ایالات متحده

اسناد محرمانه در خصوص نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد

اسناد محرمانه در خصوص نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد


به گزارش مجاهدت از گروه سیاسی دفاع‌پرس، مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: بر اساس اسناد وزارت امور خارجه‌ی آمریکا، که در سال ۲۰۱۷ از طبقه‌بندی محرمانه خارج شده‌اند، وزارت خارجه‌ی بریتانیا در اواخر سال ۱۹۵۲، چندبار از دولت ترومن خواسته بود تا پیشنهاد کودتا برای سرنگونی محمد مصدق، نخست وزیر ایران، را در دستور کار قرار دهد. امروز برای اولین بار، دو یادداشت فوق‌محرمانه از مقامات ارشد دولت آمریکا را منتشر می‌کنیم که به مجموعه‌ای از ارتباطات و جلساتی که در اکتبر ۱۹۵۲ آغاز شد اشاره دارد، که در آن مقامات بریتانیا تلاش کردند تا موافقت ایالات متحده را برای برکناری مصدق جلب کنند. دولت بریتانیا سال‌هاست که اکیداً از انتشار هر گونه مطلبی که مستقیماً به نقش این کشور در عملیاتی که در ۲۸مرداد ۱۳۳۲/ اوت ۱۹۵۳ رخ داد اشاره می‌کند، امتناع ورزیده و پیوسته ایالات متحده را تحت فشار قرار داده که هیچ مدرکی را از پرونده‌های آمریکایی فاش نکند. در واقع، سال‌هاست شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد انگلیسی‌ها از نزدیک در ترویج و سپس برنامه‌ریزی برای سرنگونی مصدق مشارکت داشتند. قانع‌کننده‌ترین منابع برای اثبات این مدعا، گزارش‌های فاش‌شده پس از اقدام سیا در سال ۱۹۵۴، و خاطرات شرکت‌کنندگان مختلف کودتاست. این یادداشت شامل صریح‌ترین و رسمی‌ترین سوابق اثرآفرینی انگلستان در کودتای سرنگونی مصدق هست که تا به امروز به صورت رسمی به دست دولت‌ها منتشر شده هست.

اسناد محرمانه در خصوض نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد


این دو سند در ابتدا برای درج در آخرین مجموعه اسنادی که توسط دولت آمریکا در مورد دوران کودتا منتشر شد، در نظر گرفته شده بودند. در ژوئن ۲۰۱۷، وزارت امور خارجه، مجموعه‌ای ۱۰۰۷ صفحه‌ای از اسناد طبقه‌بندی‌شده‌ی دولتی، آژانس اطلاعات مرکزی و شورای امنیت ملی را به عنوان بخشی از مجموعه روابط خارجی ایالات متحده (FRUS) منتشر کرد. اما در حالی که هر دو سند در فهرست مطالب این مجموعه بر اساس عنوان و تاریخ ذکر شده، ولی متأسفانه محتوای آنها به طور کامل مخفی شده هست.

اولین یادداشت بر اسناد با عنوان «پیشنهاد سازماندهی کودتا در ایران» و به تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۵۲ هست. در این سند، هنری بایرود، دستیار وزیر امور خارجه، به مافوق خود، هری متیوز، اطلاع می‌دهد که سفیر بریتانیا در واشنگتن، سر کریستوفر استیل درخواست جلسه‌ای برای امکان ایجاد کودتا در ایران را مطرح کرده هست. او در این سند یادآوری می‌کند که سفارت بریتانیا برای اولین بار در تاریخ ۸ اکتبر ۱۹۵۲، ایده‌ی کودتا را مطرح کرده بود و حالا کریستوفر استیل به دنبال پیگیری آن پیشنهاد اولیه آمده هست. سپس بایرود نکاتی را در قالب نظرات شخصی خود درباره‌ی این پیشنهاد آورده که عموماً منفی هست با این حال به متیوز توصیه می‌کند که این جلسه را با علاقه پیگیری کند.

