهی جنگ ایران را زندگینامه‌های شهدا تشکیل می‌دهند. شهدایی که دیگر امکان دستیابی به آنها نیست. در این حالت احتمال تحریف خاطرات و شخصیت آن فرد یا آن شهید بسیار بالا می‌رود. اما «ابوباران» از این حیث که توسط یک مدافع حرم در قید حیات نقل شده از این آسیب هم به دور  مانده است. روایت قهرمان زنده، ویژگی‌ای است که «ابوباران» را خواندنی‌تر کرده!

عامل دیگر تحریف در کتب خاطرات (به خصوص اگر دربارۀ جنگ و سیاست باشد) این است که فرد نقل کنندۀ ماجرا، عموماً خود را مرکز ماجرا می‌بیند. افتخارات را از آن خود و شکست‌ها را از کاهلی دیگران می‌داند. در واقع راوی همیشه خود را نقطۀ ثقل اتفاقات می‌داند! و اتفاقات را با دید ناقصی که از ماجرا به دست آورده و با محوریت خود نقل می‌کند! اما این خلق و خو در راوی «ابوباران» دیده نمی‌شود. راوی دربارۀ هر موضوعی که قصد صحبت از آن را دارد، ابتدا یک اطلاعات کلی اما دقیق به مخاطب می‌دهد تا مخاطب خودش دیدی دربارۀ موضوع به دست بیاورد؛ و بعد راوی نسبت درست خودش با آن اتفاق را روایت می‌کند؛ نه با خودبینی زیاد و نه با شکسته نفسی بیش از حد.

به جز مواردی که اشاره شد، به نظر می آید ذهن راوی برای روایت خاطرات دست به انتخاب نزده است. یعنی طبقه‌بندی سنی، جنسیتی، قومیتی، قشر اجتماعی و … در خاطرات راوی این کتاب وجود ندارد. راوی در تمام کتاب لحن صادق و بی طرفش را حفظ کرده و با یک حرکت میلیمتری و دقیق، خودش را از آسیب‌هایی که گفته شد، دور نگاه داشته است. این موضوع، به جز تلاش راوی، توانمندی و دقت و حوصلۀ نویسندۀ اثر سرکار خانم زهرا ثابتی را می‌رساند. نویسنده تمام توانش را گذاشته تا اطلاعات دقیقی از شرایط فاطمیون در جنگ سوریه ارائه دهد.

با تمام نکاتی که گفته شد، باید اذعان کرد حتی اگر «ابوباران» از معضلات رایج تاریخ شفاهی رنج می‌برد، باز هم وجودش برای ما لازم بود. تاریخ شفاهی ماده خام تاریخ‌نگاری است. ما به کتب تاریخ شفاهی نیاز داریم؛ چون به تاریخ‌نگاری نیاز داریم. و تاریخ‌نگاری پیشینه‌ای است که اجداد مسلمانمان در آن ید طولانی دارند!

و در آخر، خوانندۀ «ابوباران» امید دارد که با گذشت زمان، به ریشه‌های جریان جنگ سوریه و حضور نیروهای فاطمیون در یک کشور دور عربی بیشتر پرداخته شود.



منبع خبر

روایت تیپ قهرمان انقلاب، این‌بار در قید حیات! بیشتر بخوانید »

تصمیم عجیب یک مدافع حرم در «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار»

تصمیم عجیب یک مدافع حرم در «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار»



تصمیم عجیب شهید مدافع حرم در کتاب «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار»، از سوی انتشارات خط مقدم به زودی منتشر می شود، این کتاب، خاطرات شهید مدافع حرم احمد مکیان، از زبان همسر و دخترعموی شهید، زینب مکیان است. شهیدی که پس از کش‌وقوس‌های فراوان در زندگی، تصمیمی تعجب‌برانگیز می‌گیرد و…  کتاب به قلم اعظم محمدپور نوشته شده و به زودی وارد بازار نشر می‌شود.