یادداشت دوم، به طور مشابه با عنوان «پیشنهاد بریتانیا برای سازماندهی کودتا در ایران» در مورخ ۳ دسامبر ۱۹۵۲، حاوی گزارش وزارت امور خارجه از دیدار با سفیر بریتانیا در آمریکا، کریستوفر استیل، (تاریخ نامشخص) هست. مقامات دیگری از هر دو دولت، به ویژه پل نیتزه، مدیر برنامه‌ریزی سیاست در وزارت امور خارجه‌ی آمریکا، در این جلسه شرکت داشتند.

این مجموعه در ابتدا در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰، به عنوان مکمل اسناد قبلی که همان دوره‌ی زمانی را در بر می‌گرفت، سفارش داده شد؛ اما به دلایل سیاسی و اطلاعاتی، تمام ارجاعات به نقش آمریکا و بریتانیا در کودتا حذف شد. ولی در نسخه‌ی ۲۰۱۷ این اسناد حاوی جزئیات ارزشمندی درباره‌ی رویکرد آمریکا در مورد ایران به همراه سوابق توصیف برنامه‌ریزی و اجرای عملیات هست؛ اما بازهم به‌ندرت جزئیاتی درباره‌ی کمک‌های بریتانیا در آن وجود دارد. بدون شک این دستکاری در اسناد به درخواست‌های بریتانیا باز می‌گردد.

اسناد در سطوح مختلف بسیار قابل توجه هستند. همان‌طور که اشاره شد، اولین وجه ارزشمندی آنها این هست که برای نخستین بار تأیید رسمی هدف بریتانیا برای کودتا در اواخر سال ۱۹۵۲، و تلاش آنها درجهت متقاعد کردن واشنگتن برای کمک به سرنگونی مصدق هست. همچنین این اسناد حاوی چشم‌انداز‌هایی درباره‌ی کیفیت تصور انگلیسی‌ها از صحنه‌ی سیاسی در داخل ایران و چرایی درخواست کودتا از آمریکایی‌هاست. در جلسه‌ی اوایل ماه دسامبر، سر کریستوفر استیل آنچه را که در این یادداشت به عنوان «سه مسیر احتمالی روند وقایع در ایران» مطرح شد را بیان کرد. او این مسیر احتمالی را این‌طور شرح می‌دهد: «(۱) مصدق یا می‌تواند در قدرت بماند و علیه حزب توده دست به اقدام بزند، یا (۲) از سمت خود استعفا می‌دهد و کسی جایگزین او می‌شود که این کار را انجام دهد، یا (۳) تغییری رخ نمی‌دهد و کمونیست‌ها به تدریج کنترل کار‌ها را در دست می‌گیرند.» استیل اعلام کرد که بعید هست نخست‌وزیر ایران قاطعانه علیه کمونیست‌ها اقدام کند، اما او اظهار داشت که فعلاً نسبت به انجام کودتا نیز لزومی احساس نمی‌کند. او مدعی شد که تنها هدف او از ملاقات با ماتیوس و نیتزه این بود که این ایده را مطرح کند و پیشنهاد کند که دولت‌های بریتانیا و آمریکا باید به طور جدی در این زمینه اقدام کنند.

این رویکرد ملایم و دقیق، جنبه‌ی جالب دیگری از یادداشت‌ها را منعکس می‌کند که خودش را در قالب تاکتیک‌هایی از بریتانیایی‌ها برای جذب و اقناع مقامات آمریکایی نشان می‌دهد. محققان کودتا به طور کلی موافق هستند که هدف اصلی لندن در بحران ایران، بازگرداندن سهام خود در صنعت نفت ایران تقریباً به هر وسیله‌ای -حتی اقدام نظامی- بود. اما از زمانی که مصدق این صنعت را در بهار ۱۹۵۱ ملی کرد (سپس دیپلمات‌ها و مقامات اطلاعاتی بریتانیا را در اکتبر سال بعد از کشور اخراج کرد) دولت ترومن با این درخواست‌های انگلیسی‌ها مخالفت کرده بود. تشویق مداوم بریتانیا برای اقدام تهاجمی و افراطی فراتر از سیاست‌های کلی که واشنگتن قبلاً برای حمایت از تحریم اقتصادی علیه ایران اتخاذ کرده بود، اثرگذار بود. پرزیدنت هری ترومن و دین آچسون، وزیر امور خارجه، بار‌ها تأکید کردند که اولویت آنها این هست که اتحاد جماهیر شوروی و متحدان کمونیست آن در ایران را از به دست آوردن هر گونه مزیتی از بحران دور نگه دارند. برای ترومن و آچسون، حمایت آشکار از منافع استعماری بریتانیا اصل نبود، زیرا آنها معتقد بودند که این امر به سود کمونیست‌ها خواهد بود.

اما در اواخر سال ۱۹۵۲، انگلیسی‌ها روش‌های خود را عوض کردند و همانطور که اسناد جدیداً منتشر شده تأیید می‌کنند، موضوع را با عباراتی بیان کردند که برای آمریکایی‌ها جذاب‌تر باشد. آنها این بار از درخواست کمک از آمریکایی‌ها برای بازپس‌گیری کنترل نفت ایران سخنی به میان نیاوردند، بلکه بحث «مبارزه» برای نفوذ کمونیسم در ایران را برجسته کردند. ادعای استیل مبنی بر اینکه «دولت بریتانیا در مورد نحوه‌ی دقیق دستیابی به هدف هنوز به هیچ نتیجه‌ی قطعی نرسیده هست»، به نظر می‌رسد که هدفش این بود که آمریکایی‌ها را در این میانه رهبر و تصمیم‌گیر نهایی معرفی کند.

اسناد محرمانه در خصوض نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد

دولت ترومن هرگز با ایده‌ی سرنگونی مصدق موافقت نکرد. رئیس جمهور تا پایان دوره‌ی ریاست جمهوری خود در ژانویه ۱۹۵۳، معتقد بود که بهترین امید غرب برای راهبرد خروج از بحران در همکاری با نخست وزیر ایران هست نه علیه او. سند مربوط به ۲۶ نوامبر، در واقع، به شکل مهمی تأیید می‌کند که دولت آمریکا همچنان در حال برنامه‌ریزی برای جانب‌داری از دولت مصدق بود در برابر آنچه که آنها آشکارا عدم همکاری بریتانیا برای دستیابی به توافقنامه‌ی نفتی عادلانه می‌دانستند. بایرود نوشت: «یکی از عناصری که باید در تصمیم‌گیری ما در مورد کودتا در نظر گرفته شود، این هست که در حال حاضر و در صورت عدم موافقت انگلیس با توافق نفتی ما به فکر اقدام یک‌جانبه برای کمک به دولت مصدق هستیم.» بایرود ادامه داد که «عملاً غیرممکن هست که با طرح‌هایی برای سرنگونی دکتر مصدق همراهی کنیم و در عین حال در ظاهر امر به او کمک کنیم.» بایرود در ادامه به ارزیابی انگیزه‌های بریتانیا در بازنگری مجدد پیشنهاد خود و پیش‌بینی پیامد‌های هر پاسخ احتمالی ایالات متحده پرداخته: «بعید نیست که یکی از دلایل پیشنهاد انگلیس، تمایل و علاقه‌ی آنها به جلوگیری از کمک یکجانبه»

وزیر امور خارجه‌ی آمریکا، متیوز در گفتگو با استیل از موضع بایرود تبعیت کرد. با این حال آمریکایی‌ها علی رغم میل باطنی‌شان در آن مقطع، به‌طور مشخص احتمال وقوع کودتا را رد نکردند. در این مرحله از یادداشت سوم دسامبر، متیوز به جنبه‌ی دیگری از رویکرد بریتانیا اشاره کرد. بر مبنای دیگر شواهد موجود، از جمله تاریخچه‌ی داخلی سیا درباره‌ی کودتا که درز کرده نشان می‌دهد که اعضای سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا نیز در نوامبر ۱۹۵۲، با همتایان خود در ایالات متحده ملاقات داشته‌اند. نام این مقامات در اینجا ذکر نشده هست (کریستوفر مونتاگ وودهاوس و سام فال [۱])، اما متیوز هرگونه تماس بیشتر «میان سیا و نمایندگان اطلاعاتی بریتانیا در مورد این موضوع تا اطلاع ثانوی» را رد کرد. علاوه بر این، طرف آمریکایی اشاره کرد که پرزیدنت ترومن در شرف ترک سمت هست. استیل مؤدبانه این را پذیرفت، اما با انعکاس احساس فوریت – و فشار ظریف – اظهار داشت که “احتمالاً لازم هست تا پایان ژانویه تصمیمی اتخاذ شود، زیرا بهترین زمان برای کودتا در بهار خواهد بود. ” این یادداشت توضیح نمی‌دهد که چرا به این شکل استدلال کرده هست.