تصمیم عجیب یک مدافع حرم در «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«دست و پایم یخ کرده بود، قلبم تندتند می‌زد. از ترس و خجالت، گوشه‌ اتاق مچاله شده بودم و صدایم در نمی‌آمد. نمی‌توانستم حرفی بزنم. از آینده نامعلوم و از روزی که احمد شهید شود، می‌ترسیدم. انگار بین زمین و هوا آویزان بودم. همین دیروز، با عمه نوریه تلفنی حرف زدم. گفت: زینب جان، ما مجبورت نمی‌کنیم. خوب فکرهات رو بکن. طاقت داری احمد بره سوریه، زبونم لال، شهید بشه؛ یا جانباز بشه؟ تو قراره باهاش زندگی کنی؛ طاقتش رو داری؟!

سیدمحمد، دوباره پرسید: زینب خانم، دخترم، من صدات رو نمی‌شنوم، راضی هستی، شناسنامه‌تون رو ببرم؟ احمد، پسرعموته! الحمدلله تن سالمی داره! بیست و هفت جزء قرآن از حفظه…»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار»، از سوی انتشارات خط مقدم به زودی منتشر می شود، این کتاب، خاطرات شهید مدافع حرم احمد مکیان، از زبان همسر و دخترعموی شهید، زینب مکیان است. شهیدی که پس از کش‌وقوس‌های فراوان در زندگی، تصمیمی تعجب‌برانگیز می‌گیرد و…  کتاب به قلم اعظم محمدپور نوشته شده و به زودی وارد بازار نشر می‌شود.

تصمیم عجیب یک مدافع حرم در «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«دست و پایم یخ کرده بود، قلبم تندتند می‌زد. از ترس و خجالت، گوشه‌ اتاق مچاله شده بودم و صدایم در نمی‌آمد. نمی‌توانستم حرفی بزنم. از آینده نامعلوم و از روزی که احمد شهید شود، می‌ترسیدم. انگار بین زمین و هوا آویزان بودم. همین دیروز، با عمه نوریه تلفنی حرف زدم. گفت: زینب جان، ما مجبورت نمی‌کنیم. خوب فکرهات رو بکن. طاقت داری احمد بره سوریه، زبونم لال، شهید بشه؛ یا جانباز بشه؟ تو قراره باهاش زندگی کنی؛ طاقتش رو داری؟!

سیدمحمد، دوباره پرسید: زینب خانم، دخترم، من صدات رو نمی‌شنوم، راضی هستی، شناسنامه‌تون رو ببرم؟ احمد، پسرعموته! الحمدلله تن سالمی داره! بیست و هفت جزء قرآن از حفظه…»



منبع خبر

تصمیم عجیب یک مدافع حرم در «پسری با تی‌شرت کلاه‌دار» بیشتر بخوانید »

رونمایی از کتاب «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» با پیام سردار قاآنی

ترجمه «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» به زبان اردو



رونمایی از کتاب «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» با پیام سردار قاآنی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» کتابی که چند ماه پیش از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شد، حالا به زبان اردو ترجمه شده است. این کتاب قبل از این ترجمه به زبان های روسی، آذری لاتین و ترکی هم ترجمه شده بود و در کشورهای مختلف منتشر شد. این کتاب را حجت الاسلام علی شیرازی نماینده سابق ولی فقیه در سپاه قدس نوشته است.

گفتنی است، یکی از بخش‌های کتاب به بحث «اسلام ناب محمدی(ص)» می‌پردازد؛ مساله‌ای مهم برای هر مسلمان. نویسنده این بخش را با صحبت‌های رهبری در سال ۱۳۷۸ شروع می‌کند و می‌گوید: «عشق، به‌معنای دوست داشتن شدید است. عشق به اسلام ناب محمدی(ص)، به‌معنی علاقه‌ شدید به دین اسلام ناب و عمل به دستورهای الهی است.» رهبر انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۳۷۸ در خطبه‌های نمازجمعه فرموده‌اند: «امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمی‌آورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود. سرِّ موفقیت امام این بود که صریح و بدون پرده‌پوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد من می‌خواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه اسلام است.»