دو نکته‌ی جالب دیگر در مورد یادداشت‌ها قابل ذکر هست: یکی از اظهارنظر‌های جان جرنگان، معاون بایرود در جلسه‌ی سوم دسامبر هست که لوی هندرسون، سفیر ایالات متحده در تهران، «معتقد بود مصدق صادقانه ضد کمونیست هست». هندرسون در پاسخ به این اظهارنظر بریتانیایی‌ها مبنی بر اینکه مصدق “ذاتاً آن‌قدر متزلزل هست که نمی‌توانست موضع محکمی علیه حزب توده اتخاذ کند” این حرف را مطرح کرده بود. به گفته‌ی جرنگان، هندرسون استدلال می‌کرد که اگر مصدق فقط می‌توانست به یک توافق نفتی دست یابد یا «پایگاه و ذخایر مالی دولت خود را تقویت کند»، حتما نسبت به حزب توده سخت‌گیرتر می‌شد.

در نهایت، نقش پل نیتزه در حماسه‌ی کودتا به طور کلی مورد توجه کمی قرار گرفته هست، اگرچه نام او چندین بار در جلد جدید FRUS (۲۰۱۷) دیده می‌شود. در سند مربوط به ۳ دسامبر، او در مورد این سؤال صحبت کرد که احتمال موفق شدن این عملیات به صورت تئوریک چقدر هست. این استراتژیست مشهور جنگ سرد شک داشت که آیا ممکن هست گروه بی‌نامی که انگلیسی‌ها پیشنهاد همکاری با آنها در داخل ایران را می‌دهند، به صورت آزمایشی با هدف قرار دادن آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی توانایی خود را ثابت کنند. نیتزه می‌گفت، اگر آن عملیات موفق شود، نویدبخش یک کودتای واقعی خواهد بود.

در یادداشت بعدی به معرفی و شرح این اسناد خواهیم پرداخت که برای نخستین بار به علاقه‌مندان تاریخ کودتای ۲۸ مرداد به زبان فارسی عرضه می‌شود.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اسناد محرمانه در خصوص نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد بیشتر بخوانید »

میانجی‌گر‌ها خواستار پذیرش نهایی طرح آتش بس شدند

میانجی‌گر‌ها خواستار پذیرش نهایی طرح آتش‌بس شدند


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، قطر، مصر و ایالات متحده از هر دو طرف درخواست کردند تا توافقنامه پیشنهادی جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده که در ۱۱ خرداد ارائه شده بود را نهایی کنند. 

همچنین سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که در خلال درگیری‌های جاری، پس از تعطیلی بیمارستان «الحلال اماراتی» به عنوان آخرین بیمارستان نیمه فعال رفح، تقریباً هیچ خدمات بهداشتی در این شهر باقی نمانده است. 

علاوه بر این، هزاران اسرائیلی به خیابان‌ها آمده و مطالبه خود را از نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مبنی بر پذیرش توافقنامه و آزادی اسرا را ابراز داشتند. با این حال، وزرای راست افراطی تهدید کردند که در صورت پذیرش چنین توافقی، دولت او را سرنگون خواهند کرد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

میانجی‌گر‌ها خواستار پذیرش نهایی طرح آتش‌بس شدند بیشتر بخوانید »

روسیه خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت شد

روسیه خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت شد


روسیه از شورای امنیت درخواست کرد که جلسه‌ای در مورد «چراغ سبز» غربی‌ها برای حمله اوکراین به خاک این کشور تشکیل دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دفتر نمایندگی روسیه در سازمان ملل بامداد پنجشنبه اعلام کرد: روسیه در ارتباط با چراغ سبز غربی‌ها به کی‌یف برای استفاده از تسلیحات آنها به منظور حمله به روسیه خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت در ۱۴ ژوئن (۲۵ خرداد) شده است.

ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو اخیرا از متحدان اوکراین خواست محدودیت‌هایی را که بر استفاده کی‌یف از تسلیحات آنها در حمله به خاک روسیه اعمال کرده‌اند، لغو کنند.

وی افزود: منع کردن اوکراین از استفاده از تسلیحات آنها علیه اهداف مشروع نظامی در خاک روسیه، کار آنها را در دفاع از خودشان بسیار سخت کرده است.

پیشتر امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه گفته بود: در حال حاضر، اجماعی برای اعزام نیرو به میدان نبرد وجود ندارد. اما هیچ چیزی را نمی‌شود، رد کرد. ما هر کاری که لازم باشد، انجام می‌دهیم تا روسیه پیروز نشود.

چارلز براون رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا ۲ هفته پیش گفت که ایالات متحده طرحی برای اعزام مربیان نظامی به اوکراین ندارد و احتمالا زمانی چنین کاری خواهد کرد که جنگ با روسیه تمام شده باشد.

اما پولیتیکو گزارش داد، جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا به اوکراین مجوز محرمانه‌ای برای استفاده از تسلیحات آمریکایی برای حمله به خاک روسیه داده است ولی این حمله را مشروط به نزدیکی شهر خارکیف کرده است.

طبق مجوز جدید اوکراین می‌تواند از سلاح‌های آمریکایی برای تعدادی حملات علیه روسیه استفاده کند که شامل شلیک موشک‌هایی به سمت نیروهای روسی در امتداد مرز می‌شود.

به نوشته پولیتیکو، حمله به زیرساخت‌های غیرنظامی همچنان ممنوع است، همانطور که استفاده از موشک‌های دوربرد برای حمله به عمق روسیه ممنوع است.

در همین حال، آسوشیتدپرس به نقل از یک مقام غربی نوشت، با وجود ادعای کاخ سفید مبنی بر عدم صدور مجوز استفاده از موشک‌های دوربرد، اوکراین از تسلیحات آمریکایی برای هدف گرفتن خاک روسیه استفاده می‌کند.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روسیه خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت شد بیشتر بخوانید »

اتحادیه اروپا در معرض خطر جدایی

اتحادیه اروپا در معرض خطر جدایی


یک نشریه آلمانی در مطلبی اتحاد اروپایی را در سایه بحران‌ها در معرض خطر دانسته و این اتحادیه را در مسیر جدایی ارزیابی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نشریه “فوکوس” آلمان در مطلبی اتحادیه اروپا را در مسیر جدایی ارزیابی کرده و نوشت: اتحادیه اروپا در نقطه حساسی قرار دارد. بدون اقدام قاطع، به طور اجتناب ناپذیری این تشکل از چشم انداز اصلی خود به تشکلی سست و کسب و کار محور تبدیل می‌شود. در این شرایط اکنون رهبران فرانسه و آلمان مسئول هستند.

نویسنده در ادامه این مطلب نوشت: روند اتحاد اروپا به نقطه حساسی رسیده است. اگر نتوان در دو تا چهار سال آینده راه حلی برای علل این تحول خطرناک پیدا کرد، این اتحادیه به ناچار به شکلی سست با زیرگروه‌های مختلف و اساساً محدود به جنبه‌های اقتصادی تبدیل می‌شود. با چنین منطقه آزاد تجاری نمی‌توان بر مشکلات وجودی جوامع اروپایی و چالش‌های خارجی آن‌ها غلبه کرد.

این توصیفی از وضعیت ۳۰ ساله است. مدت‌ها قبل از یازده سپتامبر، بحران مالی جهانی، بحران مهاجرت و برگزیت، همچنین مدت‌ها قبل از جنگ در اوکراین و ظهور قدرتمند چین، کارل لامرز و ولفگانگ شوبله دو تن از متفکران اروپایی یک برنامه اقدام رویایی نفس گیر برای اروپا نوشتند.

امروز، در سال ۲۰۲۴، پیشنهادات آن‌ها بیش از هر زمان دیگری ضروری است. تقویت توانمندی‌های سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا که توسط لامرز و شوبله ترسیم شده است، توسعه نهادی آن به یک کنفدراسیون فدرال ایالت‌ها و تحکیم هسته مرکزی اتحادیه اروپا، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و تقریباً منحصراً بر تصمیمات پاریس و برلین استوار است.

در ادامه این مطلب آمده است: اگر دولت‌های ملی اروپا در مورد آنچه که در دسامبر گذشته وعده داده بودند، یعنی گسترش اتحادیه اروپا به اوکراین، مولداوی، گرجستان، همه کشورهای بالکان و ترکیه جدی باشند، در این صورت برداشتن گام‌های جدید گسترده‌ای در معماری اتحادیه اروپا اجتناب ناپذیر است. به خصوص اگر می‌خواهید اتحادیه اروپا به یک بازیگر قدرتمند ژئوپلیتیک تبدیل شود این امر ضروری است. اما اتحادیه اروپا برای این کار به یک هسته نیاز دارد.

وظیفه اصلی این هسته ایجاد یک مرکز قوی برای مقابله با نیروهای گریز از مرکز در اتحادیه همیشه در حال رشد است.

از طرفی تجاوز روسیه در شرق اتحادیه و پیامدهای سیاست امنیتی آن برای کل اتحادیه اروپا، ایجاد هسته واقعی کشورهایی را که قادر و مایل به اقدام هستند ضروری می‌کند.

در این میان در صورت خروج آمریکا از ناتو – که قابل رد نیست – اروپا که از نظر سیاست امنیتی دارای حاکمیت است، به این هسته نیاز دارد تا بتواند شرکای قدرتمند نظامی و از نظر سیاسی متفاوت با ایالات متحده از جمله انگلیس و آمریکا را با خود همراه کند.

با این حال در اینجا مسئله معماری ایجاد هسته جامد تنها در صورتی قابل پاسخگویی است که دو هسته مهم یعنی فرانسه و آلمان، شروع به اقدام متحد و با هم در مورد این موضوعات کنند.

۳۰ سال پیش، شوبله و لامرز به وضوح خواستار آن شدند که برلین و پاریس یکدیگر را بیابند و از هرگونه ابهام ملی پرهیز کنند. اما متاسفانه این دقیقا همان جایی است که مشکلات همچنان ادامه دارد.

در بحران یورو، آلمان ممکن است مسئولیت اروپا و واحد پول آن را بر عهده گرفته باشد، اما تلاش‌های انفرادی آلمان در زمینه‌های انرژی (گاز روسیه و حذف تدریجی انرژی هسته‌ای) و مهاجرت متأسفانه نشان داده است که حتی در برلین، وسوسه‌های ملی در صورت تردید پیروز می‌شود.

شوبله و لامرز در مقاله خود به صراحت به خطر رویکرد ویژه آلمان در قبال سیاست روسیه به ضرر شرکای اروپایی آن اشاره کردند. این مسیر ویژه فاجعه‌بارترین تلاش‌های انفرادی آلمانی‌ها است.

کاری که آلمان – در نتیجه این قضاوت نادرست استراتژیک – سال‌ها در حوزه نظامی نتوانست انجام دهد، به توان دفاعی اروپا آسیب می‌رساند و امنیت اروپای شرقی را برای سال‌های آینده تهدید می‌کند.

در ادامه این مطلب آمده است:، اما فرانسه نیز همیشه اهداف خود را مشخص نمی‌کند. امانوئل ماکرون در سخنرانی هومبولت خود در برلین در ژانویه ۲۰۱۷ اصطلاح “حاکمیت اروپا” را ابداع کرد. از آن زمان او اروپای قدرتمند را تبلیغ می‌کند – بدون اینکه بگوید چگونه این هدف محقق خواهد شد. سی سال است که مردم فرانسه بدون ساختار اروپایی دقیق رویای قدرت اروپا را در سر می‌پرورانند و ماکرون مانند اسلاف خود مبهم باقی می‌ماند.