البته فکر سردار رشید اسلام، حاج‌قاسم سلیمانی نیز چون مراد و امامش، فکر اسلام ناب محمدی(ص) بود. آن عزیز بزرگوار، به تمام معنا ظلم‌ستیز، عدالتخواه و مدافع محرومان و مستضعفان جهان بود، و اسلامش را از امام خمینی گرفته بود.» سردار عزیز سلیمانی، این نگاه را از امام خمینی گرفته بود. وی در ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ در بیت‌الزهرای کرمان، پس از بیان اینکه امام خمینی، افتخار تجدید حیات اسلام ناب را پیدا کرد، گفته است: «در این فضاست که می‌توانیم غبار غربت را نه‌تنها از تشیع بلکه از اسلام بزداییم.» وی خود در مقطعی از تاریخ، علمدار این قافله شد و با شجاعت و درایت و حکمت، غبار غربت را از چهره‌ اسلام ناب محمدی(ص) زدود، و با شهادتش، حرکتش در مسیر اسلام حقیقی را پررنگ کرد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» کتابی که چند ماه پیش از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شد، حالا به زبان اردو ترجمه شده است. این کتاب قبل از این ترجمه به زبان های روسی، آذری لاتین و ترکی هم ترجمه شده بود و در کشورهای مختلف منتشر شد. این کتاب را حجت الاسلام علی شیرازی نماینده سابق ولی فقیه در سپاه قدس نوشته است.

گفتنی است، یکی از بخش‌های کتاب به بحث «اسلام ناب محمدی(ص)» می‌پردازد؛ مساله‌ای مهم برای هر مسلمان. نویسنده این بخش را با صحبت‌های رهبری در سال ۱۳۷۸ شروع می‌کند و می‌گوید: «عشق، به‌معنای دوست داشتن شدید است. عشق به اسلام ناب محمدی(ص)، به‌معنی علاقه‌ شدید به دین اسلام ناب و عمل به دستورهای الهی است.» رهبر انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۳۷۸ در خطبه‌های نمازجمعه فرموده‌اند: «امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمی‌آورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود. سرِّ موفقیت امام این بود که صریح و بدون پرده‌پوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد من می‌خواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه اسلام است.»

البته فکر سردار رشید اسلام، حاج‌قاسم سلیمانی نیز چون مراد و امامش، فکر اسلام ناب محمدی(ص) بود. آن عزیز بزرگوار، به تمام معنا ظلم‌ستیز، عدالتخواه و مدافع محرومان و مستضعفان جهان بود، و اسلامش را از امام خمینی گرفته بود.» سردار عزیز سلیمانی، این نگاه را از امام خمینی گرفته بود. وی در ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ در بیت‌الزهرای کرمان، پس از بیان اینکه امام خمینی، افتخار تجدید حیات اسلام ناب را پیدا کرد، گفته است: «در این فضاست که می‌توانیم غبار غربت را نه‌تنها از تشیع بلکه از اسلام بزداییم.» وی خود در مقطعی از تاریخ، علمدار این قافله شد و با شجاعت و درایت و حکمت، غبار غربت را از چهره‌ اسلام ناب محمدی(ص) زدود، و با شهادتش، حرکتش در مسیر اسلام حقیقی را پررنگ کرد.



منبع خبر

ترجمه «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» به زبان اردو بیشتر بخوانید »

رونمایی از کتاب «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» با پیام سردار قاآنی

انتشار ترجمه آذری لاتین کتاب شاخص‌ها در ۴ کشور



رونمایی از کتاب «شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» با پیام سردار قاآنی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «شاخص های مکتب شهید سلیمانی» توسط انتشارت خط مقدم و به قلم حجت الاسلام شیرازی به چاپ رسیده است. کتابی که از مکتب حاج قاسم در حوزه های مختلف می گوید و حالا این کتاب به زبان های مختلف ترجمه شده و یکی از این زبان ها، زبان آذری لاتین است که در کشورهای آذربایجان، ترکیه، روسیه و گرجستان به چاپ رسیده است.

در بخشی زا این کتاب آمده است:«شاید خیلی‌ها ندانند که این بحث مکتب شهیدسلیمانی از کجا و چه زمانی شروع شد؟ اما در مقدمه این کتاب آمده است: «حاج‌قاسم یک مکتب است، زمانی که این جمله دهان به دهان پیچید که رهبر معظم انقلاب در ۲۷ دی‌ماه ۱۳۹۸و در خطبه‌های نمازجمعه تهران فرمودند: «ما به حاج‌قاسم سلیمانی شهید عزیز، به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب نگاه کنیم.

سردار شهید عزیز ما را به چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درس‌آموز، با این چشم نگاه کنیم.» مکتب، یک طرح جامع و منسجم است که با جهان‌بینی‌ و با دستورالعمل‌هایی که ارائه می‌دهد، بشر را به طرف کمال و هدفش راهنمایی می‌کند.

علامه مرتضی مطهری در تبیین واژه‌ مکتب آورده است: «مکتب، یعنی نیاز به یک تئوری کلی؛ یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم که هدف اصلی آن، کمال انسان و تامین سعادت همگانی است و در آن، خطوط اصلی و روش‌ها، بایدها و نبایدها، خوب‌ها و بدها، هدف‌ها و وسیله‌ها، نیازها و دردها و درمان‌ها، مسئولیت‌ها و تکلیف‌ها مشخص شده و منبع الهام تکلیف‌ها و مسئولیت‌ها برای همه افراد باشد. اسـلام، یک مکتب است. مکتــب اسلام، تئوری پیروزی انسانیت بر حیوانیت، علم بر جهل، عدالت بر ظلم، مساوات بر تبعیض، فضیلت بر رذیلت، تقوا بر بی‌بندوباری، و توحید بر شرک است. اسـلام عزیز، با چنین جهان‌بینی‌ای، مکتبی است جامع و واقع‌گرا.»

این کتاب در ایران هم به چاپ هفتادم رسیده و بسیار مورد استقبال قرار گرفته است.



منبع خبر

انتشار ترجمه آذری لاتین کتاب شاخص‌ها در ۴ کشور بیشتر بخوانید »

روایت نویسنده جوان از تشییع «حاج قاسم» در شهرهای مختلف

روایت نویسنده جوان از تشییع «حاج قاسم» در شهرهای مختلف



روایت «داغ دلربا» از بزرگترین بدرقه جهان

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، کتاب «داغ دلربا» نوشته میثم امیری یکی از کتاب‌هایی است که قرار است به زودی از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شود.  این کتاب به تشییع شهید سردار قاسم سلیمانی در دی ماه ۹۸ در شهرهای مختلف کشور می‌پردازد و مخاطب را با خود در این سفرها همراه می‌کند. میثم امیری با قلمی روان در این کتاب سعی کرده است تا همه مخاطبان را با خود تا پایان کتاب نگه دارد و انگار که مخاطب  در آن لحظات حضور دارد.

در بخشی از این کتاب آمده است: «بامداد جمعه، سیزده دی ۱۳۹۸، سردار را زدند. صبحش، مردم کرمان ریختند بیرون. دو دست روی پیشانی گذاشتند و روی جدول کنار خیابان نشستند و گریستند. صدای عبدالباسط، با سوز بامدادی کویر آمیخته می‌شد. خانه‌ها، درد و تحیّر کرمانی‌ها را تاب نداشت. آسمان شهر، سکوت کویر را نمی‌خواست؛ سرمایش را می‌خواست.

این، وقتی بود که قوم ایرانی در کالبد کرمانی، «چیزی» حس کرد. این، همان لحظه‌ای بود که ایرانی می‌خواست تاریخش را ورق بزند. راوی دوست داشت این لحظه را ببیند و حس کند. دوست داشت وقتی چشمه‌ای تازه می‌جوشد، همان نزدیکی باشد و لمسش کند. سال‌ها بود که بر دامنه ما چشمه‌ای نمی‌جوشید.

سردار، پنج روز از اهواز تا کرمان، روی دست ایرانیان بود؛ دست‌های گرم و پینه‌بسته؛ دست‌های ظریف و ورزیده؛ دست‌های پرچروک و کودکانه. این دست‌ها ـ دست‌های همه¬ی ملت ایران ـ حلقه و پروانه شد. سردار، در کانون این حلقه بود. حلقه، مهر دید و مهر ریخت؛ غم دید و گریه کرد؛ شعر خواند و دندان سایید؛ لبخند زد و حماسه سرود؛ داغ دید… و داغ دید.»

این کتاب در ۲۲۴ صفحه و با قیمت ۳۵ هزار تومان به چاپ رسیده است.



منبع خبر

روایت نویسنده جوان از تشییع «حاج قاسم» در شهرهای مختلف بیشتر بخوانید »