در سال ۲۰۲۴، بیش از هر زمان دیگری، چیزهای ناگفته، پنهان و نامشخصی در هسته اصلی اروپا وجود دارد؛ و هیچ چیز بهتر از سفرهای جداگانه امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه و اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان به چین تضادهای اروپا را – و اینکه چگونه خود را تضعیف می‌کند – نشان نمی‌دهد.

به این ترتیب رهبران سیاسی ما به تنهایی سفر می‌کنند و در محاصره تیم‌های مدیران عامل ملی برای کسب امتیازات مختص خود رقابت می‌کنند.

پس از سه دهه از دست رفته، اکنون زمان آن فرا رسیده است که سرانجام پیشنهادات کارل لامرز و ولفگانگ شوبله را اجرا کنیم. این اعتقاد عمیق ماست. چون به مرزهای محدودیت نظام فعلی رسیده‌ایم.

در بخش دیگری از این مطلب آمده است: آلمان و فرانسه به عنوان هسته اصلی، باید کمیته استراتژی متشکل از استراتژیست‌ها و کارشناسان آینده نگر از هر دو کشور تشکیل دهند که سناریوها و پیشنهادهای جسورانه‌ای را در زمینه‌های دفاع، انرژی، مهاجرت، جامعه و همچنین در سطح اقتصادی، اجتماعی و بودجه‌ای ایجاد کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اتحادیه اروپا در معرض خطر جدایی بیشتر بخوانید »

پسکوف: تنش‌های هسته‌ای در جهان به بالاترین سطح خود رسیده است

پسکوف: تنش‌های هسته‌ای در جهان به بالاترین سطح خود رسیده است


سخنگوی کاخ کرملین با اشاره به بالا گرفتن تنش‌های هسته‌ای در سراسر جهان گفت که سیاستمداران آمریکایی می‌خواهند جنگ را تا آخرین شهروند اوکراین ادامه دهند.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از خبرگزاری تاس، دیمیتری پسکوف روز چهارشنبه هشدار داد که تشدید تنش‌ها در سراسر جهان تهدیدی در حوزه هسته‌ای است.

وی گفت: در چنین شرایطی کشورها نیازمند گفت‌وگوی عمیق هستند تا راه‌های برون‌رفت از این شرایط متشنج را بر اساس روش‌های سیاسی و دیپلماتیک جستجو کنند.

سخنگوی کاخ کرملین افزود: گفت وگوی عمیق بین بازیگران اصلی اکنون از سوی کشورهای غربی رد شده است.

پسکوف بیانیه ۲۳ کشور که توسط راپولان مولکان، نماینده آفریقای جنوبی در کنفرانس بین المللی آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد ایمنی هسته ای قرائت شد را یادآوری کرد. در این بیانیه هشدار داده اند که خطر درگیری هسته‌ای به بالاترین حد خود در دهه‌های اخیر افزایش یافته است.

وی در مورد اظهارنظر گروهی از نمایندگان کنگره آمریکا مبنی بر حمله به روسیه گفت: در دهه‌های گذشته نیز کنگره ایالات متحده مصمم به ایجاد تنش در اوکراین و ادامه جنگ در منطقه بوده است.

وی گفت: سرهای داغ بسیاری در کنگره آمریکا وجود دارند که می‌خواهند تنش‌ها را بیشتر کنند و به ظاهر سعی دارند جنگ را تا نابودی آخرین شهروند اوکراینی ادامه دهند.

روز سه‌شنبه، تارنمای پولیتیکو نامه ای از نمایندگان کنگره آمریکا منتشر کرد که به امضای کسانی همچون مایک ترنر، جیم هیمز و جرالد کانولی رسیده بود و از دولت جو بایدن رئیس جمهوری ایالات متحده می خواست به اوکراین اجازه دهد با استفاده از سلاح‌های آمریکایی به خاک روسیه حمله شود.

پیشتر وال استریت ژورنال به نقل از مقام های آمریکایی گزارش داده بود که اوکراین از دولت بایدن خواسته است تا اهدافی را در خاک روسیه شناسایی کند که کی‌یف می تواند به آنها حمله کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پسکوف: تنش‌های هسته‌ای در جهان به بالاترین سطح خود رسیده است بیشتر بخوانید »